کدخبر: ۱۶۲۸۴۵۴ تاریخ انتشار:

آیا سرمایه گذاری ایران بر روی حوثی ها جواب داد؟/ حوثی ها نیروهای نیابتی ایران نیستند/ نگرانی های تهران درباره حوثی ها چیست؟

هدف اصلی سیاست خارجی ایران، محدود کردن فضای آمریکا برای مانور از طریق افزایش هزینه‌های واقعی یا بالقوه اقداماتش و وادار کردن آن به انتخاب‌های بد و سیاست‌های مضر است. در مسئله حمله به کشتیرانی در دریای سرخ، واشنگتن اکنون از طریق بمباران حوثی ها درگیر جنگ یمن است و احتمال موفقیت محدودی دارد.

به گزارش جماران،  توماس جونو (  Thomas Juneau ) عضو غیر مقیم در مرکز مطالعات استراتژیک صنعا و دانشیار دانشکده تحصیلات تکمیلی امور عمومی و بین‌الملل در دانشگاه اتاوا است. او اخیرا کتابی درباره جنگ یمن به زبان فرانسه نوشته است. او در تازه ترین نوشتار درباره رویکرد جمهوری اسلامی ایران نسبت به حوثی های یمن  نگاه ایران به حملات حوثی ها در دریای سرخ و تلاش های تهران برای حفاظت از دستاوردها و محدود کردن هزینه ها نوشته است:

جنگ غزه فرصتی برای گروه حوثی ها (انصارالله) برای تحکیم قدرت در داخل یمن و گسترش نفوذ منطقه ای خود فراهم کرده است. برای دستیابی به این اهداف، حوثی ها ده ها حمله علیه کشتیرانی در دریای سرخ انجام داده اند. در داخل کشور، این عملیات ها به آنها اجازه داد تا احساسات قوی طرفدار فلسطین را در میان جمعیت یمن بسیج کنند. از نظر منطقه‌ای، این عملیات به حوثی‌ها کمک کرد تا خود را به عنوان یک قدرت نوظهور تثبیت کنند، آنها  نشان داده‌اند که توانایی و اراده برای جلوگیری  از کشتی‌رانی در یکی از مهم‌ترین نقاط دریایی تاثیرگذار در اقتصاد جهانی را دارند.

برای درک منافع و دیدگاه‌های ایران در رابطه با بحران دریای سرخ، بررسی رویکرد آن در قبال یمن قبل از حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر مفید است. از دیدگاه ایران، افزایش قدرت حوثی‌ها یک تحول بسیار مثبت بوده است. حوثی ها در یمن با موانعی مواجه هستند، به ویژه وضعیت دشوار اقتصادی و نارضایتی عمومی در مناطق تحت حاکمیت آنها یکی از مهم ترین این چالش ها بوده است. آنها از دل جنگ داخلی یمن با مداخله خارجی به رهبری عربستان سعودی، به عنوان قدرت واقعی حاکم در شمال غرب یمن و  بدون هیچ رقیب سیاسی یا نظامی قابل قبولی بیرون آمده اند. دولت به رسمیت شناخته شده بین المللی، ضعیف و متفرق شده است.

ایران به دنبال مشروعیت بخشیدن به قدرت حوثی ها است

میزان دقیق حمایت ایران از حوثی ها ناشناخته است، اما احتمالاً از سال 2015 تا کنون بیش از صدها میلیون دلار در سال نبوده است. کمک هایی که شامل موشک ها و پهپادها، آموزش و اطلاعات لازم برای استفاده از آنها، بوده سرمایه گذاری محدود ایران به حساب می آید که دستاوردهای بزرگی برای آن به ارمغان آورده است. تا حدی به لطف این حمایت، حوثی‌ها به قدرت مسلط در یمن و بازیگر کلیدی «محور مقاومت»، تبدیل شده‌اند. از منظر ایران، گام بعدی مشروعیت بخشیدن به قدرت حوثی ها است. به همین دلیل است که تهران از روند سیاسی بین حوثی‌ها و عربستان سعودی حمایت می‌کند، زیرا نتیجه آن ناگزیر تحکیم بیشتر حکومت حوثی‌ها خواهد بود و نه روند آشتی ملی  که به معنای کاهش قدرت حوثی‌ها خواهد بود.

استفاده حوثی‌ها از فرصت تشدید تنش در دریای سرخ به ایران این امکان را می‌دهد تا بازدهی را که سرمایه‌گذاری‌اش در یمن از قبل به ارمغان می‌آورد، به حداکثر برساند و بنابراین محاسبات کلی تهران را تغییر نمی‌دهد.

روند آشتی سیاسی عربستان و حوثی ها در حال حاضر به حاشیه رفته اما شکی نیست که ریاض همچنان می خواهد خود را از جنگ پرهزینه خود در یمن رها کند. هدف ایران همچنان تشویق به عقب نشینی عربستان سعودی و تحکیم قدرت حوثی ها است. در هر صورت، تقویت دست حوثی ها نسبت به عربستان سعودی در نتیجه گسترش فعالیت های منطقه ای آنها به نفع ایران است، زیرا حوثی ها می توانند با از سرگیری روند سیاسی امتیازات بیشتری از ریاض بگیرند.

کمک حوثی ها به افزایش بازدارندگی ایران

فراتر از مرزهای یمن، ظهور حوثی‌ها به‌عنوان یک بازیگر قدرتمند منطقه‌ای، به همراه تقویت توان بازدارندگی جمهوری اسلامی و توانایی تحمیل هزینه‌ها بر رقبای آمریکایی، اسرائیلی و سعودی‌اش، به نفع ایران است. این نشان می‌دهد که علاوه بر تنگه هرمز، ایران و شرکای آن می‌توانند کشتی‌ها را در یکی دیگر از نقاط حیاتی یعنی باب المندب که خلیج عدن را به دریای سرخ متصل می‌کند، مختل کنند.

تقویت محور مقاومت

تاثیرگذاری بر ترانزیت های تجاری،  نشان دادن توانمندی‌های منطقه‌ای حوثی‌ها و تشدید روابط آنها با سایر شرکای ایران به‌ویژه حماس و حزب‌الله، ادامه روند نهادینه‌سازی محور مقاومت است. در نهایت، توانایی حوثی‌ها برای معرفی خود به عنوان قهرمانان آرمان فلسطین، روایت محور مقاومت را تقویت می‌کند و توانایی آن‌ها را برای استفاده از موقعیت واقعی مردمی در یمن و در سراسر جهان عرب در برابر رقبای خود،که بیشتر با ایالات متحده همسو هستند و به مراتب کمتر در دفاع از حقوق فلسطینی ها سخن می گوید تقویت می‌کند.

خطرهای عملیات حوثی ها برای ایران

با وجود این دستاوردها، رویدادهای اخیر در دریای سرخ خطراتی را برای ایران به همراه دارد. اصل مسلط حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی، پرهیز از رویارویی مستقیم با آمریکا با توجه به عدم تقارن قدرت گسترده بین این دو است. حمایت از گروه‌های مسلح غیردولتی در سرتاسر منطقه به ایران اجازه می‌دهد تا ناامنی را به فراتر از مرزهای خود سوق دهد، ایران می داند که در صورت تشدید تنش‌ها، ایالات متحده در نهایت ظرفیت ایجاد خسارات بسیار بیشتری را دارد. تا حدی به همین دلیل است که ایران حزب‌الله را تشویق کرده  که درگیری خود با اسرائیل را تشدید نکند و البته که این محدودیت با منافع داخلی فعلی حزب‌الله سازگار است.

در این شرایط است که  اقدامات حوثی ها خطراتی را برای ایران به همراه دارد. حوثی‌ها به درستی درک می‌کنند که هیچ بازیگری در داخل یمن نمی‌تواند آنها را به چالش بکشد و  آنها نه تنها می‌توانند در برابر حملات هوایی محدود ایالات متحده و بریتانیا مقاومت کنند، بلکه می‌توانند از این حملات به لحاظ سیاسی نیز سود ببرند. از این نظر، تحمل آنها در برابر ریسک توسعه دامنه جنگ بالاتر از ایران است که بیشتر نگران اجتناب از تشدید تنش است.

ایران همچنین می‌داند که حماس متحمل آسیب‌های نظامی بزرگی شده و توانایی اداره نوار غزه را  از دست داده است. بنابراین می‌خواهد از آسیب بیشتر حوثی‌ها جلوگیری کند.

حوثی ها باید در نقطه خاکستری بایستند

موازنه ایده آل برای جمهوری اسلامی، منطقه خاکستری است که در آن حوثی ها مانند سایر گروه های مسلح حامی ایران، عربستان سعودی، اسرائیل و آمریکا را تحریک و آنها را  در درگیری هایی که تا حد امکان پرهزینه هستند، گرفتار می کنند. در این شرایط محور مقاومت امتیازات خوبی حداقل در حوزه قدرت نمایی شفاهی  به دست می آورد و حمایت مردمی از آنهم افزایش پیدا می کند.  این به ایران اجازه می دهد تا به طور مستقیم و غیرمستقیم به رقبای خود فشار بیاورد و هزینه هایی را بر آنها تحمیل کند و در عین حال از تشدید تنش پرهزینه برای خود اجتناب کند.   احتمالاً به همین دلیل است که ایران برای مهار برخی از شبه‌نظامیان مورد حمایت خود در عراق تلاش کرده تا خطر تشدید تنش را کاهش داده باشد.

این وضعیت بحث قدیمی درباره سطح نفوذ عملیاتی و استراتژیک ایران بر حوثی‌ها را افزایش می‌دهد. برخی تحلیل‌گران حوثی‌ها را نیابتی می‌دانند و استدلال می‌کنند که تهران، اگرچه لزوماً مستقیماً آنها را کنترل نمی‌کند، اما نفوذ عمده‌ای بر آنها دارد. با این حال، مجموع تحولات اخیر به تقویت دیدگاه دیگری منجر شده که می گوید  حوثی‌های شدیداً ملی‌گرا هستند و  در حالی که کمک‌های مهم ایران را دریافت می‌کنند اما  به بازیگری قدرتمند و مستقل تبدیل شده‌اند و به‌طور دقیق‌تر می توان آنها را شرکای ایران خواند.  علایق آن‌ها، علی‌رغم برخی تفاوت‌ها، عمدتاً در یک راستا است و برای پیگیری این منافع از نزدیک با هم همکاری می‌کنند.

هدف اصلی سیاست خارجی ایران، محدود کردن فضای آمریکا برای مانور از طریق افزایش هزینه‌های واقعی یا بالقوه اقداماتش و وادار کردن آن به انتخاب‌های بد و سیاست‌های مضر است. در مسئله حمله به کشتیرانی در دریای سرخ،  واشنگتن اکنون از طریق بمباران حوثی ها درگیر جنگ یمن است و احتمال موفقیت محدودی دارد. هدف جمهوری اسلامی حفاظت از دستاوردهای متحدانش است . اسرائیل در یک جنگ پرهزینه در غزه گرفتار  و حوثی ها به عنوان یک قدرت منطقه ای ظاهر شده و دستاوردهای تبلیغاتی مهمی به دست آورده اند . ایجاد چنین تعادلی دشوار است.

 

مشاهده خبر در جماران