پاسخ آیت الله قائم مقامی به پناهیان: باور به اصالت قدرت، محصولی جز تقدیس خشونت و گوشت تلخی ندارد!/ این سخنان نتیجه مقدماتی است که پیشتر طی شده/ باید این سخنران را سپاس گفت که آنچه بسیاری در دل دارند را صادقانه بیان کرد!
سخنی که پیشتر از سوی برخی روشنفکران، از تریبونهای شخصی شنیده شد، اینک به تکرار از تریبونهای رسمی و از سوی منسوبان به دین و روحانیت، وجاهت و انتشار مییابد. باور به " اصالت قدرت " ، محصولی جز تقدیس خشونت و تحسین گوشت تلخی ندارد.
به گزارش جماران؛ آیتالله سید عباس حسینی قائم مقامی در یادداشتی در پاسخ به سخنان توهین آمیز علیرضا پناهیان نسبت به پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) در یک برنامه تلویزیونی، نوشته است:
این سخنان را هرگز نباید و نمیتوان یک اشتباه در گفتار و یا خطایی در زبان تعبیر کرد، بلکه نتیجه منطقی و باوری برآمده از مقدماتی است که در گامهای پیشین طی شده و اینک صادقانه بر آن تصریح میشود:
* انکار "مکارم اخلاق" به مثابه هدف نهایی پیامبری (بعثت)
* اصالت بخشیدن به قدرت در فلسفه وحی و پیامبری (نبوت)
*قربانی کردن عدالت در آستان قدرت
* نفی کلی اصالت و مطلوبیت اخلاق و تقدیس قدرت و...
و اینک محصول قطعی چنین مبانی و مقدماتی، "تحریف آشکار پیامبر رحمت و جایگزینی جعلی پیامبر قدرت و خشونت"
که از شدت خشونت ورزی هیچ دوستی برایش باقی نماند و این یعنی نادیده گرفتن دلالتهای انکارناپذیر عقلانی و انکار صریح انبوهی از آیات محکمات قرآن که به روشنی پیامبر را چنین معرفی میکند :
صفت بارز او:
"بزرگی و بزرگواری اخلاق"
(إِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ / قلم ۴)
فلسفه وجودیش:
"چیزی نیست جز رحمتی فراگیر برای همه انسانها بدون هیچ استثنا"
(وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ /انبیاء ۱۰۷)
و به دلیل همین بهرهمندی از رحمت خاص پروردگار،
"نسبت به مردمان، بسیار نرم خو و پرمهر ، بدون کمترین سخت دلی و خشونت"
(فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُم/ آل عمران۱۵۹)
آنچنان که:
"رنج همه انسانها بس بر او دشوار و سخت و نسبت به سعادت و آرامش آنها بسیار حریص و کوشا"
(لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ/ توبه ۱۲۸)
بطوریکه که:
"هماره بیم آن میرفت که جان گرامی خویش را برای آنان به هلاکت اندازد"
(لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ/ شعرا ۳)
و از این رو محبوب همه و
"نیکوترین الگو برای انسان" بشمار میرود
( لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.احزاب/۲۱)
که اگر جز این بود:
"همگان از اطراف او پراکنده میشدند."
(وَلَوۡ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِکَ /آل عمران ۱۵۹)
صد شگفت!
سخنی که پیشتر از سوی برخی روشنفکران، از تریبونهای شخصی شنیده شد، اینک به تکرار از تریبونهای رسمی و از سوی منسوبان به دین و روحانیت، وجاهت و انتشار مییابد.
از سوی دیگر اما، باید این سخنران محترم را سپاس گفت که آنچه بسیاری دیگر در دل نهفته دارند را صادقانه و صریح، آشکارا بیان مینماید و مخاطبان خود را از تعلیق رهانیده و راه را بر توجیه و تفسیر آنان که مخاطب خود را خام ذهن و ساده دل می پندارند میبندد، غافل از آنکه "مخاطبان آشنا" سخنانی چنین را نه در خلأ، بلکه در نسبت مستقیم و منطقی مبانی و مقدماتی که اشاره شد فهم میکنند و لذا هیچ راهی برای تکذیب، توجیه و تفسیر آن نیست جز انکار و برگشت از مبانیای که زاینده چنین باوریست.
باور به " اصالت قدرت " ، محصولی جز تقدیس خشونت و تحسین گوشت تلخی ندارد.
آیا با ترسیم چنین تصویری از پیامبر(ص) توسط برخی دوستداران، همچنان زبانی برای ابطال دشمنی ورزی هایی چون " آیات و کاریکاتورهای شیطانی" باقی میماند؟
.... در زمانه ای که "عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُکْرَمٌ" (نهجالبلاغه/خ۲)
است، جز عرض شِکوه و شکایت به پیشگاه حضرت احدیت و ساحت قدسی پیامبر رحمت و امیر مودت به مثابه "نفس پیامبر" گریز و گزیری نیست.
اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک
مشاهده خبر در جماران