در گفت و گو با جماران مطرح شد؛
شیرزاد، فعال سیاسی: بیرون آمدن از جبهه اصلاحات به ضرر است/ ما باید دنبال مجلسی با تندروی کمتر باشیم
مهدی شیرزاد فعال سیاسی به جماران گفت: بیاعتمادی مردم نسبت به امور و اصلاح طلبان عوامل دیگری خارج از اختلاف نظرهای داخلی اصلاح طلبان دارد. منشا آن بیاعتمادی این است که احساس بخشی از جامعه این است که متاسفانه رایی که میدهد منشااثر نیست. حرف ما این است که ممکن است رایی که داده میشود به شکل ایجابی تغییر بزرگی را ایجاد نکند، ولی رایی که داده میشود جلوی خیلی از تخریبها و خسارتها را میگیرد.
پایگاه خبری جماران: مهدی شیرزاد فعال سیاسی در خصوص حضور اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۲ گفت: زمانی من و شما با هدف مشخصی میخواهیم همکاری کنیم، مثلا با هم قرار میگذاریم که یک کارخانه بزنیم، بعد غیر از من و شما چند نفر دیگر هم شریک هستند، یک سرمایهای را وسط میآوریم و میگوییم این سهم من، سهم شما و این هم سهم نفر سوم، با هم میخواهیم کارخانه بزنیم. بعد یک اتفاقاتی میافتد و اکثریت آن جمعی که شکل گرفته به این نتیجه میرسند که کارخانه نزنند و مثلا به جای اینکه کارخانه بزنند یک زمین بگیرند و کشاورزی کنند. در این شرایط من هم پول خود را به آنها دادهام. آنها نمیتوانند یقه من را بگیرند که تو چرا میخواهی سرمایه خود را ببری؟ تو باید تن بدهی تا با ما زمین کشاوزی بگیریم و زراعت کنیم و اینکه اکثریت به این رای دادهاند که به جای کارخانه بزنیم بریم کشاورزی کنیم.
جبهه اصلاحات یک حزب فراگیر نیست که هر تصمیمی گرفت، برای همه اعضا لازم الاتباع شود
وی افزود: اتفاقی که در جبهه اصلاحات افتاده این موضوع بوده، یک ائتلاف سیاسی با هم شکل گرفته است، جبهه اصلاحات یک حزب فراگیر نیست که هر تصمیمی گرفت، برای همه اعضا لازم الاتباع شود، چرا؟ شما در موضوعات عمومی و عادی که آییننامهای میخواهید تصویب یا بیانیهای صادر کنید یا موضعی میخواهید بگیرید طبق نظر اکثریت عمل میکنید. ولی چه زمانی شما راجع به یک موضوعی میخواهید تصمیم بگیرید که اساسا فلسفه تشکیل آن جبهه این بوده است، یعنی فلسفه تشکیل جبهه اصلاحات این بوده که یک سری اعضای اصلاح طلب دست خود را به دست یکدیگر بدهند برای اینکه در انتخاباتها بتوانند نتیجه بگیرند. این که شما یک تصمیمی با رای اکثریت بگیرید، صدای اقلیت را سرکوب کنید و نادیده بگیرید انگار که اصلا نیستند، نتیجه آن این میشود که این اقلیت روی این موقعیت قرار میگیرد که باید تصمیم بگیرد بین اینکه از جبهه اصلاحات خارج شود و سکوت کند و در یک موضع منفعل تن بدهد به آنچه که توسط اکثریت طبق دیکتاتوری اکثریت به او تحمیل شده، یک راه دیگر هم این است که عضو جبهه اصلاحات بماند و از تصمیم اکثریت تمرد کند.
بیرون آمدن از جبهه اصلاحات به ضرر است
شیرزاد تصریح کرد: جمع بندی سه حزب اصلاح طلب که موضع متفاوتی داشتند این بوده است که در مجموع خسارت بیرون آمدن از جبهه اصلاحات نه برای این سه حزب، برای مجموعه جبهه اصلاحات و اصلاح طلب به ضرر است، به نفع همه نیست، لذا در این انتخابات ما اختلاف نظر پیدا کردهایم، ممکن است در انتخابات بعد این اختلاف نظر نباشد. بنابراین جمع بندی دوستان این بود که ماندن آنها در جبهه اصلاحات بیشتر به مصلحت جبهه اصلاحات و مجموعه اصلاح طلبان است تا خروج آنها از جبهه اصلاحات. ولی در عین حال هم تصمیم آنها این بود که آنجاهایی که کاندیدا دارند از کاندیداهای خود حمایت کنند و این کار را در رابطه با سراسر کشور دارند انجام میدهند، یعنی آنجایی که کاندیدا دارند اعلام میکنند این کاندیدای ما در آن استان و حوزه انتخابیه است و از مردم دعوت میکنند به آن کاندیدا رای بدهند.
ما باید دنبال مجلسی با تندروهای کمتر باشیم
این فعال سیاسی اصلاح طلب اضافه کرد: بیاعتمادی مردم نسبت به امور و اصلاح طلبان عوامل دیگری خارج از اختلاف نظرهای داخلی اصلاح طلبان دارد. منشا آن بیاعتمادی این است که احساس بخشی از جامعه این است که متاسفانه رایی که میدهد منشااثر نیست. حرف ما این است که ممکن است رایی که داده میشود به شکل ایجابی تغییر بزرگی را ایجاد نکند، ولی رایی که داده میشود جلوی خیلی از تخریبها و خسارتها را میگیرد. من قبلا هم عرض کردم مثلا قانون فعالی جمعیت، قانون اقدام راهبردی در رابطه با بعد از ماجرای برجام، قانون طرح صیانت، طرح عفاف و حجاب، اینها همه قوانینی است که در مجلس یازدهم تصویب شده، قوانین نبوده که در مجلس دهم کسی به دنبال آن نبوده باشد ولی در مجلس دهم چنین مصوباتی تصویب نمیشد. در نتیجه ما باید دنبال مجلسی با تندرو کمتر باشیم که حداقل خروجی آن مجلس این باشد که قوانینی که خلاف مسائل جامعه و منافع مردم است کمتر در آن تصویب شود و یک راه نفسی برای مردم باز شود.
شرایط خیلی سخت است، مردم خیلی ناراحت هستند
شیرزاد درخصوص مشارکت در انتخابات گفت: شرایط خیلی سخت است و واقعا کسی نمیتواند واقعیت را نادیده بگیرد. بالاخره مردم خیلی ناراحت هستند، اما واقعیت این است که شرایط در کلان شهرها اصلا مطلوب نیست، غیر از تبریز و رشت که افراد نزدیک به اصلاح طلب بعضا تایید صلاحیت شدند و انتخابات در آنجاها معنادار میتواند باشد، در بقیه کلان شهرها یعنی حدود 90 حوزه انتخابیه و 90 کرسی مجلس عملا انتخابات معناداری برای جریان اصلاحات وجود ندارد. میماند حدود 190 کرسی مجلس که این 190 کرسی معطوف به شهرستانها و یا حوزههای انتخابیهای است که یا تک نماینده یا دو نماینده است. در اینطور مناطق معمولا مولفههای منطقهای و عوامل دیگری غیر از عوامل سیاسی هم تاثیرگذار است و فضای آنجا مثل کلان شهرها و این 90 کرسی نیست و امکان رقابت وجود دارد. این سه حزب اصلاح طلب و حذب اعتدال و توسعه تقریبا برای 100 کرسی یعنی در حدود 70 حوزه انتخابیه امکان این را داشتند که از نامزدی حمایت کنند و این کار را انجام خواهند داد.
مشاهده خبر در جماران