کدخبر: ۱۶۲۴۸۱۹ تاریخ انتشار:

در گفت و گو با جماران؛

جهانبخش خانجانی: برخی رفتارها مردم را ناراحت و عصبانی کرده/ عملکرد «حاکمیت یکدست» نشان می‌دهد که توفیقی در «حکمرانی مطلوب» نداشته است/ هرچه مردم در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری نقش داشته باشند، اقتدار حکومت افزایش پیدا می‌کند/ اصل و محور کلام امام «مردم» بود

جهانبخش خانجانی، سخنگوی وزارت کشور در دولت اصلاحات، به جماران گفت: یکی از ویژگی‌های امام جامع‌الاطراف بودن است. برعکس جفاهایی که متأسفانه بعضی از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به امام می‌کنند، روحیه امام حفظ چهره‌های مختلف در فرآیند حکومت‌گری بود و به خاطر همین توانست طیف‌های وسیعی را در کنار نظام و جمهوری اسلامی حفظ کند. اما امروز متأسفانه خیل عظیمی از یاران امام از عرصه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی کنار گذاشته شده‌اند و متأسفانه، به هر دلیلی، آن مشی برقرار نیست.

پایگاه خبری جماران: سخنگوی وزارت کشور در دولت اصلاحات با تأکید بر اینکه ساختار رفتاری دولت و حاکمیت با مردم به گونه‌ای است که مردم به شدت ناراحت و عصبانی هستند، گفت: اگر در فضای اقتصادی نگاه کنید، اقدامات مؤثری که زندگی مردم را به سمت بهبودی پیش ببرد، مشاهده نمی‌کنید. متأسفانه همه حرف‌ها، آمار و ارقامی که دولت می‌دهد ناصحیح است. در حوزه اجتماعی هم یکی دو سال اخیر دیدید که با مردم چه برخوردی شد. در حوزه سیاست خارجی که با ضعف مواجه هستیم. وقتی شما نمودار عوامل مؤثر در مشارکت مردم را ترسیم می‌کنید، می‌بینید همه اینها عوامل کاهنده است. در چنین فضایی طبیعتا قشری که نیاز به همدلی یا همراهی بیشتر در این حوزه مشارکت دارند، دلگرام برای مشارکت نیست.

مشروح گفت‌وگوی خبرنگار جماران با جهانبخش خانجانی را در ادامه می‌خوانید:

به نظر شما در این دوره از انتخابات مشارکت چگونه خواهد بود؟

عملکرد شورای محترم نگهبان، وزارت کشور، مجلس و تغییراتی  که در قانون  انجام دادند، توأم سبب شد که فضای مناسب برای مشارکت از همان ابتدا مسدود شود. در بازه زمانی کوتاهی قانونی را به تصویب رساندند و سریع هم آن را عملیاتی کردند. همچنین مردم مطلع نبودند یا اطلاع‌رسانی لازم صورت نگرفته بود و بازه زمانی برای ثبت‌نام هم به پایان رسید.

دومین ضعف این است که ساختار رفتاری دولت و حاکمیت با مردم به گونه‌ای است که مردم به شدت ناراحت و عصبانی هستند. علی رغم ادعاهایی که دولت و بخشی از حاکمیت دارند، نه در حوزه سیاسی و نه در حوزه اقتصادی، هیچ کارکرد مناسبی صورت نگرفته است.

اگر در فضای اقتصادی نگاه کنید، اقدامات مؤثری که زندگی مردم را به سمت بهبودی پیش ببرد، مشاهده نمی‌کنید. متأسفانه همه حرف‌ها، آمار و ارقامی که دولت می‌دهد ناصحیح است. در حوزه اجتماعی هم یکی دو سال اخیر دیدید که با مردم چه برخوردی شد. در حوزه سیاست خارجی که با فطرت و ضعف بسیار شدیدی مواجه هستیم. وقتی شما نمودار عوامل مؤثر در مشارکت مردم را ترسیم می‌کنید، می‌بینید همه اینها عوامل کاهنده است. در چنین فضایی طبیعتا قشری که نیاز به همدلی یا همراهی بیشتر در این حوزه مشارکت دارند، دلگرام برای مشارکت نیست و نظرسنجی‌ها هم صحیح است.

 

نظرسنجی‌ها میزان مشارکت در تهران را چگونه پیش‌بینی می‌کنند؟

برداشت من این است که متأسفانه مشارکت پایین خواهد بود. چون نظرسنجی و سنجش افکار یک علم  است و ما اگر اعتقاد داشته باشیم که باید رفتارهایمان را کارکردی و علمی کنیم، به این هم باید توجه کنیم. بخشی از حاکمیت هم بدش نمی‌آید که مشارکت کاهش پیدا کند و در فضای  مشارکت کم، اطمینان‌بخشی برای رأی‌آوری آنها هست و آراء خودشان را به دست می‌آورند.

 

یعنی خودشان به این نتیجه رسیده‌اند که برنده شدن آنها با کاهش مشارکت است؟

بله؛ این را علنی هم می‌گویند و به نوعی رفتارشان هم نشان می‌دهد. چون اگر درصد مشارکت افزایش پیدا کند، طبیعتا کسانی واجد رأی‌آوری می‌شوند که با تفکرات جریان حاکم مخالف هستند.

 

آقای پورمحمدی، دبیر جامعه روحانیت مبارز، چند وقت پیش در مصاحبه‌ای گفته بود که ما حتی اگر بازنده شویم، دوست داریم مشارکت بالا باشد. نظر شما چیست؟

ممکن است آقای پورمحمدی این فرمایش را بکند ولی جریان سیاستگذار و هسته سخت حاکمیت دارد این شرایط را ترسیم، طراحی و عمل می‌کند و برای او مهم است که یک انتخابات تضمین شده و یک نتیجه تعیین شده به دست بیاید. به خاطر همین، علی‌رغم تذکراتی که مقام معظم رهبری برای افزایش مشارکت دادند، عملکرد خلاف آن را به ثبوت رساند.

این وضعیت چه نتیجه‌ای در بر خواهد داشت؟

حاصلش  این است که بیش از 80 درصد مردم از تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در امر حکومت‌داری برکنار می‌مانند و طبیعی است که قوه عاقله اینها که فاقد دانش لازم برای حکومت هستند، اریکه قدرت را به دست بگیرند و نتیجه هم این است که در همه حوزه‌ها شاخص‌های رشد ما به سمت منفی است. مثلا آقای رئیسی گفته بودند من نمی‌گذارم دلار بیش از پنج هزار تومان شود؛ الآن دلار نزدیک 60 هزار تومان است؛ وقتی دولت را تحویل گرفته گوشت کیلویی 200 هزار تومان بوده الآن گوشت کیلویی یک میلیون تومان است.

شاخص زندگی مردم هم کاهش پیدا کرده است. در حوزه امنیت اجتماعی، آیا مردم واجد امنیت اجتماعی هستند؟ در همه شاخص‌ها عملکرد «حاکمیت یکدست» نشان می‌دهد که توفیقی در «حکمرانی مطلوب» نداشته ولی فهم این موضوع برای آنها سخت است. برای آنها داشتن قدرت و در قدرت بودن ظاهرا مهمتر از این است که بتوانند رضایت مردم را جلب یا یک زندگی آرامش‌بخش برای مردم فراهم کنند.

 

آقای ظریف تقریبا در تمام سخنرانی‌های اخیر خودش تأکید دارد که یکی از مؤلفه‌های مهم و شاید مهمترین مؤلفه امنیت ملی، بحث حضور و مشارکت مردم است. آیا آقایان متوجه نیستند که به خاطر امنیت ملی مردم را به صحنه بیاورند؟

نه تنها آقای ظریف، بلکه این پذیرفته شده علمی است که هرچه مردم در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری نقش داشته باشند، اقتدار حکومت افزایش پیدا می‌کند. الآن متأسفانه شما همراهی و همدلی مردم را ندارید، درصد ناچیزی از مردم همراهی می‌کنند و این شکننده است و ما در عرصه بین‌المللی نمی‌توانیم حرف مهمی بزنیم.

 

یعنی عدم توفیق دولت در بحث سیاست خارجی می‌تواند به این موضوع مرتبط باشد؟

عدم مشارکت مردم و عدم تأثیرگذاری آنها سبب شده قدرت عاقله یا جمع با خردی که می‌توانند به دولت کمک کنند، دور باشند. وقتی شما مشاورین امین و افراد تأثیرگذار را نداشته باشید، طبیعی است که از دانش لازم برای مدیریت مشکلات کشور برخوردار نیستید. وقتی این قدرت را نداشته باشید، طبیعی است که عملکرد شما راضی‌کننده نیست.

 

حضرت امام یک جمله کلیدی دارند که «میزان رأی ملت است» و این جمله را می‌توان بیانگر سیره نظری امام دانست. همچنین چند ماه پیش در سایت جماران لیست رأی امام در سه دوره اول مجلس که انتخابات آنها در دوره حیات امام برگزار شد را منتشر کردیم. در آن لیست دیدیم که افراد با سلیقه‌های مختلف سیاسی حضور داشتند؛ و به نظر می‌رسد که این را هم می‌توان جلوه‌ای از سیره عملی امام به حساب آورد. این سیره نظری و عملی امام خمینی(س) چقدر می‌تواند به حل مشکلات امروز کشور کمک کند؟

یکی از ویژگی‌های امام جامع‌الاطراف بودن است. برعکس جفاهایی که متأسفانه بعضی از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به امام می‌کنند، روحیه امام حفظ چهره‌های مختلف در فرآیند حکومت‌گری بود و به خاطر همین توانست طیف‌های وسیعی را در کنار نظام و جمهوری اسلامی حفظ کند. اما امروز متأسفانه خیل عظیمی از یاران امام از عرصه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی کنار گذاشته شده‌اند و متأسفانه، به هر دلیلی، آن مشی برقرار نیست و این ضعف باعث شده که کشور نتواند از افکار متفاوت بهره ببرد.

سطوح آدم‌هایی که در دولت‌های مختلف آقایان هاشمی، خاتمی و روحانی بودند یا عناصر تأثیرگذار در عرصه سیاسی را ببینید؛ اصلا  با  دولت فعلی قابل مقایسه نیست. افراد این دولت پاسخگو نیستند و حاصلش ضرر مردم است. ممکن است شما بگویید ما یک انتخابات از پیش تعیین شده و محدود برگزار می‌کنیم و یک طیفی را هم به مجلس می‌فرستیم. حاصل عملکرد مجلس یازدهم را ببینید. در جاهایی که  خودشان هم مصوباتی داشته‌اند، پاسخگو نیستند؛ چه برسد به اینکه این وضع فلاکت‌بار سیاسی و اقتصادی را پاسخگو باشند.

وقتی  شما یک جامعه را از قوه عاقله آن جامعه محروم کنید، طبیعی است که گفت‌وگوی بین نخبگان به وجود نمی‌آید و شکاف نخبگان روز به روز افزایش پیدا می‌کند و وقتی شما شکاف نخبگان را داشته باشید، نمی‌توانید مردم را همراه کنید.

 

با توجه به مختصات و شاخص‌هایی که چند مورد از آنها را مرور کردیم، به نظر شما غفلت از امام چه تأثیری در فضای امروز کشور ما دارد؟

یک جفایی دارد به امام می‌شود و آن اینکه بعضی  از کلیپ‌ها و صحیت‌های تقطیع شده در این زمان خاصی منتشر می‌شود و مردم فکر می‌کنند که این دیدگاه امام است. من خصوصا از پایگاه خبری جماران و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام انتظار دارم که دیدگاه‌های مکتوب امام در نگاه به رأی مردم و آراء و نظرات متفاوت و عملکرد امام در چینش نیروهای جامعه توجه کنند. امام به مردم به عنوان اصل حاکمیت می‌نگریستند. یعنی اصل و محور کلام امام «مردم» بود.

این امروز مغفول واقع شده و به نظر من اگر دیگران علاقه‌مند نیستند که راه و اندیشه‌های امام بازبینی یا بازنمایی شود، جاهایی مثل پایگاه خبری جماران و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام باید این را به نوعی بازنشر کنند تا مردم متوجه شوند که بالأخره امام خمینی(س) واجد صلاحیت‌هایی بوده که یک ملت پشت سر او راه افتادند. مثلا شرایط زمانی را حلاجی کنید که اول انقلاب چه شرایطی بوده و چه فرآیندی طی شده است.

یکی از ویژگی‌های امام این است که با مردم روراست بود و مردم را فریب نمی‌داد. اگرچه من معتقدم ممکن است نقد این اندیشه‌ها در یک فضای مناسبی صورت بگیرد. چه بسا ما حرف‌هایی را اوایل انقلاب زده باشیم که بعدها در فرآیند زمان تغییر کرده باشد؛ هیچ اشکالی ندارد. نقد با تخریب متفاوت است؛ نقد با فراموشی متفاوت است. اینکه عده‌ای نمی‌خواهند نام امام و حرف اساسی امام در جامعه مطرح شود، به نظر من یک نوع جفا و ظلم است.

مشاهده خبر در جماران