افزایش اسلامهراسی در اروپا
فقط اقلیتها نیستند که در معرض خطر هستند، بلکه کشورهای غربی و ارزشهای مشترک آنها یعنی آزادی، عدالت و برابری نیز در معرض خطر هستند.
به گزارش جماران،اتحاد رهبران جهان و مردم عادی برای مبارزه با روند رو به رشد سخنان نفرتپراکنانه بسیار مهم است.
ناز شاه، نماینده مجلس عوام بریتانیا از حزب کارگر در یادداشتی برای یورونیوز مینویسد «فقط اقلیتها نیستند که در معرض خطر هستند، بلکه کشورهای غربی و ارزشهای مشترک آنها یعنی آزادی، عدالت و برابری نیز در معرض خطر هستند.»
خانم ناز شاه در یادداشتی برای یورونیوز به راههای مهار اسلامهراسی در اروپا پرداخته است که در ادامه میخوانید:
در اوایل ماه ژانویه، محتوای جلسه مخفیانه حزب «آلترناتیو برای آلمان» و نئونازیها برای اخراج دستهجمعی میلیونها اقلیت قومی از آلمان فاش شد. اما این دسیسه، بخشی از یک طرح مخفی شوم است که اروپا و غرب را فراگرفته است، طرحی که با موج بیامان اسلامهراسی همراه است.
دولت بریتانیا تعریف واژه اسلامهراسی را رد کرد
از زمان حوادث وحشتناک ۷ اکتبر و حمله بیامان به مردم نوار غزه، (جرائم مرتبط با) اسلامهراسی در بریتانیا ۶۰۰ درصد افزایش داشته است. اما دولت بریتانیا به جای ترویج پیامهای وحدت، با سخنان تحریکآمیز پاسخ داده است.
اخیراً، ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا در پاسخ به یکی از نمایندگان مسلمان پارلمان از واژگان اسلامهراسانه استفاده کرد که من مجبور شدم علیه آن در صحن پارلمان سخن بگویم.
در همین حال، دولت محافظهکار همه وقت و تلاش خود را نه برای بهبود روابط اجتماعی ناپایدار یا حل و فصل مناقشه خاورمیانه بلکه برای اجرای طرح بحثبرانگیز اخراج پناهجویان به روآندا که مظهر بیگانههراسی نهادینه شده است، صرف کرده است.
اما بیگانههراسی نه تنها در لایههای قدرت سیاسی بیش از حد عادی شده بلکه به عنوان کلیدی برای پیروزی در انتخابات در سراسر اروپا و فراتر از آن تبدیل شده است.
همه اینها به قدرت ترس برمیگردد
از سوئد تا یونان، گروههای راست افراطی و رهبران پوپولیست فقط در انتخابات شرکت نمیکنند بلکه پیروز میشوند و آنهم اغلب با آرای بالا.
صعود خیرت ویلدرس در هلند که پس از سالها سخنرانیهای اسلامستیزانه از جمله وعده ممنوعیت مساجد و قرآن رخ داده، نشان میدهد که چگونه اروپا با یک جریان سیاسی به سمت نفرت و انزوا در حرکت است و نه به سمت یگپارچکی و پذیرش.
و این موضوع ممکن است خیلی بدتر شود.
اگر دونالد ترامپ در ماه نوامبر سال جاری میلادی به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شود، غرب به گوشه نگرانکننده جدیدی تبدیل خواهد شد، جایی که اقلیتها قربانی مشکلات جامعه غربی میشوند.
برای مثال، ترامپ اخیراً گفته است که مهاجران «خون [آمریکا] را مسموم میکنند» و این سخنان با تشویق شدید جمعیت همراه شده است.
بدون شک، ورود او به کاخ سفید نشانهای از تجدید حیات قدرتمندتر راست افراطی خواهد بود که باعث ظهور جسورانه پوپولیستهای جدید در دیگر کشورهای اتحادیه اروپا میشود.
اما چرا این لفاظیهای تفرقهافکنانه که کلید موفقیت انتخاباتی است، توسط همه این افراد همخوانی میشود؟ پاسخ در قدرت ترس نهفته است.
تلاش بیوقفه برای شناخت بهتر افراد دیگر
به عنوان مثال، نظریه «جایگزینی بزرگ» که بسیاری از پوپولیستهای راست افراطی آن را توصیه میکنند، مدعی است که تمدن غربی در یک جنگ فرهنگی با یک تهدید وجودی علیه ارزشهایش مواجه است.
اینگونه روایتها از مبارزه غرب برای بقا در برابر هجوم خیالی اسلامیسازی، برای استفاده از ترسهای وجودی عمیق طراحی شده که تا حدی مؤثر بوده است.
اروپا در حال حرکت به سمت ایدئولوژیهای راست افراطی در پیش از جنگ جهانی دوم است. این فقط یک روند سیاسی نیست؛ این یک لغزش خطرناک به سوی عصر تفرقه و دشمنی است، روزی که پایههای ارزشهای دموکراتیک ما به چالش کشیده خواهد شد.
پس چگونه میتوانیم به روندی بپردازیم که غربیهای مسلمان، دیگر اقلیتها و ارزشهای ذاتی غرب مانند همدلی، مدارا و احترام متقابل را تهدید میکند؟
نخستین گام این است که ما باید بیوقفه برای شناخت بهتر افراد تلاش کنیم. تاریخ نشان میدهد که افزایش آزار و اذیت و خشونت علیه اقلیتها همیشه با انسانزدایی از آنها همراه بوده است.
مجموعهای از ارزشها در برابر لفاظیهای تفرقهانگیز راست افراطی
به همین دلیل است که آموزش و پرورش باید نقشی محوری داشته باشد. مدارس باید در برنامههای درسی خود با گنجاندن برنامههایی به شناخت بهتر فرهنگ اسلامی از طریق معرفی افراد با پیشینههای مختلف کمک کنند.
اما آموزش در مدارس باید مکمل آموزشهای گستردهتر در جامعه باشد.
به همین دلیل شرکت من در کنفرانس رهبران مسلمانان اروپا و بریتانیا در سال گذشته یک لحظه مهم برای مسلمان بریتانیا بود.
این نشست که توسط اتحادیه جهان اسلام در لندن برگزار شد، صدها تن از تأثیرگذارترین شخصیتهای جامعه مسلمان بریتانیا را گرد هم آورد.
محور اصلی این گردهمایی، سند مکه بود، یک منشور گسترده از حقوق و ارزشهای اسلامی که توسط بیش از هزار و ۲۰۰ عالم از ۱۳۹ کشور حمایت میشود که گواهی بر پایبندی اسلام به ایدههای مدرن است. به عنوان مثال، این منشور بر اهمیت حفاظت از محیط زیست، مدارای مذهبی و حقوق زنان تأکید دارد.
اما این ارزشها فراتر از آرمانهای انتزاعی هستند؛ آنها جزء لاینفک زندگی روزمره مسلمانان بریتانیا هستند. نکته مهم این است که آنها مستقیماً در تعارض با مواضع تفرقهانگیز راست افراطی هستند.
زمان خاموش کردن آتش ایدئولوژیهای افراطی فرا رسیده است
این امر، اهمیت زیادی دارد. شناخت ارزشهای مشترک بین مسلمانان بریتانیا و کل جامعه، به ریشه افراطگرایی ضربه میزند. چنین درکی، ساختار جامعه ما را تقویت کرده و انعطافپذیری آن را در برابر نیروهای تفرقهافکن بالا میبرد.
اما انعطافپذیری فقط توسط ما شکل نمیگیرد. رسانهها، جامعه و دولت نیز نقش مهمی در این زمینه دارند. به عنوان مثال، تدابیر و اقدامهای سیاسی همچنان حیاتی هستند.
توجه بیش از حد به اسلامهراسی، سیاستمداران را از پرداختن به روند رو به رشد تروریسم ملیگرایی سفیدپوستی که در دهه گذشته دستکم ۳۲۰ درصد افزایش یافته و به طور فزایندهای جوانان را هدف گرفته است، منحرف میکند.
از قضا، داستانسراییهای احزاب راست افراطی علیه مسلمانان دقیقاً سوختی است که این ایدئولوژی افراطی به آن وابسته است.
به همین دلیل، دولتها باید به همراه وضع قوانینی که از جامعه در برابر جرائم مرتبط با نفرتپراکنی محافظت میکند، کارزارهای اطلاعرسانی درباره خطرات راستافراطی راه اندازی کنند.
این موضوع به ویژه در رسانهها و شبکههای اجتماعی اهمیت دارد، جایی که راستهای افراطی احساس میکنند یک مسیر آزاد برای نفرتپراکنی دارند.
زمان آن فرا رسیده است که دولت بریتانیا تعریف اسلامهراسی ارائه شده توسط گروه پارلمانی چندحزبی درباره مسلمانان بریتانیا را بپذیرد.
گذشته از همه این موارد، چگونه میتوانید با موضوعی که تعریف یا درکی از آن ندارید، مقابله کنید؟
در نهایت، بسیار مهم است که رهبران و مردم در تلاشی قابل توجه برای مقابله با نفرت فراگیر در جوامع ما متحد شوند. زیرا فقط اقلیتها نیستند که در معرض خطر هستند، بلکه کشورهای غربی و ارزشهای مشترک آنها یعنی آزادی، عدالت و برابری نیز در معرض خطر هستند.
مشاهده خبر در جماران