چاتم هاووس بررسی کرد
رای دیوان لاهه و نمایش شکست نظم بین المللی / جهان، ریاکاری غرب را به نظاره نشسته است
همانطور که دیوان بین المللی دادگستری (ICJ) صلاحیت اولیه خود را برای تحقیق در مورد اسرائیل به دلیل انجام نسل کشی در غزه به رسمیت می شناسد، به اصطلاح «نظم بین المللی مبتنی بر قوانین» نیز در حال محاکمه است.
به گزارش جماران، چاتم هاوس در گزارشی به بررسی رای صادره از سوی دیوان بین المللی دادگستری ( لاهه) درباره عملکرد اسرائیل در جنگ غزه پرداخته و می نویسد:
همانطور که دیوان بین المللی دادگستری (ICJ) صلاحیت اولیه خود را برای تحقیق در مورد اسرائیل به دلیل انجام نسل کشی در غزه به رسمیت می شناسد، به اصطلاح «نظم بین المللی مبتنی بر قوانین» نیز در حال محاکمه است.
این مجموعه جهانی از قواعد، هنجارها و نهادها که دیوان لاهه هم یکی از همین نهادها است توسط فاتحان جنگ جهانی دوم برای مدیریت روابط بین دولت ها بر اساس اصول مشترک حقوق بشر و حقوق بین الملل ایجاد شد. هدف این بود که از درگیری جلوگیری شود و اطمینان حاصل شود که وحشت هولوکاست در اروپا یا هر چیز جای دیگر هرگز تکرار نخواهد شد. بسیاری در دوران تک قطبی ایالات متحده، امید بیشتری به این نظم داشتند. اما با بمباران غزه توسط اسرائیل، این نظم شاید با ترسناک ترین و سرسخت ترین چالش خود مواجه است: برداشت جهانی از ریاکاری و استانداردهای دوگانه غرب.
با وجود این که این پرونده در دیوان لاهه در نهایت حل می شود، قوانین و نهادهایی که نظم بین المللی مبتنی بر قوانین را تشکیل می دهند، امروزه توسط همان کشورهایی که این سیستم را ایجاد کرده اند، تضعیف می شوند.
در همین حال، فلسطینیها و حامیان آنها کسانی هستند که به این نهادها فشار میآورند تا استانداردهای دوگانه متحدان اسرائیل را برجسته کرده و آنها را مورد بازخواست قرار دهند. این مسئله به یک لحظه تعیین کننده برای آینده حل و فصل منازعات بین المللی تبدیل شده است.
نظم بینالمللی امروز برای دههها جزء جدایی ناپذیر طرح جهانی تعامل و قدرت غرب بوده است. مداخلات نظامی، مانند عراق در سال 2003، یا اخیراً دفاع از اوکراین در برابر تهاجم تمام عیار روسیه در سال 2022، با محاسبات واقعی سیاست انجام شد، اما از طریق دفاع از حقوق بشر، دموکراسی و قوانین بینالمللی مشروعیت یافت.
پس از حملات 11 سپتامبر 2001، در اوج دوره تک قطبی ایالات متحده، رئیس جمهور جورج دبلیو بوش گفت: یا با ما هستی یا با تروریست ها. بنابراین جهان به دو بخش خوب و بد تقسیم شد. بنای ایدئولوژیکی که از طریق آن قدرت و توسعه نظامی و اقتصادی ایالات متحده توجیه می شد.
شکاف ها و تضادها در حوزه نظم مبتنی بر قوانین بین الملل جدید نیست. در آستانه حمله به عراق در سال 2003، دولت بوش سازمان ملل را به حاشیه راند، زیرا سازمان ملل از تصمیم گیری به نفع تصمیم ایالات متحده سر باز زد. اقدامات ایالات متحده در به اصطلاح «جنگ علیه تروریسم» نیز با ارزشهای ادعایی این کشور در تضاد بود، همانطور که افشای آزار و شکنجه زندانیان در ابوغریب و خلیج گوانتانامو نشان داد.
واکنش غرب در اوکراین نمونه بارز این موضوع است. ایالات متحده، بریتانیا و اتحادیه اروپا قوانین، نهادها و هنجارهای جهانی را برای مقاومت در برابر تجاوز روسیه بسیج کردند. به عنوان مثال، هیلاری کلینتون هشدار داد اگر رهبری روسیه ترجیح می دهد به ارتکاب جنایات جنگی متهم نشود، باید بمباران بیمارستان ها را متوقف کند. روسیه ادعا کرد که این بیمارستان ها توسط گردان آزوف و سایر گروه های رادیکال برای اهداف نظامی استفاده می شد. با این وجود، قدرتهای غربی بر روی موضع خود پافشاری کرده و اصرار داشتند که در دفاع از دموکراسی، حقوق بشر، و هنجارها و نهادهای نظم مبتنی بر قواعد ثابت قدم ایستادهاند. این به آنها اجازه داد تا حمایت عمومی گسترده ای را از اوکراین و مردم اوکراین جلب کنند.
کاهش نفوذ و مشروعیت ایالات متحده
درگیری اسرائیلی ها و فلسطینی ها تضادهای ذاتی در موضع غرب به عنوان ضامن نظم بین المللی را آشکار می کند. از زمان حمله حماس در 7 اکتبر 2023 که منجر به کشته شدن 1200 نفر و اسیر گرفتن 240 نفر شد، حملات هوایی و زمینی اسرائیل بیش از 25000 فلسطینی از جمله 10000 کودک را به قتل رسانده است. تخمین زده می شود که 8000 فلسطینی مفقود شده اند که احتمالاً زیر آوار کشته شده اند. به گفته سازمان ملل، اسرائیل سیستم غذایی غزه را نابود می کند و از غذا به عنوان سلاح استفاده می کند که خطر قحطی گسترده را تهدید می کند.
اما دولتهای ایالات متحده و بریتانیا، که به حق اسرائیل برای دفاع از خود اعتقاد دارند و حماس را به عنوان یک سازمان تروریستی طبقهبندی میکنند، اکنون جزو معدود کشورهایی هستند که از درخواست برای آتشبس در شورای امنیت هم امتناع می ورزند.
در عوض، آنها همچنان به تأمین تسلیحات و بودجه اسرائیل ادامه میدهند، حتی در حالی که بیمارستانهای غزه را بمباران و آنها را محاصره میکند، حملاتی که سازمانهای حقوق بشر و روزنامهنگاران استدلال میکنند که قوانین بینالمللی را نقض میکند. اسرائیل مدعی است که حماس از این بیمارستان ها برای اهداف نظامی استفاده کرده است. در همین حال، در واشنگتن، دولت بایدن در تلاش است تا از ترکیبی از انگیزههای دیپلماتیک، اقتصادی و اجباری استفاده کند تا کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را مجبور به عادیسازی روابط با اسرائیل کند.
دولتهای منطقه حداقل علنی نمیتوانند در کنار اسرائیل بایستند زیرا مردم این کشورها حامیان سرسخت فلسطین هستند. بنابراین، آنها از پیشنهادات ایالات متحده رد می شوند و اغلب به تناقضات آشکار بین سیاست ایالات متحده در اوکراین و فلسطین اشاره می کنند. زمان وقوع هر دو درگیری، تنها با چند سال فاصله، تشخیص استانداردهای دوگانه را برای بسیاری در منطقه آسان تر می کند.
مشاهده خبر در جماران