کدخبر: ۱۶۲۰۰۲۴ تاریخ انتشار:

یادداشت؛

معرفی آخرین کتابی که امام خمینی نوشت

پایگاه خبری جماران؛ نماز و زکات در شریعت خاتم الانبیاء(ص) از جایگاه والایی برخوردار می‌باشند، چرا که دو بال پرواز انسان سالک برای نیل به کمال و تحصیل سعادت می‌باشند. یکی برای پیوند جان سالک با جان جهان و به یاد او بودن و دیگری برای یاری و دستگیری از همنوعان و خلق خدا که عیال‌الله می‌باشند.

از میان کتاب‌های نوشته شده به قلم امام خمینی «نماز» از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، چرا که ایشان سه کتاب از تالیفات و تصنیفات ارزشمند خود را به «نماز» اختصاص داده و از این «نور چشم نبی رحمت» هم در ساحت عرفان از اسرار و آداب آن سخن گفته و هم در ساحت فقه از احکام نماز تحقیق کرده است.

در دو کتاب «سر الصلوة» و «آداب نماز» نگاه عرفانی به نماز شده و اسرار و آداب باطنی نماز برای اصحاب باطن بیان گردیده و در کتاب «الخلل فی الصلوة» از بعضی از احکام شرعی نماز سخن به میان آمده و اجتهاد و استنباط صورت گرفته است.

شکر خدای کریم را که سلسله معرفی‌های آثار قلمی امام خمینی به منزل آخر رسید و آخرین کتاب ایشان که محصول تدریس در حوزه علمیه نجف در سال‌های پایانی اقامت در جوار امیرالمومنین(ع) می‌باشد، اینک معرفی می‌گردد.

از جمله ویژگی‌های بخش عبادات فقه این است که نصوص زیادی در آنها از آیات قرآن و احادیث و روایات منقوله از معصومین(ع) وجود دارد و استنباط و اجتهاد فقها مستند به آن نصوص می‌باشد؛ در حالی که در بخش معاملات ـ به خصوص معاملات به معنای خاص که اقتصادیات فقه است ـ نصوص زیادی در دست نمی‌باشد و ضوابط و قواعد نقش تعیین کننده‌تری دارند.

ولی از آنجایی که هر عامی تخصیص بردار است، روشن است که «کتاب الصلوة» از مهمترین و مفصل‌ترین و محوریترین کتاب‌های فقهی است و نصوص پرشماری از آیات و روایات درباره احکام و اجزا و جزئیات و تفاصیل آن در دست می‌باشد، اما مبحث «الخلل فی الصلوة» بخشی از کتاب الصلوة است که از حیث کم یا زیاد داشتن نصوص، شبیه کتب و فصول معاملات می‌باشد نه شبیه عبادات! یعنی نصوص شرعی درباره مباحث آن کم می‌باشد و همین کمبود نصوص فقیه را وا می‌دارد تا از یک نص احکام متعددی را استفاده کند و یا اینکه به ارتکازات عرفی یا عقلی تکیه کند و حکم مسئله را بیان نماید و پر پیدا است که چنین عرصه‌ای محل ورود هر فقیه و مجتهدی نیست و اگر بعضی از فقها انظار و فتاوای خود را به صورت تحشیه ثبت می‌کنند، اما اندک شمارند محققان و نوآوران از فقهایی که به صورت تفصیلی به بحث خلل در نماز بپردازند و دارای تأسیس و ابتکار در مبانی و انظار باشند.

امام خمینی که بیش از پنجاه سال اشتغال دائم و کامل به علوم اسلامی در ساحات علوم عقلی و نیز عرصه‌های علوم نقلی داشته و ابداعات و تحقیقات و تدقیقات بس فراوانی از جهات گوناگون داشته‌اند که اندکی از آنها در سلسله معرفی تالیفات ایشان تقدیم اصحاب اندیشه و ارباب فکر گردید؛ در این عرصه مهم نیز وارد شدند و دو سال آخر تبعید خود در نجف را پس از اتمام تدریس و تالیف مباحث بیع و خیارات؛ به تدریس و تالیف مباحث مربوط به «خلل در نماز» موفق شدند تا اینکه در مهر ماه ۱۳۵۷ بر اثر تضییقات شدید حکومت بعثی عراق هجرت تاریخی و تاریخ ساز خود به فرانسه را انجام و از تدریس حوزوی باز ماندند و دهه آخر عمر با برکت خود را به رهبری انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی و خدمت به اسلام و مسلمانان اشتغال داشتند.

«... اشتغال [به تدریس] در طول اقامت در قم و مدت اقامت در نجف مستدام بود، و پس از انتقال به پاریس از همه محروم و به امور دیگر اشتغال داشتم.» (صحیفه امام، ج ۱۹ ، ص ۴۲۷).

 البته ایشان در این دهه عصاره و نتیجه یک عمر تلاش علمی و سراسر تحصیل و تدریس و تالیف در رشته‌های علوم اسلامی را، در قالب پیام‌ها، سخنرانی‌ها و مواعظ و نصایح درس‌گونه با ملت ایران و همه شنوندگان و مدیران و زمامداران جامعه سخن می‌گفتند و سعی بلیغ ایشان در سنین کهولت و در حالی که بدخواهان اسلام و ایران انواع شداید و مشکلات و مضایق را جلوی مسیر الهی ایشان قرار می‌دادند این بود که اسلام انسان ساز را به فطرت‌های پاک و افکار زلال نشان دهد و جامعه عادله دارای آسایش و بهروزی را به وجود آورد تا همین ثمرۀ عملی بهترین مبلغ و دعوت کننده به اسلام و مکتب اهل بیت(ع) باشد.

همین جا باید اضافه شود که مکتوبات حضرت امام پس از پیروزی انقلاب اسلامی و نیز سخنرانی‌های پرمحتوایشان ـ که در صحیفه امام ۲۲ جلدی آمده است ـ به گونه‌ای ادامه همان مسیر عالمانه و محققانه دهه‌های پیشین بوده که تمام وقت به تحقیق و تدریس و تالیف اشتغال داشتند. ایشان در این دهه نیز همان حکیم عارف و استاد اخلاق حوزه بود و بایسته‌های معرفتی و تعالیم اخلاقی را به همگان یادآور می‌شد و همان فقیه اصولی بود و فقه را در آزمون زندگی به مصاف و خدمت واقعیت زندگی انسان این عصر با مناسباتی که دارد، می‌دید ولذا بن‌بست شکنی می‌کرد و افق گشایی می‌نمود. مکاتبات و تذکرات و درس‌هایی که برای فقهای شورای نگهبان و فقهای سنتی حوزه داشت، پیام‌های تاریخی در موسم حج که مشحون از اسرار و معارف این عبادت بزرگ و نیز سیاست جهان اسلام بوده، تا مکتوبات عرفانی ـ اخلاقی به بعضی از نفوس مستعده و تا پیام توحیدی به رهبر دنیای کمونیسم؛ همه و همه از ضمیر پاک و فکری روشن و اندیشه‌ای زایا بر می‌خواست و هدفش جامعه تراز تعالیم اسلام و مکتب اهل بیت بود. امام خمینی چه در پیام به حجاج و چه در منشور برادری و منشور روحانیت و چه در دعوت توحیدی رهبر شوروی و چه در وصیت‌نامه سیاسی ـ الهی خود، عصاره معارف و لباب حقایق الهی را برای انسان این عصر ـ که بسی تحولات و تطورات را نسبت به صدر اسلام و عصر بعثت و نزول قرآن و صدور احادیث و روایات، پشت سر دارد ـ بیان می‌کرد تا گوهر سعادت و نجات را در آغوش گیرد و به فلاح و رستگاری برسد. در این بین با نوشتن نامه‌های عرفانی ـ اخلاقی به فرزند عزیز خود سید احمد دستورالعمل‌های بس گرانبها برای او و همه جان‌های مستعد و مشتاق نوشت تا نردبان صلاح و سداد و فلاح و نجات بوده باشد.

و اما کتاب «الخلل فی الصلوة» امام خمینی که محصول تدریس ایشان در این موضوع می‌باشد، مسائل را تنها از زاویه دید خود و بر اساس مبنا و نظر مورد قبول خود بحث و بررسی نکرده، بلکه به شیوه بزرگانی مانند شیخ انصاری، مسائل را در پرتو مبانی مختلف بررسی کرده و شاگردان شاهد بررسی مسائل از همه جوانب بوده‌اند.

چاپ‌های کتاب الخلل

این کتاب با اجازه حضرت امام، به همت آیت الله سید محمد بجنوردی آمادۀ چاپ شد و کارهای تقویم نص، و استخراجات آیات، احادیث و اقوال توسط وی صورت گرفته و پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط چاپخانه مهر قم به چاپ رسید و همین چاپ از متن کتاب، مبنای چاپ‌های بعدی گردید؛ یعنی گرچه آغاز تدریس و تالیف این کتاب سال ۱۳۹۶ ق و پایان آن در سال ۱۳۹۸ ق بوده، ولی در سال ۱۴۰۰ ق در قم انتشار یافت. اما برای بار دوم در سال ۱۳۷۸ ش/۱۴۲۰ ق با تحقیق مجدد و به صورت ویراست دوم در بخش تحقیقات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در قم آماده انتشار گردید. در این چاپ نسخه چاپ شده که اصل در کتاب بوده، با دست خط حضرت امام مقابله گردید و با توجه به اینکه تفاوت‌ها همه در حریم تبدیل الفاظ و آوردن الفاظی واضح‌تر و رساتر بوده، تصرفی در عبارات چاپ شده صورت نگرفت، اما پاورقی‌ها مورد مراجعه مجدد قرار گرفت و تقویم نص کتاب روزآمد شد و برای سهولت مطالعه کتاب و فهم مطالب آن یکصد و پنجاه عنوان در اثناء مطالب إشراب شد و بدین صورت مراجعه و مطالعه مباحث و مطالب آسان گردید.

 چاپ سوم کتاب الخلل فی الصلوة در مجموعه «موسوعة الامام الخمینی» صورت گرفت که جلد ۱۲ را به خود اختصاص داد. در این چاپ علاوه بر دوباره خوانی و اصلاح و تصحیح اغلاط احتمالی، بعضی از عناوین افزوده شده توسط موسسه در چاپ پیشین، تغییر یافت.

این اثر در نظر کلی دربردارنده همه مسائل خلل و اندکی از مسائل شک می‌باشد و سبب ادامه نیافتن مبحث شک همانا اوج‌گیری مبارزات نهضت امام خمینی و هجرت ایشان به پاریس و تعطیل شدن فعالیت‌های حوزوی ایشان بوده است.

از نظر جنس بحث‌هایی که حضرت امام در این مبحث مطرح کردند؛ هم مبانی اصولی دیده می‌شود و هم اشاراتی به دقایق فلسفی مطرح می‌باشد و هم بعضی از مباحث فقهی ذکر شده که مسائل مربوط به خلل مبتنی بر آنها می‌باشد. بحث از شمول حدیث رفع نسبت به جاهل به حکم، تفاوت گذاشتن میان خطابات قانونیه و خطابات شخصیه، توجه دادن به اینکه اجتماع امر و نهی جایز است، چرا که به طبیعت تعلق می‌گیرند نه مصداق شخصی. توجه به اینکه «عدم» معقول نیست که شرط یا جزء باشد، دقتی فلسفی است که حضرت امام بدان تنبه دادند و افزودند که اصلاً معقول نیست که عدم تصور شود و یا بدان اشاره شود، تا چه رسد که شرط یا جزء قرار داده شود و اینجا تصور و اشاره به موجود ذهنی است؛ یعنی همان مفهوم.

چنانکه به خاطر ابتناء بعضی از مسائل خلل بر «قبله» ایشان از ماهیت قبله بحث کردند و گفتند که قبله عین کعبه معظمه است و ظاهر آیه شریفه این است که قبله برای همه مسلمانان واحد است.

نگاهی به مباحث کتاب

مباحث کتاب الخلل تحت عنوان چهار «قول» یعنی «گفتار» ساماندهی شد و مطالب مربوط به هر بخشی به صورت «مسئله» صورت بندی گردید:

القول فی أنحاء الخلل، القول فی الإخلال بالشروط، القول فی الخلل فی الأجزاء، القول فی الشک

همه مباحث و مسائل مطرح شده در مدت تدریس حضرت امام در این موضوع ذیل «چهار گفتار» مذکور آورده شده است.

از آنجایی که «خَلَلْ» در نماز یا به صورت عمدی واقع می‌شود و یا از سر جهل انجام می‌گیرد، از هر دو صورت آن بحث شده است. خلل عمدی هم اگر از سر اضطرار و خوف باشد، بر اساس دلیل «حدیث رفع» و روایات تقیه صحیح است و اگر از سر جهل بوده باشد هم با «حدیث رفع» تصحیح می‌شود.

در بحث از إخلال به شروط نماز از: شرط نیّت، شرط استقبال عین کعبه معظمه، شرط وقت، شرط طهارت از حدث، شرط طهارت از خبث، شرط اباحه مکان و لباس مصلی، شرط ستر عورت، شروطی که درباره آنها نص خاصی وارد نشده است و انجام کارهایی که به رکوع و سجود عرفی معروف می‌باشند.

در بخش إخلال به اجزاء نیز از عناوین زیر بحث شده است:

قیام، تکبیرة الاحرام، مراعات جهر و إخفات، مراعات عدد رکعات، مراعات قصر و تمام، عدم اخلال در عدد رکوع‌ها و سجده‌ها به زیاد کردن، و عدم إخلال به ترک کردن هر دو سجده در یک رکعت.

و اما در بخش مربوط به شک و در گفتاری که دربردارنده این بخش می‌باشد درباره این عناوین بحث و بررسی صورت گرفته است:

البحث الاول: شک درباره اصل نماز ـ که آیا خوانده و یا نخوانده ـ اختلاف نماز ظهر و عصر در چه می‌باشد؟ و درباره عدول از یک نماز به نمازی دیگر.

البحث الثانی: شک در آن چه در نماز شرط می‌باشد از: شرط یا شطر ـ جزء ـ یا مانع و یا قاطع؛ که در این بخش از:

قاعده تجاوز که از عمومیت داشتن قاعده تجاوز برای غیر نماز و دیگر مباحث مربوط به آن سخن به میان آمده است.

بحث قبله

از مباحث دقیق این کتاب بحث از قبله می‌باشد، آنجا که مولف از «خلل در قبله» به عنوان یکی از خلل‌های مطرح در صلوة بحث کرده و به این مهم تنبه دادند که: «هیچ اشکال و ایرادی در این مسئله نمی‌باشد که قبله مسلمانان یکی است و این را همه مسلمانان بدون هرگونه اختلافی می‌گویند، بلکه نزد همه پیروان ادیان این مسئله معروف می‌باشد، به گونه‌ای که اگر گفته شود مسلمانان بیش از یک قبله دارند، این سخن مستنکَر شمرده می‌شود. و همانگونه که به دیگر موارد اعتقادی شهادت داده می‌شود، درباره قبله نیز گفته می‌شود: «أن الکعبة قبلتی». با این وصف اگر ظاهر دلیلی بر خلاف این مسئله معروف و مسلم دلالت کند، باید تأویل شود و یا رها گردد.

 دو آیه ۱۴۴ و ۱۵۰ سوره بقره که در مدینه منوره نازل شدند ـ پس از آنکه تا آن وقت بیت المقدس قبله بوده ـ دلالت دارند بر اینکه:

۱ـ قبله همه مسلمانان یکی است و تعدد ندارد.

2ـ آنانی که از حرم مکی خارج می‌باشند مکلف می‌باشند که به مسجدالحرام رو کنند و تکلیف دیگری ندارند.

در نتیجه، آن روایاتی که دلالت می‌کنند کعبه قبله برای آنانی است که در مسجدالحرام حضور دارند، و مسجدالحرام قبله کسانی است که در حرم مکی حضور دارند و حرم مکی قبله برای همه مردمان و نمازگزاران است، با آیه شریفه قرآن مخالف است،  چرا که قبله را متعدد معرفی می‌کنند و صراحت دارند بر این معنا که حرم مکی قبله برای همه آنانی است که خارج از حرم می‌باشند؛ در حالی که آیه شریفه بر خلاف آن است، زیرا رسول الله(ص) در مدینه بودند اما خداوند ایشان را مکلف کردند که به مسجدالحرام رو کنند؛ پس این روایات را یا باید تأویل کرد و یا باید دور انداخت. در این مسئله اجماع هیچ اثری ندارد، چرا که اجماع وقتی از روی اجتهاد قائلین و اجماع کنندگان باشد اعتبار ندارد.

البته آیه شریفه که می‌فرماید به مسجدالحرام توجه نما، دلالت صریحی بر این معنا ندارد که مسجد الحرام قبله است، زیرا احتمال دارد به این خاطر باشد که توجه به مسجدالحرام عین توجه به کعبه است، به گونه‌ای که نمی‌شود میانشان جدایی انداخت، برای کسانی که در خارج مکه هستند، خصوصاً اگر در مدینه بوده باشند.»

امام خمینی در فرازی دیگر می‌گوید: «کسی که به روایات این مسئله مراجعه کند برای او شکی نمی‌ماند که امر به رو کردن به مسجدالحرام به خاطر این بوده که رو کردن به آن، رو کردن به کعبه می‌باشد که خود قبله است و کسی که خارج از مکه باشد، توجه او به مسجدالحرام عین توجه به کعبه است، و وجدان هر شخصی به این معنا گواهی می‌دهد.»

از نظر حضرت امام امر به توجه به مسجدالحرام و یا حرم مکی که در بعضی از نصوص آمده است بدین خاطر نیست که مسجدالحرام و یا حرم مکی قبله هستند، بلکه بدین خاطر که توجه و رو کردن به آن دو، رو کردن به کعبه نیز هست و رو کردن به آن دو مشتمل بر رو کردن به کعبه می‌باشد و اگر نشود روایاتی که چنین ظاهری دارند را به این معنی برگرداند، باید علمش را به اهلش واگذار کرد، چون بر خلاف ظاهر، بلکه صریح آیه قرآن می‌باشند؛ پس همه مردمان به وقت نماز باید به کعبه معظمه رو کنند.

ایشان به این نکته نیز توجه می‌دهند که گرچه موضوعات احکام از عرف گرفته می‌شود و در موضوع احکام، نظر عرف متّبَع می‌باشد مگر اینکه قرینه‌ای بر خلاف آن وجود داشته باشد؛ اما در آیه ۱۴۴ سوره بقره که درباره رو کردن به مسجدالحرام ـ قبله ـ می‌باشد، مراد از آن «تسامت حقیقی میان مصلی و کعبه» می‌باشد، بدین صورت که در فرض ترسیم خطوطی از جلوی بدن او آن خطوط به کعبه برسد و یا شامل آن شود ولو از وراء ارض باشد و مصلی از آن و یا سرّ آن مطلع نباشد.

ایشان با پیش کشیدن یک بحث دقیق هیوی می‌گوید اجسام هرچه از چشم بیننده دور باشند، کوچک‌تر دیده می‌شوند و این بدین خاطر است که زاویه دید وسیع و یا ضیق می‌شوند و هرچه زاویه دید أضیق باشد، آن جسم در دیدن کوچکتر می‌شود و هرچه زاویه دید وسیع‌تر باشد، جسم بزرگتر دیده می‌شود؛ چنانکه قسمت جلوی بدن انسان به گونه‌ای آفریده شده که در آن از پیشانی تا قدم، تحدیب وجود دارد و به همین خاطر خطوط خارج از اجزای جلوی بدن غیر متوازی می‌باشد، مانند اشعه‌ای که از مرکز خورشید خارج می‌شوند، پس اگر بدن آدمی مانند خورشید نورانی می‌بود، نور خارج از او نزدیک می‌شد از آنچه از او خارج شده بود و توسعه نور آن به ازاء ازدیاد امتداد، زیاد می‌شد.

حضرت امام پس از بحث دقیق علمی به دو مطلب توجه می‌دهند:

۱ـ بر اساس نص و فتوی و اعتبار عقلی قطعی، کعبه ـ که قبله می‌باشد ـ از مکانی که در آن قرار دارد، امتداد می‌یابد در جهت بالا تا آسمان و نیز در جهت پایین تا ریشه‌های زمین.

2ـ هر بنایی که بر روی زمین گذاشته شود ، اگر دیوارهای آن مستقیم بوده باشد، ضرورت هر دیوار آن محاذی مرکز زمین خواهد بود والا از مستقیم بودن خارج خواهد بود و لازمه آن موازی حقیقی نبودن دو دیوار روبروی یکدیگر است.

امام خمینی به این نکته توجه می‌دهد که: «شارع أقدس حکم استقبال و استدبار ـ رو کردن و پشت کردن به قبله ـ حقیقی را وقتی مخالف حکم عرف باشد، اسقاط کرده است و حکم آن دو را طبق نظر عرف ثابت کرده، پس آنچه به نظر عرف استقبال قبله باشد، حکم بر آن مترتب می‌شود، چرا که ملازم با استقبال قبله خواهد بود حقیقتاً بدون شائبه تسامح و سهل انگاری.»

لازمه این سخن حضرت امام این است که توجه به جهت قبله، توجه حقیقی به بیت الله است و لو عموم مردم از آن غافل باشند و البته این سخن دقیق غیر از سخن دیگر فقها است که می‌گویند توجه و رو کردن به جهت قبله ـ در نگاه عرف ـ نوعی توجه و رو کردن به بیت الله است ولو واقعاً چنین نباشد! اما لازمه نظر امام خمینی این است که توجه به جهت توجه حقیقی به بیت الله است، گرچه عموم مردم از آن غفلت داشته باشند؛ یعنی اینکه کسی شک ندارد که حتماً باید نماز به سوی جهت نزدیک‌تر از سایر جهات به مکه باشد و شارع أقدس هم در این مسئله از عرف پیروی کرده، چرا که می‌داند این جهت نزدیک‌تر به مکه، رو به قبله بودن حقیقی است نه رو به قبله بودن مسامحی.

حضرت امام از همه بحث‌های دقیق هیوی این نتیجه را می‌گیرد که:

«فتحصل من جمیع ما ذکرناه أن القبله هی عین الکعبه للقریب و البعید.»

ضبط درس‌های خلل

 گرچه حضرت امام خود هر آنچه در بیش از سه دهه درس خارج فقه و خارج اصول داشته را به قلم خود نوشته ـ الا اندکی از اول کتاب الطهارة و درس‌های مربوط به مسائل مستحدثه و چند درس رساله‌گونه مانند قضاء عن المیت و... ـ و از دروس ایشان تقریرهای متعددی به قلم شاگردان برجسته دروس فقه و اصول و فلسفه بر جای مانده است، ولی ضبط صوت دروس ایشان محدود به دوازده جلسه درس مربوط به حکومت اسلامی و ولایت فقیه و پنج جلسه درس تفسیر سوره حمد پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ضبط هشتاد و پنج جلسه از درس‌های مربوط به خلل در صلوة می‌باشد.

کار ارزشمند ضبط دروس خلل توسط مرحوم آیت الله احمد رحمت (رحمت الله علیه) به انجام رسید؛ به این صورت که او این مقدار از درس حضرت امام را ضبط کرد و آن نوارهای کاست را چون با توجه به هجرت امام به پاریس و تشدید جو امنیتی رژیم بعث عراق علیه یاران امام نتوانست به ایران منتقل کند در محفظه‌ای که یخدان‌های آکاسیف بود، گذاشت و زیرزمین منزلش زیر خاک قرار داد تا اینکه پس از سقوط دیکتاتور عراق به آن کشور رفت و پس از تفحص خوشبختانه آنها را یافته و به ایران منتقل کرد و کارهای فنی برای عرضه مناسب‌تر بر روی آن در موسسه تنظیم و نشر آثار امام انجام شد و همه درس‌ها در سی دی قرار گرفت و با عنوان «دروس فقه امام خمینی(س)» به فقه پژوهان عرضه گردید.

کتاب «المشکاة شرح الخلل فی الصلوة» اثری است در سه جلد که به قلم آیت الله علی کرباسی نوشته شده و شارح بزرگوار در این شرح سه جلدی به شرح و تبیین مباحث و مطالب کتاب امام خمینی اقدام کرده است.

امید آنکه آنچه در این بیست و شش قسمت به عنوان معرفی آثار علمی امام خمینی با نگاه به ویژگی‌های کتاب شناسی و گزارش از ساختار و محتوای آنها و معرفی بعضی از نوآوری‌ها و نظرات مهم و راهگشا و نیز تشریح روش ایشان در پرداختن به علوم در عرصه تدریس و تالیف؛ تقدیم محضر اصحاب فکر و فضل گردید، گام کوچکی در معرفی شخصیت و آثار و افکار آن عالم ربانی و اسلام شناس جامع و مربی و استاد توانا در شاگرد پروری و تربیت نفوس مستعد، بوده باشد.

مشاهده خبر در جماران