در گفت و گو با جماران؛
حسینی، کارشناس امور خاورمیانه: گسترش جنگ به اقتصاد جهانی ضربه سختی می زند/ آمریکا و انگلیس با حمله به یمن به دنبال قدرت نمایی هستند
حسینی کارشناس امور خاورمیانه به جماران گفت: همان طور که بارها در سیاست اعلامی ایران بوده، ما به گروه های مقاومت کمک می کنیم؛ اما در تصمیم گیری آنها دخالت نداریم و خود مستقلا تصمیم می گیرند و واقعیت هم همین است. به خصوص یمنی ها دارای روحیه ای هستند که معمولا از جایی دستور نمی گیرند کمک فکری می گیرند، اما دستور نمی گیرند. اگر اهل دستور گرفتن بودند سعودی ها حاضر بودند میلیارد ها بدهند تا یمنی ها زیر سلطه آنها قرار گیرند. اصلا همین موضوع است که بین یمنی ها و سعودی ها تنفر ایجاد کرده است.
پایگاه خبری جماران: یک کارشناس امور خاورمیانه که سابقه فعالیت در یمن را در کارنامه خود دارد، معتقد است که «یمنی ها از همان ابتدا ضداسرائیل و ضد آمریکا بوده اند» و مواضع امروز آنها را مسبوق به سابقه می داند.
او درباره تأثیر حملات ائتلاف آمریکا علیه انصارالله می گوید» باید صبرکنیم و ببینیم چقدر از توان نظامی انصارالله از بین می رود. حسینی می گوید اتفاقات یمن هیچ تاثیری بر مذاکرات انصارالله و عربستان نمی گذارد، چون طرفین دیگر به دنبال درگیری نیستند.
متن گفت و گوی خبرنگار جماران با سید علی حسینی را ادامه می خوانید:
ایالات متحده به همراهی بریتانیا در رأس و چند کشور دیگر اروپایی در قالب یک ائتلاف شامگاه گذشته حملاتی را به مواضع انصارلله در یمن انجام دادند. برخی تحلیل گران این اقدام را در چارچوب تلاش برای افزایش بازدارندگی غرب در مقابل حوثی ها می دانند و برخی با توجه به حملات ائتلاف به رهبری عربستان از سال ۲۰۱۵ به یمن و عدم موفقیت آن ائتلاف این اقدام را سودمند نمی دانند. فکر می کنید این قبیل حملات چه تاثیری در توانایی انصارلله داشته باشد؟
این حملات بیشتر به حمایت از اسراییل است، چرا که انصارالله فقط کشتی های اسراییلی را هدف می گیرد و آمریکا و انگلیس و ائتلافی که علیه انصارالله شکل گرفته برای پشتیبانی از اسراییل این حملات را انجام می دهند نه حفظ امنیت کشتیرانی.
درباره سعودی، همان طور که از مواضع سعودی ها درباره اسرائیل و غرب بر می آید آنها همچنان با یک روش دوگانه سیاست های خودشان را پیش می برند؛ از سویی از فلسطین و غزه حمایت می کنند و بر تشکیل کشور فلسطینی تاکید دارند و از سوی دیگر سفیرشان در لندن تأکید می کند که راه عادی سازی با اسراییل ادامه دارد. حاکمیت سعودی بر اساس برنامه های بلند مدتی که دارد همچنان به دنبال سیاست تنش زدایی در منطقه است؛ هر چند به نظر من پنهانی به آمریکا و انگلیس علیه انصارالله کمک اطلاعاتی می کند، اما ظاهرا بی طرفی خود را حفظ خواهد کرد.
درباره تأثیر این حملات بر توانایی انصار الله بایدبگویم که هر عملیاتی و هر جنگی خسارت بار است این که شعار دهیم اصابت بیش صد موشک به هفتاد نقطه در یمن هیچ تأثیری بر توان نظامی انصارالله ندارد یک ادعای اغراق شده است؛ اما از آن سو اگر فکر کنیم با این حملات زیرساخت های نظامی انصارالله ازبین رفته اشتباه فکر کرده ایم. باید صبر کنیم تا در روزهای آینده انصارالله با چه توان نظامی به حملات پاسخ می دهد. در جنگ ها طرفین ادعاهایی می کنند که ممکن است با واقعیت ها تطابق نداشته باشد همان طور که می بینیم اسراییلی ها هر روز می گویند که رهبران غزه را کشته اند و گردان های قصام را نابود و تونل را تخریب کرده اند. اما بعد از مدتی معلوم می شود که توان عملیاتی حماس همچنان پابرجاست و به مقابله می پردازد.
انصارلله ادعا می کند که به دفاع از مردم فلسطین دست به هدف قرار دادن کشتی های متعلق یا به نوعی مربوط به اسرائیل در دریای سرخ زده است. با این همه یک تعبیر این است که امنیت آبراه های بین المللی با این اقدام زیر سوال رفته و آن را تهدیدی برای جامعه جهانی بخصوص در حوزه امنیت انتقال انرژی و کالا می دانند. فکر می کنید از این منظر اقدام انصارلله در دریای سرخ باب فراتر از جنبه تنبیهی آن برای امریکا و اسرائیل پیش نرفت؟
انصارالله ادعا نمی کند که این آبراه مهم دنیا را می خواهد ناامن کند اتفاقا بارها تاکید کرده که فقط کشتی های که به مقصد اسراییل در حرکت هستند، را هدف قرار می دهد. اما آمریکا و امپراطوری رسانه ای اش می خواهد این طور القاء کند که انصارالله امنیت آبراهه دریای سرخ را به خطر انداخته تا آنها وانمود کنند که در قامت یک برقرار کننده امنیت، عملیات های نظامی خود را علیه انصارالله توجیه کنند ودر واقع بدنبال هژمونی خود در این منطقه هستند.
آمریکا و همپیمانانش حاضرند برای چند کشتی اسراییلی این ائتلاف را تشکیل دهند، اما در برابر کشتار مردم مظلوم عزه و صدها هزار آواره جنگ های اسراییل سکوت کرده اند و این نشان مید هد که سخن از انسانیت و اخلاق برای آمریکایی ها دروغ و ادعایی بیش نیست.
برخی تحلیل گران معتقدند که هرچند دفاع از مردم فلسطین بخش مهمی از هدف انصارالله است، اما این گروه در حال استفاده از این فضا برای قدرت نمایی در سطح منطقه ای و البته تثبیت قدرت خود پس از به نوعی شکست ائتلاف به رهبری سعودی هم است. شما انگیزه های انصارلله را چگونه تعریف و دسته بندی می کنید ؟
انصارالله زیدی مذهب هستند و تقیه ندارند و از همان ابتدا در پرچم شان «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر آل سعود» و «مرگ بر اسراییل» و «مرگ بر یهود» را نوشته بودند. حتی زمانی با این دوستان صحبت می شد که برای تثبیت موقعیت شان فعلا شعارها را کنار بگذارند پاسخ آنها این بود که ما آنچه در نیت خود داریم علنی مطرح می کنیم و از کسی هم ترس نداریم . آنها مرام و تفکراتی دارند که خاص خودشان است. بنابراین آنها اهل پنهان کردن نیات خود و نقشه کشیدن نیستند. حتی ائتلاف سعودی که تشکیل شده بود باز آنها در مصاحبه های خود می گفتند که رهبری اصلی ائتلاف سعودی را آمریکا می دانند و اتفاقا درست می گفتند. الان هم انصارالله با دنیا در نیفتاده است آنها هدف خودشان را اعلام کرده اند که تا زمان اتش بس ورسیدن غذا و دارو هدف کشتی های به مقصد اسراییل است این آمریکا و انگلیس و ائتلاف است که آنها را رودر رو با جهانی قرار داده است.
عملیات هفت اکتبر یک حرکت فلسطینی بود
ایران مواضع خود را از همان ابتدا روشن کرد
گفته می شود که جمهوری اسلامی ایران با تشدید تنش در منطقه از ابتدا مخالف بوده و حتی به جانبداری از حماس مستقیما دست به اقدام نظامی هم نزده که شاهد بودیم موجب برخی گلایه ها از سوی جریان مقاومت فلسطین هم در مقاطعی شد. با این وجود در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای اقدام های انصارالله با نام جمهوری اسلامی ایران گره خورده است. در چنین شرایطی تبعات گسترش تنش میان امریکا و انصارلله برای جمهوری اسلامی ایران را چه می دانید؟
عملیات هفت اکتبر یک حرکت فلسطینی بود و باید در چارچوب مردمی دید که چندین دهه است که تحت ظلم و ستم هستند و سال هاست که در یک زندان بزرگ رو باز زندگی می کنند و هر روز ستم و ظلمی از جانب اسراییل به آنها وارد می شود، اما این دنیا و اسراییل است که درباره این عملیات فرافکنی می کند و سعی می کند این عملیات را به ایران و گروه های مقاومت نسبت دهد ایران مواضع خود را از همان ابتدا روشن کرد و حزب الله هم همین طور. انصارالله هم کاملا روشن کرد که به کشتی های با مقصد اسراییل حمله خواهد کرد.
در عراق با یک دروغ بزرگ که صدام سلاح اتمی دارد و با القاعده در ارتباط است، به این کشور حمله کردند و با یک میلیون کشته آن را به اشغال در آوردند بعد که در باتلاق عراق گیر کردند این را به گردن دیگران انداخته اند. مردم باهوش ماباید این را به خوبی مورد توجه قرار دهند.
عربستان و بن سلمان استراتژی و راه پیشرفت خود را تا ۲۰۳۰ معین کرده اند
یکی از مولفه های این هدف این است که در منطقه آرامش باشد
فکر می کنید اگر این تنش بخصوص حملات مداوم انصارالله ادامه پیدا کند این احتمال وجود دارد که کشورهای عربی چون عربستان که فعلا فاصله خود را با اقدام های نظامی غرب علیه حوثی ها حفظ کرده اند تغییر موضع بدهند؟
عربستان سعودی و بن سلمان استراتژی و راه پیشرفت خود را تا 2030 معین کرده اند و یکی از مولفه های این هدف این است که در منطقه آرامش باشد و آنها بتوانند در سایه این آرامش پیشرفت و توسعه خود را داشته باشند، اما قطعا به صورت غیرعلنی هر نوع کمکی که آمریکا و انگلیس بخواهد را انجام می دهند.
از سوی دیگر انصارالله نمی خواهد با سعودی و سایر همسایه ها درگیر شود و بعد از جنگ هشت ساله با سعودی حالا که به تفاهماتی رسیده اند و آن را خراب نمی کنند. آمریکا و انگلیس با حمله به انصارالله قصد قدرت نمایی دارند و می خواهند خود را حافظ منافع کشورهای جهان نشان دهند و این که آنها هستند که امنیت کشتی رانی را برقرار می کنند.
آنها می دانند که گسترش این جنگ ضربه سختی به اقتصاد جهانی می زند و برای همه دردسرآفرین خواهد بود در نتیجه نمی خواهند از خط قرمزها عبور کنند. آمریکا و انگلیس و ائتلاف شکل گرفته به دنبال همین حملات محدود و جمع کردن موضوع در این مقطع هستند. اما متأسفانه حفظ اسراییل چنان برایشان مهم شده که شاید اوضاع از دستشان خارج شود و ناخواسته وارد جنگ شوند.
انصارالله نیازی به جنگ و نظامی سازی برای تثبیت خود در داخل یمن ندارد
این افزایش تنش میان غرب و انصارالله می تواند به تخریب روند مذاکرات برای پایان جنگ در یمن و دائمی شدن آتش بس میان ائتلاف سعودی تحت حمایت امریکا و انصارلله تمام شود؟
دو طرف انصارالله و عربستان سعودی بعد از هشت سال جنگ اهداف خود را معین کرده اند و سعودی ها برای آن برنامه توسعه ای خودشان به دنبال این هستند که به امنیت پایدار برسند و انصارالله هم می خواهد از این جنگ خانمانسوز رها شود و وضعیت داخلی خود را بهتر کند و فکر نمی کنم این موضوع به این قضیه آتش بس بین یمن و سعودی خللی وارد کند.
از سوی دیگر انصارالله نیازی به جنگ و نظامی سازی برای تثبیت خود در داخل یمن ندارد و در مناطق زیدی نشین از محبوبیت بالایی برخوردار است و تظاهراتی که آنها هفتگی به مناسبت های مختلف در صنعا و دیگر شهرهای یمن برپا می کنند نشان می دهد که از حمایت های مردمی بیشتری برخوردار هستند، اما در مناطق جنوبی که موضوع فرق دارد و مردمش زیدی نیستند حاکمیت با انصارالله نیست و احزاب جنوبی حاکمند، اما آنها با انصارالله رابطه خوبی دارند و اگر دخالت های کشورهای خارجی و امارات و سعودی ها نباشد، با جنوبی ها به تفاهم می رسند و در قالب فدرال هایی یک حاکمیت متمرکز و به شکل فدرالی بر یمن تسلط خواهند داشت و نوع حکومت ایده کمکآلی را در آنجا برپا خواهند کرد.
ما به گروه های مقاومت کمک می کنیم؛ در تصمیم گیری آنها دخالت نداریم
مهم ترین پرسشی که در تحلیل های نزدیک به واقعیت در ایران نادیده گرفته می شودریال جایگاه دخلی انصارلله در یمن است. آیا پس از این تعداد سال از جنگ و ویرانه ای که عملا حملات خارجی از یمن ساخته، این گروه در میان مردم محبوبیت قابل توجهی دارد یا بیشتر بر قدرت نظامی برای تثبیت جایگاه خود حتی در داخل متکی بوده است؟
همان طور که بارها در سیاست اعلامی ایران بوده، ما به گروه های مقاومت کمک می کنیم؛ اما در تصمیم گیری آنها دخالت نداریم و خود مستقلا تصمیم می گیرند و واقعیت هم همین است. به خصوص یمنی ها دارای روحیه ای هستند که معمولا از جایی دستور نمی گیرند کمک فکری می گیرند، اما دستور نمی گیرند. اگر اهل دستور گرفتن بودند سعودی ها حاضر بودند میلیارد ها بدهند تا یمنی ها زیر سلطه آنها قرار گیرند. اصلا همین موضوع است که بین یمنی ها و سعودی ها تنفر ایجاد کرده است.
پس این یک بحث روانشناسی و جامعه شناختی است این که مسئولین آنها به ایران می آیند. طبیعی است یمن یک کشور مستقل است و آنجا حاکمیت دارد اما با ما رابطه دارند.
یکی از اهداف اصلی آمریکا برای حضور گسترده نظامی این است که حتی بین کشورهای غربی مانند فرانسه و آمریکا رقابت سختی وجود داشت همانطور که می دانید بعد از جنگ جهانی دوم امنیت تنگه بابالمندب و دریای سرخ به فرانسه واگذار شده بود اما آمریکاییان از سال 2000 در این منطقه حضور پیدا کرده اند و با فرانسه به رقابت پرداخته اند و به همین سبب در این حملات اخیر فرانسه همکاری لازم را با آمریکا و انگلیس نداشت.
با توجه به تولید بالای نفت و گاز در آمریکا ، این کشور بدنبال نا امنی در خلیج فارس و دریای سرخ است تا چین را مجبور کند نفت و گاز خود را از آمریکا تامین نمایند که در این صورت می توان گفت دیگر آمریکا از چین نگرانی ویژه ای نخواهد داشت.
مشاهده خبر در جماران