تبعات حمله ایالات متحده و انگلیس به حوثی ها/ حمله ای برای تشدید تنش یا افزایش بازدارندگی؟
حوثی ها برای حفظ اعتبار و نشان دادن توانایی، به احتمال زیاد حملات دریایی را بدون مانع ادامه و دامنه اهداف خود را گسترش میدهند. دامنه گسترده اهداف شامل منافع آمریکا در منطقه، از جمله در خلیج فارس می شود. این فضا خطر حملات چند جانبه توسط محور مقاومت را افزایش می دهد.
به گزارش جماران، ابراهیم جلال، کارشناس مسائل خاورمیانه در حساب کاربری خود در شبکه ایکس درباره تبعات حمله اخیر ایالات متحده و انگلیس به اهدافی در یمن نوشت:
پس از زنجیره ای از حملات حوثی ها در چند هفته اخیر، انتظار می رفت که حمله شامگاه گذشته آمریکا و ائتلافی که با این کشور همراه شدند، محدود، تاکتیکی و نمادین باشد. در حالی که این حمله تلاش میکند قدرت طرف مقابل را به نمایش گذاشته، از اعتبار و وجهه محافظت و از افزایش قیمت انرژی جلوگیری کند، نمیتواند منبع تهدید را خنثی کند یا عدم تعادل قدرت را که در وهله اول راه را برای چنین حملاتی هموار کرد، برطرف کند.
حمله اخیر غرب به رسمیت شناختن سوءمدیریت بینالمللی در پرونده جنگ و صلح در یمن، بهویژه تحمیل توافق استکهلم در سال ۲۰۱۸ با وجود مزیت نظامی نیروهای تحت حمایت ائتلاف، جلوگیری از بازپسگیری حدیده و حفظ آن در زیر دست حوثیها است.
حمله ساعاتی پیش ائتلاف به حوثیها به احتمال زیاد حدیده، حجه و صنعا را هدف قرار خواهد داد. با این حال، شواهد کمی وجود دارد که دانش انبارهای نظامی با ارزش و کارگاههای مونتاژ موشک/پهپاد را در این مناطق نشان دهد.
حوثی ها با کسب تجربه دو دهه ای در جنگ چریکی از سال ۲۰۰۴ و جان سالم به در بردن از یک جنگ منطقه ای از سال ۲۰۱۵، سلاح های سنگین، پایگاه ها و اردوگاه های خود را غیرمتمرکز و پنهان کردند، تحرک زمان جنگ و سیستم استتار را توسعه دادند و بر حوزه تبلیغات و ارائه اطلاعات نادرست تسلط یافتند.
با فرض اینکه آمریکا، بریتانیا و همپیمانان آنها اهداف با ارزشی را شناسایی کردهاند، یک حمله در خنثی کردن برنامه موشکی و پهپادی حوثیهای مورد حمایت ایران ناکام میماند و در حالی که تاکتیکی و کوتهبینانه به نظر میرسد اما مهمتر از همه باعث عواقب شدید میشود.
در داخل یمن ، چندین عواقب را باید برشمرد:
- اولاً، این حمله به احتمال زیاد باعث ایجاد ترس در میان غیرنظامیان، افزایش احساسات ضد آمریکایی و ضد انگلیسی در بین مردم می شود، در نتیجه نبرد قلب ها و ذهن ها را که در افغانستان، سومالی و ویتنام قبلا مشاهده شده بود، از دست می دهد.
- دوم، این حمله همچنین بهانه دیگری به حوثی ها می دهد تا با اشاره به دشمن خارجی عدم توجه به نیازهای حکومتی روزانه عمومی، از ارائه خدمات تا پرداخت حقوق، و همچنین سرکوب و محدودیتهای داخلی را عمیقتر کند.
- سوم، یک حمله جمعی بینالمللی، حمایت داخلی از حوثی ها را با توجه به مخالفت با مداخله خارجی و حس ضدآمریکاییستیزی در سراسر منطقه و همچنین چارچوببندی حملات حوثیها در حمایت از فلسطین، افزایش میدهد.
- چهارم، با توجه به بهرهبرداری حوثیها از احساسات مردمی طرفدار فلسطین، این حمله همچنین جایگاه منطقهای حوثیها و تایید آن و همبستگی ناآگاهانه با آنها را در جهان عرب و اسلام افزایش میدهد.
- پنجم، با توجه به طرح حملات دریایی حوثی ها به عنوان پاسخی به جنگ غزه، آنها حمله ایالات متحده و بریتانیا را برای بسیج نیروهای بیشتر مورد استفاده قرار داده و برای اولین بار به شعار ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی خود اعتبار می دهند.
- ششم، یمن، در نتیجه ماجراجویی بیوقفه حوثیها، احتمالاً با ریسک بالاتر، بحرانهای اقتصادی و انسانی عمیقتر مواجه میشود، بدون اینکه راهبردی چند بعدی برای خنثی کردن فعالیت و قدرت حوثی ها وجود داشته باشد.
- هفتم، حوثیها از این حمله برای جلب حمایت عمومی در اطراف پرچم خود استفاده میکنند و دولت و جناحهای مختلف آن را بهعنوان «طرفدار اسرائیل» و «طرفدار آمریکا»معرفی می کنند تا بتوانند در فرصت مناسب در برخی مناطق که تسلط چندانی ندارند، قدرت خود را غالب کنند.
اما پیامدهای خارج از یمن:
- اول، حوثی ها برای حفظ اعتبار و نشان دادن توانایی، به احتمال زیاد حملات دریایی را بدون مانع ادامه و دامنه اهداف خود را گسترش میدهند. دامنه گسترده اهداف شامل منافع آمریکا در منطقه، از جمله در خلیج فارس می شود. این فضا خطر حملات چند جانبه توسط محور مقاومت را افزایش می دهد.
- دوم، دریای سرخ و خلیج عدن، نظامیسازی، استقرار نیروی دریایی، گشتزنی و نظارت بیشتر را تجربه خواهند کرد. این بدان معناست که آب های سرزمینی یمن تحت نظارت بیشتری قرار خواهند گرفت و هزینه انتقال کالا به یمن که در حال حاضر هم با بحران انسانی وخیمی دست و پنجه نرم می کند افزایش پیدا خواهد کرد.
- سوم، با توجه به اینکه یمن تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار دارد و حوثیها بهویژه تحت تحریم تسلیحاتی قرار دارند، اجرای سختگیرانهتر انتقال تسلیحات بر حوثیها اعمال خواهد شد که به اراده سیاسی و تعهد بلندمدت مطابق با قطعنامه ۲۲۱۶ شورای امنیت سازمان ملل نیاز دارد.
- چهارم، شرکتهای حمل و نقل و انرژی باید استراتژیهای کاهش ریسک بالا را اتخاذ کنند و هزینههای بیشتری را متحمل شوند. اگر حملات حوثی ها ادامه یابد، با توجه به استفاده از دماغه امید خوب، بیمه حق بیمه جنگ و هزینه، زمان حمل و نقل احتمالاً در کوتاه مدت بالا باقی می ماند.
- پنجم، کشورهای غربی و ساحلی دریای سرخ احتمالاً مکانیسمهای به اشتراک گذاری اطلاعاتی قوی در مورد امنیت دریایی، کالاهای ورودی به یمن، قابلیتهای حوثیها و حمایت ایران را تعمیق میدهند که نیازمند اصلاح مجدد در استراتژی غرب و بازسازی اعتماد در منطقه است.
- ششم، عمان و عربستان سعودی احتمالاً نقش تسهیل کننده در گفتگوهای پشتیبان برای تنش زدایی از وضعیت را ایفا می کنند و پیام ها را به طرف های مقابل هم می رسانند.
- هفتم، نیاز مبرمی برای تقویت قابلیتهای گارد ساحلی یمن و همچنین کشورهای ساحلی دریای سرخ، از جمله از طریق تأمین کشتیها، تأمین مالی، آموزش، اطلاعات و فناوری برای حمایت از اقدامات امنیتی داخلی، در درازمدت وجود دارد.
- هشتم، مشخص نیست که آیا غرب مایل به بازنگری در نقشه راه شکننده صلح با گنجاندن یک مسیر امنیتی، با حمایت قوی از دولت یمن برای رسیدگی به عدم تعادل قدرت در داخل از طریق فشار نظامی فعال برای حفاظت از تجارت و امنیت دریایی است یا خیر.
به طور کلی، عزم نظامی و تفکر استراتژیک غرب با آزمونی جدی روبرو است. اگر آنها همچنان به نشانههای حملات حوثیها رسیدگی کنند و آنها را بهعنوان رویدادی بهجای تحولات استراتژیک که ممکن است تکرار شوند، در نظر بگیرند، محکوم به شکست برای سالهای طولانی خواهند بود.
مشاهده خبر در جماران