کدخبر: ۱۶۱۹۴۷۶ تاریخ انتشار:

یادداشت؛

الیاس حضرتی: امام (ره) برخورد بسیار تندی با جریان متحجر و خشکه مقدس داشتند/ علاوه بر بی توجهی به مشارکت حداکثری مردم، این بار کاملا و آشکارا به نظرات و دیدگاه‌های رهبری هم بی‌توجهی شده/ اغلب مسیرها بسته شده؛ امکان رقابت قوی با مشارکت بالا تقریبا صفر است

جریانی در کشور وجود دارد که در مقابل رهبری توانسته به توفیقات بالایی دست پیدا کند و گفتمان این جریان تحجرگرا و خشکه مقدس که به جمهوریت و حضور مردم اعتقادی ندارد، بسیار قوی تر از چیزی است که تصور می شد. جریانات متحجر و خشکه مقدسی که امام(ره) همواره نسبت به حضور آنها نگران بود و آنها را نااهل می‌دانست، به اندازه‌ای دارای نفوذ و اثرگذاری شده اند که فرمایشات، استراتژی و راهبرد رهبری را به راحتی کنار می‌گذارند.

به گزارش جماران؛ الیاس حضرتی دبیرکل حزب اعتماد ملی و نماینده تهران در مجلس دهم در روزنامه اعتماد نوشت:

بی‌شک انتخابات از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی و مهم‌ترین ویژگی جمهوری اسلامی است. آنچه ساختار جدید سیاسی کشور در سال‌های پس از انقلاب را از گذشته متمایز و ممتاز می‌کند، «انتخابات» است. هنوز از خاطر بسیاری از ایرانیان نرفته است که در سیستم قبلی، انتخابات فرمایشی و صوری و هم از پیش تعیین شده برگزار می‌شد و مردم نقشی از تعیین مسوولان نداشتند. روستای ما روستای بزرگ و پرجمعیتی بود که سیستم سیاسی کشور، هرگز صندوق رایی برای برگزاری انتخابات به آن روستا ارسال نکرد. کدخدای روستا مردم را صدا کرده، شناسنامه‌های آنها را می‌گرفت و به مرکز بخش می‌برد و با هماهنگی فرماندار و فرماندهی ژاندارمری مشخص می‌شد آرا باید به نفع چه فردی و جریانی به صندوق انداخته شود. پس از پایان رای‌گیری صوری، مُهر به شناسنامه‌ها می‌خورد و نهایتا کدخدا شباهنگام با همان اسبی که صبح از روستا رفته بود به روستا بازمی‌گشت و شناسنامه‌ها را به صاحبان آنها باز می‌گرداند. یعنی روستایی با 300 خانوار و بیش از هزار و اندی جمعیت برای سیستم سیاسی وقت از چنان ارزش و اهمیتی برخوردار نبود که یک صندوق رای به آنجا ارسال شود.

این روند پس از انقلاب ناگهان تغییر کرد و دنیای جدیدی شکل گرفت. براساس دیدگاه فقهی و نظریات حکومتی امام (ره)، انتخابات به اساس پیگیری امور و شکل‌گیری تمامی ساختار حکومت بدل شد. طی 13 ماه از ابتدای انقلاب تا پایان سال 58، پنج انتخابات برگزار شد. رفراندوم جمهوری اسلامی، مجلس خبرگان قانون اساسی، انتخابات ریاست‌جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی و نهایتا رفراندوم قانون اساسی؛ این پنج انتخابات باشکوه را شکل دادند.

 

۲ گروهی که نسبت به برگزاری انتخابات نقد داشتند

البته این رویکرد نسبت به انتخابات حتی مورد نقد روشنفکران تحصیلکرده و باسواد قرار می‌گرفت، به گونه‌ای که این افراد می‌گفتند: «چه خبر است؟ چرا این اندازه انتخابات برگزار می‌کنید؟» روز پنجشنبه من خدمت آقای مهدی کروبی بودم، ایشان نقل می‌کردند و می‌گفتند در سال‌های ابتدایی انقلاب برخی روشنفکران کراوات زده، پیپ بر لب، اهل قلم و تحقیق و دانشگاه (خطاب به آقای کروبی) می‌گفتند: «به امام (ره) سلام برسانید و به ایشان بگویید، چه خبرتان است، حداقل 10سال باید حکومت داشته باشید و بعد از محکم شدن پایه‌های حکومت باید انتخابات برگزار کنید! سال اول نه سلامی و نه علیکی، این تعداد انتخابات برگزار کرده‌اید؟» بنابراین رویکرد امام (ره) در برگزاری انتخابات حتی مورد ایراد روشنفکران وقت هم بود. اما آوردگاه‌های انتخاباتی یکی زیباتر از دیگری و باشکوه‌تر از قبل با صحنه‌های زیبا برگزار شدند. به نظرم لازم است برخی خاطره‌ها ثبت شوند؛ امام (ره) به عنوان رهبر انقلاب در اوج محبوبیت و اقتدار، برادری داشتند به نام آقای پسندیده. فردی که پس از فوت پدر امام (ره) حالت سرپرستی کل خانواده و نقش پدری را برای امام داشتند و امام (ره) تا پایان عمر، ارزش بسیاری برای ایشان قائل بودند. در این شرایط و در سال‌های ابتدایی انقلاب انتخابات مجلس در خمین برگزار می‌شود. خواهرزاده امام(ره) هم در انتخابات حاضر هستند. رقیبش یک معلم ساده و بی ‌نام و نشان است. انتخابات برگزار می‌شود و مردم به رقیب خواهرزاده امام (ره) رای می‌دهند. برخی از بزرگان شهر خمین، نامه‌ای به امام می‌نویسند که این نتایج در اثر جوسازی، دخالت و اطلاعات نادرست شکل گرفته است. در ادامه هم از امام (ره) می‌خواهند که دخالت کرده و انتخابات را باطل اعلام کنند. امام (ره) اما واکنش جالبی نشان می‌دهند که بسیار آموزنده است؛ افراد معترض را صدا کرده و به آنها می‌گوید، «انتخاباتی زیباتر از این دیده‌اید؟ صحنه‌ای زیباتر از این دیده‌اید؟ خواهرزاده من کاندیدا شده است، مردم به فرد دیگری رای داده‌اند! چرا باید این صحنه زیبا را به‌هم زد؟ کاری به قانون ندارم که می‌شود انتخابات را به‌هم زد یا نه؟ تصویری به این زیبایی و انتخاباتی به این جذابیت را چرا باید تغییر داد؟» از این نوع رویکردها الی ماشاءالله در سال‌های ابتدایی انقلاب وجود داشت. این‌گونه بود که انتخابات به پایه اصلی نظام سیاسی کشور بدل شد. مشارکت‌های 98درصد، 90درصد، 86درصد، 85درصدی و... ماحصل این رویکرد بودند. به عبارت روشن‌تر، آنچه امنیت، تمامیت ارضی و کیان کشورمان را حفظ کرد، تصاویر زیبایی از مشارکت‌های مردم در انتخابات بود که به‌طور مستمر به جهان مخابره می‌شد. افکار عمومی جهان می‌دیدند، نظامی متکی به مردم در ایران در صحنه حضور دارد و قدرت‌ها می‌دانستند اگر بخواهند قدمی بردارند یا خدشه‌ای به کشور وارد سازند، کل مردم در صحنه‌اند.

 

امنیت از طریق مشارکت حاصل می شود

در آن سال‌ها، ضمن اینکه ارتش در کشور وجود داشت و سپاه در کشور تشکیل شده بود، امام(ره) حرکت‌های دفاعی کشور را بر اساس ارتش مردمی پیش می‌برد. همه آحاد مردم را دعوت کرد تا در برابر متجاوز بایستند و دفاع را مختص یک نهاد تخصصی و ارگان خاص نکرد. زمانی که مجاهدین خلق (منافقان) با یک میلیشای سازماندهی‌شده تصور کردند 2روزه می‌توانند دخل کشور را بیاورند، امام (ره) باز هم به مردم متوسل شد و یک ساختار اطلاعات 36میلیونی را تشکیل داد. بر این اساس بسیاری از کانون‌های اصلی مجاهدین خلق از طریق اطلاعاتی افشا شد که مردم عادی در اختیار سیستم قرار می‌دادند. این‌گونه اساس تصمیم‌سازی‌های کشور مبتنی بر برگزاری انتخابات تشکیل شد و مشارکت‌های مردمی در پیشبرد امور در بالاترین سطوح قرار گرفت. از همان روزهای ابتدایی که امام(ره) در پاریس حضور داشتند، 2جریان به امام فشار می‌آوردند. جریان نخست، جریانی بود که از امام می‌خواست صحبت از اسلام نکند و جمهوری دموکراتیک تشکیل دهد. امام (ره) در پاسخ به این گروه‌ها می‌گفتند، تفسیر و بینشی که من نسبت به اسلام دارم، مردم را پایه همه امور می‌داند، بنابراین از طریق جمهور مردم، امور، اجرایی می‌شوند. گروه دیگری هم بودند که از امام(ره) می‌خواستند به جای جمهوری اسلامی، حکومت اسلامی را پایه‌گذاری کند. این دسته معتقد بودند با طناب مردم نباید در چاه رفت. می‌گفتند مردم عمق شناخت، تحلیل و تفسیری ندارند. از نظر آنها مردم احساساتی بودند و تا ظهر درود بر مصدق و عصر مرگ بر مصدق می‌گفتند. جریان متحجر که جریان زمختی بود، از همان زمان، شروع به کار کردن و برنامه‌ریزی کرد. زمانی آمد و گفت مردم قدرت تشخیص ندارند و تنها مراجع تقلید و علما هستند که می‌توانند تعیین کنند چه فردی به عنوان نماینده در مجلس حاضر شود. امام(ره) برخورد بسیار تندی با این جریان داشتند که در گذشته از جدایی دین از سیاست سخن می‌گفتند. ایشان معتقد بودند متحجران کلیت مردم و جامعه را از سیاست جدا می‌کنند. از منظر امام تصمیم‌گیری پنج پیرمرد برای کل جامعه اشتباه و ناممکن بود. آن جریان متحجر اما از رو نرفت، همچنان در صحنه ماند و تلاش کرد به روش‌های مختلف گفتمان مورد نظر خود را قالب کند. این جریان بعدها تحت عنوان نظارت استصوابی ایده‌های خود را اجرایی کرد. در ادامه این ایده‌ها غلیظ‌تر از نظارت استصوابی به سمت مهندسی کردن انتخابات حرکت کرد.

 

دو خط موازی روبه‌روی هم

بر این اساس دو جریان موازی شکل گرفت؛ جریانی که تلاش می‌کرد میدان را برای اعمال نظر مردم باز بگذارد تا اراده اکثریت محقق شود و جریان دیگری که معتقد بودند مردم فاقد تشخیص هستند و نیاز است دیگران برای آنها تصمیم بگیرند. این روند ادامه داشت و این دو خط موازی در امتداد هم در حرکت بودند، مردم با توجه به اینکه اعتماد کلی به مدیران و مسوولان داشتند بعضا در انتخابات شرکت می‌کردند و طی سال‌ها آمارهای انتخاباتی بعضا بالا و پایین می‌شدند اما از سال 98 و 1400 اتفاقاتی ویژه در کشور رخ داد و مشارکت در ایران به صورت معنادار و هدفمند کاهش یافت. از طرفی اتفاقات اجتماعی خاصی هم در سال 1401 رخ دادند که نگرانی‌های بسیاری را ایجاد کرد. در کنار این مسائل، انتخابات باشکوه و دموکراتیکی در کشورهای همسایه ایران که قبلا بعضا با کودتا اداره می‌شدند، برگزار شد که نگاه ایرانیان را به خود جلب کرد. مجموعه این گزاره‌ها، اهمیت انتخابات 1402 در ایران را صد چندان کرد. همه دلسوزان کشور تصور می‌کردند برای ایجاد امید، ترمیم اعتماد میان مردم و حکومت و کاهش شکاف میان ملت و دولت، فرصتی به نام انتخابات 1402 در پیش است که سیستم احتمالا عاقلانه رفتار کرده و قطعا از آن استفاده می‌کند. بر این اساس پیش‌بینی می‌شد که نظام حکمرانی نگرانی‌های انتخاباتی سال‌های 98 و 1400 و هم بحران 1401 را رفع و از طریق انتخابات باشکوه 1402 آنها را پشت‌سر می‌گذارد. وقتی رهبری هم در ابتدای سال، سال 1402 را سال انتخابات برشمرده و مهم‌ترین پروژه سیاسی کشور را انتخابات با مشارکت بالا، امید بخش، رقابتی و آزاد دانستند این امیدها پررنگ‌تر شدند. اما از سنگ صدا درآمد اما از دولتمردان، تصمیم‌گیران و مسوولانی که در صدر کشور فعالیت می‌کنند، صدایی برای برگزاری باشکوه انتخابات در نیامد. انتظار این بود که بلافاصله پس از فرمایشات رهبری، رییس‌جمهور، رییس مجلس، رییس دستگاه قضا، مسوولان شورای نگهبان و... نشست‌هایی برگزار کرده و از اقشار مختلف، بزرگان قوم، اقوام، مذاهب، دسته‌جات، هنرمندان، رسانه‌ها و گروه‌های سیاسی دعوت کنند تا پروژه انتخابات با بهترین تمهیدات و با مشارکت همگانی ملت برگزار و تلاش شود همه به اصل انقلاب اسلامی و اصل فلسفه جمهوری اسلامی بازگردند. اما هیچ خبری نشد که نشد و در ادامه مجلس قانونی را وضع کرد که فرسنگ‌ها فاصله با تحقق این اهداف داشت. ابتدا عنوان شد قرار است الگوی انتخابات تناسبی وضع شود، بعد این رویکرد کنار گذاشته شد و با عجله و به صورت ناقص و نارس قانون جدید انتخابات تصویب و ابلاغ شد. در شرایطی که موضوع هنوز تبیین نشده و مورد تحلیل قرار نگرفته بود، قانون جدید انتخابات ابلاغ و سپس اجرا شد. در شرایطی که فعالان سیاسی در بهت و حیرت تصویب این قانون قرار داشتند، پیش‌ثبت‌نام‌ها هم به پایان رسید و مراحل بعدی آغاز شد. به‌رغم این قصورها و نامهربانی‌هایی که دوستان ما دیده بودند، باز تعدادی از احزاب اصلاح‌طلب جلو آمده و به مردم و گروه‌های مختلف توصیه کردند که در انتخابات حاضر شوند. فعالان سیاسی را به ثبت‌نام در انتخابات تشویق کردند و به‌رغم فضای منفی جامعه گروهی از اصلاح‌طلبان ثبت‌نام کردند. نهایتا مشخص شد جریانات متحجر و خشکه مقدسی که امام(ره) همواره نسبت به حضور آنها نگران بود و آنها را نااهل می‌دانست، به اندازه‌ای دارای نفوذ و اثرگذاری شده‌اند که فرمایشات، استراتژی و راهبرد رهبری را به راحتی کنار می‌گذارند و خط و نظر و الگوی مورد نظر خود را مسلط می‌کنند. نتیجه این شد که پس از اعلام بررسی صلاحیت‌ها، بخش‌های اندک افراد باقیمانده رد صلاحیت شده و بسیاری از احزاب و گروه‌ها عملا دیگر کسی را ندارند که بخواهند در انتخابات لیستی داشته باشند. این روند نشان می‌دهد که جریانی در کشور وجود دارد که در مقابل رهبری توانسته به توفیقات بالایی دست پیدا کند و گفتمان این جریان تحجرگرا و خشکه مقدس که به جمهوریت و حضور مردم اعتقادی ندارد، بسیار قوی‌تر از چیزی است که تصور می‌شد. در واقع سایه این گفتمان بر سر بسیاری از نهادها گسترده شده و تبدیل به گفتمان حاکم شده، این جماعت توانسته حرف و نظر خود را پیش ببرد و مجلس آینده را با اکثریت قاطعی از این جریان بی‌اعتقاد به انتخابات، رای و اراده مردم تشکیل دهد. نتیجتا تا این لحظه این‌گونه شده که علاوه بر بی‌توجهی به مشارکت حداکثری مردم، این‌بار کاملا و آشکارا به نظرات و دیدگاه‌های رهبری هم بی‌توجهی صورت گرفته و این جریان با برگزاری یک انتخابات بی‌رونق با مشارکت حداقلی کشور را به دامگاه توفانی از حوادث می‌برد، به خدا باید پناه برد از این سوءتدبیر. از این بابت بسیار متاسفیم؛ دلمان می‌خواست می‌توانستیم کمکی به پرشور شدن انتخابات می‌کردیم هرچند از سوی بخشی از مردم هم مورد نکوهش و سرزنش قرار‌ گیریم. با این حال معتقدم اغلب مسیرها دیگر بسته شده و امکان صورت گرفتن یک رقابت قوی با مشارکت بالا تقریبا صفر شده است. تا بعد چه پیش‌ آید... .

مشاهده خبر در جماران