در نشست بررسی «رابطه رشد بخش غیررسمیبا رشد فقر در ایران» عنوان شد؛
مومنی: اینها کیستند که برای ما برنامه توسعه میریزند و به بدیهیات عقلی پشت میکنند / سطح پایین کیفیت نهادهای نظارتی خطاهای مهلک را تبدیل به رویههای ساری و جاری می کند / برای توجیه مفت خورها مسائل حیاتی کشور را به حاشیه می رانند
دکتر فرشاد مومنی با بیان اینکه مشکل ما، نادانی نیست، بلکه مشکل این است که زور رانت و ربا و فساد از زور علم در فرایندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع بیشتر شده است، گفت: بهترین و باکیفیتترین نیرو های انسانی را با سرخوردگی، یاس و افسردگی راهی خارج از کشور کنیم؛ آنها با رو نشان دادن و تولید فناورانه میتوانند مشارکت موثر در سرنوشت کشورشان داشته باشند. ایران نجات پیدا میکنند و مردم عزت پیدا میکنند و حکومتش هم ماندگار تر میشود. این چه بساطی است که عزیزان تن دادند به اینکه زور فساد، ربا و رانت از زور علم و غیرت و خلاقیت و تولید بیشتر باشد. این شرایط باید تغییر کند و در این زمینه همه ما مسئولیت داریم.
گروه درآمد و اقتصاد: رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد تاکید کرد: کاش مقداری آن غیرت های اسلامی و انسانی از مرحله زلف آدم ها فراتر برود و به این شرافت ها و کرامت های انسانی که مورد تاکید قرآن هست بیشتر اهمیت بدهد. عزیزان سوراخ دیندار بودن را انگار گم کرده اند. خداوند با افتخار اعلام میکند میگوید که به نوع آدم کرامت بخشیدم، اگر اینها میفهمند که فقر و نداری کرامت را متزلزل میکند باید غیرت هایشان را در آن کانال بیندازند و اگر فرصت اضافه پیدا شد بیایند سراغ زلف! این چه بساطی است که در این مملکت برپا شده!
به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی که در نشست بررسی «رابطه رشد بخش غیررسمی با رشد فقر در ایران»، در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن میگفت، با بیان اینکه نحوه تعیین اولویت ها در سرزمین گرامی ما و نزد حکومت گران گرامی وضعیت حیرت انگیز و به غایت نگران کننده ای دارد، تصریح کرد: سطح بسیار نازل کیفیت نهادهای نظارتی باعث میشود خطاهای مهلک و آینده سوز تبدیل به رویههای ساری و جاری درکشورمان بشود.
مسئله توسعه برای ما، مسئله مرگ و زندگی و حفظ تمامیت ارضی کشور است.
وی با تاکید بر اینکه مساله توسعه برای ما نباید تابع سلیقه دیگران باشد، افزود:.اینکه بعضی توسعه دوست داشته باشند و یا اینکه دوست نداشته باشند، موضوع تعارفی نیست که به مذاق کسانی خوش بیاید و یا نیاید. مسئله توسعه برای ما، مسئله مرگ و زندگی و حفظ تمامیت ارضی کشور است. تا آنجایی که میتوانیم باید این مسئله را از زوایای مختلف گوشزد کنیم و از اصحاب خرد و دانایی هم استمداد بطلبیم که در این زمینه کمک کنند و بحثهای اغنایی بایسته را مطرح کنند تا بیش از این زمان و منابع مادی و انسانی کشور را هدر ندهیم.
هم نسلان من شکاف وحشتناک ایجاد شده در الگوی مصرفشان را به وضوح میبینند
این استاد دانشگاه ادامه داد: کشورهای متاخر صنعتی خیلی زود فهمیدند که یکی از توانمندی های خیرهکننده تولید فناورانه، قدرت بی نظیر آن در خلق نیازهای جدید است. بنابراین اگر جامعه ای از این قدرت محروم مانده باشد، به معنای تن دادن به ذلت، وابستگی، فقر و عقبماندگی خواهد بود. هر کدام از هم نسلان من شکاف وحشتناک ایجاد شده در طول عمر خود را درخصوص الگوی مصرفشان به وضوح میبینند. آن شکاف وحشتناک این است که آنچه ما روزمره مصرف میکنیم به طرز نگران کننده ای با قابلیت ها و ظرفیت های بنیه تولید ملی فاصله میگیرد.
به جای پاک کردن صورت مساله، آن را به دغدغه ملی تبدیل کنید
مومنی توضیح داد: به واسطه سلطه کوته نگری و ظاهربینی در ساختار قدرت، در کل دوره نفتی تا به امروز، این ضعف فاحش و شکاف شکنندگی آور را با دلارهای نفتی پنهان کردیم. این یک بدبختی بزرگ در کشور ما است که همیشه ترجیح ساختار قدرت، کم و بیش این است که صورت مسالهها را پاک کند؛ به جای اینکه آنها را به یک دغدغه ملی تبدیل کند و برای برطرف کردنشان غیرت ملی را بسیج کند، برای نفی، انکار، تکذیب یا پنهان کردنشان تلاش دارد.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با تاکید بر اینکه متخصصان علوم سیاسی و جامعه شناسی سیاسی برای این بدبختی هم باید فکری کنند، اظهارداشت: ما این مساله ها را با نفت پنهان میکردیم، اما اکنون، آمیزه جمعیت و جهش وحشتناک تر میل به مصرف های مدرن در کنار تحریم و بیقابلیتیها و بیکفایتی هایی که در نظام تصمیمگیری های اساسی ما وجود دارد ما را در شرایط بسیار بحرانی قرار داده است. باید بسیار شفاف با اندیشه ورزان گرامی که خودشان را مشغول اموری غیر از توسعه میکنند و همین طور حکومت گرانی که مسائل بسیار پیش پا افتاده، نازل و بی مقدار را تبدیل به دغدغههای اصلی خود میکنند در این باره صحبت کنیم.
وی تاکید کرد: اگر جامعه ای دچار این شرایط شود که مرتباً بین الگوی مصرف آن جامعه و توان تولید فناورانه اش، فاصله و شکاف بیفتد این جامعه تهدید به فروپاشی میشود و در مسیر این تهدید باید ایامی را همراه با ذلت، فقر، عقب ماندگی و وابستگی های بسیار ناهنجار است سپری کند، ما نیازمند یک بسیج غیرت ملی در این زمینه هستیم.
مومنی افزود: نکته بسیار مهم بعدی که میگوید ماجرای توسعه ماجرای اجتناب ناپذیر است و هر لحظه غفلت از آن میتواند برای ما مخاطرات و مذلت های بیشتری فراهم کند، مسئله خطیر مزد و حقوقی است که به عنوان پاداش به انسان های شرافتمندی داده میشود که میخواهند از طریق عرضه کالاها و خدمات مولد و مورد نیاز جامع یک زندگی شرافت مندانه را اداره کنند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از مهمترین ویژگی های جوامعی که به توسعه پشت کردند، این است که گذران امور را بر محور فقر فروشی و محیط زیست فروشی سامان میدهند، اظهارداشت: یعنی به جای اینکه مزیت رقابتی خود را در مقیاس منطقه ای و بینالمللی بر محور خلاقیت، علم، بهره وری و فناوری و نوآوری فناورانه قرار دهند از طریق استثمار نیروی کار و به فقرانداختن مردم و در میان مردم به فقر انداختن شرافتمندانه ترین مردم و از طریق پنهان کردن هزینههای تخریب محیط زیست در انجام این تولیدات عمدتا رانتی و غیرفناورانه و خام فروشانه در بازارهای جهانی، کسب ارز کنند.
ایجاد «امپراطوری دروغ» برای توجیه نابرابری های ناموجه
برای توجیه منافع پست مفت خورها، مسائل حیاتی را به حاشیه میرانند
وی تاکید کرد: «جوزف استیگلیتز »، در کتاب «بهای نابرابری»، عنوان میکند در جامعه ای که نابرابری چه در توزیع قدرت و چه در توزیع ثروت و منزلت، ایجاد میشود یک «امپراطوری دروغ» برای توجیه نابرابریهای ناموجه شکل میگیرد. امروز ما این امپراطوری دروغ را «مافیای رسانهای» مینامیم. که اینها برای اینکه منافع پست و رذیلانه مفت خورها را توجیه کنند دائما مسائل حیاتی کشور را به حاشیه میرانند و مسائل بسیار کم اهمیت و عمدتا معطوف به منافع مفت خورها را عمده میکنند و در اولویت قرار میدهند.
قبل از عصر روشنگری نابرابری در قدرت و ثروت را از کانال «فره ایزدی» توجیه میکردند
این اقتصاددان در ادامه تشریح دیدگاههای «استیگلیتز» افزود: او میگوید تا قبل از عصر روشنگری و بعد ظهور انقلاب صنعتی، اینها نابرابری در قدرت و ثروت را از کانال «فره ایزدی» توجیه میکردند و میگفتند کسانی که اقلیت و اندک شمار هستند از فره ایزدی برخوردارند و باید در زمین خدا، خدایی کنند به بهای فقر، افلاس، عسرت و بیچارگی اکثرت بزرگی از جمعیت. بعد از انقلاب صنعتی و ظهور متفکران عصر روشنگری و بحث درباره حقوق انسان به ما هوانسان و ارزش نفسالامری و برابر همه انسانها، این قدرتمندان و ثروتمندان در جستجوی راههای دروغ جدیدی برای توجیه مناسبات نابرابر پیدا کردند.
مومنی گفت: در موج اول انقلاب صنعتی که سرمایه سالاری وحشی و به غایت خشنی بود، ثروتمندان و قدرتمندان راه جدیدی را جستجو کردند تا در عصر انقلاب صنعتی که قرار بود هر کس بر اساس صلاحیت و توانمندی هایش برخوردار شود، راه را بر استمرار مناسبات پیشین هموار کنند. آنها دنبال راهی میگشتند. به اعتبار اینکه در قرن نوزدهم اندیشه مارکس در مورد افشاگری راجع به بهره کشی و استثمار، خیلی رشد پیدا کرده بود و طرفداران هر چه بیشتری پیدا میکرد، بازی فریب کارانه جدیدی تحت عنوان اینکه بهرهوری نیروی کار را امری شخصی جا بزنیم و عناصر نهادی و سیستمی بهره وری را نادیده بگیریم و کل ماجرای بهره وری را به نیروی کار نسبت دهیم، راه انداختند.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه «داگلاس نورث» میگوید اگر صد عامل برای بهره وری نیروی کار در نظر بگیریم 97 عاملش مربوط به شیوه اداره کشور، نظام تدبیرو امید و ترتیبات نهادی است و دو یا سه عامل آن مربوط به نیروی کار شاغل میشود، خاطرنشان کرد: درست در ادامه همان سنتی که مثلا اقتصاددان های کلاسیک نابرابری های وحشیانه موج اول انقلاب صنعتی را توجیه میکردند و میگفتند فقرا خود مسئول فقر خویشتن هستند، این بازی را راه انداختند که باید رابطهای میان مزد و بهرهوری نهایی نیروی کار وجود داشته باشد و کل مسئولیت نهایی نیرو کار را هم مربوط کردند به سهم کارگرها.
باید سطح دانایی های ملی ارتقاء پیدا کند تا بازی فریب کارانه اصحاب قدرت و ثروت برای توجیه جایگاه شان، برملا شود
مومنی با توصیه به اینکه لازم است کتاب «فقر احمق میکند» نوشته خانم «سند هیل مولای ناتان» برنده جایزه نوبل، در ایران خوانده شود، گفت: باید سطح دانایی های ملی در ایران در این زمینه های حیاتی و سرنوشت ساز ارتقاء پیدا کند تا آن بازی فریب کارانهای که اصحاب قدرت و ثروت برای توجیه جایگاه خود، مطرح میکنند، توسط دانایان و آنها که شرافت دانایی را آن طور که علی ابن ابی طالب به ما آموزش دادند رعایت میکنند برملا شود. در این کتاب، گفته میشود که بزرگترین بلوغ اندیشه ای در قرن بیست و یکم این است که دانایان در بخش بزرگی از دنیا به حکومت گران فهماندهاند که اگر مناسبات شما فقر و نابرابری های ناموجه را افزایش بدهد زیان حکومت و جامعه، به مراتب و در ابعاد غیرقابل تصوری بیشتر از زیان هایی که فقرا و نادارها از فقر و نداری خودشان میکنند، است.
کاش غیرت های اسلامی و انسانی از مرحله زلف آدم ها فراتر رود!
عزیزان سوراخ دیندار بودن را گم کرده اند!
این چه بساطی است که در این مملکت برپا شده!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد تاکید کرد: کاش مقداری آن غیرت های اسلامی و انسانی از مرحله زلف آدم ها فراتر برود و به این شرافت ها و کرامت های انسانی که مورد تاکید قرآن هست بیشتر اهمیت بدهد. عزیزان سوراخ دیندار بودن را انگار گم کرده اند. خداوند با افتخار اعلام میکند میگوید که به نوع آدم کرامت بخشیدم، اگر اینها میفهمند که فقر و نداری کرامت را متزلزل میکند باید غیرت هایشان را در آن کانال بیندازند و اگر فرصت اضافه پیدا شد بیایند سراغ زلف! این چه بساطی است که در این مملکت برپا شده!
تاثیر شوک برانگیز فقر بر بهره هوشی
وی با بیان اینکه «سند هیل مولای ناتان» در پژوهشی بهره هوشی را بین کشاورزها که عموما در کشورهای درحال توسعه، عریانترین و غیرقابلتحملترین جلوههای فقر را نشان میدهند، بررسی کرده و به این یافته رسیده وقتی این کشاورز ها تازه محصولشان را فروختهاند و مقداری پولدار شدهاند بهره هوشی آنها 10 واحد بیشتر از وقتی است که پول هاشان تمام شده و احساس فقر میکنند، گفت: این آزمایش از این جهت برای ما شوک ایجاد کرد که فاصله 10 واحدی در بهره هوشی، فاصله بین یک فرد متوسط با یک فرد تیز هوش است!
چگونه شرفتان میپذیرد که کودکان کار را چهارراه ها ببینید، و چاره ای نیندیشید!
این عضو هیات علمی دانشگاه، ادامه داد: او از این زاویه میگوید خطاب من به حکومت گرهاست که چگونه شرفتان میپذیرد که کودکان کار را در خیابان ها و چهارراه ها ببینید، و برایتان عادی شود و چاره ای نیندیشید! او میگوید آزمایش ما نشان داد که یکی از آسیب های بزرگ دیگری که فقرا دچارش میشوند، این است که قدرت یادگیری از اشتباه و خطاشان هم تا حدود زیادی از بین می رود، یعنی ممکن است یک خطا را صد بار هم تکرار کنند.
مومنی گفت: از این زاویه، متاسفانه برخی از سیاستگذاران ما هم به خاطر ابتلا به فقر اندیشهای، آشکارا همین نشانهها را نشان میدهند. در دوره سی ساله گذشته، یک سیاست صد بار شکست خورده، باز میگویند یک بار دیگر تست کنیم! سیاست شوک ارزی ، افزایش بی ضابطه و بدون تمهیدات و مقدمات قیمت حامل های انرژی، سیاست های مربوط به خصوصی سازی و آزادسازی ها بارها و بارها شکست خورده و باز استمرار دارند.
وی ادامه داد: فقرا دچار پدیده انسداد تخیل میشوند، یعنی اینکه قادر نیستند شرایط بهتری را برای خودشان تصویر بکنند و قدرت انتخاب شان هم دچار تزلزل میشود و از همه مهمتر به خاطر فقر دچار بحران در تاب آوری میشوند و با کوچک ترین تلنگری به هم میریزند، تا چه برسد به اینکه حکومتی داشته باشند که دائم شوک های جدید علیه فقرا تدارک میبیند.
مومنی تاکید کرد: وقتی که فقرا دچار این آسیب ها میشوند، قابلیت اینکه به یک تهدید اجتماعی تبدیل شوند را پیدا میکنند و جامعه هم از ظرفیت های یک انسانی که میتواند با بهره هوشی تیزهوشانه در خدمت جامعه باشد و در ساختن اعتلابخش جامعه مشارکت کند شما بینید تبدیل به چه میکنید. میگوید که جامعه بیش از فرد فقیر زیان میکند و وقتی که فقرا دچار این حالات شوند و اینها تا حدود زیادی اختیاری هم نیست و چون اختیاری نیست میتواند کل حیات جمعی را هم تهدید کند.
هر بار که در ایران یک شوک وارد میشود، جمعیت فقیر افزایش پیدا میکند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه ببینید هر بار که در ایران یک شوک وارد میشود، چگونه جمعیت فقیر ما افزایش پیدا میکند! اضافه کرد: این شوک میخواهد شوک قیمت نفت در یک اقتصاد مبتنی بر خام فروشی باشد، یا شوک قیمتی کلیدی مثل ارز یا قیمت حامل های انرژی برای یک دولتی که توهم پولدار شدن از طریق شوک درمانی دارد، باشد! رد اینها را در اسناد رسمیانتشار یافته نگاه کنید! در گزارش سه جلدی وزارت کشور، با عنوان «وضعیت اجتماعی کشور»، دادههای بسیار تکان دهنده در این زمینه وجود دارد و امیدوارم اهل دانایی مسئولانهتر در این زمینه برخورد کنند.
از سال ۱۳۸۵ نسبت به سال ۱۳۸۴ رشد سرقت ۳۰۸ درصد بود!
خیلی فریب ها را در این مملکت به نام دین داریم
مومنی توضیح داد: سال 1385 نخستین سال بزرگترین جهش ها در قیمت نفت و آخرین شوک قیمت نفتی بود، از سال 1385 نسبت به سال 1384 رشد سرقت 308 درصد بود! چراکه رانت است و رانت هم در این مملکت بسیار ناعادلانه توزیع میشود! عین این قضیه را سال 1397 داشتیم. ما چند شک نرخ ارز را در آن سال تجربه کردیم. هم مسئولان کمیته امداد و هم مسئولان بهزیستی در ماه های پایانی آن سال، به صراحت اظهار کردند که مراجعه به ما از سوی فقرا با افزایش چشمگیری رو به رو بود. از جنبه دینی هم راجع به این موضوع نگاه کنیم، از آنجا که خیلی از فریب ها را در این مملکت به نام دین داریم، باید گفت مرحوم آقای مطهری میگفتند زمانی که قرار بود تهران را لوله کشی کنند کسانی به اسم تشرع گریه میکردند میگفتند بسیاری از احکام مربوط به آب معطل میماند! از اینکه شرع مقدس یک سری احکامش معطل مانده عزیزان ناراحتی میکردند.
این استاد دانشگاه افزود: الان هم کسانی هستند که خدا انشالله هدایت شان کند، به نام شرع میگویند که اگر فقر برطرف شود یه سری احکام شرع معطل میماند. خیلی ممنونم از آقای مهندس بحرینیان هر بار ایشان در فرهنگستان علوم سخنرانی میکنند ابتدا چند کلام از نهج البلاغه علی ابن ابی طالب(ع) و تفسیر المیزان علامه طباطبایی نقل میکنند؛ مثلا از علی ابن ابی طالب(ع)، نقل کردند که فقر خرد را در نزد انسانها از بین میبرد! ببینید چقدر این متشرع های این گونه ما باید خاک بر سر باشند که ۱۴۰۰ سال پیش علی ابن ابی طالب(ع) چنین میراثی را برای ما گذاشته و اکنون کاری کردند که بعضی از روزنامه ها علنا نوشته اند که اگر شما دم از نهج البلاغه بزنید، برای بعضی ها شبهه کمونیست شدن و شبهه از دین خارج شدن پدیدار میکند!
به گفته مومنی؛ آن مافیای مبتنی بر «امپراتوری دروغ»، که میخواهد نابرابری های پلید و ضد توسعه ای را توجیه کند حد یقفی در این زمینه ها ندارد.در این شرایط، پیوند تمام عیاری وجود دارد بین فقر و گسترش بخش غیر رسمی در ایران، اگر در بین حکومت گران ایرانی غیرتی وجود دارد، همین گزارش های رسمی که یک ساله گذشته راجع به فقر منتشر شده را نگاه کنید! در بعضی از این گزارش ها چه داخلی، چه خارجی، بیان میکنند که حدود 30 درصد جمعیت از بیخ و بن زیر خط فقر قرار دارد و تکان دهندهتر این که 40 درصد جمعیت هم در آستانه فرو افتادن به زیر خط فقر قرار دارند!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با تاکید بر اینکه کاش 10 درصد آن غیرت هایی که به خاطر زلف برانگیخته میشد راجع به این موضوع هم بر انگیخته میشد، افزود: مگر اولیای دین به ما نمیگویند برهم تنیدگی بین ورود فقر و خروج از دین وجود دارد و میگوید رابطهای بین این دو است که فقر بتواند منشاء کفر شود! اگر شما در دینداری تان صادق هستید، باید غیرت تان را در این زمینه به کار ببرید!
اینها چه کسانی هستند که برای ما برنامه توسعه میریزند و به بدیهیات عقلی پشت میکنند!
مومنی با تاکید بر ضرورت توجه به به تولیدفناورانه، گفت: راه اصولی حرکت به سمت توسعه، رفع فقر و جبران این عقب ماندگیهایی که احساس حقارت ملی ایجاد میکند، این است که به سراغ تولید فناورانه برویم. تولید فناورانه کمک میکند که به جای به دست آوردن دلار از طریق فقر فروشی، از طریق مزیتهای رقابتی و با خلاقیت و مشارکت موثر شهروندان فقر را از بین ببرید! اینها چه کسانی هستند که برای ما برنامه توسعه میریزند و به این بدیهیات عقلی پشت میکنند!
با سیاست تورم زا آگاهانه میخواهید جیب فقرا را بزنید!
وی با بیان اینکه وقتی سیاست تورم زا که اسم آن را شوک درمانی گذاشتهام اتخاذ میکنید، به این معنا است که آگاهانه میخواهید جیب فقرا را بزنید! توضیح داد: تورم قدرت خرید حقوق بگیرها را سرقت میکند و به تعبیر «پل استریترن» ظالمانهترین مالیاتی است که یک حکومت از فقراء به نفع اغنیا میگیرد. گزارش امسال مرکز پژوهش ها هشدار آمیز مطرح کرده که فاصله طبقه متوسط درامدی با خط فقر مرتباً در حال کاهش است، کاش عزیزان از این زاویه ها هم غیرت پیدا میکردند و 10 درصد حساسیت ها و اراده معطوف به زلف را، روی رفع فقر در جامعه معطوف میکردند.
این استاد دانشگاه، با تاکید بر اینکه وقتی که انسان ها از فقر نجات پیدا کنند و کرامت پیدا میکنند، گفت: عزیزان به زلف که میرسد میگویند ما اصلا به خیر و شر و دینی و غیردینی بودنش،کاری نداریم، این قانون است! خدا پدر و مادرتان را رحمت کند که به قانون ارجاع میدهید، اما مگر همان قانون نگفته که در تعیین حداقل دستمزد، استاندارد حداقلی که حکومتگران باید رعایت کنند، این است که به اندازه نرخ تورمیکه رسما اعلام شده، قدرت خرید از دست رفته مردم را جبران کنند! چگونه میشود که مقامات کلیدیتان رسما اعلام میکنند که اگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار باشند، تورم را حول و حوش ۴۰درصد نگه میداریم! ماشالله به این توانمندی تان!
همهاش امپراطوری دروغ و فریب کار میکند!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان این پرسش که مگر الزام قانونی در مورد تعیین حداقل دستمزد نیست! اضافه کرد: همهاش امپراطوری دروغ و فریب دارد کار میکند. بعد در برخی رسانه ها می گویند، نترسید! به هیچ وجه قدرت خرید از دست رفته نیروی کار را جبران نکنید، چون ما در معرض مارپیچ مزد و تورم قرار میگیریم! مگر ما گفتیم به قیمت های واقعی، مزد آنها را افزایش بده! ما میگوییم آن بخشی که با سیاست های تورم زا جیب بری شده را به مردم برگردان! آن مارپیچ مزد و تورم مربوط به زمانی است که جهش در قدرت خرید پیدا شود. در این ماجرا، بحث سر این است که قدرت خرید از دست رفته را جبران کنید و ظلم را از حدود متعارف فراتر نبر! بساط حیرت انگیزی به پا میکنند!
مومنی ادامه داد: کسانی را در این مملکت داریم که تا مقداری از عواقب فاجعه ساز شوک قیمت ارز یا شوک قیمت حاملان انرژی میترسد، مقاله هایی را به راه میاندازند که نرخ ارز و نرخ بنزین سرکوب شد! وقتی گزارشهای رسمیتان میگوید قدرت خرید صدهزار تومان پول در سال ۱۳۸۷، در سال ۱۳۹۷ رسیده به ۱۸ درصد، یعنی مزدی که به نیروی کارتان میدهید با یک استثمار مضاعف از آنها دریغ میشود! عزیزان چون نرخ ارز و نرخ حاملهای انرژی نیروی محرکه تورم میشود و برای مفت خورها درآمد های غیر عادی ایجاد میکند، سینه زنی میکنند که قیمت اینها سرکوب شد! این سرکوب خشن مضاعف نیروی کار را نمیتوانید ببینید!؟ این سرکوب نیست!؟ بعد در مقام شعار که میشود همه عزیزان میگویند که انسان مهمترین هدف و مهم ترین ابزار توسعه است!
مومنی اضافه کرد: وقتی با به فلاکت انداختن انسان ها، میخواهید مفت خور ها را چاق تر کنید وضعیت اینگونه خواهد شد! بحث اینها بحث «اکل از قفا» است. یعنی میگویند که به جای اینکه سراغ بالا بردن تولید فناورانه و توان تولید جامعه برویم، قدرت تقاضای مفت خور ها را از طریق افزایش تک تک قیمت های کلیدی و نرخ بهره بالاببریم. ما پیرو مکتبی هستیم که به صراحت میگوید ربا اعلام جنگ با خداست! خودتان گزارش منتشر میکنید که از روزی که برنامه تعدیل ساختاری در ایران به اجرا گذاشته شده تا امروز قیمت تمام شده پول برای تولیدکنندگان ایران بین ۵ تا ۱۰ برابر میانگین جهانی قیمت تمام شده پول است!
این اقتصاددان اضافه کرد: هر گزارشی که راجع به وضعیت فضای کسب و کار و تولید در این مملکت منتشر شده نگاه کنید، میبینید بدون استثنا همیشه یکی از نگرانی های اصلی تولیدکنندهها، ناتوانی در گرفتن اعتبار از سیستم بانکی برای تامین سرمایه در گردششان است، آن هم با چه نرخ بهرهای و با چه ماجراهایی!
اندازه وامهای بدون برگشت در سیستم بانکی ایران بین ۳ تا ۵ برابر میانگین جهانی است
مومنی با بیان اینکه گزارش رسمی منتشر کردند که اندازه وام های بدون برگشت در سیستم بانکی ایران بین 3 تا 5 برابر میانگین جهانی است! یادآورشد: این توان سیستم بانکی، قادر به تامین نیازهای سرمایه در گردش بانک ها نیست، اما میتواند به مفت خور ها تا بینهایت وام هایی بدهد بدون ضابطه! گروه مشاوران هاروارد سال 1338 نیز گفتند سیستم بانکی ایران بیش از حد در دادن وام های بزرگ ولنگار است! جایی که عدالت وجود نداشته باشد غالب کارها بر اساس ظلم میشود.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان این انتقاد که عرصه را برای مفتخور ها، ربا خورها، دلالها و واردات چی ها باز گذاشتید، بعد چوب بهره وری را بر سر نیروی کار میزنید، ادامه داد: حتی در آمریکا هم وقتیکه از اشتغال فناورانه صنعتی فاصله گرفته شده و روند دستمزدها نزولی شده، اعتیاد به الکل و مواد مخدر و میل به خودکشی افزایش پیدا کرده است. البته این مربوط به کشوری که تولید ناخالص ملیاش حدود 25 هزار میلیارد دلار است و با کشوری که با صد دوپینگ تولیدناخالص ملیاش به حدود 400 میلیارد دلار میرسد، متفاوت است. آنجا که نوک پیکان، تولید فناورانه است اوضاع آن گونه میشود اینجا که اساس محاسبات را روی رانت گذاشته اند حساب کار جدا است. جایی که عقاب پر بریزد، حساب خودتان را بکنید!
در نزدیک به ۱۰ استان ایران اندازه اشتغال غیر رسمی بیش از ۷۰ درصد است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد به انتقاد ازغیرشفاف بودن آمار اعتیاد و خودکشی پرداخت و با بیان اینکه براساس گزارش های رسمی، اندازه اشتغال غیر رسمی نزدیک به 10 استان ایران، بیش از 70 درصد است، و براساس گزارش های ملی و بین المللی میانگین سهم اشتغال غیر رسمی در ایران بالای 75 درصد است و بعضی از براوردها تا 89 دصد هم رفته، خاطرنشان کرد: وقتی قدرت چانهزنی نیروی کار به نزدیک صفر رسیده، حتی آنجا که زورشان برسد، در کارخانههای بزرگ هم افرادی را غیر رسمی میکنند تا به قول خودشان صرفهجویی در هزینه بیمه و بازنشستگی و حداقل دستمزد و از این قبیل چیزها شود. واقعا قرار بود ماچنین مناسباتی در جامعه برقرار شود! آیا کسانی فکر میکنند اگر این مناسبات برقرار شود توسعه ای اتفاق میافتد! اقتدار فقط با داغ و درفش نیست، اگر با همان حساسیتی که سراغ زلف میروید، سراغ فقر بروید، آن دومیهم خیلی بهتر حل و فصل میشود به هیچ داغ و درفشی هم نیاز ندارد.
در پنج بازارمان، با پدیده حاکمیت زدایی از حکومت به دست خود روبرو هستیم
اینها دستاورد برنامه منحوس تعدیل ساختاری است
وی ادامه داد: در پنج بازارمان، با پدیده حاکمیتزدایی از حکومت به دست خودش رو برو هستیم و اینها دستاورد برنامه منحوس تعدیل ساختاری است. اگر میخواهید مساله را ریشهیابی کنید، جلسه نمایشی لازم نیست، همه میفهمند که در یک چنین جلسهای بحث جدی در نمیگیرد و بخش نمایشی اش غلبه پیدا میکند. راجع به نیت عزیزان حکم نمیکنم، ولی وقتی 200 نفر را جمع کردید، کل جلسه 120 دقیقه است، مشخص است که چقدر میشود در این جلسه حرف جدی زد! در بازارهای پول، سرمایه، نیروی کار، ارز و کالا سیاست های مخرب برنامه تعدیل ساختاری، ما را با پدیده حاکمیت زدایی خودخواسته حکومت روبرو کرده است.
مومنی با بیان اینکه 70درصد اشتغال غیررسمی در 10 استان به معنای این است که بساطی برپاکرده اید که در 60 تا 89 درصد بازار کار، قوانین تان اجرا نمیشود، اظهار داشت: اگر غیرت خوب چیزی است و اقتدار را دوست دارید، در بازار کار، پول، سرمایه و کالا هم اینها را ردگیری کنید. از موضع این اقتداری که از دست رفته، نپسندید که اوضاع و احوال اشتغال غیررسمی و فقر در این سرزمین گرامی به این صورت باشد. از زاویه اعمال حکومت و حاکمیت در حال ضرر هستید، از زاویه افزایش زیان اجتماعی فقر از زیان فردی آن، ضرر میکنید. سرشماری های 65 تا 95 میگوید که همواره نزدیک به دو سوم جمعیت در سنین فعالیت، هیچ نقشی در تولید ملی ندارند، اینها را نگاه کنید! اینها بهایی است که ما به خاطر پشت کردن به تولید فناورانه و پشت کردن به توسعه میپردازیم.
وی با بیان اینکه مشکل ما، مشکل نادانی نیست، بلکه مشکل این است که زور رانت و ربا و فساد از زور علم در فرایندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع بیشتر شده است، تاکید کرد: رویه های حذف شایستگان و سفلهگزینی، قوانین و مقررات ما را هم بیکیفیت میکند. قوانینی وضع میکنی که خودت به دست خودت حاکمیت زدایی میکنی، آن جنبه های انسانی، دینی و عقلی دیگر پیشکش!
این استاد دانشگاه در پایان گفت: به جای اینکه بهترین و با کیفیتترین نیروهای انسانی را با سرخوردگی، یاس و افسردگی راهی خارج از کشور کنیم؛ با تولید فناورانه می توانیم کاری کنیم که مشارکت موثر در سرنوشت کشورشان داشته باشند. ایران نجات پیدا میکنند و مردم عزت پیدا میکنند و حکومتش هم ماندگار تر میشود. این چه بساطی است که عزیزان تن دادند به اینکه زور فساد، ربا و رانت از زور علم و غیرت و خلاقیت و تولید بیشتر باشد. این شرایط باید تغییر کند و در این زمینه همه ما مسئولیت داریم.
مشاهده خبر در جماران