کدخبر: ۱۶۱۸۰۰۹ تاریخ انتشار:

یادداشت؛

روزنامه فرهیختگان: شورای نگهبان باید بدون تعارف دایره کوچک‌شده هیات‌های اجرایی در مرحله اول بررسی صلاحیت‌ها را اصلاح و جبران کند/وقتی صداوسیما تریبون یک‌طرفه یک سلیقه سیاسی باشد و بین مخاطبان دیوار بکشد، نمی‌تواند عموم مردم را به حضور در انتخابات دعوت کند

تلویزیونی که مجبور است برای دعوت از میهمان‌های شب یلدا پول‌های کلان خرج کند، چگونه می‌تواند مرجع موثر در بالا رفتن مشارکت انتخاباتی باشد؟

به گزارش جماران؛ مسعود فروغی، قائم‌مقام مدیرمسئول فرهیختگان در سرمقاله امروز این روزنامه نوشت:

سخنرانی شنبه رهبر انقلاب در جمع مردم خوزستان و کرمان به‌معنای واقعی کلمه «تاریخی» و «مهم» بود. مواضع صریح آیت‌الله خامنه‌ای بدون هیچ ‌گونه جای تفسیر و برداشتی، اهمیت برگزاری انتخابات با حضور حداکثری مردم را برای همه کسانی روشن کرد که در برگزاری انتخابات نقش دارند. بیان شفاف و علنی این موضع از این جهت مهم است که هم تکلیف دستگاه‌های اجرایی و نظارتی برای انتخابات اسفند را معلوم می‌کند و هم جای تحلیل‌های آنچنانی تاریخی به‌خاطر تصمیمات برخی نهادها در سال‌های اخیر را تنگ خواهد کرد. تحلیل‌هایی که می‌خواهند راهبرد اساسی جمهوری اسلامی در برگزاری انتخابات در سال‌های گذشته را غیراصولی و غیرواقعی نشان دهند. نکته مهم اما توجه عملی دست‌اندرکاران به این سخنرانی تاریخی است؛ آزمونی مهم و حیاتی که نشان می‌دهد مجریان قانون بین میل و خواسته خودشان و ایده اساسی نظام کدام را ترجیح می‌دهند.

 با این حساب برای عملی شدن راهبرد مشارکت حداکثری در انتخابات مجلس دوازدهم، شورای نگهبان باید بدون تعارف دایره کوچک‌شده هیات‌های اجرایی در مرحله اول بررسی صلاحیت‌ها را اصلاح و جبران کند. نمی‌توانیم بدون حضور سلایق مختلف در صحنه انتخابات از عموم مردم برای مشارکت دعوت کنیم. اینکه ردصلاحیت‌ها در انتخابات مجلس به‌صورتی انجام شود که تنوع دیدگاه‌های سیاسی مختلف در عرصه حضور داشته باشند، یکی از چند عامل مشارکت بالاست. مدافعان ردصلاحیت‌های کیلویی معمولا پشت این استدلال پنهان می‌شوند که «وزن گروه‌های سیاسی بالا نیست و برای همین ردصلاحیت‌ها تعیین‌کننده نیست.» هرچند این گزاره به‌معنای وزن کم گویندگان آن هم است، اما مهم‌تر اینکه هر قدر سهم «کارآمدی» در مشارکت انتخاباتی بالاتر باشد، سهم تقصیر صاحب‌منصبان فعلی و اخیر در مشارکت نهایی هم بالاتر می‌رود.

 به‌هرحال جامعه میان انتخابات با حضور سلایق گوناگون سیاسی و انتخابات یکدست تفاوت قائل است، چنانچه رادیکال کردن فضای سیاسی کشور برای از میدان خارج کردن رقبا قبل از شروع رقابت سیاسی، مانند سوراخ کردن کشتی به‌ضرر همه است. تبدیل صحنه سیاست به باشگاه مشت‌زنی، فرآیند و سازوکار سیاسی کشور را مختل می‌کند و «رادیکالیسم» مانند آفت درخت انتخابات را از درون خشک خواهد کرد. نهاد سیاسی برآمده از چنین مسیری نه پشتوانه مردمی و نخبگانی دارد، نه ربطی به اصول انقلاب. نه کارآمدی دارد و نه توان پاسخگویی به حداقلی‌ترین امور کشور.

 در فاصله کوتاه تا انتخابات اسفندماه، از موضع نهادهای نظارتی برای کمک به مشارکت حداکثری همه‌چیز روشن است، مشکل اما میزان رضایت افکار عمومی از انتخاب‌های قبلی است. دو دشمن اصلی مشارکت عمومی در انتخابات «خواسته» و «ناخواسته» با تمرکز روی ناامیدی مردم از اینکه راه تحول در اداره کشور از صندوق‌های رای می‌گذرد، دوست دارند مشارکت کم باشد. گروه اول اپوزیسیون جمهوری اسلامی است. آنها می‌گویند اساسا کل نظام باید تغییر کند و از مدافعان حمله خارجی تا براندازان نرم در آنها هستند. اپوزیسیون دشمن انتخابات و مشارکت مردم در آن است و روی بی‌فایده بودن گردش قدرت سیاسی میان سلایق مختلف تمرکز دارد. گروه دوم دشمن انتخابات متحجران داخلی هستند که دوست دارند خودشان با خودشان رقابت کنند. آنها معتقد به رد شدن هیچ رقیب جدی از فیلتر نهادهای نظارتی نیستند و رقابت در انتخابات را در حد گروه «الف» و «ب» یک سلیقه سیاسی قبول دارند. این گروه حاضر است به بهای انتخابات خلوت، هم کارآمدی نظام در ادوار مختلف را مخدوش جلوه دهد، هم رای‌دهندگان را از تغییر در سیاست‌ها درصورت مشارکت در انتخابات ناامید کند.

 با وجود این هرچند در فاصله زمانی کوتاه تا انتخابات از لحاظ کارآمدی نمی‌توانیم معجزه‌ خاصی کنیم، ولی حتما رسیدگی فوری، شفاف و قابل‌قبول به ماجرای فساد نهاده‌های دامی و چای دبش می‌تواند اثری مهم در بازسازی اعتماد افکار عمومی به‌ جا بگذارد. دقت در این نکته مهم است که رقابتی شدن صحنه انتخابات به‌علاوه‌ برخورد قاطع با عوامل احتمالا «شناخته‌شده» در پرونده فساد چای دبش بدون ملاحظات قبیله‌ای و سیاسی، با توجه به اثر منفی و شوکه‌کننده آن در جامعه حتما در اعتماد و امیدواری جامعه، برای مشارکت سیاسی در انتخابات پیش رو موثر است. پنهان کردن ماجرا با فرض اینکه صحبت درباره فساد به ناامیدی دامن می‌زند، از اساس غلط است. اکنون در وضعیت نشر حداکثری خبر فساد هستیم و جامعه منتظر واکنش نظام حکمرانی به این فساد است. قطعا هر جراحی خون‌ریزی، درد و دوران نقاهت دارد. حالا که نیاز به جراحی قطعی است و متاسفانه فساد رخ داده، باید سریع‌تر از حالت عادی دست‌به‌کار شد، حتی اگر اسم‌هایی نام‌آشنا پایشان گیر باشد.

انتخابات تنها راه سالم و قابل‌اعتماد برای تغییر در مدیریت کشور است، برای حفظ امنیت عاقلانه‌ترین کار حفظ این شاهراه امن است، بنابراین هرگونه ناامید کردن افکار عمومی از این مسیر به‌مثابه خیانت به ایران و تاریخ کشور است. مجلس فعلی مدافعان و منتقدان رنگارنگی دارد که عرصه انتخابات مهم‌ترین فرصت آنها برای ظهور و بروز و ابراز نظرشان است. هرچند انتخابات مجلس از جهت محلی بودن حوزه‌های انتخابیه با انتخابات ریاست‌جمهوری تفاوت دارد اما بار زیادی از میزان مشارکت روی دوش کلانشهرهاست و هر قدر عدد مشارکت در آنها بالاتر باشد، مجموع انتخابات پرشورتر برگزار خواهد شد. برای بالا بردن سهم مشارکت سیاسی در کلانشهرها نحوه رفتار صداوسیما شاید به اندازه رفتار دولت و شورای نگهبان اهمیت دارد. وقتی صداوسیما تریبون یک‌طرفه یک سلیقه سیاسی باشد و بین مخاطبان دیوار بکشد، نمی‌تواند عموم مردم را به حضور در انتخابات دعوت کند. متاسفانه آب رفتن میزان مخاطبان تلویزیون در چندسال اخیر ضربه مهلکی به میزان اثربخشی آن زده است. حالا همان سازمان عریض و طویل را داریم که خیلی گران اداره می‌شود ولی از میزان اثر مثبتش کاسته شده است. تلویزیونی که مجبور است برای دعوت از میهمان‌های شب یلدا پول‌های کلان خرج کند، چگونه می‌تواند مرجع موثر در بالا رفتن مشارکت انتخاباتی باشد؟ این صداوسیما اگر برای انتخابات اسفند کار منفی نکند و تریبون ملی‌اش را به کج‌راهه نبرد، کافی است. همان که گفت «از طلا گشتن، پشیمان گشته‌ایم...»

مشاهده خبر در جماران