کدخبر: ۱۶۱۵۴۳۷ تاریخ انتشار:

یادداشت؛

موریانه‌های کوچک و مخفی دشمن

جنگ نظامی، سیاسی، اقتصادی عراق علیه ایران، از فروردین ۵۸ شروع شده است و این نافهمی یا دروغ بزرگی‌ است که بگوییم صدام به‌عنوان عکس‌العمل چند‌تا اعتراض روزنامه‌ای و یا دشنام رسانه‌ای به‌خودش اجازه داد آن‌چنان قدرتمند و همه جانبه وارد نبرد با ایران بشود.

درباره گفته بی مدرک و سند یکی از آقازاده‌ها که حضرت امام (س) را آغاز‌گر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می‌داند چند نکته را لازم می‌دانم در این رابطه عرض کنم:

اول اینکه روزنامه کیهان مکرر علیه صدام چنین وچنان نوشته باید با تاریخ و مستند ذکر شود.

دوم؛ صدام کمتر از یک‌ماه پس از پیروزی انقلاب با حرکات ایذایی و تروریستی از جنوب خوزستان، و از شمال غربی کردستان به‌صورت گسترده و جدی وارد جنگ چریکی ونظامی علیه ایران شد.

جنگ نظامی، سیاسی، اقتصادی عراق علیه ایران، از فروردین ۵۸  شروع شده است و این نافهمی یا دروغ بزرگی‌ است که بگوییم صدام به‌عنوان عکس‌العمل چند‌تا اعتراض روزنامه‌ای و یا دشنام رسانه‌ای به‌خودش اجازه داد آن‌چنان قدرتمند و همه جانبه وارد نبرد با ایران بشود.

اما تنها کسی که به‌صورت علنی در مقابل تجاوزات و تخریبات عراق موضع گیری کرد، دکتر بنی‌صدر  در زمان ریاست جمهوریش بود.

آخرین آن مربوط به سالگرد ۱۷ شهریور درسال ۱۳۵۹ در میدان امام حسین تهران بود که از شبکه‌های صداوسیما پخش شد و ویدیو و روزنامه‌های آن‌زمان هستند.

اصلا انتخاب دریادار مدنی، به‌عنوان استاندار خوزستان، به‌خاطر جلوگیری از  همین عملیات خرابکارانه تکاوران ارتش عراق، از اول ۵۸ است که چیز مخفی و سری هم نبوده و نیست.

  خوزستان از اول سال ۵۸ هدف نظامی، امنیتی، سیاسی، مذهبی، اقتصادی و فرهنگی و... عراق، برای الحاق خوزستان به کشور عراق بود.

 خلق عرب آیت الله شبیر خاقانی، پیش از خلق مسلمان سید کاظم شریعتمداری در اذربایجان شکل گرفته بود.

باز در همین‌زمان چنانچه بعدا اسناد آن‌هم منتشر شده است، این صدام بود که از همان روز‌های نخستین، ژنرال‌های فراری سلطنت‌طلب را در عراق جمع و انها را برای مبارزات مسلحانه سازماندهی کرد.

 همین‌طور ارتباط با فرح پهلوی، شاهپور بختیار، تیمسار پالیزبان و... در اول سال ۵۸ اکثر فراریان ساواکی نظامی، سیاسی، از مرزهای عراق از ایران خارج شدند.

 برای همین مرز شمال‌غربی تا جنوبی ترین مرز خوزستان و استان بوشهر فعلی از آغاز سال ۵۸ تا پیش از پاییز ۵۹ که نیروی دریایی عراق در اروند رود بدام بیافتد، برای ما مرزهای بسیار نا امنی بودند، یکسال ونیم پیش از شروع رسمی جنگ،  فقط با نگاهی به همان روزنامه ها به روشنی می‌توان دریافت که از همان آغاز جنگ که با چراغ سبز و حمایت و هدایت آمریکا، صدام حسین، علیه ایران راه انداخت.

 همه رفتارهای صدام حساب شده و به‌صورت فاعلی بود و نه، انفعالی، این ما بودیم که به‌لحاظ شرایط انقلاب در وضعیت عکس‌العملی قرار داشتیم.

این حقیقت مسلم و روشن نیازی به سخنان در گوشی سید محمد خاتمی‌ها، مرحوم دعایی‌ها و دکتر یزدی‌ها و امثال آنها ندارد.

وظیفه دفتر نشر آثار امام (س) است که به‌صورت مستدل و مبسوط این پیش زمینه ها‌ را تبیین نماید.

امروز موریانه‌های کوچک اما مخفی دشمن مشغول جویدن اسناد معتبر تاریخ انقلاب اسلامی ایران هستند.

وظیفه همه و به‌خصوص دفتر نشر آثار حضرت امام(ره) است که جلوی این تخریب و تحریف تاریخ انقلاب اسلامی را بگیرد.

حضرت امام(ره) بهتر از هرکس حزب بعث عراق، حسن البکر ، صدام حسین، و... را می‌شناخت، که صد‌ها دکتر یزدی و دیگران به یک هزارم این درک و شناخت عمیق حضرت امام(ره) نمی رسیدند و نخواهند رسید.

حضرت امام (س) هفت سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی زمانی‌که در تبعید و زیر تیغ حزب بعث عراق، در نجف بودند، راجع به مالکیت ایران نسبت به اروند رود و خوزستان،  تلگرافی مفصل و چند صفحه‌ای مستند و مستدل برای رییس جمهور بعثی وقت عراق حسن‌البکر فرستادند که اروند رود ( شط العرب) و خوزستان از قدیم الایام متعلق به ایران بوده و خواهد ماند.

چنان این دفاعیه وزین و مستند رؤسای بعثی عراق را برآشفت که صدام حسین تا سالها بعد کینه حضرت امام(ره) را به.دل گرفته بود.

این راهم اضافه کنم که مرحوم سید محمود دعایی یک برنامه به‌زبان فارسی در رادیو بغداد داشت.

 در آن‌زمان که روابط تهران بغداد بد و قطع بود، این برنامه رادیویی به‌زبان فارسی شنوندگانی در ایران هم داشت و روشن است که علیه شاه و رژیم پهلوی بود.

اما پس از آن تلگراف  مفصل و مستند حضرت امام(س) علیه ادعاهای ارضی عراق راجع به مالکیت اروند رود (شط العرب) و خرمشهر ( محمره)  اهواز  ( الاهوازیه) و...

رادیو بغداد برنامه‌ی فارسی زبان آقای سید محمود دعایی را به علت همان تلکراف حضرت امام(ره) قطع کرد..!

مشاهده خبر در جماران