هشدار یک استاد اقتصاد درگفت و گو با جماران؛
دولت دو بار از مردم مالیات می گیرد! مالیات مستقیم + مالیات پنهان از طریق تورم / حذف طبقه متوسط در سه سال آینده / تورم فقط با سیاست انقباضی و پولی حل نمیشود / نرخ کف مالیات را افزایش دهید و جلوی ریخت و پاش ها را بگیرد
یک استاد اقتصاد هشدار داد: سال ۱۳۹۰، تولید ناخالص داخلی ایران، ۶۴۰ میلیارد دلار بوده و بعد از ۱۲سال، ۴۰ درصد از بین رفته و اکنون به رقم ۳۸۰میلیارد دلار رسیده ایم. اگر بخواهید بیش از اندازه، فشار مالیاتی به این اقتصاد کوچک شده وارد کنید، اوضاع بدتر خواهد شد.
گروه اقتصاد و درآمد: یک استاد اقتصاد گفت: در شرایط اقتصادی فعلی که طبقه متوسط، زیر بار تورم بالا در حال له شدن است و اقتصادی که در 12 سال گذشته به شدت کوچک و 40 درصدش آب رفته، بیش از این نباید بر طبقه متوسط فشار آورد.
حتی نرخ کف مالیات را نیز باید افزایش یابد؛ زیرا در کلان شهری مانند تهران، خانواده با دستمزد زیر ۲۰میلیون تومان، نمیتواند نیازهای اولیه خود را تامین کند.
وحید شقاقی شهری در گفت و گو با جماران، با بیان اینکه مهمترین مساله اقتصاد که کشور ما، حدود پنجاه سال است گرفتار آن شده و از سال ۱۳۹۷، به واسطه تحریم ها شدت گرفته، مساله تورم است، تصریح کرد: میانگین تورم در اقتصاد ایران، در طول شش سال گذشته، به طور پی در پی، بالای 40 درصد بوده و برآوردها نشان میدهد سال آینده نیز، همچنان تورم های بالا را خواهیم داشت؛ اما در این مدت، رشد دستمزدها کمتر از 20 درصد بوده و همین مساله موجب شده شکاف حقوق و دستمزد با تورم کاملا خود را نشان دهد و مرتبا نیز به این شکاف میان حقوق و تورم اضافه شده است.
افزایش شکاف میان دستمزد و تورم را اینطور ببینید:
۵۰ درصد تورم یعنی حقوق ۱۰ میلیون (بافرض افزایش به میزان تورم) = ۱۵ میلیون
خانه ۵۰ متریِ ۴ میلیاردی = ۶ میلیارد تومان!
وی افزود: وقتی این تورم، به دارایی ها و کالاهای بادوام، اصابت میکند، از آنجا که نرخ پایه آنها بالاتر است، افزایش قیمت در آنها بسیار ملموس میشود، برای نمونه؛ تصور کنید یک خانه 50متری در تهران، قیمت 4 میلیارد تومان داشته باشد، وقتی 40 یا 50 درصد تورم در بخش مسکن داشته باشیم، 2میلیارد دیگر به قیمت آن خانه اضافه میشود که افزایش شدیدی ایجاد میکند. از سوی دیگر، حتی اگر دستمزد، معادل تورم باشد و 50 درصد به حقوق 10میلیونی، اضافه شود، در طول سال 60 میلیون تومان به حقوق یک کارگر اضافه شده، اما به تنهایی، فقط 2میلیارد تومان افزایش قیمت در بخش مسکن ایجاد شده است!
این استاد دانشگاه تاکید کرد: بنابراین حتی اگر رشد دستمزد، به میزان تورم بالا برود، باز هم این شکاف وجود دارد؛ چرا که اقلامی مانند خودرو، مسکن و یا کالاهای بادوام دیگر مانند یخچال، قیمت بالایی دارند.
تورم کنترل نشود، سه سال دیگر طبقه متوسط کاملا حذف می شود!
شقاقی اضافه کرد: در این شش سال، رشد حقوق و دستمزد، نه تنها معادل تورم افزایش نیافته، بلکه به اندازه نصف آن افزوده شده است. در شش سال گذشته، این شکاف حقوق و دستمزد با تورم، به ویژه تورم در کالاهای بادوام و سرمایهای کاملا ملموس است. اگر نتوانیم تورم را کنترل کنیم، امکان حفظ طبقه متوسط جامعه مقدور نخواهد بود و مرتبا، طبقه متوسط جامعه که فرهنگ و پیشرفت تمدنی یک کشور هم مدیون آن است، کوچک و کوچکتر خواهد شد.
این اقتصاددان، ضمن اشاره به افزایش مالیاتستانی دولت از حداقلی بگیران نسبت به سال قبل، درخصوص ثابت ماندن سقف معافیت مالیاتی در شرایطی که سقف حقوق برای حداکثری بگیرها برداشته شده است، تاکید کرد: اگر دو، سه سال، همین تورمهای 40 درصدی ادامه یابد، طبقه متوسط ما کاملا از بین خواهد رفت و دیگر توان تامین نیازهای اولیه خود را هم نخواهد داشت.
دولت باید از سال اول کارش روی مهار تورم متمرکز میشد
وی گفت: حتی اگر دولت در بودجه سال 1403، رشد حقوق و دستمزد را معادل تورم هم بالا میبرد، باز هم دردی دوا نمیکرد؛ چرا که کالاهای بادوام و سرمایهای، از آنجا که مبلغ پایه بالایی دارند، با رشدهای 40-50درصدی، شدت افزایش بسیار زیادی پیدا میکنند. خانه 5میلیاردی با 40 درصد رشد قیمت، 7میلیاردی میشود. دولت مهمترین کاری که باید انجام میداد این بود که از سال اول روی مهار تورم متمرکز میشد. اما فرصت از دست رفت و دو سال آن گذشت.
به دولت گوشزد میکنم، تورم صرفا با سیاست های انقباضی و پولی و بودجه ای حل نمیشود!
شقاقی خاطرنشان کرد: اخیرا دولت سیاست های انقباضی پولی و بودجه ای را آغاز کرده تا بتواند تاحدودی مانع تورم شود، اما باید به دولت گوشزد کرد تورم در اقتصاد ایران، صرفا با سیاستهای انقباضی و پولی و بودجه ای حل نمیشود. اینها تنها دو ریشه تورم هستند و تورم در اقتصاد ایران ریشههای دیگری نیز دارد. به همین دلیل، مهار تورم در اقتصاد ایران، کار بسیار دشواری است. حتی اگر رشد دستمزدها در سال آینده معادل تورم نیز بود، باز چندان برای طبقه متوسط اثرگذار نبود. در این شرایط، در بودجه ای که منتشر شده، شاهد هستیم رشد حقوق و دستمزد، زیر ۲۰ درصد است؛ در حالی که سال آینده، نیز همچنان احتمال تورم های بالا وجود دارد.
کاش دولت مانع ریخت و پاش ها در بودجه میشد
بودجه ریزی دولت به روش سنتی در دنیا منسوخ شده و مشکل کشور را حل نمی کند
این اقتصاددان، با بیان اینکه ای کاش دولت که سیاست های انقباضی و بودجهای را آغاز کرده، مانع ریخت و پاش ها در بودجه هم میشد، به جماران توضیح داد: بودجهریزی ما همچنان سنتی است. اگر به سمت بودجهریزی برنامهای برویم، میبینیم بسیاری از هزینههایی که انجام میشود، به شدت قابل حذف و کنترل است. اکنون به میزان زیادی هزینههای جاری انجام میشود که بهره وری و کارایی ندارند و رضایتمندی ایجاد نمیکنند. تا زمانی که بودجهریزی مان را همچنان به روش سنتی انجام دهیم و هر سال تنها بدون برنامه و ارزیابی عملکرد، درصدی به بودجه دستگاه ها اضافه کنیم، مشکلاتمان حل نمیشود. این روش بودجهریزی که شفافیت ندارد و بهره وری را افزایش نمیدهد و صرفا باعث از بین بردن منابع میشود، در دنیا منسوخ شده است.
دولت باید به سمت بودجه ریزی برنامه محور برود
وی با تاکید بر اینکه دولت باید به سمت بودجه ریزی برنامه محور برود که بسیاری از دستگاهها و سازمان هایی که بودجههایی را دریافت میکنند اما شفافیت، کارآمدی و بهرهوری ندارند، کنترل کند، اظهار کرد: باید سیاست انقباضی بودجه دولت، بیشتر معطوف به حذف سازمان ها و دستگاههای غیرضرور و کاهش بودجه سازمان ها و دستگاه هایی که بهرهوری پایینی دارند و یا خدمات بی کیفیت ارائه میدهند و یا عملا برنامه خاصی ندارند، معطوف شود.
ضرورت بازنگری در ساختار دولت و حذف بسیاری از دستگاههای موازی
شقاقی یادآورشد: باید با بازنگری در ساختار دولت و حذف بسیاری از دستگاههای موازی و غیرضرور، بخشی از فشار تنگنای منابع مالی دولت برداشته شود. اگر دولت به جای اینکه به رشد حقوق و دستمزدها فشار بیاورد، با حذف دستگاههای غیرضرور و همچنین برنامه محور کردن بودجه، میتوانست بخشی از مساله کسری بودجه را پوشش دهد. ساختار بودجه ریزی سنتی، از عدم شفافیت، اتلاف منابع و بهره وری پایین رنج میبرد . راهکار آن هم در دنیا مشخص است. در دنیا، بودجه ریزی دولتی، مبتنی بر برنامه است و دستگاه ها برنامه خود را ارائه میدهند و مبتنی بر آن بودجه تنظیم و براساس پیشرفت برنامه، تخصیص بودجه اتفاق میافتد.
این عضو هیات علمی دانشگاه با بیان اینکه در کشور ما، از بیست سال پیش همایش بودجهریزی عملیاتی برگزار میشد اما همچنان ساختار بودجه ریزی ما برنامه محور نیست، ادامه داد: با اینکه حتی در سیاست های کلی نظام نیز مانند سیاست اقتصاد مقاومتی و یا سایر سیاست های کلی نظام اداری، به حذف دستگاهای غیرضرور و پرداخت بودجه مبتنی بر برنامه اشاره شده است ، اما همچنان بودجه ریزیهای ما، پر از عدم شفافیت و همراه با هدر رفت منابع است. حتی در سیاستای کلی برنامه هفتم نیز به این مساله اشاره شده که باید بودجه، مبتنی بر برنامه باشد. بنابراین تا زمانی که بودجهریزی ما برنامه محور نشود، شاهد تداوم رانت و هدر رفت و حیف و میل منابع بدون کارایی و عدم شفافیت خواهیم بود.
طبقه متوسط زیر بار مالیات و تورم، در حال له شدن است
دولت یک بار مالیات مستقیم می گیرد، یک بار هم مالیات پنهان از طریق تورم!
افزایش مالیات بر ارزش افزوده، سیاست اشتباهی است، بار تورمی دارد
شقاقی با تاکید بر اینکه اکنون به طبقه متوسط از دو کانال «تورم» و «مالیات» فشار سنگینی وارد می شود؛ با یادآوری اینکه در دنیا به تورم، مالیات پنهان میگویند، به خبرنگار جماران گفت: درآمدهای مالیاتی در بودجه سال ۱۴۰۳ دوبرابر شده است؛ دولت یک بار مالیات میگیرد و یک بار هم به واسطه سیاست های نادرست پولی و اقتصادی از کانال تورم، مالیات پنهانی از جامعه میگیرد! بنابراین اکنون طبقه متوسط ما، که سنگ بنای اقتصادی و فرهنگی هر کشوری است، به واسطه این تورمهای بالا و مالیاتی که به این طبقه اصابت میکند، در حال له شدن است. مانند مالیات بر ارزش افزوده، که بعد از 15 سال ، یک درصد به آن اضافه شده است. وقتی اقتصادی کوچک و بسیار نحیف شده، این سیاست اشتباهی است و میتواند به افزایش قیمت کالاها منجر شود. این اقدام بار تورمی دارد.
کوچک شدن ۴۰ درصدی اقتصاد ایران در طی ۱۲ سال
این استاد دانشگاه افزود: سال 1390، تولید ناخالص داخلی ایران، 640 میلیارد دلار بوده و بعد از 12سال، 40 درصد از بین رفته و اکنون به رقم 380میلیارد دلار رسیده ایم. اگر بخواهید بیش از اندازه، فشار مالیاتی به این اقتصاد کوچک شده وارد کنید، اوضاع بدتر خواهد شد.
دولت باید در مالیات ستانی بسیار هوشمندانه عمل کند
شقاقی با بیان اینکه دولت باید در مالیات ستانی بسیار هوشمندانه عمل کند، تاکید کرد: اگر دولت بیش از این فشار مالیاتی وارد کند، طبقه متوسط به پایین، کاملا گرفتار میشود. بنابراین دولت به جای افزایش مالیات بر ارزش افزوده یا به جای دریافت مالیات از درآمدهای پایین، چارهای ندارد جزء اینکه به سمت پایههای مالیاتی که طبقات بالا را هدف میگیرد - مانند مالیات بر ثروتی که از عددی بالاتر باشد؛ برود. یا به سمت کنترل فرار مالیاتی و یا حذف بسیاری از معافیت های مالیاتی که عدم شفافیت در آنها حاکم است برود.
نرخ کف مالیات افزایش یابد
این عضو هیات علمی دانشگاه تصریح کرد: در این شرایط اقتصادی که طبقه متوسط، زیر بار تورم بالا در حال له شدن است و اقتصادی که در 12 سال گذشته به شدت کوچک شده و 40 درصدش آب رفته، بیش از این نباید بر طبقه متوسط فشار آورد. حتی نرخ کف مالیات را نیز باید افزایش یابد؛ زیرا در کلان شهری مانند تهران، خانواده با دستمزد زیر 20میلیون تومان، نمیتواند نیازهای اولیه خود را تامین کند.
شقاقی گفت: دولت باید مراقب باشد در شرایط فشار تورمی و رکود اقتصادی، بر صنایع، شرکت ها و کسب و کارهای متوسط بیش از این فشار وارد نکند. دولت تنها میتواند جامعه هدفش را خیلی کوچک بگیرد و تا حدودی دهک های بسیار پردرآمد جامعه، شامل دهک دهم و یا یک درصد جامعه را برای مالیات ستانی، مورد توجه قرار دهد؛ زیرا اگر بیش از این به طبقات متوسط فشار بیاوریم، دیگر توانی برای قدرت خرید وجود نخواهد داشت و این وضعیت، میتواند شرایط رکودی را تشدید کند.
وقتی خرید قسطی اقلام خوراکی تبلیغ می شود؛ یعنی دیگر نباید بر طبقات متوسط و پایین فشار بیاورید
این اقتصاددان در پایان این گفت و گو با بیان اینکه در برخی بیلبوردها در شهر میبینیم حتی فروشگاههایی خرید قسطی اقلام خوراکی را تبلیغ میکنند یعنی این پیامها نشان میدهد تا این اندازه فشار بر جامعه زیاد است که طبقه متوسط حتی برای نیازهای مصرفی خود، باید خرید قسطی انجام دهد! به خبرنگار جماران گفت: بنابراین در این شرایط، صلاح نیست، فشار بیشتری بر طبقه متوسط و پایین جامعه از کانال مالیات وارد شود. چرا که ما تورم بالایی داریم که خودش به معیشت این طبقات فشار میآورد. قیچی دولبه مالیات و تورم ، طبقه متوسط را که بار فرهنگ، تمدن، تفکر و اندیشه را در هر جامعه ای به دوش میکشد، از بین میبرد.
دولت در سیاست مالیاتی، محتاط باشد تا رکود و کاهش سودآوری بنگاهها شدت نگیرد
وی اضافه کرد: اگر مالیات هوشمندانه نباشد، میتواند رکود را دامن بزند، چراکه شرکت های ما اکنون در شرایط خاص اقتصادی فعلی و با وجود تحریم ها، وضعیت خوبی ندارند. اینکه ما با مالیات، فشاری بیش از اندازه به آنها وارد کنیم، میتواند به کاهش سودآوری شرکتها منجر شود. مالیات یک تیغ دولبه است، اگر هوشمندانه عمل نکند، حتی میتواند به کاهش بیشتر اندازه اقتصاد ایران منجر شود و در دورهای بعدی، خودش درآمدهای مالیاتی را کاهش دهد. به این دلیل که ما مالیات را از سود و درآمد شرکت ها میگیریم. وقتی عملکرد شرکت ها ضعیف میشود، مالیات گرفتن از آنها دشوار تر میشود و درآمد مالیاتی پایین میآید. دولت باید در سیاست های مالیاتی خود در بخش تولید، بسیار محتاطانه عمل کند تا به تشدید رکود و کاهش سودآوری بنگاه ها منجر نشود.
مشاهده خبر در جماران