جوادی یگانه، جامعه شناس: مقصر سکوت و کرختی درباره آلودگی هوا، فرسودگی سیستم و ناتوانی آن از حل مساله است/ سیستم، آلودگی هوا رابه عنوان یک بیماری لاعلاج که باید با آن کنار آمد، تعریف کرده! پذیرفتن و دست روی دست گذاشتن، مقدمه مردن است
آنچه خطرناکتر از آلودگی هواست، سکوت در باره آلودگی هواست. دیگر نه کسی وعده میدهد و نه کسی مسئولیتی برای حل قبول میکند، کسی هم نیست که رسانهها از او بپرسند. مردم هم پرسش را رها کردهاند و تنها نگران سلامتی فرزندانشان هستند.
به گزارش جماران؛ محمدرضا جوادی یگانه در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
البرز نشانهای است از آنچه بر ما میرود
البرز برای مردم تهران، یک نشانه هم هست. در اولین خیابان شمالی-جنوبیای که بتوانند شمال را ببینند، یک نگاه به کوههای البرز تکلیف روزشان را مشخص میکند. اگر البرز را شفاف و نزدیک ببینند، هوا تمیز است و حال شهر و مردمان آن امروز خوب است، و اگر روی آن برف هم نشسته باشد، نگرانی کمآبی کمتر خواهد بود و حالشان خوبتر هم هست. و به نسبتی که البرز را تار ببینند، بر بدحالی و ناامیدیشان افزوده میشود. برج میلاد هم در چند سال اخیر، نشانه دیگری برای این وضع شده است.
و این روزها، البرز گاه دیده نمیشود، از شدت آلودگی هوا.
اما آنچه خطرناکتر از آلودگی هواست، سکوت در باره آلودگی هواست. دیگر نه کسی وعده میدهد و نه کسی مسئولیتی برای حل قبول میکند، کسی هم نیست که رسانهها از او بپرسند. مردم هم پرسش را رها کردهاند و تنها نگران سلامتی فرزندانشان هستند.
مقصر مشخص است: فرسودگی سیستم. «سیستمِ ناتوان از حل مساله»، خود را در موقعیتهایی چنین نشان میدهد که مسالهای برای همه به یکسان زیانآور، و اینچنین خطرناک، رها شده است. آلودگی هوا، مزمن شده و سیستم آن را نه به عنوان مسالهای که باید حل شود و میتوان حل کرد، که به عنوان یک ویژگی که باید با آن کنار آمد، تعریف کرده است.
جامعه گاه از تلاش زیاد برای «به خود بودن» و انتظار دستاورد داشتن در جامعه رقابتی و چندوظیفهای (به تعبیر بیومگ-چول هان، فیلسوف کرهای دانشگاه هنر برلین در کتاب جامعه فرسودگی) فرسوده میشود و گاه از تلاشهای بینتیجه و به دستاورد موردنظر نرسیده. جامعه و سیستم فرسوده مثل بدن پیری شده که هر روز یک جایش درد میگیرد و تنها باید تحمل کرد؛ پیری علاج ندارد.
بدیهی است که مسالهای که هم علل فراملی دارد، هم به ویژگیهایی جغرافیایی باز میگردد و هم سالهاست بر آن افزوده شده، به سادگی حل نمیشود. اما رها کردن موضوع، با همه این موارد تفاوت دارد. در شرایطی چنین دشوار هم، پیدا کردن راههایی که اندکی از شدت مساله کم کند یا از تاثیر مخرب آن بر مردم بکاهد، نشانه یک سیستم امیدوار و چابک است. راههایی چون تغییر تمرکز فعالیتها از صبح زود که هنوز سطح زمین گرم نشده، به ظهر و پس از آن، و تاخیر چندساعته شروع کار ادارات و مدارس (به گفته ناصر کرمی)، هر چند آلودگی هوا را کم نمیکند اما از اثرات آن بر مردمان میکاهد.
پذیرفتن و دست روی دست گذاشتن، مقدمه مردن است.
مشاهده خبر در جماران