کدخبر: ۱۶۱۴۹۲۰ تاریخ انتشار:

یادداشت فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک؛

چرا نشست مخالفان طالبان در مسکو؟ / اولین هشدار جدی روسیه به طالبان

چرا بعد از بیش از دوسال که از حاکمیت طالبان میگذرد، روسها به مخالفان برانداز طالبان چراغ سبز نشان داده و با اینکه سفارتشان در کابل با هر نامی فعال است بین مسکو و کابل حساسیت و بی اعتمادی بوجود میاورند.

عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک دانشگاه و کارشناس ارشد سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت:

قرار است فردا جمعه نشست مخالفان طالبان به رهبری احمد مسعود در مسکو برگزار شود. هر چند گفته شده برنامه ریزی این نشست از سوی پارلمان و پس از سفر ماه گذشته احمد مسعود به مسکو و ملاقات با معاون رییس دومای روسیه صورت گرفته اما بسیار بعید است ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و دولت روسیه نسبت به این نشست چراغ سبزی نداده و یا حتی مبتکر آن نبوده باشند. در این نشست بیشتر شخصیت های نزدیک به احمد مسعود و مخالف طالبان با گرایش های سیاسی، مذهبی ، رسانه ای و پارلمانی گذشته شرکت دارند.

در واقع روسها تلاش کردند تنوعی از گرایش ها را به این نشست دعوت کنند . نکته قابل توجه عنوان این نشست با تیتر « ضرورت مقاومت نظامی » است که میتواند با خود پیامی برای طالبان داشته باشد.

به نظر میرسد احمد مسعود بعد از تلاشها و سفرهایی به ایران، اروپا و به ویژه فرانسه و گفتگو با بعضی مسئولین امریکایی به این نتیجه رسیده  که بهتر است همان راه پدر را که دریافت کمک از مسکو در زمان یورش طالبان به افغانستان به رهبری ملاعمر بود ، آزمایش کند . هرچند که با ترور احمد شاه مسعود قهرمان ملی افغانستان توسط القاعده و تسلط طالبان بر افغانستان البته بجز پنجشیر، کمک های روسیه و ایران کارساز نبود و با حادثه یازده سپتامبر و حمله امریکا  خلافت ملا عمر به پایان رسید.

حالا سوال این است چرا بعد از بیش از دوسال که از حاکمیت طالبان میگذرد،  روسها به مخالفان برانداز طالبان چراغ سبز نشان داده و با اینکه سفارتشان در کابل با هر نامی فعال است بین مسکو و کابل حساسیت و بی اعتمادی بوجود میاورند.  دلایل ذیل را میتوان ذکر کرد:

رقابت ژئوپلیتیکی با غرب

اگر به سیر روابط طالبان با امریکا در یکسال گذشته نگاهی بیندازیم ملاحظه خواهیم کرد که این روابط بی سرو صدا و به تدریج رو به بهبودی است. انتقاد آمریکا و غرب نسبت به طالبان در رابطه با عدم ایجاد حکومت فراگیر و نیز فشاری که بر زنان و دختران آورده میشود کم شده و اینطرف و آنطرف اخباری شنیده میشود که گفتگوهایی بین آمریکا و طالبان همراه با توافقات نسبی وجود دارد که همین امر  به گشایش های اقتصادی و مالی نیز برای طالبان منجر شده است که البته میتوان گفت  ریشه در توافق نهایی زلمی خلیلزاد،  نماینده امریکا در دوحه با طالبان دارد . البته اطلاعات سازمانهای اطلاعاتی و از جمله بخش اطلاعاتی روسیه حتما بیشتر از آن چیزی است که در خبرها منتشر میشود. لذا با توجه به جنگ روسیه با اوکراین و ناتو به رهبری امریکا، روسها دیگر نمی خواهند امریکا به این حوزه بازگردد. حضور تدریجی امریکا در افغانستان چیزی جز نظارت بر فعالیت های چین و روسیه نخواهد داشت. احتمالا در چند دور مذاکراتی که روسها در قالب نشستهای پیشین با طالبان داشته اند، به این حساسیت ها اشاره کرده اند.

بازیگری بیشتر

جنگ اوکراین در مسیری سیر میکند که روز به روز از توان اوکراین کاسته میشود. کاهش کمک های غرب، فرار جوانان اوکراینی از سربازی و پناه بردن به خارج، اختلافات درونی بطوریکه فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین اعلام میکند جنگ به بن بست رسیده و رئیس جمهور اوکراین همزمان در کنگره امریکا اعلام میکند در صورت ادامه کمکهای غرب طرح هایی وجود دارد که پیروزی را در دسترس قرار می دهد.

واقعیت جنگ در اوکراین این است که سربازان اوکراینی توان عقب زدن نیروهای روسی را از سرزمینهای اشغالی ندارند و غرب و بویژه اروپا صحبتهایی را با رهبری اوکراین برای پایان جنگ داشته اند. همچنین در درون اتحادیه اروپا در رابطه با ادامه کمک به اوکراین اختلاف نظر وجود دارد. ضمن اینکه جنگ در خاورمیانه ورق را در اوکراین به نفع روسیه برگردانده است.

در امریکا هم به انتخاباتی نزدیک میشویم که شانس جمهوریخواهان تندرو در پیروزی بیشتر شده که خواهان قطع کمکها به کی یف هستند. ولادیمیر پوتین همه اینها را  تحت نظر دارد و با توجه به حفظ کریمه و سرزمین هایی در جنوب و شرق اوکراین خود را پیروز این میدان میبیند. بنابراین روسیه میخواهد وزن ژئوپلیتیکی که در این جنگ از دست داده نه تنها برگرداند بلکه با دشمنی که در این دوسال گذشته از جنگ با امریکا بوجود آمده  و تا مدتی ادامه خواهد داشت بازیگری بیشتری در صحنه بین المللی داشته باشد. صحنه افغانستان یکی از اینهاست. همچنانکه نقش روسیه را در جنگ فلسطینیان با اسرائیل حامی اوکراین ،کودتاهای آفریقای مرکزی و غربی و تداوم حضور در سوریه را در این رابطه نمی توان نادیده گرفت.

چین

مساله حضور چین را میتوان هم سلبی و هم ایجابی بررسی کرد. چینی ها بیش از هر کشوری در پروژه های اقتصادی و معادن سرزمین افغانستان فعالند و احتمالا تنها کشور فعال در این حوزه به حساب می آیند.  

اگر بخواهیم سلبی به موضوع نگاه کنیم احتمالا درگیری در افغانستان توسعه این منابع و پروژه ها را مختل میکند اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که چین در کشورهای بالادست در آسیای مرکزی که حوزه نفوذ مستقیم روسیه است بسیار فعال است و در راستای پروژه  یک کمربند -  یک جاده در بخش های مختلف فعال است که نباید حساسیت بالا باشد.

البته روسها به خاطر تصرف افغانستان توسط ارتش شوروی اطلاعات بسیار خوبی از منابع افغانستان دارند که کتابهایی نیز با نقشه منابع منتشر کرده اند و این منابع وسوسه انگیز است .

از نظر ایجابی هم روسیه و هم چین نسبت به حضور مجدد امریکا حساسند.ماه گذشته پوتین به مناسبت یکصدمین سال تاسیس حزب کمونیست چین به پکن سفر و مذاکراتی را با رئیس جمهور چین داشت.  ممکن است انجام نشست مخالفان طالبان در مسکو با رضایت چینی ها هم باشد تا اخطاری به طالبان داده شود.

 

عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک

 

امنیت آسیای مرکزی

از زمان حاکمیت طالبان در افغانستان فعالیت تندروهای اسلامگرای آسیای مرکزی تشدید شده است. هم اکنون ۲۰ گروه تروریستی در افغانستان فعالند. هم تاجیکستان و هم ازبکستان از این فضا سازی برای مخالفان نگرانند ضمن اینکه خود روسیه به جهت استقرار مسلمانان ان کشور در جنوب روسیه از این مساله نگران است. ویژه آنکه پوتین تجربه جنگ چچن و نفوذ اسلام گراها از مبدا افغانستان را دارد. چندین بار نظامیان طالبان دو کشور آسیای مرکزی و به ویژه تاجیکستان را نیز تهدید کرده اند.علاوه بر آن اخیرا طالبان ایجاد سد بزرگی را در شمال در دست ایجاد دارد که بر میزان آب ورودی بر آمودریا بسیار تاثیر گذار است و میتواند تهدیدی برای کشورهای آسیای مرکزی و کشت پنبه و گسترش خشکسالی در منطقه داشته باشد.

پاکستان

قراردادی بین روسیه و پاکستان برای ایجاد خط لوله گاز توسط شرکت روسی از طریق افغانستان به امضا رسیده که با مناقشه بین طالبان و پاکستان و تیرگی این روابط به خطر افتاده است. از آنجایی که ناسیونالیسم پشتون در افغانستان بر همه چیز سایه افکنده  بعید بنظر میرسد که طالبان دست از حمایت طالبان پاکستان بردارد  چرا که  خط دیورند را  به عنوان مرز بین افغانستان و پاکستان به رسمیت نمیشناسد. ضمن اینکه روسها این پروژه را از دست میدهند و طالبان هم  علاقه ای به ایجاد ان و عبور از خاک افغانستان ندارند و به دنبال پروژه تاپی هستند که گاز ترکمنستان را به شبه قاره می رساند. همزمان به نظر می رسد  آمریکایی ها به متحد سابق خود پاکستان دیگر توجهی ندارند و در مقابل تهدیدات طالبان و آموزش گروه تروریستی طالبان پاکستان موضع گیری چندانی به نفع پاکستان از سوی آنها دیده نشده است.  اولویت امریکا،  هندوستان رقیب پاکستان و چین است و پاکستان را متحد استراتژیک چین میداند. لذا روسیه تمایل به گسترش و نفوذ بیشتر در پاکستان هم دارد.

در مجموع پارامترهای مختلفی را میتوان برای نتیجه گیری روسها برای تغییر سیاست نسبت به طالبان برشمرد که البته این نشست در مسکو میتواند بعنوان یک چراغ نارنجی تلقی شود که میتواند به چراغ قرمز تبدیل شود. ضمن  اینکه تقویت مخالفان طالبان و بی ثباتی در افغانستان می تواند بخشی از مشکلات فوق را حل کند و حوزه نفوذ روسیه را در مقابل رقبا گسترش دهد.

مشاهده خبر در جماران