در گفت و گو با جماران؛
هشدار آیت الله محقق داماد: حقوق بین الملل به دست صهیونیسم نژادپرست به هوا رفته است/ بشر از اعلامیه جهانی حقوق بشر تقریبا مأیوس شده است/ تمام انسانهای خردمند بنویسند، بگویند و محکوم کنند
بیشتر کارهایی که الآن در این منطقه توسط صهیونیستها دارد رخ میدهد، مشمول همان جرایمی است که دادگاه بین المللی کیفری آن را به عنوان «جرم» تلقی کرده است. بسیاری از این جرایم، چیزهایی است که نیاز نیست که کسی به این کنوانسیون ملحق شده باشد یا ملحق نشده باشد؛ چون از قواعد آمره –به اصطلاح حقوق بین الملل- تلقی میشود. قواعد آمره نیاز به ملحق شدن و غیر ملحق شدن ندارد؛ چون این جرایم علیه بشریت است. کارهایی که یک گروهی یا یک دولتی علیه بشریت انجام میدهد، قابل پیگیری توسط همه انسانها است.
پایگاه خبری جماران: آیت الله دکتر سید مصطفی محقق داماد با اشاره به نسل کشی در غزه گفت: امروز بنده با صدای ضعیف از همین تریبون استدعا دارم از تمام انسانهای خردمند، علما، دانشمندان، متفکرین، نویسندگان، حقوقدانان، فلاسفه، دانشگاهیان و عموم انسانها که برای دفاع از آرمانهای بشری و برای دفاع از ایدهآلهای بشری از جا حرکت کنند و از بشریت دفاع کنند؛ بنویسند، بگویند و محکوم کنند تا انشاء الله به خواست خدا این رژیم تجاوزگر آرام به جای خود بنشیند، کنار رود و مجازات خود را هم ببیند تا از تکرار چنین کارها خودداری کند.
مشروح گفت و گو با این استاد حوزه و دانشگاه در پی می آید:
میخواهیم نظر حضرتعالی را درباره وقایع تلخ اخیر در فلسطین و نسلکشیهایی که در غزه صورت میگیرد، بدانیم.
بسم الله الرحمن الرحیم. به نظر من اتفاقات و حوادثی که این ایام در آن منطقه میافتد، دو مایه امید را از بشریت به کلی سلب میکند. در قرن معاصر دو اتفاق افتاد که بشر امیدوار شد:
اتفاق نخست، تشکیل سازمان ملل متحد و صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر بود. بعد از جامعه ملل -که چندان نقشی ایفا نکرد- سازمان ملل متحد تشکیل شد. این سازمان قواعد و موازینی را تنظیم کرد که در حقیقت، حقوق بین الملل عمومی را تشکیل میداد و پس از آن اعلامیه جهانی حقوق بشر صادر شد. این یک حادثهای بود که مایه امید بشریت شد؛ زیرا بشریت با تشکیل سازمان ملل متحد، جنگ را به طور کلی محکوم کرد. بشر در این خیال خوش قرار گرفت و امیدوار شد که از این به بعد در سایهای زیبا و آرام صلح زندگی کند. او زندگی آرامی را برای خودش پیشبینی کرده و سعادت خودش را تأمینشده تلقی میکرد؛ چون قبل از آن، همهاش جنگ، غارت و خونریزی بود و زندگی بشریت همواره در خون، خونریزی و آدمکشی دور میزد. اما بعد از تشکیل این بنیادها، بشر فکر میکرد که اینها پایان پیدا کرده است.
اتفاق و موضوع بعدی که در قرن معاصر رخ داد، حقوق بشردوستانه (Humanitarian Law) بود که در سال 49-1948 تنظیم شد. حقوق بشردوستانه قواعدی بود که توسط خردمندان، فلاسفه جهان و حقوقدانان بزرگ با پیشنهاد صلیب سرخ بین المللی تنظیم گردید. این قواعد برآمده از چهار کنوانسیون –معروف به «چهار کنوانسیون ژنو»- است که آ«ها مقرر گردید:
اولا، جنگ مسلحانه اتفاق نیفتد؛ ولی اگر یک وقتی اتفاق افتاد، چه در زمان دفاع و چه در زمانهای دیگر، هر جهتی -حتی در جنگهای داخلی- باید مقید به چند امر باشند: یکی اینکه عدهای اصلا و کلا از هرگونه آسیب حمله مسلحانه مصئونند: در درجه اول کودکان، زنان، بیماران و روحانیون هستند؛ حتی بسیاری از مراکز مثل مراکز عبادی: مساجد، کلیساها... و بعد از همه بالاتر آنچه که جنبه انسانی دارد؛ یعنی طبیبانی که دنبال معالجه بیماران هستند، وسایلی که برای بیماران دارو یا طبیب میبرند، اینها همه از هرگونه حمله مسلحانه مصئونند.
یکی دیگر از این کنوانسیونهای چهارگانه، مربوط به اسرا بود. در آن مشخص شده است که اگر جنگ شد، اسیران چه حقوقی دارند؟ از چه کارهایی مصئونند؟ نمیشود چه تعرضی به آنها کرد؟ در هر صورت، حالا من نمیتوانم همه اینها را الآن توضیح بدهم و در یک کتابی که به انگلیسی تألیف کردم -چندین بار هم چاپ و منتشر شده است- در این زمینه مفصل بحث کردهام. آنچه که در این ایام مایه تأسف است، این است که حقوق بین الملل به دست یک عدهای نژادپرست –صهیونیسم نژادپرست- به هوا رفته است؛ ما دیگر حقوق بین المللی را نمیبینیم! گویا صهیونیست اصلا به حقوق بین الملل معتقد نیست! چقدر سازمان ملل تلاش کرده و هرچه قطعنامه صادر میکند، اعتنا نمیکند. بشر از اعلامیه جهانی حقوق بشر که چقدر هنگامهای در جهان آفرید، با این کارهایی که امروز صهیونیستها دارند انجام میدهند، تقریبا مأیوس شده است. این رفتارها علیه مسأله حقوق بشردوستانه است؛ تمام این کارهایی که الآن دارد انجام میشود، خلاف موازین مندرج در آن کنوانسیونها است که به آن من اشاره کردم.
از همه بالاتر اینکه در همین چند سال اخیر –خیلی سال طول نمیکشد؛ شاید ده پانزده سال قبل است- یک دادگاهی تشکیل شد تحت عنوان «دادگاه جرایم بین المللی». این دادگاه جرایمی را برشمرده که در رأس آنها جرایم علیه بشریت است؛ نسل کشی از جرایم علیه بشریت است همچنین شکنجه و امثال اینها را جرم تلقی کرده است. براساس آن، هرگروهی، دستهای، دولتی و... که مرتکب این جرایم بشود، در آن دادگاه (International Criminal Court = دادگاه بین المللی کیفری) باید محاکمه بشود. بیشتر کارهایی که الآن در این منطقه توسط صهیونیستها دارد رخ میدهد، مشمول همان جرایمی است که دادگاه بین المللی کیفری آن را به عنوان «جرم» تلقی کرده است. بسیاری از این جرایم، چیزهایی است که نیاز نیست که کسی به این کنوانسیون ملحق شده باشد یا ملحق نشده باشد؛ چون از قواعد آمره –به اصطلاح حقوق بین الملل- تلقی میشود. قواعد آمره نیاز به ملحق شدن و غیر ملحق شدن ندارد؛ چون این جرایم علیه بشریت است. کارهایی که یک گروهی یا یک دولتی علیه بشریت انجام میدهد، قابل پیگیری توسط همه انسانها است.
البته جالب است که تعالیم اسلامی و قرآن مجید هر قتل بیگناهی را تجاوز علیه بشریت تلقی کرده است و زیباترین تعبیر را قبلا قرآن مجید فرموده است: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، «مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً» یعنی یک خون بیگناه برابر با خون تمام انسانها است؛ خونی که موجب فریاد همه بشرهایی است که در سراسر جهان زندگی میکنند.
بنابراین، امروز بنده با صدای ضعیف از همین تریبون استدعا دارم از تمام انسانهای خردمند، علما، دانشمندان، متفکرین، نویسندگان، حقوقدانان، فلاسفه، دانشگاهیان و عموم انسانها که برای دفاع از آرمانهای بشری و برای دفاع از ایدهآلهای بشری از جا حرکت کنند و از بشریت دفاع کنند؛ بنویسند، بگویند و محکوم کنند تا انشاء الله به خواست خدا این رژیم تجاوزگر آرام به جای خود بنشیند، کنار رود و مجازات خود را هم ببیند و از تکرار چنین کارها خودداری کند.
حضرتعالی به عنوان یک چهرهای ملی و بین المللی، آیا در این زمینه از طریق پاپ یا سران کشورهای دنیا اقداماتی داشتهاید؟
من چندین نامه به مراکز مختلف فرستادم و اعلامیهها و بیانیههای مختلف صادر کردم که بعضی از آنها منتشر شده و بعضی دیگر انشاء الله در جای خودش منتشر خواهد شد.
مشاهده خبر در جماران