یادداشت؛
چرا حزب الله لبنان در ماجرای عملیات طوفان الاقصی و وقایع پس از آن ورود جدی ندارد؟
حتی اگر زمانی حزب الله احساس ضرورت کند که به صورت تمام عیار و کامل وارد میدان شود، نیازمند یک سناریوی مناسب است تا اسرائیل وادار به حمله شود و حزب الله به عنوان یک نیروی مدافع که از خود و لبنان حمایت می کند وارد جنگ بشود تا علاوه بر توجیه افکار عمومی داخل لبنان، اروپایی ها و به طور کلی افکار عمومی جهان نتوانند خرده ای بر حزب الله بگیرند و نوک حملات رسانه ای و تبلیغاتی و حتی نظامی غرب متوجه حزب الله نشود. ورود به جنگ بسیار ساده است اما خروج عزتمندانه و پیروز از آن نیازمند ورود به موقع، دقت در طراحی و عمل سنجیده و حساب شده و تبلیغات مؤثر و خروج به هنگام است.
بخش اول:
حزب الله لبنان در عملیات قهرمانانه حماس علیه رژیم صهیونیستی موسوم به "طوفان الاقصی" راهبرد موضع "موازنه در پاسخ" را در پیش گرفته است و در برابر هر اقدام دشمن صهیونیستی، اقدام متناسب و به اندازه انجام می دهد و عملا نشان داده است که لااقل فعلا قصد درگیری پایدار با اسرائیل را ندارد.
این موضوع برای برخی از نیروهای انقلاب و دوست داران مقاومت، ابهاماتی را ایجاد کرده است و سوال می کنند که چرا حزب الله لبنان، حماس را که همانند خودش وابسته به ایران است تنها گذاشته است؟
پاسخ کامل به این سوال گرچه نیازمند بررسی دقیق شرایط منطقه، شرایط لبنان، شرایط حزب الله و وضعیت جمهوری اسلامی ایران است اما پاسخ خلاصه این است:
1- نه ایران و نه حزب الله و نه هیچ یک از اضلاع جبهه مقاومت، حماس و مردم مظلوم فلسطین را تنها نگذاشته و نمی گذارند و ایران و جبهه مقاومت از همه امکانات خود برای حفاظت از مردم غزه و حماس استفاده می کنند اما ورود به درگیری مستقیم با اسرائیل تنها راه حفاظت و حمایت نیست.
2- صرف نظر از میزان و شدت بمباران های غزه، این اقدام دیوانه وار رژیم اشغالگر قابل پیش بینی بود زیرا حماس بزرگترین ضربه نظامی و امنیتی از زمان تشکیل اسرائیل را به پیکره آن رژیم وارد کرده است و اعتبار آن رژیم را نابود کرد و طبیعی است که رژیم صهیونیستی واکنشی دیوانه وار نشان بدهد.
3- در شرایط کنونی، گسترش دامنه ی جنگ به سود هیچیک از طرفین درگیری نیست و کمترین خطای راهبردی یا اقدام نسنجیده به ویژه گشایش جبهه ای جدید در مرزهای شمالی و یا شرقی اسرائیل با لبنان و سوریه و مشخصاً با حزبالله و سایر نیروهای نیابتی ایران می تواند جنگی غیرقابل مهار در ابعادی به مراتب گستردهتر را برانگیزد که دامنه آن تمام خاورمیانه را فرا می گیرد و احتمالا قدرت های بزرگ را نیز درگیر می کند. به همین خاطر هر طرفی میکوشد به نحوی از وقوع این احتمال جلوگیری کند. امریکایی ها و اروپایی ها بنا به دلایل خود، ایران و محور مقاومت بنا به ملاحظات خود و حماس نیز بنا بر مصالح خود دنبال گسترش جنگ نیستند و اسرائیل نیز تنها دنبال خروج آبرومند از این بحران است و به خاطر ترس از ورود به غزه و سرنوشت نامعلوم سربازان خود در صورت ورود به غزه، قصدی برای ادامه نبرد را ندارد و نهایتا دنبال نمایش ورود به غزه با ورود محدود به یک یا دو ناحیه کوچک است.
4- راهبرد ایران و جبهه مقاومت در این مرحله تا حد ممکن "بازدارندگی حداکثری" و "نبرد حداقلی" است و تنها از طریق روسیه و سایر کشورها تلاش می کند تا نبرد در همین شرایط فریز شود و حماس نیز همین راهبرد را دارد زیرا ادامه وضع موجود به ضرر غیر نظامیان فلسطین تمام خواهد شد. لذا حزب الله و سایر جبهه های مقاومت در منطقه تماما ضمن حفظ آماده باش صددرصدی، همه تلاش خود را می کنند تا حملات به غزه پایان بگیرد و در صورت تعرض به مواضع مقاومت در لبنان و سوریه، پاسخ متناسب بدهند و از گسترش دامنه جنگ جلوگیری نمایند.
5- بحران های پس از فرونشستن آتش جنگ کنونی که دامنگیر اسرائیل و رژیم نتانیاهو خواهد شد و همچنین فشارهای روزافزون کشورهای منطقه و جهان به اسرائیل و از بین رفتن عادی سازی روابط با اعراب و نیز از بین رفتن افسانه شکست ناپذیری اسرائیل به اندازه ده ها نبرد نظامی بر آینده رژیم صهیونیستی و بحران های داخلی آن اثر دارد و اتفاقا گسترش جنگ می تواند به اسرائیل کمک کند از این بحران ها عبور کند زیرا بقای آن رژیم در جنگ است و نه آرامش. لذا ایران و بازوهایش با خونسردی تمام منتظر اتمام جنگ و شروع طوفان های پس از جنگ در اسرائیل هستند.
6- جمهوری اسلامی ایران با همه ی نیروها و متحدانش در منطقه در پیوند و ارتباط دائم است و شمار این نیروها در میان گروه های فلسطینی که طالب جنگ مسلحانه هستند به حماس و سرایا القدس خلاصه نمیشود و شامل گروه های قدیمی نزدیک به سازمان الفتح و دهها سازمان کوچک تر و حتی بعضا با گرایشات چپ نیز می شود و وجه مشترک آن ها این است که همگی از اقدامات شهرک نشینان یهودی افراطی در کرانه ی غربی رود اردن و حاشیه غزه و حملات رژیم صهیونیستی به ستوه آمدهاند. ایران هنوز کارت های دیگر خود در داخل اراضی اشغالی را رو نکرده و بازی با کارت های دیگر را شروع نکرده است. حتی به نظر می آید حماس نیز همه ی توانمندی ها و هنرهای خود را به نمایش کامل نگذاشته است. نمونه اخیر این که حماس به تازگی از موشک عیاش با برد 250 کیلو متر در نبرد طوفان الاقصی استفاده کرد که دوربردترین موشک حماس تلقی می شود و می تواند شمالی ترین نقطه اسرائیل را هدف قرار بدهد. ساده اندیشی است که از اکنون، صحبت از مداخله حزب الله یا سایر بازوهای منطقه ای ایران کرد.
بخش دوم:
7- راهبرد جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر "صبر راهبردی" است و این راهبرد ایران در درازمدت قابل درک است و فهم آن نیز نیاز به حوصله دارد. ایران در تلاش است که بیشترین کارت های منطقهای، اعم از فلسطینی، سوری، لبنانی، یمنی، عراقی و ... را در دست داشته باشد تا از آنها بر حسب شرایط و در جهت تأمین منافع خاص خود که البته منحصر در داخل مرزهایش نمی باشد استفاده کند. بازی در فلسطین و مقابل اسرائیل گرچه یکی از بازی های مهم ایران است اما تنها صحنه رویارویی جمهوری اسلامی ایران با نظام سلطه نیست و لذا ایران تلاش می کند با کمترین هزینه نیروهای خود را برای آینده کاملا حفظ کند و آماده نگه دارد.
8- کارت های ایران فقط نیروهای شبه نظامی نیابتی نیستند. ایران برای پیشبرد مقاومت فعال خود دهها عنصر غیر نظامی در اختیار دارد. فشار مردم منطقه بر رژیم های دست نشانده ای چون مصر و اردن و ... که می تواند سبب خارج شدن کنترل از دست حکومت های وابسته شود، کارت مهم اسرای اسرائیلی، دیپلماسی فعال، تهدید و جابجایی نیروها و ایجاد ترس و ارعاب، تلاش برای محکومیت اسرائیل نزد افکار عمومی و سازمان های بین المللی و تلاش برای اتحاد کشورهای اسلامی و ایجاد اختلاف در داخل اسرائیل و حتی قیام مردم عادی در کرانه باختری و ... راه های موثر و کم هزینه ای است و وقتی می توان از این راهکارهای کم هزینه، اسرائیل را مهار کرد چرا باید با هزینه بالا و با به خطر انداختن جان نیروها و صرف امکانات و تسلیحات اقدام کرد؟
9- آمریکایی ها می دانند که در صورت ورود زمینی ارتش اسرائیل به غزه، پایگاه های امریکایی در عراق و سوریه و حتی چه بسا سایر کشورها مورد تعرض جدی مقاومت و یا عناصر ضد ایرانی همانند جبهه ی النصره قرار می گیرد و احتمال حملات انصار الله به منافع امریکا در عربستان نیز بالاست و چه بسا سفارتخانه ها و دیپلمات های امریکایی در تمام کشورهای مسلمان مورد آسیب جدی قرار بگیرند. به همین دلیل این روزها امریکایی ها بیش از اسرائیلی ها نسبت به ورود ارتش صهیونیستی به غزه هشدار می دهند و مخالفت می کنند و آن را تله گسترده حماس تحلیل می نمایند.
10- ایران اسلامی به تازگی از یک جنگ ادراکی وحشتناک آن هم به صورت نسبی فارغ شده و دولت رئیسی با جدیت فراوان در حال مباررزه با تورم افسار گسیخته ناشی از نقدینگی بالا و تحریم ارزی و نفتی است و در یک سال گذشته توانسته شیب تند تورم و نقدینگی را بکاهد و در صحنه بین المللی و منطقه ای با دولت های منطقه تنش زدایی کند و بخشی از منابع ارزی خود را با تعامل مثبت آزاد کند و نه ایران و نه غرب و نه کشورهای منطقه قصد ندارند به دوران گذشته برگردند. ایران خود نیز اگر بیش از همه نیازمند ثبات و برقراری آرامش نباشد لااقل به استقبال بحران نمی رود.
11- حزبالله با زرادخانهای متشکل از دهها و بلکه صدها هزار موشک در انواع مختلف که میتواند هر نقطهای در اسرائیل را هدف قرار دهد، بهعنوان یک دشمن بسیار قدرتمندتر از حماس در نظر گرفته میشود. اسرائیل نگران است که گشوده شدن جبهه جدیدی در شمال این کشور، جریان جنگ را تغییر دهد زیرا توان نظامی حزبالله بسیار برتر از حماس است. تلآویو خصوصا نگران موشکهای هدایتشونده حزبالله است که گمان میرود اهداف استراتژیک در اسرائیل مانند سکوهای گاز طبیعی و نیروگاهها را به دقت هدف قرار خواهند داد. موشک های حزب الله از نظر دقت، توانایی عبور از گنبد آهنین، توانایی هدف قرار دادن هرگونه هدف ثابت و متحرک در دریا و خشکی و حتی در آسمان و هم از نظر توان تخریب تفاوت چشمگیر و معناداری با موشک های حماس دارد و از همه مهمتر اگر توان شلیک حماس، روزانه به هزاران برسد، توان حزب الله دهها برابر است. حزب الله همچنین پس از سالها حضور در جنگ سوریه و همراهی با ارتش این کشور در مبارزه با گروه های چریکی مخالف، سیار قویتر و کارآمدتر شده است. لذا ارتش اسرائیل نیز تلاش می کند سطح تنش با همسایه شمالی خود لبنان و نیروهای حزب الله را حد استاندارد نگه دارد و زیاده روی ننماید.
بخش سوم:
12- کشور لبنان از زمان شروع بحران بانک ها در پاییز ۲۰۱۹ و انفجار بندر بیروت در آگوست ۲۰۲۰ و عدم وجود دولتی با اختیارات قانونی در کشور دچار بحران اقتصادی فلج کننده و خلأ سیاسی است و علیرغم همه انعطافی که حزب الله نشان داده است اما هنوز این کلاف سر در گم ادامه دارد و ثبات قدرت سیاسی ایجاد نشده و از بحران خلأ ریاست جمهوری رنج می برد.
برخی از احزاب سیاسی لبنان مخالف مقاومت، مسئولیت ادامه خلأ ریاست جمهوری را به حزب الله نسبت می دهند و مدعی هستند حزب الله با استفاده از حق وتو به دلیل عدم حضور دو سوم نمایندگان پارلمان در جلسه رای گیری برای انتخاب رئیس جمهور، همچنان مانع از برگزاری جلسه پارلمان می شود. بخشی از نیروها و احزاب داخلی لبنان مانند القوات اللبنانیه وابسته به سمیر جعجع و حزب کتائب لبنان به رهبری سامی جمیل و جریان ملی آزاد لبنان به ریاست جبران باسیل نیز دائما هر چیزی را بهانه نقد و حتی حمله به حزب الله قرار می دهند. در این شرایط مداخله یک جانبه حزب الله به پشتیبانی از حماس که می تواند سبب درگیری لبنان با رژیم صهیونیستی شود باز هم بر عمق بحران سیاسی و اقتصادی این کشور خواهد افزود و میتواند هم برای حزبالله و هم لبنان ویرانگر باشد. لذا حزب الله تا زمانی که یک ضرورت حیاتی، حضورش در نبرد را الزامی ننماید ورودش به نزاع را به مصلحت نمی داند.
13- در صورت ورود ارتش اسرائیل به غزه به نحوی که جغرافیای مقاومت دستخوش تغییر شود و یا خطرات جدی متوجه نیروهای حماس و مرکزیت آن شود، قطعا حزب الله و سایر بازوهای نظام ایران گام به گام و متناسب با وضعیت پیش آمده، به درگیری خود با اسرائیل عمق می بخشند و گر چه تصمیم به شروع جنگ در داخل غزه با اسرائیل است اما تصمیم به پایان آن با اسرائیل نخواهد بود و مقاومت تا رسیدن به اهداف نهایی خود دست بردار نخواهد بود. اگرچه حزب الله تاکنون در جنگ حماس و اسرائیل دخالت نکرده است اما افراد نزدیک به این گروه میگویند که حمله زمینی تلآویو به غزه میتواند آنها را وادار به گشودن جبهه جدیدی در مرزهای شمالی اسرائیل کند. قاسم قصیر، تحلیلگر سیاسی لبنانی نزدیک به حزبالله در گفتگو با آسوشیتدپرس گفت: "حزبالله اجازه نابودی حماس را نخواهد داد و غزه را در مقابل حمله زمینی تنها نخواهد گذاشت."
14- برخی اشارات وزیر امور خارجه ایران آقای امیر عبداللهیان نیز بر همین مطلب اشاره دارد. عبارات نقل شده از او چنین است:
"ایران نمی تواند تماشاگر این شرایط بماند. ما از طریق حامیان رژیم صهیونیستی به آن اطلاع دادیم که اگر جنایاتش در غزه متوقف نشود، فردا دیر است.... در دیداری که در لبنان داشتم، از سید حسن نصرالله فهمیدم که همه سناریوها روی میز گذاشته شده است.... اگر رژیم صهیونیستی تصمیم به ورود به غزه بگیرد، رهبران مقاومت آن را به قبرستان سربازان اشغالگر تبدیل خواهند کرد.
15- در عمل می توان آخرین وضعیت را چنین توصیف کرد که حزب الله گرچه به صورت کامل وارد درگیری نشده است و بعضا با پاسخ کنترل شده و متناسب به آتش صهیونیست ها پاسخ می دهد، اما در واقع حزب الله در بعد امنیتی و اطلاعاتی و شناسایی و حتی تشخیص محل دقیق سامانه های دفاعی اسرائیل در میانه میدان نبرد است و هشیارانه تمام منطقه و اقدامات دشمن را رصد می کند. نیروهای حزب الله گاه با عملیات روانی و فریب سیستم امنیتی و دفاعی اسرائیل را مختل می کنند و گاه امکانات رصد و شناسایی و کنترل مرزی و برج های مراقبت صهیونیست ها را هدف قرار می دهند و هرگاه منطق سلیم اقتضاء نماید، توان و اراده مداخله گسترده را دارند ولی فعلا صبر و انتظار را پیشه کرده اند و وارد جنگ تمام عیار نشدهاند.
16- حتی اگر زمانی حزب الله احساس ضرورت کند که به صورت تمام عیار و کامل وارد میدان شود، نیازمند یک سناریوی مناسب است تا اسرائیل وادار به حمله شود و حزب الله به عنوان یک نیروی مدافع که از خود و لبنان حمایت می کند وارد جنگ بشود تا علاوه بر توجیه افکار عمومی داخل لبنان، اروپایی ها و به طور کلی افکار عمومی جهان نتوانند خرده ای بر حزب الله بگیرند و نوک حملات رسانه ای و تبلیغاتی و حتی نظامی غرب متوجه حزب الله نشود. ورود به جنگ بسیار ساده است اما خروج عزتمندانه و پیروز از آن نیازمند ورود به موقع، دقت در طراحی و عمل سنجیده و حساب شده و تبلیغات مؤثر و خروج به هنگام است.
پایان
علیرضا دیانی نژاد
اندیشکده نگاه
23 مهر 1402
مشاهده خبر در جماران