در گفت و گو با جماران؛
طاهری، رایزن فرهنگی پیشین ایران در افغانستان: عامل تشدیدکننده نگرانی از حضور مهاجران افغانستانی، حضور وابستگان طالبان است/ قوام و دوام طالبان یک دردسر بزرگ برای ما و جامعه بینالمللی خواهد بود/ عدم شفافیت نهادهای رسمی درباره حضور مهاجرین
رایزن فرهنگی پیشین ایران در افغانستان به «جماران» میگوید حضور نیروهای وابسته به طالبان در ایران مسألهای نگران کننده است و باید تدابیری برای تعدیل و مدیریت مهاجران اتخاذ شود.
پایگاه خبری جماران، محمدحسین لطفالهی: در شرایطی که مجموعهای از تحولات و رخدادها توجه افکار عمومی را به موضوع حضور افغانستانیها در ایران معطوف کرده و موافقان و مخالفان این مسأله هر کدام از ظن خود گمانهزنیهایی را مطرح میکنند، به سراغ عبدالمحمد طاهری، رایزن فرهنگی پیشین ایران در افغانستان رفتیم تا نظر او را پیرامون مسأله مهاجران افغانستانی جویا شویم.
طاهری به «جماران» میگوید حضور نیروهای وابسته به طالبان در ایران مسألهای نگران کننده است و باید تدابیری برای تعدیل و مدیریت مهاجران اتخاذ شود.
این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
در روزهای اخیر توجه افکار عمومی به موضوع مهاجران افغانستانی جلب شده و این مسأله گمانهزنیهای زیادی را در پی داشته است. چه عاملی باعث این جلب توجه شده و آیا ما واقعا با یک بحران در این زمینه مواجه هستیم؟
احساس نظری و میدانی من این است که تعارض و دوگانگی در کشور ما وجود دارد. هم در سطح دیپلماتیک و هم در سطح مردمی این تعارض و افتراق قابل مشاهده است. اگر بخواهیم منبع و منشأ اصلی این اختلاف و افتراق را دریابیم، به نظر من باید ریشههای آن را بشناسیم.
اول در حوزه دیپلماسی، در یک سال اخیر در برخی موارد با یک سو نگری مواجه بودیم و اشتباهاتی انجام دادیم و در برخی موارد تلاش کردیم اشتباهات را اصلاح کنیم. دوم در میان مردم هم چنددستگی وجود دارد.چند دستگی در میان مردم به نگاههای متفاوت شهروندان به این مسأله بازمیگردد؛ گروهی از مردم معتقدند که اینها پناهجو هستند و در پی مشکلاتی که با آن در افغانستان مواجه بودهاند ناگزیر به این انتخاب شدهاند؛ از همین رو مشکلی با ورود پناهجویان و تعداد زیاد آنها مشکل زیادی ندارند. گروه دیگری از مردم نیز به دلیل مسائلی که همیشه ریشه داشته در ایران از جمله ناامنیهایی که از سوی بعضی از جریانهای افاغنه ایجاد میشود، احساس نگرانی میکنند.
نکته اساسیتری که به این ماجرا دامن زده و احساس نگرانی را در جامعه تشدید کرده، حضور نیروهای وابسته به طالبان در ایران است. الان دیگر یک دستهبندی مشخص وجود ندارد که پناهجویانی که به ایران وارد میشوند و اغلب حضوری غیرقانونی در کشور ما دارند، چند درصدشان به طالبان وابسته هستند. بر اساس مشاهدات من، دست کم بخشی از آنها این وابستگی را به طالبان دارند.
از سوی دیگر، طالبان به دنبال نوعی قدرت نمایی است و هرازگاهی با برگزاری مراسمهای مذهبی و تجمع افراد برای موضوعاتی مثل نماز در ایران، کارهای تبلیغی زیادی را انجام میدهند.
همزمان درگیریهایی میان مردم و گروههایی از افاغنه به ویژه در شهرستانها به وجود آمده که منجر به کشته شدن تعدادی از افراد هر دو دسته شد.
مجموع این متغیرها سبب شد ذهنیتی منفی در جامعه نسبت به افاغنه ایجاد شود که متأسفانه بسیاری از آنها که سالها بدون مشکل در ایران زندگی کرده بودند نیز تحت تأثیر این مسائل قرار گرفتند.
در این شرایط و با توجه به خطراتی نظیر ورود افراد نزدیک به طالبان به ایران، چه کارهایی باید در دستور کار دولت قرار گیرد؟
تا زمانی که پالیسی و استراتژی مشخصی نداشته باشیم و برنامهریزی و ابزارسازی نکنیم، اقداماتمان به نتیجه نخواهد رسید. ما باید ببینیم سیاستمان در قبال این مهاجران چیست؟ روش انتخابی ما تعدیل است؟ روش انتخابی ما اخراج گسترده است؟ یا میخواهیم کنترل و مدیریت این مهاجران را در دستور کار قرار دهیم.
با سیاستهای فعلی، استانها دچار مشکلات زیادی شدهاند. در روزهای گذشته به اداره کل اتباع در استان خودم مراجعه کردم و جمعیت انبوهی از افاغنه را در آنجا دیدم که پیگیر مشکلاتشان بودند. فشار بسیار زیادی هم طبعا به اداره کل اتباع وارد میشود.
با توجه به سیل عظیم مهاجران که همچنان به ایران میآیند، سیاست و دیپلماسی ما باید فعالتر شود و دست کم کنترل و تعدیل ورود مهاجران را به عنوان یک هدف اولیه دنبال کند. اگر این اتفاق نیافتد در آیندهای نه چندان دور در داخل کشور مشکلات بسیار عظیمی خواهیم داشت.
چه تغییراتی در سیاست ما در قبال طالبان باید پدید آید تا بتوانیم از تشدید مشکلات در آینده جلوگیری کنیم؟
طالبان گروه مهار نشدهای است. آنها به هیچ چیز وابسته نیستند و ذیل هیچ تشکیلات و نهادی تعریف نمیشوند. بدشان هم نمیآید که دنیا هم آنها را به بازی نگیرد و به کار خودشان مشغول باشند! خیانت آمریکاییها و رها کردن افغانستان در دست طالبان مشکلی است که تا سالها دامن گیر ما خواهد بود و این یکی از ضربههایی است که ایالات متحده به ما وارد کرد. قوام و دوام طالبان و سازماندهی شدن آنها به شکل امروزی در قالب یک حکومت مسألهای است که نه تنها برای ما بلکه برای جامعه بینالمللی نیز یک دردسر بزرگ خواهد بود.
برای نجات از این مشکل اولا باید نسبت به کنترل دقیق مرزها و دوما کنترل جمعیت افاغنه در کشور اقدام کنیم. البته بحثهای دیگری هم در حوزه آمایش سرزمینی وجود دارد و نشان میدهد که بودن این جمعیت، چقدر برای کشور خدمات در پی داشته و جای انکار این مسأله وجود ندارد.
اما به هر شکل بسیاری از ما ایرانیها تجربه حضور در خارج از کشور را داریم. یک روز خارج از ضابطه باقی ماندن در یک کشور، تبعات بسیار زیادی دارد اما در ایران سالهاست که افرادی بدون هیچ مدارکی حضور دارند، به کار ادامه میدهند، تجارت دارند و خانه و ماشین میخرند.
مردم ایران مالیات میپردازند و مهاجران غیرقانونی بدون پرداخت مالیات یا ثبت حضور به کار مشغولند. حالا این مسأله به کنار، اگر همزمان مشکلاتی امنیتی هم قرار باشد برای ایران از طریق این افراد ایجاد شود خیلی بد خواهد بود. از همین رو است که بر کنترل، تعدیل و مدیریت اینها در داخل کشور تأکید دارم.
یکی از مسائلی که کاملا مشهود است عدم شفافیت دولت در خصوص آمارهاست. آمارهای اعلامی از سوی دولت دقیق نیستند و هر نهاد بینالمللی و داخلی هم آمار متفاوتی را درباره تعداد و شرایط حضور افغانستانیها در ایران مطرح میکنند. چرا این سیاست عدم شفافیت کنار گذاشته نمیشود؟
این عدم شفافیت سالها و دهههاست که وجود دارد. من به عنوان کسی که در این حوزه کار کرده و در افغانستان هم حضور داشتهام همواره این معضل را میدیدم و کشورهای دیگر هم به این مسأله اشاره میکردند. متأسفانه این عدم ارائه آمارها نه تنها مهاجران غیرقانونی، بلکه مهاجرانی را که در داخل به تحصیل میپردازند هم شامل میشود. این سیاست به ضرر ما تمام میشود. وقتی ما نمیدانیم از این 5 الی 8 میلیون افغانستانی که در ایران هستند، چه تعداد از آنها مدارک قانونی دارند و چه تعداد از آنها به صورت غیرقانونی در کشور حضور یافتهاند، خود را از امتیازاتی که میتوان از نهادهای بینالمللی به ویژه سازمان ملل متحد و دیگر کشورها گرفت محروم میکنیم.
بخشی از این عدم شفافیت به این بازمیگردد که نمیخواهند مردم ایران بدانند چه تعداد از افغانستانیها در ایران هستند. از طرف دیگر، این تصور وجود دارد که اگر خود افغانستانیها بدانند تعداد واقعیشان در ایران چقدر است، ممکن است دردسرساز باشد. به نظر من اینها دلایل خوبی نیستند. شبانهروز در حال ضایع کردن حقوق خودمان هستیم و از بسیاری از امتیازاتی که دیگر کشورهای مهاجرپذیر از آن بهره میگیرند محروم شدهایم.
با این وجود، زمانی که کار به اینجا رسیده و اکثر مردم نگاه سوء به حضور افغانستانیها در ایران دارند، بعید میدانم که آمارهای رسمی اعلام شود.
البته طبق تجربه من باید بگویم هیچ کشوری را ندیدهام که این گونه نسبت به مهاجران مهمان نواز باشند. از این بابت من میتوانم در تمام مجامع شهادت دهم. این مسأله نباید مانع دیده شدن مشکلاتی که پدید آمده از جمله موضوع مشارکت در عملیات تروریستی در شاه چراغ باشد.
باید هرچه سریعتر این جمعیت مورد کنترل، مدیریت و تعدیل قرار بگیرند.
مشاهده خبر در جماران