کدخبر: ۱۶۰۷۶۸۸ تاریخ انتشار:

مراسم عزاداری شام شهادت امام حسن مجتبی(س) در کانون توحید؛

سروش محلاتی: هر کشته شدنی شهادت نیست/ صلح امام حسن(ع) از موضع اضطرار است

امام خمینی(س) در تحریرالوسیله فرموده‌اند نهی از منکری که انسان خودش را در معرض خطر قرار می‌دهد، حرام است. تکلیف امر به معروف شرایطی دارد که اگر آن شرایط را رعایت می‌کرد، انجام وظیفه بود.

یک استاد حوزه علمیه قم گفت: امام خمینی(س) در تحریرالوسیله فرموده‌اند نهی از منکری که انسان خودش را در معرض خطر قرار می‌دهد، حرام است.  تکلیف امر به معروف شرایطی دارد که اگر آن شرایط را رعایت می‌کرد، انجام وظیفه بود.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت‌الاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی طی سخنانی با عنوان «امام حسن(ع) و شهادت‌طلبی» در مراسم عزاداری شام شهادت امام حسن مجتبی(س) کانون توحید، گفت: شهادت‌طلبی یک ارزش است و اولیاء الهی عاشق و شیفته شهادت هستند و شهادت را بر مردن در بستر ترجیح می‌دهند. این جمله از امیرالمؤمنین(ع) مشهور است که «اگر هزار شمشیر بر من فرود آید، برای من بسیار دلپذیرتر است از اینکه در بستر بمیرم». شما در ادبیات دینی ملاحظه کنید که شهادت چقدر ارزش و خواستنی است.

استاد حوزه علمیه قم افزود: در پایان توصیه‌های سیاسی و اجتماعی عهدنامه مالک اشتر، امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید «برای خودم و تو سعادت و شهادت می‌خواهم». به هر حال کسانی که میدان‌های مختلف مبارزه را تجربه کرده‌اند، برای آنها سخت است که با مرگ طبیعی از دنیا بروند؛ به خاطر اینکه امتیازاتی برای شهدا وجود دارد که برای دیگران نیست. مراتب مختلفی از نیکی و عاقبت به خیری برسد ولی اوج مطلب این است که فرد به شهادت برسد و بالاتر از آن مقام و رتبه‌ای وجود ندارد.

وی تأکید کرد: امام حسن(ع) فرزند علی بن ابیطالب(ع) این گونه عاشق شهادت است. این امام حسن(ع) فرزندی به نام قاسم(ع) دارد که در کربلا هنوز به سن جوانی هم نرسیده و این گونه تربیت شده که وقتی شب عاشورا عمو از او سؤال می‌کند که چقدر برای فردا آمادگی داری؟ جواب می‌دهد که شهادت برای من «احلی من العسل» است. فرهنگ این خانواده آمادگی برای حضور در میدان جنگ و استقبال از دشمن است.

سروش محلاتی با اشاره به اینکه امام مجتبی(ع) نمی‌توانست از این مسیر عبور کند، ادامه داد: نه تنها راه پیروزی و غلبه بر دشمن مسدود بود، راه شهادت هم مسدود بود. مسدود بودن راه اول روشن است؛ یعنی شرایط سختی است که نیزه بر بدن حضرت توسط اصحاب خود حضرت زده می‌شود و افراد فراوانی از سپاهیان امام مجتبی(ع) به معاویه نامه نوشتند که هروقت بخواهی حسن بن علی(ع) را به تو تحویل می‌دهیم. احتیاج به بحث ندارد که در این شرایط امیدی به غلبه بر سپاه دشمن نیست.

وی با بیان اینکه گاهی از اوقات راه شهادت مسدود می‌شود، تأکید کرد: شهادت‌طلبی چهارچوب خاصی دارد و اگر شخص در آن چهارچوب اقدام کند و جان بدهد، شهادت است و اگر از این چهارچوب بیرون بیاید و جان بدهد، شهادت نیست و هلاکت است. یعنی هر کشته شدنی شهادت نیست؛ جایی جان دادن شهادت تلقی می‌شود که فلسفه معقول و استدلال منطقی این جانبازی را پشتیبانی کند.

استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: امام خمینی(س) در تحریرالوسیله فرموده‌اند نهی از منکری که انسان خودش را در معرض خطر قرار می‌دهد، حرام است. تکلیف امر به معروف شرایطی دارد که اگر آن شرایط را رعایت می‌کرد، انجام وظیفه بود.

وی افزود: فقهای بزرگ همین قاعده را بر قضیه امام حسن مجتبی(ع) تطبیق داده‌اند و نتیجه گرفته‌اند که راه شهادت بسته بود؛ راه کشته شدن و جان دادن باز بود ولی واقعا شهادت نبود. اگر امام حسن مجتبی(ع) به تنهایی می‌ایستاد و کشته می‌شد، چه فلسفه و مصلحتی وجود داشت؟ چه خدمتی به جامعه اسلامی صورت گرفته بود؟ چه کار مثبتی انجام گرفته بود؟ اول این را بگویید تا بعد بگوییم باید جان داد. امام حسین(ع) در شرایط خودش، معترض نسبت به حاکمیت بود، امام مجتبی(ع) که نسبت به حاکمیت معترض نبود؛ آن موقع خودش در رأس قدرت و حکومت بود. امام حسین(ع) معترض به حاکمیت بود و دستی هم در قدرت نداشت؛ ایستاد و معتقد بود خونی که اینجا ریخته می‌شود، نظام ظالمانه را می‌لرزاند؛ و لرزاند.

سروش محلاتی گفت: باید با استدلال نشان داد که خون دادن تأثیر مثبت برای رسیدن به حق دارد؛ اگر چنین منطقی وجود داشته باشد، شهادت است و الّا تشویق افراد به جانبازی در حالی که هیچ محاسبه‌ای وجود ندارد، قدمی برداشته نشده و کاری صورت نگرفته را بزرگان ما می‌فرمایند که چون مصلحتی در اینجا پشتیبانی نمی‌کند، مشروعیت این اقدام زیر سؤال است و شهادت نیست. صلح حدیبیه پیامبر(ص) از موضع یک انتخاب و صلح امام حسن(ع) از موضع اضطرار است؛ پیامبر(ص) می‌توانست مقاومت کند ولی مصلحت را در این دید که صلح کند. این صلح بر مبنای یک محاسبه سیاسی است که امروز یک عقب نشینی در ظاهر داریم ولی در آینده موفقیت‌هایی خواهیم داشت.

وی افزود: صلح امام حسن(ع) در شرایطی است که راه مقاومت مسدود است. وقتی معاویه صلح‌نامه را زیر پا گذاشت، مگر امام حسن(ع) نمی‌توانست مقابله به مثل کند؟ دستور قرآن این است که تا وقتی آنها بر عهد و پیمان هستند، شما هم بر عهد و پیمان بمانید. چرا امام مجتبی(ع) تا آخر عمر بر عهد و پیمانی که معاویه نقض کرده بود، پایدار و وفادار باقی ماند؟ امام حسن(ع) در این مرحله دوم هم از حق خودش گذشت.

این مسأله مهم است که ایستادگی و مقاومت در برابر فردی مثل معاویه چه هزینه‌ای را بر جامعه اسلامی و نیروهای حق‌طلب تحمیل خواهد کرد و تحمیل این هزینه‌ها در افق آینده بر اساس چه محاسبه‌ای ارزیابی می‌شود؟

استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: جایی که افق روشنی وجود ندارد، چرا امام مجتبی(ع) باید مقاومت کند؟! این نهایت واقع‌گرایی در سیاست امام مجتبی(ع) است. لذا وقتی سلیمان صرد خزاعی گفت اجازه بدهید من حاکم کوفه را خلع کنم، امام فرمودند من می‌دانم شما آدم‌های خوب و خیرخواهی هستید و دلتان می‌سوزد، ولی یک مسأله مورد غفلت شما است و من به آن مسأله می‌اندیشم که جلوی خون‌ریزی گرفته شود؛ و من می‌دانم این حرکت در مقابل معاویه به غلبه و پیروزی ما نمی‌انجامد و معاویه تمام شیعیان را از دم تیغ خواهد گذراند. فرمودند که فعلا در خانه بمانید و دست نگه دارید.

وی افزود: آیا امام مجاز است سرمایه‌های جامعه اسلامی، نفوس مسلمین و شیعیان و اموال آنها را تحت عنوان شهادت‌طلبی به تاراج بدهد؟ شخص مطرح نیست؛ هزینه‌ای که جامعه باید بدهد. امام حسین(ع) خودش و خانواده‌اش بود و اینجا جامعه اسلامی باید هزینه بدهد؛ آن هم یک درگیری که سرانجامی برای آن دیده نمی‌شود و افق روشنی برای آن وجود ندارد. اینجا کسی مانند حضرت که عاشق شهادت است صبر می‌کند، و این شرایط مظلومیت امام مجتبی(ع) است.

سروش محلاتی اظهار داشت: این مظلومیت اختصاص به امام مجتبی(ع) دارد و فهم این مطلب و درک این حقیقت برای بسیاری از شیعیان سخت و دشوار بود. اما امام این درس را به ما داد که شهادت یک ارزش است ولی به شرط اینکه با شهادت بتوان به هدف نزدیک شد و جلوی باطل را گرفت و از قدرت او کاست. آن جایی که جان دادن کمکی برای رسیدن به آن هدف عالی نمی‌کند، بلکه نیروهای جامعه اسلامی را ضعیف و دشمن را بیشتر بر ما مسلط می‌کند، جای شهادت‌طلبی نیست.

مشاهده خبر در جماران