مروری بر اسناد وزارت خارجه آمریکا در مورد ایران/ بخش دوم: سلطه بر ایران
بعد از کودتای انگلیسی - آمریکائی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آمرئیکائیها بر ایران حاکم شدند. در زیر به بخشی از گزارش سفارت آمریکا بر اساس آن چه در اسناد لانه جاسوسی آمده، اشاره میکنیم.
سلطه آمریکا بر ایران
ریچارد هلمز (سفیر وقت دولت آمریکا در ایران ) در گزارشی از کیفیت روابط آمریکا و ایران و تسلط آمریکائیان بر امور کشور مخصوصا از لحاظ تجاری، نظامی و جاسوسی چنین مینویسد: «روابط ایران و آمریکا عالی است. در ایران از موقعیت ممتازی برخورداریم و نقش برجستهای در محاسبات سیاست خارجی ایفا میکنیم. در تمام امور قابل ملاحظۀ منطقهای یا بینالمللی ما درواقع دیدهای همانندی داریم و تنها استثنا مربوط میشود به تأمین و تعیین قیمت نفت. مقصود ما تضمین حفظ و تقویت این موقعیت است. در راه رسیدن به این هدف، ما در پی سهم متناسبی از تجارت خارجی قدرتمند ایران، طرحهای بلندپروازانۀ اقتصادی آن و ادامۀ دسترسی به مواضع برای امکان فعالیت های منحصر به فرد جاسوسی و مخابرات میباشیم... به اضافۀ ترکیب معمول دیپلماتیک، ما حضور نظامی عمدهای نیز در شکل هیئت مستشاران نظامی GENMINSH و تیمهای کمکهای عملیات فنی داریم. همچنین ما یک سپاه صلح (195 داوطلب)، یک انجمن بزرگ و فعال ایران و آمریکا، نمایندگانی از وزارت کشاورزی، ادارۀ مبارزه با مواد مخدر، تأسیس قربالوقوع یک ادارۀ خدمات مالیات داخلی در منطقه و حدود 20 واحد مجزا که عمدتاً در کار فعالیت های نظامی و جاسوسی ما در ایران هستند داریم. از لحاظ تشکیلاتی ما مشکل چندان مهمی نداریم. اختیار و مسئولیت سفیر نسبت به تمام فعالیتهای رسمی آمریکا در ایران مورد تفاهم بوده و به رسمیت شناخته شده است. واحدهای نظامی زیر دست و تحت اختیار هماهنگ کنندۀ رئیس هیئت مستشاری که نمایندۀ ارشد نظامی در ایران است عمل میکنند. او مانند دیگر نمایندگان ادارات به سفیر گزارش میدهد و رهنمودهای خطمشی دریافت میکند». وی در ادامه میافزاید: «دولت در اینجا بسیار ترکیب یافته و استبدادی است. تمام تصمیمات اصلی در بالا گرفته میشوند. پادشاه علاوه بر سلطنت، حکومت هم میکند... تماس خارجیان با ناراضیان و آشنائی با دیدگاه های آنان نه تنها منع میشود، بلکه اگر هم با سماجت پیگیری شود میتواند احتمالا به تحریم یا طرد شخص بینجامد». (اسناد- ج8- ص 94).
فرار مغزها
مشکل دیگر در این دوران مسئلۀ «فرار مغزها» و تفاوت فاحش دستمزدها در بخش خصوصی و دولتی بود. در گزارشی از یک کارشناس سفارت آمریکا که خطاب به سفیر و رئیس خود نوشته است میخوانیم: «... این فرار مستمر مغزها به خارج- بر عکس تبلیغات دولت ایران- در تخصصهای مهم چندی چون پزشکی و مهندسی است. شما ممکن است از بخش کنسولی آخرین تعداد ویزای مهاجرت را بخواهید...» وی سپس به تمایل طبقۀ متوسط به تحصیل فرزندانشان در خارج اشاره میکند. کارشناس مذکور در مورد تفاوت حقوقها نیز ضمن اشاره به «مهاجرت دستهجمعی از ادارات دولتی به بخش خصوصی فعال ایران»، در جای دیگر میافزاید: «فارغالتحصیلان مرکز مطالعات مدیریت ایران و مدرسۀ بازرگانی خارجی اکنون بهطور منظم حقوقهائی بیش از 120 هزار ریال در ماه دریافت میکنند، در حالی که حداکثر حقوق چرداختی از طرف دولت در حدود 30 هزار ریال است. این کمی حقوق کارگران دولت، رابطۀ مستقیم با ایالات متحده دارد». نویسنده اضافه میکند: «در حال حاضر خشمی عظیم جامعه را فراگرفته، چون درست در زمانی که بالاترین حد خریدهای اسلحه توسط دولت ایران در معرض [دید] عموم قرار گرفته؛ وزیر بهداری شروع به استخدام پزشکان پاکستانی جهت کار در استانها کرده است...». (اسناد - جلد 8- صفحات 71 و74).
مشاهده خبر در جماران