الجزیره نوشت؛
ایران، چین و روسیه ساکت نخواهند نشست/ بایدن به باتلاق خاورمیانه بازمی گردد؟
تصور اینکه چین قاطع و قدرتمند در برابر تلاش ایالات متحده برای کاهش نفوذ پکن و کنترل منابع انرژی این کشور دست روی دست می گذارد یک توهم است. همچنین ایران و روسیه هم به سادگی به امریکا اجازه نمیدهند که آنها را در حوزههای نفوذ قطعی خود فقیر و منزوی کند.
به گزارش جماران، طی چند ماه گذشته، دولت جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، بیش از حد تلاش کرده تا یک توافق سه جانبه بین ایالات متحده، عربستان سعودی و اسرائیل را تضمین کند. توافق پیشنهادی شامل به رسمیت شناختن کشور اسرائیل توسط عربستان سعودی در ازای ضمانت های امنیتی گسترده از سوی دولت ایالات متحده و برخی تضمین ها در مورد ایجاد نهایی یک کشور فلسطینی است.
الجزیره نوشت: اگرچه واشنگتن این گام ها را به عنوان تلاشی برای صلح، ثبات و رفاه خاورمیانه توصیف کرده اما چنین پیمانی به احتمال زیاد منجر به دو قطبی شدن بیشتر در منطقه، درگیری های نیابتی و رنج بیشتر برای مردم فلسطین و این منطقه می شود.
کارشناسان و تحلیلگران آمریکایی این سیاست بایدن را مورد انتقاد قرار داده و ارزش توافق با دو تن از کمترین اعتماد ترین رهبران جهان را که جهان را برای آپارتاید اسرائیل ایمن تر می کند زیر سوال برده اند. اگر واقعاً عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل برای ایالات متحده تفاوتی ایجاد نمی کند، پس چرا دولت بایدن درگیر توافقی پرهزینه، مشکوک و مخاطره آمیز است که مطمئناً آن را به باتلاق خاورمیانه باز می گرداند.
از نظر استراتژیک، دولت بایدن نگران نفوذ روبه رشد ژئوپلیتیک چین در غرب آسیا و به ویژه منطقه نفت خیز خلیج فارس بوده و از عربستان سعودی و اسرائیل به دلیل تسهیل این گسترش روابط خشمگین است. استقبال مفصل ریاض از شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در اواخر سال گذشته و زمزمه های دولت اسرائیل در مورد نزدیک شدن به چین برای واشنگتن آزاردهنده بوده است.
بایدن تمایل خود را برای برخورد تاکتیکی با دو متحد خاورمیانه ای آمریکا به نفع یک رویکرد استراتژیک تر و ترغیب عربستان سعودی و اسرائیل برای قرار گرفتن در راستای منافع ژئوپلیتیک ایالات متحده و فاصله گرفتن از چین و روسیه، به ویژه در قلمرو فناوری پیشرفته، دفاع و انرژی نشان داده است.
واشنگتن در تلاش است تا عربستان سعودی را متقاعد کند که همکاری اقتصادی و استراتژیک خود با پکن را محدود و فروش احتمالی نفت عربستان را به چپن با ارز محلی که می تواند دلار آمریکا را تضعیف کند، مسدود کرده و همچنین به هماهنگی عربستان با روسیه برای بالا نگه داشتن قیمت نفت پایان دهد. این استراتژی در راستای سیاست اعلام نشده واشنگتن بر این محور است که شرکای ایالات متحده در سراسر جهان باید یکی را انتخاب کنند : آمریکا یا چین.
عربستان سعودی در مقابل توافق با اسرائیل، ضمانتهای امنیتی مشابه ناتو، خرید تسلیحات بسیار پیچیده و ایجاد یک برنامه هستهای غیرنظامی پیچیده را مطالبه کرده است. اما تصویب چنین توافقی با ریاض از طریق یک کنگره تا دندان مسلح در برابر توسعه رابطه ریاض و واشنگتن سخت است. شهرت و اعتبار عربستان در واشنگتن در سالهای اخیر و پس از جنگ در یمن و قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار در سال ۲۰۱۸ توسط عوامل سعودی آسیب زیادی دیده است.
البته بسته بندی دولت بایدن از توافق با عربستان سعودی به عنوان یک توافق عادی سازی روابط با اسرائیل، عبور آن از کنگره را تضمین می کند، کنگره ای که به خوش خدمتی به اسرائیل در هر دو طرف دموکرات و جمهوری خواه شناخته می شود. حمایت سیاسی هر دو حزب از چنین ابتکار سیاست خارجی، یک دستاورد سیاسی بزرگ برای ریاست جمهوری بایدن در نظر گرفته می شود. اما این توافق ابتدا باید در کنست به تصویب برسد، که با توجه به درخواستهای عربستان برای «امتیاز دادن» در مورد فلسطین بسیار بعید است.
بر اساس گزارش وال استریت ژورنال، ریاض برای عادی سازی کامل روابط عجله ای ندارد و از اسرائیل می خواهد که «پیشنهاد قابل توجهی را ارائه دهد که تلاش ها برای ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی را افزایش دهد».
گرچه این تقاضا مبهم و نسبتاً نمادین است، اما عبور این توافق از پارلمان اسرائیل که تحت تسلط احزاب افراطی است دشوار است. اگر دولت بایدن، مانند دولت های قبلی خود، بتواند زبان دیپلماتیک را به کار گیرد که هر دو طرف را راضی کند و در عین حال به اسرائیل جوایز گسترده ای ارائه دهد، ممکن است در نهایت توافقی حاصل شود که البته به قیمت تمام شدن منافع مردم فلسطین تمام خواهد شد.
برای بایدن، این یک دستاورد مهم خواهد بود، زیرا موقعیت او را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده تقویت می کند. این در حالی است که براساس نظرسنجی ها در صورت حضور دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق در این رقابت ها کار برای بایدن آسان نخواهد بود. اینکه کمپین انتخاباتی جو بایدن برای ابقای در کاخ سفید چقدر از توافق با عربستان سعودی و اسرائیل سود ببرد تا حد زیادی به توانایی او در فروش آن به کنگره و رای دهندگان آمریکایی بستگی دارد که بتواند آن را برای منافع امنیت ملی آمریکا در مقابل دشمنان استراتژیک چین، روسیه و ایران ضروری نشان دهد.
بایدن باید آنها را متقاعد کند که این توافق نفوذ چین در غرب آسیا و دسترسی این کشور به منابع حیاتی انرژی را محدود ، روسیه و ایران را بیشتر منزوی و نفوذ ایالات متحده را در منطقه بازیابی می کند . در واقع، این دستور کار بلند بالایی است، اما امتیازات احتمالی آن به جو بایدن و همتایان سعودی و اسرائیلیاش اجازه میدهد تا حداقل تا زمان انتخابات در کانون توجه قرار بگیرند و به دستاوردهای تاریخی خود ببالند.
تصور اینکه چین قاطع و قدرتمند در برابر تلاش ایالات متحده برای کاهش نفوذ پکن و کنترل منابع انرژی این کشور دست روی دست می گذارد یک توهم است. همچنین ایران و روسیه هم به سادگی به امریکا اجازه نمیدهند که آنها را در حوزههای نفوذ قطعی خود فقیر و منزوی کند. ایده «خاورمیانه به عنوان آزمایشگاهی برای جهان پساامریکا» در پکن که بحران های منطقه ای را فرصتی برای گسترش بیشتر روابط خود به ضرر واشنگتن می داند، در حال تقویت بیشتر و جا افتادن است.
هر سه قدرت ایران، چین و روسیه خود را قربانی امپریالیسم غربی میدانند و هرگونه دسیسه آمریکایی را صرف نظر از چارچوببندی خیرخواهانه آن بهعنوان یک «توافق صلح» بهعنوان یک تجاوز خصمانه – تجاوز به منافع حیاتیشان در نظر خواهند گرفت. این سه کشور به هم نزدیک تر خواهند شد و عکس العمل آنها به این توافق مطمئناً منطقه را قطبی کرده و منجر به درگیری و هرج و مرج بیشتر خواهد شد.
خوشبختانه هنوز زمان برای تغییر مسیر وجود دارد، دیر کردن بهتر از هرگز نرسیدن است. حمایت از توافق با میانجیگری چین بین عربستان سعودی و ایران به امنیت ملی ایالات متحده لطمه نمی زند، اما تضعیف آن می تواند به درگیری منطقه ای منجر شود که دخالت نظامی ایالات متحده را به یک امر ضروری بدل کند و وعده دولت بایدن برای پایان دادن به جنگ های ابدی را زیر پا بگذارد. واقعا احمقانه است که فرض کنیم پس از دخالت طولانی، پرهزینه و فاجعه بار آمریکا در خاورمیانه، مداخله بیشتر آمریکا به نفع هر دو طرف خواهد بود. در واقع، اگر تاریخ راهنما باشد چین و آمریکا باید از خطر تخاصم بیشتر فاصله بگیرند.
واقعیت آن است که اجازه دسترسی کامل به منابع انرژی و بازارهای صادراتی چین، تهدید بزرگی برای ایالات متحده نیست. این امر در دل رقابت منصفانه و اصول تجارت آزاد نهفته است. با این حال، ممانعت از دسترسی چین به نفت و بازارهای خاورمیانه نه تنها ناعادلانه بلکه خطرناک است و مطمئناً منجر به بازگشتی خواهد شد که امنیت و ثبات بین المللی ایالات متحده را تهدید می کند. همانطور که یکی از محققین غربی اشاره کرده، چین برای جهانی از بی نظمی آماده است اما آمریکا آماده نیست.
مشاهده خبر در جماران