هادی سروش: امام حسین نماینده بغضهای خفته دیروز و امروز است/ استبداد زدهها و فقر زدهها؛ امام حسین (ع) را نماینده برملا کردن بغض خود قرار دادهاند
حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش گفت: بغض جامعه؛ هیچ گاه برای یک بقال گرانفروش و یا خانم بی حجاب ایجاد نمیشود چون بغض فراگیر باید علت فراگیری داشته باشد و این مهم در کلام امام صادق ع در خطاب به فردی بنام "ابی خطاب" نمایان است ، و آن بیان به نقل شیخ طوسی در کتاب "اختیارمعرفه الرجال" چنین است که امام ششم فرمود : شما گمان کرده ای زنا و شراب یک گناه مستقل در جامعه هستند؟ نه ! وقتی اصول ظلم حاکم باشد و کار در دست عدو و دشمنان ما در جامعه باشد موارد مختلفی از ظلم دیده میشود. در نتیجه بغض جامعه نمیتواند بخاطر یک تباهی فردی و کوچک باشد.
به گزارش جماران؛ حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در شب عاشورا در محفل عزای حسینی که بدعوت موسسه فرهنگی هنری فضیلت در جمع مومنان و فرهیختگان منعقد شد گفت: همانطوری که یک فرد دارای شعف ویا بغض میباشد جامعه هم میتواند دارای شادی یا بغض باشد.
بغض جامعه مخصوص امروز نیست بلکه در قرآن نشانه بغض شدیدی در جامعه نو ظهور اسلام در زمان پیامبر دیده میشود که در آیه ۳۹ سوره حج آمده و قرآن علت بغض جامعه را در ظلم معرفی نموده است و این معنا را با تعبیر "بانهم ظُلموا" نشان داده پس آن روز ظلم و تباهی رواج داشت و قدرت عمل از مظلوم گرفته شده بود تا اینکه برای بروز آن بغض خفته درخواست اذن مقابله با ظالم نمودند.
بغض جامعه؛ هیچ گاه برای یک بقال گرانفروش و یا خانم بی حجاب ایجاد نمیشود چون بغض فراگیر باید علت فراگیری داشته باشد و این مهم در کلام امام صادق ع در خطاب به فردی بنام "ابی خطاب" نمایان است ، و آن بیان به نقل شیخ طوسی در کتاب "اختیارمعرفه الرجال" چنین است که امام ششم فرمود : شما گمان کرده ای زنا و شراب یک گناه مستقل در جامعه هستند؟ نه ! وقتی اصول ظلم حاکم باشد و کار در دست عدو و دشمنان ما در جامعه باشد موارد مختلفی از ظلم دیده میشود.
در نتیجه بغض جامعه نمیتواند بخاطر یک تباهی فردی و کوچک باشد.
حرکت امام حسین (ع) یک حرکتی است بر خلاف کسانی که میگوید چون امام تهدید شد جانش را برداشت و از مدینه و مکه فرار کرد! بلکه یک حرکت حساب شده در راستای "نمایندگی بغض جامعه" بوده ، اما با اخلاق و درایت و عقلانیت این مهم را انجام داد.
بغض جامعه دهه ۶۰ هجری از "استبداد بنی امیه" بود که در جامعه آن روز ایجاد بغض خفته ای کرده بود و با مرگ معاویه آن بغض علنی شد و از طریق نخبگان به شکل نامه به امام حسین ارسال شد و امام حسین همپذیرا شد و خالی کردن شانه از زیر مسئولیت را سزاوار خود ندانست و فرمود: "خدا و پیامبرش و انسانهای پاکی که در آینده میآیند اجازه نمیدهند که من به بغض جامعه خود و استمداد آنان بی اعتنا باشم و آن را بی پاسخ بگذارم .
بغض جامعه آن روز بخاطر یک گران فروشی یا بی حجابی نبود، بغض جامعه بخاطر وجود معاویه و حکمرانی او بود. در آن حاکمیت باطل و زور و فساد و ظلم عواملی بود که خود امام حسین در خطاب معاویه به آن تصریح کرد، مانند؛ "افراد بر اساس دلیل های ساختگی حبس میشد ، و یا با تهمت به افراد آن را اعدام میکردند و یا هر انسانی که با او مشکل داشتند به شهرهای دور تبعیدمیکردند."
این شکلِ از استبداد بنی امیه بغضی در سطح جامعه حجاز و خصوصا کوفه بوجود آورد که امام حسین (ع) در خطبه منا فرمود: "اینان جامعه را در دو نقطه قرار دادند عده ای محکوم به فشارهای سیاسی هستند! و عده ای در لابلای فقر له شدند!"
در اینجاست که استبداد زده ها و فقر زده ها؛ امام حسین (ع) را نماینده برملا کردن بغض خود قرار داده اند و امام حسین پذیرفت و با جمله "انَا قَتیل العَبَرات" این نمایندگی را اعلام نمود .
این نمایندگیِ بغض جامعه محدود به حیات ظاهری امام حسین نبوده و نیست .
دو نمونه را توجه کنید تا باور کنیم هنوز هم سالارشهیدان "قتیل العبرات" است و بغض و ناراحتی های جوامع از ظلم را رهبری میکند.
نمونه اول ؛ به نقل شیخ طوسی در کتاب امالی از پیامبر رحمت روایت است که ایشان "قطع کننده درخت سدر را لعن کرده اند." این سوال سالها برای مردم مطرح بود مقصود پیامبر چیست؟ تا اینکه بعد از شهادت امام حسین ع ؛ خلفاء عباسی اجازه زیارت کربلا را نمیدادند و روزانه مامورانی برای ممانعت از زیارت حضور داشتند و برخی از عاشقان امام حسین شبها میرفتند و نشانه آنان یک درخت سدر بود چون آن سایه بان قبر را هم خراب کرده بودند.. تا اینکه متوکّل متوجه رفت او مردم بصورت مخفی شد و اینکه نشانه آنان درخت سدرى را که نزد قبر امام حسین علیه السلام است . متوکل دستور داد آن درخت سدر را قطع کنند تا نشانه قبر از بین برود!
اینجا بود که بعضى از علماى آن زمان گفتند که اکنون معناى حدیث پیامبر صلى الله علیه و آله در مورد قطع درخت سدر را فهمیدیم.
نمونه دیگر جریان زن آوازه خوان دربار متوکل است که مخفیانه به زیارت امام حسین میرفته و بعد از مدتی متوکل متوجه شد و او را به قتل رساند!
این نمونه در تاریخ کم نیست که نشان دهنده مراجعه به امام حسین (ع) است چرا که همواره او و خون او "نماینده بغض مظلومان عالَم" است.
ویژگی حکومت بنی امیه، استبداد دینی، اقتصادی و سیاسی بود
شیوههای بنیامیه هنوز در جوامع اسلامی تداوم دارد
هادی سروش در مراسم شام غریبان گفت: بنی عباس تداوم حکومت بنی امیه بودند و در واقع روش امویان تداوم یافت.
مشهور بین شیعه و سنی است که پیامبر در خوابی هولناک دیدند بوزینه ها از منبر ایشان بالا می رفتند که در آیات سوره اسراء آمده و پس از آن به علت مکدر شدنِ خاطر پیامبر (ص) سوره قدر نازل شد و آیه « لیله القدر خیر من الف شهر» یعنی شب قدر بهتر از هزار ماه است؛ مفسرین بزرگ شیعه براساس روایتی که علامه طباطبایی آن را صحیح میداند؛ هزار ماه را به دوران هزار ماهه حکومت بنی امیه تاویل کرده اند.
امروز باید بگویم بنی امیه در ظاهر هزار ماه حکومت کردند اما شیوه و روش حکومت آنها هنوز هم در جوامع اسلامی وجود دارد و در واقع بوزینه هایی که در رویا از منبر پیامبر بالا رفتند، منبر را ترک نکردند!
پیامبر فرمودند: « لکل امة آفة و آفة هذه الامة بنوامیة ؛ - برای هر امتی آفتی است و آفت این امت؛ بنی امیه است.» یعنی تا زمانی که این امت هست، این آفت هم هست؛ در واقع بنی امیه اگرچه در اسم؛ هزارماه کمتر از نود سال حکومت کردند اما در رسم؛ شیوه حکومت آنها دنبال شد.
شاخص های حکومت امویان که در دیگر حکومتهای بظاهر اسلامی تکرار شد، عبارتند از:
نخست: اعلام استبداد در دین الهی
که برخلاف نص صریح قران؛ لا اکراه فی الدین؛ و نیز سیره پیامبر اسلام بود.
امویان یک بخش از دین را رها کردند و بخش دیگر را با زور اعمال کردند که به تعبیر امیرالمومنین اسلام را وارونه کردند! و برای آن کیفرهایی مانند زندان و شکنجه و حتی اعدام افراد به نام دفاع از حاکم اسلامی قرار دادند که مورد اعتراض سخت سیدالشهدا قرار گرفت.
از استبدادهای دینی آنان، گرفتن جلوی امر به معروف ونهی از منکر است که مثلا عبدالملک مروان علنا گفت: هرکسی مرا نهی از منکر کند؛ اعدامش می کنم!
نمونه دیگر ؛ معاویه به ابن عباس گفت: حق نداری برای مردم قران بخوانی. ابن عباس گفت: تو نمیتوانی از من چنین چیزی بخواهی. معاویه گفت: پس تفسیر نکن. ابن عباس بازهم نپذیرفت. معاویه گفت: پس آیاتی که درباره اهل بیت و حکومت و حکمرانی هست را تفسیر نکن. و بعد صدهزار درهم برای ابن عباس فرستاد!
استبداد یعنی چه کسی می تواند سخنرانی کند و تریبون داشته باشد و چه کسی نمی تواند!
امام صادق میفرماید: بنی امیه به تبلیغ توحید پرداختند اما معرفی طاغوت و شرک را ممنوع کردند! تا کسی چهره های شرک و طاغوت را شناسائی نکند!
از مقوله استبداد در دین میتوان به این روایت امام باقر توجه کرد که بنی امیه محتوای قرآن را تحریف می کنند اما ظاهر و نگارش و خواندن آن را تقویت می کنند!
شب عاشورا که در خیمه سیدالشهدا صدای قرآن بلند بود در خیمه های عمرسعد هم صدای قرآن بلند بود؛ اما این قران کجا و آن قران کجا؟
ویژگی دوم: اعمال استبداد اقتصادی در جامعه اسلامی
ابن ابی الحدید نقل میکند امام باقر فرمودند: اگر کسی به ما ابراز ارادت کند؛ حقوق او قطع میشود؛ اموال او مصادره می شود و خانه او ویران میشود
اما کسانی که هوادار و جزء جریان اموی هستند از ثروت و رانت بیت المال برخوردار بودند!
سیدالشهدا خطاب به امویان فرمود: حرام شکم شما را پرکرده و شخصیت شما را تغییر داده و هدایا و عطایا و رانتهای حکومت موجب بسته شدن گوشتان نسبت به حرف حق شده است
بنام دین و تشویق و ترویج قدرت خود؛ بیت المال و رانت را توزیع کردند!
ویژگی سوم: استبداد سیاسی
امام صادق به ابی خطاب فرمودند: فکر کردی شرب خمر در جامعه را می شود از بین برد؟ ریشه این گناه و ناهنجاری ها کجاست؟ وقتی استبداد جامعه ای را فرابگیرد؛ چه انتظاری داری که جامعه اهل دین؛ عبادت و رعایت حقوق باشد؟
امیرمومنان در نهج البلاغه میفرماید: اگر کسی می خواست حکومت خلیفه سوم را که مقدمه حکومت امویان بود؛ نقد کند؛ دچار بلا و مجازات می شد!
سیدالشهدا در نامه ای به معاویه می نویسد: «تو دستگیر می کنی براساس دروغ ، و بصرف اتهام افراد را اعدام می کنی ، و انسانها را به شهرهای دور تبعید می کنی ، و از مردم بزور برای فرزند فاسدت اخذ بیعت کنی!»
اما در مقابل ؛ روش اباعبدالله است که براساس آیه ۴۱ سوره حج تنظیم شده و متوجه ترویج معنوی ، توسعه اقتصاد ،و امربمعروف و نهی از منکر است.
این چهار محور درست برعکس حکمرانی بنی امیه است که خبری از دینداری انتخاب گرانه و آزادی سیاسی؛ عدالت اقتصادی و امر به معروف ونهی ازمنکر نسبت به قدرت شنیده نمیشود.
براساس "ولله عاقبة الامور" باید به اصلاح بپردازیم و عاقبت با متقین است.
مشاهده خبر در جماران