یادداشت محمدرضا جوادی یگانه؛
براندازی به مثابه کاسبی! - به بهانه غرامت سه میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار دلاری مسیح علینژاد
مساله اصلی برای براندازان، کسب پول است و براندازی برایشان یک شیوه معاش و کاسبی است. آنکه پدرش شاه بوده و پیش از این، «جوال جوال پول از کشور خارج کرده بوده»، اکنون ژست استغنا میگیرد. اما آنکه ندارد، برای اینکه بارش را ببندد، ناگزیر است به غرامت و فاند متوسل شود.
به گزارش جماران؛ محمدرضا جوادی یگانه جامعه شناس و استاد دانشگاه در کانال تلگرامی خود نوشت:
سید مهدی فرخ، که نخستین وزیر صناعت ایران در سال ۱۳۱۷ و نخستین وزیر خواروبار ایران در سال ۱۳۲۱ بود، در خاطرات خود مینویسد که روزی وثوقالدوله که رئیس الوزرا بود، از حاجی سیدنصرالله (احتمالا حاجی سیدنصرالله تقوی یا اخوی که در آن زمان، رئیس دیوان تمیز بوده)، گله کرده بود که چرا از من بد گفته و از میرزا حسنخان مشیرالدوله تعریف کرده است و خواسته بود از او بپرسند علت بدبینی حاجیسیدنصرالله به او چیست. و حاجی سیدنصرالله در توضیح به آقای اورنگ که واسطه بود، گفته بود که «آقای وثوقالدوله دارای محسنات زیادی است، شخصی است باهوش و در این زمینه حتی به مشیرالدوله برتری دارد، معلومات ایشان هم بد نیست. ولی مشیرالدوله شخصی درست و صحیحالعملی است، اما وثوقالدوله دستش پلشت است.» وثوقالدوله پرسیده بود پلشت یعنی چه و اورنگ به او گفته بود یعنی چسبناک، مقصود این است که شما دست کجی دارید یعنی پول میگیرید.
وثوقالدوله می گوید «از قول من به حاجی سید نصرالله سلام برسانید و بگویید علت درستی و بیطمعی آقایان مشیرالدوله (حسن پیرنیا) و موتمنالملک (حسین پیرنیا) برای این است که مرحوم ابویشان در روزهای تصدی خود، جوال جوال نشان شیر و خورشید به فرنگستان فرستاد و وجوه ماخوذه از این راه را ذخیره نمود، و نیز تمام امتیازاتی که به اجانب داده شده است، به امضای ایشان است و از این رو تمول زیادی فراهم کرده است و سهام نفت برای وراث ذخیره کرده است. با این کیفیت دلیلی ندارد که دست فرزندان آن مرحوم اکنون «پلشت» باشد. ولی من از پدرم معتمدالسلطنه دیناری ارث نبردهام و حالا تا میتوانم پول میگیرم و برای فرزندانم ذخیره میکنم تا دست آنها هم پلشت نباشد. بگذار هر کس هر چه که میخواهد، بگوید؛ زیرا مطمئنم که فردا فرزندان من نیز از فرط بینیازی مانند آقای مشیرالدوله به پاکی و درستکاری معروف خواهند شد.» (خانملک ساسانی، سیاستگران دوره قاجار، جلد دوم، ۱۳۳۸: ۳۴۲)
میرزانصراللهخان نائینی ملقب به مشیرالدوله، از ۱۲۷۸ تا ۱۲۸۵ وزیر خارجه و مدت کوتاهی هم صدراعظم بوده است که فرمان مشروطیت هم در دوره صدراعظمی او امضا شد و پسرانش حسن و حسین هر دو جزو رجال دوره قاجار بودند. میرزا حسنخان وثوقالدوله هم از ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۹ دو بار صدراعظم بوده است.
خانملک خاطرات فرخ را به نقل از مجله سپید و سیاه نوشته است، اما در کتاب خاطرات سیدمهدی فرخ (خاطرات سیاسی فرخ، معتصمالسلطنه، ۱۳۴۸: ۶۶) نام مشیرالدوله و موتمنالملک به صورت «م-الدوله» و «م-الملک» آمده است؛ شاید به این دلیل که موتمنالملک پدرزن سپهبد زاهدی و پدربزرگ تنها داماد محمدرضا پهلوی بوده است، و ناشر یا مولف احتیاط کرده است!
حالا حکایت ماست، که فاندبگیران به هر بهانهای، از دولت ایران شکایت میکنند و از اموال مسدودشده این ملت فقیر، غرامت برمیدارند و در جیبشان میگذارند، و سلطنتطلبان به آنها میتازند که نگاه کنید به شاهزاده و خانواده سلطنتی که به پاکدستی مشهورند! و دائم به مبارزه اشتغال دارند، طمعی به پول مردم ایران ندارند.
و در پاسخ آنها، باید همان جواب وثوقالدوله را گفت که خانواده سلطنتی، که موسس سلسلهاشان در زمان کودتا در سنگلج اجارهنشین بوده، در دوره پادشاهی محمدرضا پهلوی، آنقدر مال به خارج از کشور منتقل کردهاند و ملک خریدهاند و اکنون آن در اختیار دارند، که نیازی به این دو سه میلیون غرامت ندارند.
مساله اصلی برای براندازان، کسب پول است و براندازی برایشان یک شیوه معاش و کاسبی است. آنکه پدرش شاه بوده و پیش از این، «جوال جوال پول از کشور خارج کرده بوده»، اکنون ژست استغنا میگیرد. اما آنکه ندارد، برای اینکه بارش را ببندد، ناگزیر است به غرامت و فاند متوسل شود.
و البته آنچه در این میانه هدر میرود، خون جوانان این مملکت است که به آنها اعتماد میکنند و در مقابل، براندازان، از آنها به عنوان گوشت دم توپ استفاده میکنند.
مشاهده خبر در جماران