محسن هاشمی: حداقل یکچهارم از ۲۷۰ هواپیمای ایران به دلیل فرسودگی و کمبود قطعات یدکی ناشی از تحریم، زمینگیر است/ اگر صنعت هوایی ایران بخواهد نوسازی شود، نیاز به خرید دستکم ۳۷۵ هواپیمای نو یا دستدوم با طول عمر زیر پنج سال دارد
فعلا ایران حتی برای خرید نقد هم دچار مشکل خرید هواپیمای نو از شرکتهای معتبر بوئینگ یا ایرباس به دلیل تحریمهاست؛ بنابراین راهی جز رفتن به سوی خرید هواپیماهای دست دوم با فرض عمر زیر پنج سال نیست. هرچند هماکنون از قول بعضی از مقامات تلویحا صحبت از تأمین چند هزار صندلی شده که از کم و کیف آن به دلیل نگرانی از اعمال تحریمها خبری داده نشده و تا در فرودگاههای ایران به زمین ننشینند، قابل ارزیابی نیستند.
به گزارش جماران؛ محسن هاشمی رییس پیشین شورای شهر تهران در یادداشتی در روزنامه شرق چاپ ۵ دی ۱۴۰۱ نوشت: اخیرا جناب آقای بذرپاش و مدیران اجرائی در اظهارات خود به مناسبت روز جهانی حملونقل در نمایشگاه حملونقل از برنامه نوسازی صنعت هواپیمایی ایران گفتهاند که با نبود برجام و FATF و وجود تحریمهای ۴۰ ساله صنعت هوایی، قابل تأمل است. اگر فرض کنیم که کاندیداهای ریاستجمهوری و وزارتخانهها و شهرداریها برای گرفتن رأی، وعدههای بدون پشتوانه میدهند، از ایشان و همکاران به عنوان مسئول سابق دیوان محاسبات که وظیفه تطبیق عملکرد مالی دستگاهها با قوانین را بر عهده دارند، تعجببرانگیز است که چنین وعدههایی بدهند.
او در این یادداشت که در روزنامه شرق منتشر شده، ادامه داد: جهت اطلاع، وضعیت صنعت هوایی ایران، به دلیل ۴۰ سال تحریم بحرانی است، حدود حداقل یکچهارم از ۲۷۰ هواپیماها به دلیل فرسودگی و کمبود قطعات یدکی زمینگیر است. ۱۷۵ هواپیمای فعال، عمر متوسط حدود ۲۰ سال دارند، درحالیکه عمر متوسط در هواپیمایی در منطقه مانند قطر پنج سال، هواپیمایی امارات ۹ سال و ترکیه ۱۰ سال با مجموعا حدود (۳۳۵+۲۶۵+۲۰۰) ۸۰۰ هواپیماست که به بیش از ۳۰۰ مقصد جهانی پرواز میکنند.
اگر صنعت هوایی ایران بخواهد نوسازی شود و جایگاه خود را در صنعت هوایی جهان بازیابی کند، نیاز به خرید دستکم ۳۷۵ هواپیمای نو یا دستدوم با طول عمر زیر پنج سال با ظرفیت متوسط ۱۲۰ صندلی دارد، یعنی حدود ۴۵ هزار صندلی درحالیکه صندلیهای فعال امروز در صنعت هوایی ایران به ۱۰ هزار صندلی فرسوده هم نمیرسد.
این حرکتی بود که وزیر راهوشهرسازی وقت آقای روحانی بعد از امضای برجام شروع کرد و صحبت از سفارش و تأمین ۳۰۰ هواپیما میشد که مورد تمسخر اصولگراها در آن زمان قرار گرفت؛ چراکه آن را در اولویت فعالیتها ندانسته و حرکتی لوکس فرض کردند.
این نوسازی در ابتدا نیاز به حداقل ۳۰ میلیارد دلار اعتبار ارزی دارد، درحالیکه ارزش روز کل ناوگان صنعت هوایی ایران به دومیلیارد دلار نمیرسد. میدانیم در جهان معمولا هواپیما نقد خریداری نمیشود و از روش فاینانس درازمدت ۲۰ ساله خریدار یا فروشنده یا اجاره به شرط تملیک استفاده میشود
درصورتیکه فعلا ایران حتی برای خرید نقد هم دچار مشکل خرید هواپیمای نو از شرکتهای معتبر بوئینگ یا ایرباس به دلیل تحریمهاست؛ بنابراین راهی جز رفتن به سوی خرید هواپیماهای دست دوم با فرض عمر زیر پنج سال نیست. هرچند هماکنون از قول بعضی از مقامات تلویحا صحبت از تأمین چند هزار صندلی شده که از کم و کیف آن به دلیل نگرانی از اعمال تحریمها خبری داده نشده و تا در فرودگاههای ایران به زمین ننشینند، قابل ارزیابی نیستند.
برای فهم دقیق این عدد باید اشاره کرد که بودجه عمرانی سال گذشته کل کشور برابر با ۱۶۸ همت یعنی حدود پنج میلیارد دلار است و سهم صنعت هوایی در تولید ناخالص داخلی حدود دو درصد است
برای خرید هواپیمای نو حتی اگر هیچگونه تحریمی وجود نداشته باشد و برجام و FATF توسط دولت آقای رئیسی امضا و اجرا شود و شرکتهای بزرگ ساخت هواپیمایی دنیا، سفارش ایران را بپذیرند و نسبت به سایر مشتریان در اولویت قرار دهند، حدود ۱۵ سال طول خواهد کشید که این تعداد هواپیما تولید و به ایران تحویل شود و حتی اگر امروز هم همه موانع برطرف شود و در اولویت کشور قرار گیرد و توسط بعضی مورد تمسخر قرار نگیرد، دریافت نخستین هواپیماها در عمر دولت آقای رئیسی کار مشکلی خواهد بود.
جناب آقای منطقی، معاون وزارت صمت، در اظهارات دیگری فرمودهاند که:
برنامه همکاری با شرکتهای روسی برای ساخت هواپیما وجود دارد که البته یادآور تجربه هواپیمای ایران ۱۴۰ از اوکراین است. هواپیمایی که نتوانست مشتریای برای تولید جذب کند و فقط پنج فروند از آن تولید شد و تابهحال دو فروند آن سقوط کرده است و اخیرا گفته شد که اوکراین امکان ادامه همکاری با ایران در این زمینه را ندارد و بنابراین سرمایهگذاری انجامشده معطل مانده است.
درمجموع میتوان گفت که گزارشها و وعدههایی که بعضی از مدیران اجرائی کشور به سران نظام میدهند، آنقدر با وضع موجود کشور فاصله دارد که حتی اگر بخشی از آن هم محقق شود، شاهکار است، اما در عمل شاهد هستیم بهجای پیشرفت در شاخصها، پسرفت اتفاق میافتد و ریشه نارضایتی و مشکلات اجتماعی، معیشتی و اقتصادی کشور هم تفاوت فضا و زمین، وعده و عمل و واقعگرایی با خیالبافی است که فقط میتوان به آن، پیشرفتنمایی یا فعالنمایی به جای واقعگرایی و عملگرایی اطلاق کرد.
مشاهده خبر در جماران