در گفت و گو با جماران؛
انواری، عضو شورای مرکزی موتلفه: به وحدت نیاز جدّی داریم
حضرت امام اصولی داشت، از اصول خود تخطی نمیکرد و از روشهای مختلفی برای نائل شدن به آن استفاده میکرد. بقای اسلام برای ایشان اصل بود و به هیچ وجه حاضر نبود از این اصل کوتاه بیاید یا مماشات کند. یا در بحث جدایی دین از سیاست، حضرت امام نظریه ولایت فقیه را ارائه کرد و اصل حکومت اسلامی بر این پایه بود. ایشان به مردمسالاری دینی اعتقاد داشت و هرگز حاضر نبود که اصول خود را نادیده بگیرد و نااهلان را به مجموعه نظام راه دهد.
پایگاه خبری جماران - محمد علی نادعلی زاده: عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی گفت: یکی از مسائلی که انقلاب را استحکام میبخشد و از تزلزلها بیمه میکند این است که نگاه، حرکت و تفکرات امام در نسل جوان توسعه و گسترش پیدا کند تا ذهنها به جای اینکه به مسائل جزئی و کوچک معطوف شود و به اختلافنظر، جنگ، نزاع، بدبینی و تخریب کشانده شود، به عمق نظرات امام توجه شود.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حسین انواری فرزند آیت الله محی الدین انواری از روحانیون برجسته نهضت اسلامی که به مناسبت انتشار برگه های رأی امام خمینی در چند دوره انتخابات انجام شد، در پی می آید:
موسسه نشر و آثار حضرت امام اسنادی را از امام منتشر میکند که اخیراً به رأی دادنهای امام پرداخته است. امام در چند دوره انتخابات به کسانی رأی دادند که از لحاظ تنوع و تکثر، حائز اهمیت است؛ از جمله ایشان به والد شما مرحوم حضرت آیت الله انواری رأی دادهاند. ابتدا تحلیل خود را از رأیهای حضرت امام در شرائط آن دوران بفرمایید.
حضرت امام برخی اشخاص را میشناختند و از معاصران و دوستانشان بودند و برخی را با واسطه میشناختند.
در ابتدای پیروزی انقلاب، نهال نظام جمهوری اسلامی کاشته شده و باید قوام پیدا کند، لذا وحدت نیروهای مختلف از مسائلی بود که حضرت امام بر آن تأکید داشتند. نیروهایی که نظرات مختلف اما مبانی یکسان داشتند و نسبت به اسلام و انقلاب دارای مبانی مشترک بودند و ممکن بود در سلائق سیاسی نظرات مختلف داشته باشند، برای امام قابل قبول بود. من لیستهای منتشر شده را که نگاه میکردم اینگونه بود؛ یعنی تفکرات مختلف با نظرات گوناگون که از مبانی مشترک برخورد بودند و امام و انقلاب را قبول داشتند. به عبارت دیگر امام به دنبال وحدت نیروها بودند و اینکه نیروها بتوانند اعتماد عمومی را تقویت کنند.
حضرت امام به اصل تنوع، تکثر و چند صدایی بودن مجالس نظر داشت. به نظر شما این دیدگاه امام چه مقدار در حفظ کشور و تثبیت انقلاب تأثیرگذار بود؟
حضرت امام اصولی داشت، از اصول خود تخطی نمیکرد و از روشهای مختلفی برای نائل شدن به آن استفاده میکرد. بقای اسلام برای ایشان اصل بود و به هیچ وجه حاضر نبود از این اصل کوتاه بیاید یا مماشات کند. یا در بحث جدایی دین از سیاست، حضرت امام نظریه ولایت فقیه را ارائه کرد و اصل حکومت اسلامی بر این پایه بود. ایشان به مردمسالاری دینی اعتقاد داشت و هرگز حاضر نبود که اصول خود را نادیده بگیرد و نااهلان را به مجموعه نظام راه دهد. حضرت امام بر اساس مبانی و گاهی اوقات بر اساس مصالح، نظرات و دیدگاههایی ابراز میکردند. امام معتقد بود که نهال انقلاب با قیام و حرکت مردم و در راه اسلام به بار نشسته است، لذا ریشه این نهال باید مستحکم شود و قبل از اینکه شورای نگهبانی باشد، ایشان به میدان آمدند و در انتخابات به افراد رأی دادند.
نوع گزینشهای امام با هدف تقویت نیروهای انقلابی و شورای انقلاب، روحانیون و ملی مذهبیها، در مقابل مجاهدین خلق و حزب توده بود. آیا احساس نمیکنید رأی و انتخاب امام در جهت حمایت و نیروهای دخیل در انقلاب بود؟
با توجه به مبانی که ذکر کردم، نیروهایی که به انقلاب توجه و اعتقادی نداشتند یا در مبانی فکری آنها تزلزل و انحراف بود، امام حاضر نبودند آنها را به مجموعه نظام راه دهند و از ابتدا آنان را کنار گذاشتند. تفکراتی در کنار امام حضور داشتند که مبانی و اصول حرکت امام را قبول داشتند؛ بگذریم از اینکه بعدها انحرافاتی ایجاد شد، اما آن زمان حضرت امام و اندیشههای ایشان را قبول داشتند و امام بر روی آنها سرمایهگذاری کرده بود.
زمانی که نهضت شروع شد، به اندازه انگشتان دو دست، نیروهایی که حرف و عمق نگاه امام را بفهمند وجود نداشت؛ اینگونه نبود که دست امام در ابتدای قیام باز باشد. فرزندان و تربیتیافتگان مکتب امام دور ایشان را گرفتند؛ امام از ابتدا آنها را میشناخت، از گذشته به آنها اعتماد داشت و اینها بودند که به امام کمک کردند. از سوی دیگر به واسطه شاگردان خاص امام، افراد و گروههایی که دارای علائق مختلف بودند و حرکت امام و مبانی فکری ایشان را قبول داشتند، طرفدار نهضت شدند. البته سلائق سیاسی مختلف افراد و گروهها به دوران قبل از انقلاب برمیگردد، آنها در چارچوب اسلام مبارزه میکردند، در حالی که منافقین و کمونیستها از ابتدا در چارچوب اسلام نبودند. همچنین برخی گروهها شکل دیگری از اسلام را قبول داشتند و شکاف در مبانی فکری آنها باعث شد تا فاصلهشان از امام زیاد شود.
از دیدگاه حضرتعالی، نفس انتشار چنین اسنادی در شرایط فعلی کشور چه مقدار میتواند مفید باشد؟ و چه مقدار میتواند در سطح آگاهی مردم به ویژه جوانان در شناخت امام و افکار ایشان اثرگذار باشد؟
بستگی دارد به اینکه چگونه نگاه کنیم. اگر نگاه ما به اسناد اینگونه باشد که بخواهیم برای همدیگر شاخ و شانه بکشیم و بگوییم که امام هم این گونه بوده و جناحبندیها تقویت شود، این کار غلطی است؛ اما اگر ما را به وحدت برساند خیلی خوب است. امروزه در شرائط حاضر به وحدت نیاز جدّی داریم. حتی غلیظتر و بیشتر از گذشته باید وحدت ملی خود را حفظ کرده و عقائد و مشترکات را به هم نزدیک کنیم. اگر اسلام، مبانی و امام را قبول داریم باید با استدلال و اقناع در مشترکات تفاهم کنیم. همچنین تفرقه را نمیپذیریم. اگر اسنادی که منتشر میشود به تفرقه دامن بزند، خالی از اشکال نیست اما اگر بتواند اتحاد ملی ایجاد کند و عمق نگاه حضرت امام را شفاف کند، خوب است.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیر خود ایجاد رقابت، مشارکت بالا و فضای باز را به عنوان پایههای انتخابات پرشور مطرح کردند. امروزه نیاز کشور این است که بیش از هر زمان زمینه حضور همه گروهها، دستههای سیاسی و جناحهایی که در چارچوب نظام تعریف میشوند، فراهم شود. نظر حضرتعالی چیست؟
نیاز کشور به همبستگی نخبگان، سیاسیون، کسانی که مرجع فکری مردم هستند و مردم، از ضروریات زمان حاضر است و باید روی آن پافشاری کنیم. همبستگی امکانپذیر است اما اگر جناحبندیها به گونهای باشد که من خودم را مطرح کنم و خدا و انقلاب را از گردونه خارج کنم و در صورتی با امام و انقلاب موافق باشم که مصالح من تأمین شود، فایدهای نخواهد داشت و به تفرقه منجر خواهد شد.
قبل از انقلاب کسانی در زندان بودند که مبارزه کردند، شلاق خوردند و جزء دو آتشههای انقلاب بودند اما بعد از انقلاب چرخشان پنچر شد و برای آنها منافع شخصی و منافع انقلاب اصطکاک پیدا کرد. علت ریزشها چیست؟ برای این است که برخی مواقع منافع شخصی خود را به منافع انقلاب برتری دادیم لذا جدایی ایجاد شد. بنابراین، سلائق مختلف را باید حول محور انقلاب جمع کرد. امام بر استمرار بقای انقلاب در وصیتنامه خود تأکید میکنند و همان عواملی که انقلاب را به وجود آورد، انقلاب را پایدار خواهد کرد؛ اگر اینگونه نگاه کنیم وحدت ملی ایجاد خواهد شد و از پراکندگی مردم جلوگیری میشود. لذا ما در این انتخابات پیش رو و در اداره حکومت که مبتنی بر مردمسالاری دینی است به وحدت نیاز داریم.
لطفا درباره علاقه و ارادت مرحوم والد به حضرت امام بگویید.
آیت الله انواری عاشق امام بود. ایشان بعد از ارتحال آیت الله بروجردی و از زمانی که با امام آشنا شدند در جهت تقویت نگاه حضرت امام حرکت کرد. تعداد انگشت شمار یاوران امام بودند که حرف ایشان را میفهمیدند؛ مثل مرحوم مطهری، بهشتی، انواری و بزرگانی که جزء یاران مورد اعتماد ایشان بودند و در جهت فهم اندیشههای حضرت امام حرکت میکردند.
مرحوم آیت الله انواری بیشتر در حوزه تهران کارهای فرهنگی میکرد و به دنبال آگاهسازی مردم بود. ایشان در جلسات مختلف با روشهای مبتکرانه و استفاده از مبانی قرآنی در تقویت آگاهی دینی مردم کوشا بود و از متن قرآن و داستانهای قرآنی در جهت تقویت مقاومت مردم و شناخت مبانی اسلام فعالیت میکرد. ساواک فعالیت و جلسات مرحوم والد را رصد میکرد، فعالیتها سیاسی و دینی ایشان ادامه داشت تا زمانی که دستگیر شدند و به زندان افتاد.
تقریباً ۱۴ سال زندان بودند؟
بله.
آیت الله انواری خبر داشتند که امام به ایشان در انتخابات رأی داده است؟
نمیدانم ایشان اطلاع داشتند یا نه، اما تا جایی که میدانم حضرت امام به نیروهای مورد اعتماد رأی میدادند و در سپردن مسئولیت از آنها استفاده میکردند. از مرحوم والد سوال نکردم اما گمان من این بود که حضرت امام که مسئولیتهای سنگینی روی دوش آیت الله انواری میگذاشت، در جاهایی که مشهود نیست به وی توجه داشتند.
اگر خاطره خاصی از مرحوم والد درباره حضرت امام دارید بفرمایید.
یک بار حاج آقا ناراحتی پیدا کردند که منجر به چند عمل جراحی شد اما خوب نمیشد. حضرت امام وقتی که از ناراحتی مرحوم والد اطلاع پیدا کردند، دستور دادند که ایشان برای معالجه به خارج از کشور بروند. ایشان در یکی از کشورها یک ماه تحت درمان بود که نفس گرم حضرت امام کارساز شد و بهبود یافت. البته مرحوم انواری تعبیر دیگری به کار برد که «خداوند در این کسالت، مصلحتی داشت تا من در یک دوره خاص در داخل کشور نباشم». چون مسئولیتهایی به مرحوم والد پیشنهاد شده بود و خواب را از ایشان گرفته بود؛ آیت الله انواری توسلاتی داشت تا مسئولیتها به ایشان واگذار نشود، یعنی از مسئولیت فاصله میگرفت و نگران این امر بود. لذا دورهای بود که ایشان به خارج رفت این مشکل هم حل شد.
شما همراه ایشان بودید؟
بله، یک ماه خدمت ایشان بودم.
در ملاقاتهای خصوصی مرحوم والد با امام، شما هم حضور داشتید؟
قبل از انقلاب که حضرت امام در گرمای قم به امامزاده قاسم تشریف میآوردند، با مرحوم والد به دیدار امام میرفتیم. دوستان امام به دیدن ایشان میرفتند و من که جوان بودم، همراه والد میرفتم. در آن ایام امام یک یا دو بار به منزل ما آمدند. بعد از انقلاب در ملاقاتهای عمومی بودم ولی ملاقات خصوصی بیشتر از دو بار توفیق حاصل نشد.
اگر درباره رأیهای امام و اسناد منتشره مطالبی دارید بفرمایید.
انتشار این اسناد اگر همراه با نگرشهای کوتاه بینانه و موجب افترا به جناحها و باعث کشمکشها باشد، نشان میدهد که هنوز در جامعه بلوغ ایجاد نشده است تا اسناد رؤیت شود، چون اسنادی وجود دارد که زمان انتشار آنها فرا نرسیده است. اما اگر موجب استحکام پیوند جناحهای مختلف با یکدیگر شود و به همدیگر کمک کنیم، ایراد ندارد. اگر دولتی سر کار آمد افرادی که فکر میکنند دورتر هستند کارشکنی کنند تا دولت زمین بخورد، این کار کوتاه نظرانه است و با بلندای فکر حضرت امام سنخیتی ندارد؛ حرکت به سوی ایجاد تمدن اسلامی و گستره فکری ایشان در سطح جهان با کوتاه نظریهای ما بسیار فاصله دارد.
لذا باید آگاهیهای مردم را افزایش داده و تفکرات امام را گسترش دهیم؛ این کارها انجام میشود اما لازم است در انتقال اندیشههای امام به افکار عمومی فعالیت بیشتری داشته باشیم؛ به ویژه نسل جدید که امام را ندیده و با امام محشور نبودهاند. لذا امروزه امام را باید دوباره معرفی کرد و شناساند. یکی از مسائلی که انقلاب را استحکام میبخشد و از تزلزلها بیمه میکند این است که نگاه، حرکت و تفکرات امام در نسل جوان توسعه و گسترش پیدا کند تا ذهنها به جای اینکه به مسائل جزئی و کوچک معطوف شود و به اختلافنظر، جنگ، نزاع، بدبینی و تخریب کشانده شود، به عمق نظرات امام توجه شود.
در این راستا رسانههای ما هم مسئول هستند. گاهی رسانههای مکتوب و سایتها را که نگاه میکنم میبینم برخی ناجوانمردانه به تفکرات ریشهای امام تاخت و تاز میکنند؛ نه از طرف افرادی که مخالف نظام هستند بلکه موافقین نظام تیشه به ریشه میزنند! باید بدانیم کجا میرویم و چه کار کنیم. بنابراین لازم است بدانیم که این انقلاب میخواهد به انقلاب امام زمان(عج) متصل شود.
مشاهده خبر در جماران