کدخبر: ۱۵۸۸۱۷۱ تاریخ انتشار:

جرقه نهضت امام از کجا زده شد؟/چرا امام سال ۴۲ اعلام کردند که عید نداریم؟

لحظه تحویل سال ۱۳۴۲ شمسی چراغ های صحن مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها خاموش شد. این موضوع فرصتی شد تا اعلامیه هایی ضد رژیم شاه پخش شود. اعلامیه هایی که بازگوکننده ظلم رژیم و نداشتن عید بود.

به گزارش خبرنگار جماران، در واپسین روزهای سال ۱۳۴۱ که شهر قم در آستانۀ سال نو، وضعی غیرعادی داشت. رژیم با دو ترفند در صدد چاره‌جویی برآمد. از یک سو، با اعزام کامیون‌ های نظامی به شهر قم و مانور دادن، به ارعاب مردم پرداخت و از سوی دیگر با صدور شب‌نامه ‌های جعلی، مقامات روحانی و به ویژه شخص امام را مورد اتهاماتی ناروا قرار داد. اما مردم نسبت به گذشته، آگاه‌تر شده و جسارت بیشتری یافته بودند. 

با نزدیک شدن عید نوروز ۱۳۴۲ فرصت دیگری برای امام پیش آمد که به روشنگری و افشاگری دست بزند و افکار مردم مسلمان را علیه رژیم شاه تحریک کند و ضربۀ مؤثری بر پیکر «انقلاب سفید» و توطئه‌ های خائنانۀ شاه ـ امریکا علیه اسلام و ایران وارد آورد. از این‌‌رو، در نشستی که با مقامات روحانی قم داشت، پیشنهاد کرد که عید نوروز از طرف همۀ علمای قم و دیگر حوزه ‌های علمیه و نیز علمای شهرستان‌ ها، عزا اعلام شود و بدین‌ وسیله افکار ملت اسلام به خطرهایی که از ناحیۀ رژیم شاه متوجه اسلام و ایران است، کشیده شود. 

 امام در پیامی خطاب به علما فرمودند: «دستگاه حاکمه می ‌خواهد با تمام کوشش به هَدمِ احکام ضروریۀ اسلام قیام؛ و به دنبال آن مطالبی است که اسلام را به خطر می ‌اندازد. لذا اینجانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر ـ عجل‌اللّه‌ تعالی فرجه ـ جلوس می‌کنم و به مردم اعلام خطر می‌ نمایم.» همچنین در پیامی کوبنده که با عنوان «روحانیت امسال عید ندارد» منتشر شد، هشدار دادند: «دستگاه جابره در نظر دارد... دخترهای هجده ساله را به نظام اجباری ببرد و به سربازخانه ‌ها بکشد، یعنی با زور سرنیزه دخترهای جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد... من این عید را برای جامعۀ مسلمین عزا اعلام می‌ کنم... و اگر زنده ماندم تکلیف بعدی خود را به خواست خداوند ادا خواهم کرد.»(صحیفه امام؛ ج۱، ص۱۵۶)

علی‌ رغم تلاش‌ های بی‌ امان رژیم شاه و سمپاشی ‌ها و کارشکنی ‌های شبانه‌ روزی دستگاه جاسوسی «ساواک» به منظور بی‌ اثر ساختن اعلامیه امام، ملت ایران یکدل و یک زبان به ندای او پاسخ مثبت داد و از برگزاری مراسم عید رسماً خودداری ورزید. بسیاری از علما، روحانیان و طبقات مختلف به پیروی از امام، طی اعلامیه‌ ها و تراکت‌ هایی، رسماً اعلام عزا کردند و نگرانی  خود را از توطئه ‌های شاه علیه اسلام و استقلال ایران اظهار داشتند. آیت الله سید محمد هادی میلانی از مشهد و آیت الله سید کاظم شریعتمداری از قم همگام با امام، عید نوروز را عزا اعلام کردند. آیات سید محمد بهبهانی، محمدرضا تنکابنی، محمدتقی آملی از تهران، نیز شماری از علمای تهران طی اعلامیه‌ هایی اعلام عزا کردند  و از مردم خواستند که به علت ضربه ‌هایی که از ناحیه رژیم شاه بر اسلام وارد شده است، از برگزاری مراسم عید نوروز خودداری ورزند. مردم نیز به این ندای امام و دیگر علمای وارستۀ اسلام پاسخ مثبت داده، در ایام نوروز به سوگ نشستند.

سال ۱۳۴۱ خورشیدی همراه با یک دنیا رنج و مصیبت برای ملت ستمدیده و محروم ایران و هتک و اهانت نسبت به علما و روحانیان، تجاوز به اسلام، قانون‌شکنی‌ ها، بیدادگری ‌ها و هزاران جنایت و خیانت از طرف رژیم شاه و ... پایان پذیرفت و بهار ۴۲ همراه با نسیم روح‌بخش انقلاب اسلامی که به دست توانای امام خمینی پی‌ ریزی شده بود آغاز شد.

مردم مسلمان ایران، برخلاف همه‌ ساله که با شادی و شعف به استقبال عید نوروز می ‌رفتند، با قلبی اندوهگین، دلی آزرده، چشمی گریان، روحی خشمگین و عصیان‌ بار، سال نو را آغاز کردند. عیدی نداشتند تا از آن استقبال کنند. خودکامگی‌ ها، بیدادگری‌ ها، قانون‌شکنی‌ ها و تجاوزات پی‌ در پی رژیم شاه، شادی، شعف و آسایش را از مردم سلب کرده بود و با احساس خطر برای اسلام و استقلال وطن، دیگر دل شاد و خرمی نبود تا به استقبال عید برود. مردم مسلمان، علما و روحانیان در برخورد و ملاقات، به جای عرض تبریک و شادباش، به یکدیگر تسلیت می ‌گفتند و آیۀ شریفۀ اناللّه‌ و انا الیه راجعون را می خواندند. کارت‌ هایی به چاپ رسیده بود که برادران مسلمان را به علت ضایعاتی که بر اسلام و جامعۀ اسلامی وارد آمده است تسلیت می‌ داد. مردم از آن کارت‌ ها خریداری کرده، برای یکدیگر ـ به جای کارت تبریک عید ـ می ‌فرستادند. در بسیاری از مساجد، حسینیه‌ ها و منازل علما، مجالس عزا برپا بود و سخنگویان مذهبی در بالای منابر، ضرباتی را که از طرف هیأت حاکمۀ ایران بر اسلام، روحانیت و ملت ایران وارد آمده بود بازگو می‌ کردند و خطراتی را که متوجه اسلام و استقلال ایران بود یادآور می ‌شدند. در شهر قم، بالای در بعضی از مدارس دینی پرچم سیاهی دیده می‌شد که روی آن با خط درشت نوشته  شده بود: «امسال مسلمین عید ندارند». در مدرسۀ فیضیه نیز پلاکاردی که عزادار بودن ملت ایران و تجاوزات رژیم شاه به اسلام، قانون اساسی و حقوق مردم را بیان می‌ کرد نصب شده بود. بسیاری از روحانیان و محصلین حوزۀ علمیۀ قم نوار سیاهرنگی که سوگ و اندوه را نمایان می‌کرد، بر سینه زده بودند.

هنگام تحویل سال نو، صحن مطهر حضرت معصومه (ع) از انبوه جمعیتی که برای گذراندن ساعت اول سال در کنار آن آستانۀ مقدسه راهی قم شده بودند، موج می‌ زد. هزاران نفر در صحن مطهر، داخل حرم، مسجد بالاسر و مسجد اعظم که مجاور حرم بود گرد آمده، در انتظار تحویل سال بودند.

به محض آنکه چراغ‌ های حرم مطهر به علامت تحویل سال، برای لحظه ‌ای خاموش شد، موج اعلامیه‌ ها و تراکت‌ هایی که بازگوکنندۀ جنایات رژیم و عید نداشتن ملت ایران بود، فضای صحن و حرم را سفید کرد و میان مردم ریخته شد.

این رهروان راستین راه خمینی و محصلین حوزۀ قم بودند که برای نخستین‌ بار از تاریخ تأسیس آن حوزه، به چنین کار انقلابی دست می‌ زدند و طبق قرار قبلی ده ‌ها نفر با انبوهی اعلامیه و تراکت، پیش از تحویل سال، وارد صحن و حرم شده، در لابه ‌لای انبوه جمعیت، هریک در جای معینی که از پیش مشخص شده بود قرار گرفتند و هنگام تحویل سال نو یکباره اعلامیه‌ ها و تراکت‌ ها را به هوا ریختند و شور و هیجانی در میان مردم ایجاد کردند. در میان اعلامیه ‌ها، اعلامیۀ امام، با عنوان درشت «روحانیت امسال عید ندارد» جلب‌ نظر می‌ کرد. محصلین حوزۀ قم با آنکه برای اولین‌ بار بود که به اینگونه مبارزه دست می ‌زدند و مهارت و ورزیدگی کافی نداشتند و از طرفی قوای جهنمی «ساواک» با تمام نیرو بسیج شده بود و همه ‌جا را تحت‌ نظر و در کنترل خود داشت، توانستند با موفقیت کامل، بدون باقی گذاشتن کوچکترین اثر و ردپایی از خود، برنامه را به انجام برسانند و به سلامت از صحنه بیرون روند.

منبع: کوثر، جلد اوّل، ص۵۰-۵۷، نهضت امام خمینی، ج۱، ص۳۴۲ و ۳۵۶ و ۳۶۴ و ۳۶۵

 

مشاهده خبر در جماران