کدخبر: ۱۵۷۲۶۱۸ تاریخ انتشار:

روایت داریوش فرهود از ربوده شدنش: ۳۶ ساعتی که در اختیار این افراد بودم برایم زجر روحی بود/ می‌گفتند شما در مقابل تصمیمات مملکتی مطیع محض نیستید! اگر کوچک‌ترین آسیبی به جان من می‌رسید چه لطمه‌ای به حیثیت این کشور وارد می‌شد؟

پروفسور داریوش فرهود گفت: آنها به صراحت درباره مصاحبه‌های من صحبتی نداشتند، اما گفتند ما صدای شما را ضبط کرده‌ایم که در صحبت‌های‌تان به مجریان حکومتی بی‌احترامی و توهین کرده‌اید. البته این فایل ضبط شده را هم به من نشان ندادند. لابه‌لای صحبت‌های‌شان می‌گفتند که شما به رخدادهای پزشکی اعتراض می‌کنید و در مقابل تصمیمات مملکتی مطیع محض نیستید.

به گزارش جماران؛ روزنامه اعتماد نوشت: پروفسور داریوش فرهود، دانشمند ایرانی ۸۵ ساله و معروف به پدر علم ژنتیک ایران، بامداد یکشنبه ۸ آبان از مقابل منزل خود در تهران، توسط افرادی با پوشش «لباس شخصی‌ها» ربوده شد. تا بعدازظهر دوشنبه و با گذشت بیش از یک شبانه‌روز، هیچ فردی از احوال این دانشمند ایرانی خبر نداشت و به دلیل رخدادهای اخیر و ناآرامی‌های کشور و همچنین اخبار رسمی درباره دستگیری بسیاری چهره‌های سیاسی و فرهنگی و علمی کشور که با اعتراضات مردمی همراهی کرده بودند، شائبه‌هایی درباره ارتباط ربوده شدن این دانشمند ایرانی با رخدادهای اخیر بسیار پررنگ شد.

اولین خبر هم عصر روز یکشنبه و ساعاتی بعد از ربوده شدن ایشان در شبکه‌های اجتماعی و صفحات خبرگزاری‌های خارج از کشور منتشر شد که ربوده شدن ایشان را به مصاحبه‌های اخیر ایشان در نقد سیاست‌های غیرعلمی، شتابزده و مداخله‌جویانه متولیان سلامت و نمایندگان مجلس برای ممنوع کردن غربالگری جنین مشکوک به بیماری‌های ژنتیک (جز با دستور قضایی) و جلوگیری از سقط درمانی (جز با دستور قضایی) با هدف افزایش جمعیت ولو به قیمت تولد نوزادان ناقص و دچار معلولیت و همچنین سیاست‌های تحمیلی و جبری و قهری و سلبی منجر به فرار نخبگان از کشور مرتبط دانسته بود. بعدازظهر دوشنبه و بیش از ۲۴ ساعت بعد از ربوده شدن پدر علم ژنتیک ایران، خبرگزاری ایسنا به نقل از یک منبع آگاه نوشت که هیچ یک از نهادهای امنیتی کشور در دستگیری و ناپدید شدن این دانشمند ایرانی دخالتی نداشته و «دستگیری ایشان صحت ندارد.»

پدر علم ژنتیک ایران، یک کلینیک ژنتیک در حوالی میدان ولیعصر تهران دارد، اما طبق گزارش خبرگزاری ایسنا، تا بعدازظهر دوشنبه، همکاران ایشان هم از سرنوشت این دانشمند ایرانی اظهار بی‌اطلاعی کرده بودند. 

شامگاه دوشنبه و کمی قبل از نیمه شب، خبرگزاری ایسنا با انتشار گفت‌وگویی کوتاه از پروفسور فرهود، خبر داد که ایشان در سلامت کامل است. پروفسور فرهود در این گفت‌وگو که اولین خبر از صحت و سلامت ایشان بود، ربوده شدن خود توسط عوامل خاص را تایید کرده بود. 

دیروز هم ایشان در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره آن ۳۶ ساعتی که پس از ربوده شدن، با ربایندگان خود سپری کرد و همچنین درباره علت ربوده شدن خود توضیح داد. 

بخشی از این گفت‌وگو البته بعد از بازبینی توسط این دانشمند ایرانی ، با صلاحدید خودشان  اصلاح یا از متن در حال انتشار، حذف شد. 

پروفسور فرهود در گفت‌وگو با «اعتماد» گفت: «من هر روز ساعت ۶ صبح از خانه بیرون می‌آیم و به کلینیک می‌روم. وقتی از منزل خارج شدم دو نفر با لباس تیره، مثل همین افراد معروف به لباس شخصی‌ها، آمدند جلوی ماشین. گفتند ما سوار ماشین شما بشویم. وقتی سوار ماشین شدند و من شروع به حرکت کردم در میانه راه مسیر را تغییر دادند و کمی جلوتر که رفتیم از من خواستند که در صندلی عقب ماشین بنشینم و یکی از خودشان مشغول به رانندگی شد. کمی جلوتر یک نفر دیگر هم به این گروه در ماشین من ملحق شد. در نهایت در یک مسیر بزرگراهی، من را از ماشین خودم پیاده کرده و به ماشین دیگری سوار کردند و خودشان ماشین من را به محل دیگری منتقل کردند. آدم‌های خیلی حرفه‌ای بودند و اصلا افراد معمولی نبودند. وقتی گفتم به مطب تلفن بزنید، سیم‌کارت موبایل‌شان را عوض کردند انگار نمی‌خواستند از طریق خط اداری تماس بگیرند.»

این دانشمند ایرانی در پاسخ به این سوال «اعتماد» که آیا ربوده شدن شما توسط این افراد با پوشش و رفتار خاص، ربطی به انتقادات شما از ممنوعیت غربالگری جنین و قانون جوانی جمعیت و انتقاد از برخی سیاست‌های منجر به فرار نخبگان داشته، گفت: «آنها به صراحت درباره مصاحبه‌های من صحبتی نداشتند، اما گفتند ما صدای شما را ضبط کرده‌ایم که در صحبت‌های‌تان به مجریان حکومتی بی‌احترامی و توهین کرده‌اید. البته این فایل ضبط شده را هم به من نشان ندادند. لابه‌لای صحبت‌های‌شان می‌گفتند که شما به رخدادهای پزشکی اعتراض می‌کنید و در مقابل تصمیمات مملکتی مطیع محض نیستید. من اهل توهین نیستم. ایراد می‌گیرم ولی مگر یک پدر بچه‌اش را تنبیه نمی‌کند؟ آیا تنبیه پدر نشانه این است که بچه‌اش را دوست ندارد؟ انتقاد بین مردم متداول است. انسان‌ها اعتراض و انتقاد می‌کنند به‌ خصوص اگر انسانی، معلم باشد و به‌ خصوص اگر انسانی بیش از ۴۲ کشور جهان را گشته باشد. کار من انتقاد است. نقش من همین است.» 

پروفسور فرهود در پاسخ به اینکه این ۳۶ ساعت چگونه سپری شد، گفت: «از ساعت ۵ و ۵۵ دقیقه صبح یکشنبه تا ۵ بعدازظهر دوشنبه در اختیار اینها بودم و در این مدت اصلا نخوابیدم. در اتاقی که من بودم، دو نفر از اینها هم بودند و حتی به من گفتند راحت باشید و لباس‌تان را عوض و استراحت کنید و خودشان هم خوابیدند. اما من رفتم و با همان لباسی که از منزل خارج شده بودم روی کاناپه‌ای نشستم و بیدار ماندم. من از ۳۶ ساعتی که در اختیار این افراد بودم، به مدت ۲۶ ساعت در نگرانی شدید بودم. این ۳۶ ساعت برای من، زجر روحی بود. در این ۳۶ ساعت، نه خوابیدم و نه غذا خوردم. اینکه چطور نظر ایشان عوض شد، نه از آغاز آن خبر دارم و نه از پایان آن. بنده را بعد از ۳۶ ساعت دم ماشین خودم پیاده کردند و وقتی به محل کلینیکم رسیدم با صحنه بسیار دل‌انگیزی مواجه شدم حدود ۹۰ نفر از همکاران و اعضای خانواده‌ام با چشم‌های اشکبار از اشک شوق جمع شده بودند.»

پروفسور فرهود در ادامه گفت‌وگو با «اعتماد» گفت: «شک کردم که اینها افراد خودسری از برخی نهادها هستند. من هیچ گلایه‌ای از نهادهای دولتی ندارم. شاید انگیزه شخصی بوده ولی بنده را می‌شناختند. من باور می‌کنم که ربوده شدن من کار هیچ نهاد دولتی از جمله سپاه نبوده. بنده هیچ شکایت و گلایه‌ای از نهادهای دولتی و از جمله سپاه ندارم و می‌دانم کار نهاد معینی نبوده ولی شاید یکی، دو نفر افراد خودسر از بعضی نهادها این کار را کرده باشند. اگر کوچک‌ترین آسیبی به جان من که یک استاد دانشگاه و دارای جایگاه علمی و یک فرد ۸۵ ساله هستم می‌رسید، چه لطمه‌ای به حیثیت این کشور و ملت ایران وارد می‌شد؟ مرگ، اتفاق مهمی نیست ولی افرادی هستند که به من نیاز دارند و افرادی هستند که من را دوست دارند. من در آن لحظه دلم برای مملکت می‌سوخت. البته با من هیچ بدرفتاری نشد و با حرمت با من رفتار کردند. فکر می‌کنم که ان‌شاءالله کار هیچ نهادی نبوده. فرض کنیم که من را برای زورگیری گرفته بودند. ایرادها و انتقادهای من به هیچ‌وجه سیاسی نیست، بلکه اجتماعی و فرهنگی و پزشکی است و در هر صورت و برای همیشه من یک سرباز فداکار وطنم هستم.»

***

پروفسور داریوش فرهود در فروردین ۱۳۱۷ در تهران (خیابان سیروس) به دنیا آمد. پدر ایشان زنده‌یاد محمد فرهود، به عنوان دبیر فارسی و عربی، رییس دبیرستان و مدرس دانشگاه فعالیت داشتند. مادر ایشان، مدتی دبیر بودند. ایشان حافظ قرآن بودند و دیوان حافظ شیرازی را نیز به‌طور کامل در ذهن داشتند.

ایشان تحصیلات دوره متوسطه را در مدارس رهنما، دارالفنون و البرز به پایان رسانید. بزرگانی چون فریدون سحابی، عزت‌الله سحابی، صادق قطب‌زاده، هوشنگ اتحاد هم‌مدرسه‌ای ایشان بودند. ایشان علاوه بر آشنایی و علاقه‌مندی به آثار شعرای بزرگی همچون حافظ، عسجدی، منوچهری، عنصری، پروین اعتصامی و سعدی، اشعار فردوسی، مولانا و حافظ را می‌خواند و گرایش ویژه‌ای به پزشکی داشت. به‌طوری که از همان دوران دبیرستان، در این زمینه مطالعه می‌کرد و یک داروخانه کوچک در خانه گردآوری کرده بود تا اگر کسی بیمار شد، بتواند به او کمک کند. همچنین گرایش خاصی به موسیقی نیز داشت و نواختن برخی آلات موسیقی چون آکاردئون، ارگ، فلوت و جاز را آموخت؛ علاوه بر آنکه در ورزش نیز به رشته‌های والیبال و دوومیدانی علاقه‌مند بود.

ایشان در ۱۹ سالگی به قصد آلمان وطن را ترک کرد و در این کشور مشغول به تحصیل شد. در زمان تحصیل در علم طب، با رشته انسان‌شناسی آشنا شد. ایشان در سال ۱۹۶۹ مدرک پزشکی از دانشگاه ارلانگن آلمان و سال ۱۹۷۲ مدرک PhD ژنتیک انسانی از دانشگاه مونیخ آلمان را اخذ کرد. همچنین در سال ۱۹۹۱ از سوی دانشگاه مونیخ آلمان درجه پروفسوری به ایشان اعطا شد. پروفسور فرهود، اوایل اردیبهشت ۱۳۵۱ به ایران بازگشت و اولین گروه دانشگاهی در ایران را به نام «گروه ژنتیک انسانی و انسان‌شناسی» تشکیل داد و در سال ۱۳۵۲ مشاوره ژنتیک را در دانشکده بهداشت پایه‌گذاری کرد و در سال ۱۳۵۴ اولین مرکز مشاوره ژنتیک را در خیابان امیر اتابک راه‌اندازی و به این ترتیب اولین بخش خصوصی مشاوره ژنتیک را پایه‌گذاری کرد.

ایشان که بنیانگذار، استاد و مدیر گروه ژنتیک انسانی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران است و به عنوان پدر علم ژنتیک ایران شناخته می‌شود، سال ۱۳۵۵ از سوی نماینده سازمان جهانی بهداشت که برای شرکت در یک کنگره به ایران آمده بود، به عنوان کارشناس رسمی سازمان جهانی بهداشت در رشته ژنتیک انسانی و عضو کمیته اخلاق در ژنتیک پزشکی سازمان بهداشت جهانی معرفی و منصوب شد و همچنین، پس از افتتاح فرهنگستانی به نام علوم جهان سوم در ایتالیا که موسس آن پروفسور عبدالسلام بود، پروفسور داریوش فرهود نیز به عنوان عضو این فرهنگستان انتخاب شد و از سال ۱۳۸۲ به عضویت کمیته ملی اخلاق در علم و فناوری و اخلاق زیستی کمیسیون ملی یونسکو در آمده است. همچنین عضو پیوسته و دایمی فرهنگستان علوم جهان سوم، تریست از سال ۱۳۷۵ و فرهنگستان علوم پزشکی ایران، تهران از سال ۱۳۸۵ بوده است.

زمینه‌های فعالیت علمی پروفسور فرهود عبارتند از: ژنتیک پزشکی، ژنتیک جمعیت‌های انسانی، مشاوره ژنتیک و تشخیص پیش از تولد، اخلاق در علوم و فناوری به ویژه ژنتیک پزشکی، انسان‌شناسی، سبک زندگی، پزشکی و بهداشت سالمندان.

در کارنامه علمی این استاد برجسته ژنتیک، بیش از ۱۲۰ مقاله علمی پژوهشی به زبان انگلیسی و ارایه بیش از ۲۳۰ مقاله در کنگره‌های علمی داخل و خارج کشور، حاصل خدمات پژوهشی بسیار ارزشمند ایشان به چشم می‌خورد. 

مشاهده خبر در جماران