بردیف: مادربزرگم در ایران به دنیا آمد و خارجی نیستم/ آزمون میتواند بهترین مهاجم دنیا باشد
قربان بردیف، سرمربی تراکتور می گوید مادربزرگش در ایران به دنیا آمده و یک فرد خارجی حساب نمی شود.
جی پلاس، قربان بردیف، سرمربی روس تبار تراکتور درباره مسائل مختلفی سخن گفته است. او در این گفت و گو از گذشته، حال و آینده خود صحبت کرده است.
* از فوتبال خداحافظی کردم اما دوباره برگشتم
تولد در ترکمنستان: من مادربزرگم در ایران به دنیا آمد و خارجی حساب نمیشوم. کودکیام را در شوروی سابق زندگی کردم و بهترین چیزهایی که از آن موقع یادم میآید، این است که چطور تبدیل به یک فوتبالیست شدم.
اهداف به عنوان بازیکن: متاسفانه در فوتبالم به آنچه میخواستم نرسیدم، هدفم بازی در تیم ملی شوروی بود اما بیشترین هدفی که به آن رسیدم، بازی در تیم المپیک روسیه و شوروی سابق بود.
بازگشت به زمین فوتبال بعد از خداحافظی: خیلی قصه جالبی دارد. من سال در پست بازیکن - مربی حضور داشتم. بعد تیم غیرت قزاقستان پول نداشت و اگر میخواست بازیکن معرفی میکرد، باید پول میداد. آنها کلا 9 نفر بازیکن داشتند و مجبور شدیم من و مربی تیم وارد تیم شویم. بازی اول ما بازی کردیم اما از بازی بعدی پول پرداخت کردند و بازیکن معرفی شد. آن مسابقه برایمان خیلی سخت بود و این داستانی بود که در فوتبال ماند.
حضور در تیم تراز: از آن موقع خاطرات خوبی برایم به جا مانده. ما برای استانمان کارهای زیادی کردیم و از رده دهم به رتبه دوم رسیدیم. من از تراز به مسکو رفتم تا در مدرسه عالی مربیگری مسکو شرکت کنم.
بازیکن خوب و ارتباط به مربیگری خوب: به هیچ وجه بازیکن خوب، نمیتواند مربی خوبی باشد. من فکر میکنم استانداردهای زیادی لازم است تا کسی مربی خوبی شود. این به نظرم از قلب و روح کسی میآید.
* مسی را مهار کردیم و بارسلونا را بردیم
روبین کازان: من چند وقت پیش مصاحبهای در روسیه داشتم و از شهردار کازان تشکر کردم. او آن زمان نترسید و از مربی ای دعوت کرد که اصلا معروف نبود در روسیه. من وقتی با او صحبت میکردم، هدفشان رسیدن به لیگ برتر بود و پی ریزی شرایط یک باشگاه خوب را. من فکر کنم به هر دوی این اهداف رسیدیم.
بیش از ۱۰ سال کار در روبین کازان: از همه جلوتر از شهردار کازان تشکر میکنم و رییس جمهور تاتارستان که این امکان را به من دادند. موقعی که تیم ما خوب بازی نمیکرد، آنها از من حمایت کردند و حمایت آنها باعث شد این اتفاق بیفتد.
اولین قهرمانی با روبین کازان: احساس اینکه تماشاگران و اعضای دولتی جمهوری تاتارستان، همه منتظر این جام بودند و خیلی خوشحال بودند تماشاگران.
بازی روبین کازان - بارسلونا: من خیلی خوشحال بودم برای تماشاگران. بارسلونای آن زمان خیلی قوی بود و بهترین بازیکنان دنیا آنجا بودند و خیلی مربی قوی داشتند و خیلی خوشحال بودم برای تماشاگران چون آنها احساس کردند یک تیم قوی را شکست دادهاند. ما حتی در بازی برگشت کازان مساوی کردیم. همه فکر میکردند بارسلونا در کازان 5-0 برنده خواهد شد اما اینطور نشد. سال بعد هم با بارسلونا بازی کردیم و در کازان 1-1 کردیم و در دقیقه آخر به تیرک زدیم.
علت نتیجه خوب جلوی بارسلونا: شاید اولین بازی آنها ما را دست کم گرفتند اما بازی در کازان، آنها آمدند که ببرند. سال بعد هم که 1-1 شد آنها جدی گرفتند و میخواستند ببرند. ما اینتر را بردیم و چلسی و رئال مادرید. اما جالب است فقط در مورد بارسلونا از من سوال میشود. شاید به این خاطر است که بارسلونا آن موقع در اوج بود.
مهار مسی: ما به هیچ عنوان مسی را آزاد نگذاشتیم. چند بازیکن هدفشان این بود که وقتی مسی وارد منطقه آنها میشود، نزدیکش بازی کنند و او را رها نکنند.
* آزمون میتواند بهترین مهاجم دنیا باشد
آشنایی از فوتبال ایران قبلی از آشنایی با سردار: وقتی من سرمربی قزاقستان بودم به اصفهان آمدیم و در یک تورنمنت برنده شدیم. من از نحوه کار علی دایی خیلی خوشم آمد و دوست داشتیم او را سمت خودمان بیاوریم اما خب پولش را نداشتیم. یک بازیکن دیگر هم بود به اسم کریمی. کل استادیوم را تهییج میکرد و خیلی تعجب میکردیم که چقدر تماشاگر هست برای دیدن بازیها.
کشف استعداد سردار آزمون: ما یک تورنمنتی در سن پترزبورگ داشتیم. ما یک گروه استعدادیاب داشتیم که تورنمنتها را تماشا میکردند. آنها به من اطلاع دادند یک بازیکن ایرانی وجود دارد که کیفیت عالی دارد. من فیلم بازی او را دیدم و گفتم بله او را میخواهیم. وقتی به کازان آمد، پسر با استعداد و باکیفیتی بود. وظیفه ما این بود کیفیتش را بهتر کنیم. من خیلی خوشحالم سردار حرفهای ما را جدی گرفت. طبیعی است یک پسر جوان چندین بار روی نیمکت بود اما او همیشه خیلی محکم بازی میکرد. مطمئنم تمام صحبتها به او کمک کرد و فکر کنم در مسیری است که میتواند جزو بهترین مهاجمان باشد. او در این مسیر است و به یک انفجار نیاز دارد.
همکاری با عزت اللهی، شکاری و حقیقی: وقتی رسیدم تهران، سعید عزت اللهی آمد من را دید. من با او رابطه خوبی دارم و به خانوادهاش احترام میگذارم. وقتی در رستوف بود، با پدرش زیاد صحبت میکردم. ما بازیکنان جوان زیادی را در ایران زیر نظر داشتیم و آنها توانایی خوبی داشتند. با این بازیکنان، ایران میتواند همیشه در رده خوبی باشد.
رستوف: وقتی رستوف به من پیشنهاد داد آنها در رده آخر بودند. رستوف در قلب من بود و نمیتوانستم به آنها نه بگویم. من پیشنهاد آنها را قبول کردم و خدا خواست به چیزی که میخواهیم برسیم. خوشحالم تماشاگران رستوف را به ورزشگاه برگرداندیم. بعد از آن پیشنهاد خوبی داشتم و به همین خاطر کار را به دستیارم سپردم. سپس هم میسر نشد به آن تیم بروم.
مشاهده خبر در جماران