ادعای کیهان در مورد اتهامات تاج زاده/ مشرق: تاجزاده گناه بزرگی به نام «تحریم انتخابات» دارد
کیهان مدعی شد: مصطفی تاجزاده عصر روز جمعه به اتهام اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور بازداشت شد. دیگر اتهام تاجزاده نشر اکاذیب جهت تشویش اذهان عمومی بوده است.
به گزارش جماران؛ روزنامه کیهان نوشت: برخی عناصر مرتبط با شبکه بیرونی که در جهت اهداف دشمنان در تکاپو بودند دستگیر شدند. بر همین اساس عصر روز جمعه مصطفی تاجزاده به اتهام اقدام علیه امنیت کشور با دستور قضایی بازداشت شد. مصطفی تاجزاده از محکومین امنیتی فتنه ۸۸، عصر روز جمعه به اتهام اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور بازداشت شد. دیگر اتهام تاجزاده نشر اکاذیب جهت تشویش اذهان عمومی بوده است که به این ترتیب حکم بازداشت وی از سوی مقام قضایی صادر شده است.
مشرق: تاجزاده گناه بزرگی به نام «تحریم انتخابات» دارد
سایت مشرق نوشت: بازداشت "مصطفی تاجزاده" کنشگر اصلاحطلب با حکم دستگاه قضایی، در نزد برخی کاربران شبکههای اجتماعی حرف و حدیثهایی را برانگیخته است.
در این بین اما کاربرانی که گویا علایق اصلاحطلبانه دارند، تاجزاده را یک اصلاحطلب مصلح و قانونمدار میخوانند که عبور از او به معنای روبرو شدن با براندازان است!
برخی دیگر نیز با تعدادی فیلم و البته جعلیات تاریخی از این میگویند که چرا نظام اسلامی که همواره بر تحمل منتقد تأکید دارد، تاجزاده را دستگیر کرده و نیز در حکومت امیرالمؤمنین(ع) هیچ زندانی سیاسیای نبوده است.
حرف و حدیثهای اشاره شده همچنین در حالی است که مراجع قضایی و امنیتی کشورمان هنوز دلایل بازداشت تاجزاده و اتهامات او را رسما بیان نکردهاند.
در کنار این رخدادها اما خوانش مواضع تاجزاده در سالهای اخیر و همچنین حقایق عقلانی و تاریخی میتواند به فرایند تحلیل صحیح در ماجرای بازداشت تاجزاده کمک کند.
*شاید عده کمی از مردم و خواص باشند که مصطفی تاجزاده حوالی ۴ سال قبل در اظهاراتی رسمی صراحتا اینطور گفته بود که خیلی از حرفهای اصلاحطلبان و براندازان یکیست اما اصلاحطلبان با براندازان در راهحل (و نه لزوما در هدف!) مرزبندی و اختلاف دارند.
تاجزاده همچنین همان کسی است که پس از پیشلرزه فتنه اقتصادی در آبان ۹۸ به صحنه آمد و گفت که این اغتشاشات، وسیعتر و خشنتر تکرار خواهد شد.
اما به زعم تحلیلگران منصف، اینها بخش کوچکی از جرایم سیاسی تاجزاده است و او گناه بزرگتری هم دارد... گناه بزرگی به نام "تحریم انتخابات" که تاجزاده در انتخابات ۱۴۰۰، آنرا هم به پرونده خود افزود.
باید دانست که بر زمین گذاشتن صندوق رأی و پشت پا زدن به جمهور که برخی معتقدند میتواند بزرگترین دستاورد یک انقلاب باشد دقیقا به معنای قیام علیه مردم و حکومت است. همچنانکه در تأیید این معنا دیدیم که سعید حجاریان نیز پس از تحریم انتخابات ۱۴۰۰ در یک توییت اینطور نوشت که "اصلاحات صندوق محور مُرد"!
این پرونده صفحات دیگری هم دارد.
تاجزاده پرچمدار تئوری براندازانه "اصلاحات ساختاری" است! همان که در فرم و محتوا معتقد به ایجاد تغییر در جمهوری اسلامی است.
یک تئوری تا آن اندازه تند که حتی برخی بزرگان اصلاحات صراحتا عنوان کردند که ناممکنش میدانند.
دأب مشهور تاجزاده نیز مقصرتراشی از رهبری در اجرائیات کشور است.
اجرائیاتی که علیالاصول به رئیسجمهور مربوط است نه به هیچکس دیگری... اما تاجزاده تا آن اندازه بر مقصرتراشی اشاره شده تأکید دارد که این خوی ناجوانمردانه او دستمایه طنز و مزاح در شبکههای اجتماعی نیز شده است.
پس بدانیم که این همان تاجزاده بدون روتوشی است که برخی مدعیان، او را صلحجو و خشونتپرهیز نامیده بودند!
در بحث شبهه "عبور از اصلاحطلبی و رسیدن به براندازی" نیز اگرچه گزارههای قبلی نشان میدهد چطور برخی اصلاحطلبان عملا هیچ فرقی با براندازان ندارند اما میتوان به این توضیح اشاره کرد که مادام که یک نظام سیاسی دارای عقلانیت، قانونمداری و کارآمدی باشد؛ با هیچ خطر سیاسی مواجه نخواهد شد. اگرچه منتقد منصف و نیروی سیاسی همسو با عقلانیت و پیشرفت به افزون شدن سرعت پیشرفت کمک میکند.
در این رابطه میتوان به یک مثال ساده مثل کشور چین اشاره کرد که اساسا دارای آزادی سیاسی و دموکراسی به معنای عام نیست اما دارای پیشرفت اقتصادی است.
پس نبود "منتقدان تند و ساختارشکن" لزوما به معنای مواجهه با براندازی نیست.
در بحث نبود زندانی سیاسی در حکومت امیرالمؤمنین(ع) هم اگرچه این حرف خالی از عقلانیت حکومتی است و یک حکومت طبعا تعدادی زندانی خواهد داشت که برخی از آنها هم اصطلاحا سیاسی هستند. اما از آنجا که صاحبان این ادعای غلط، به نبود هیچ روایتی در این زمینه استناد میکنند، میتوان به بخشی از کتاب مشهور "الغارات" اشاره کرد.
در این بخش از کتاب الغارات که مربوط به رخدادهای حکومت امیرالمؤمنین علی(ع) است، میخوانیم: وقتی امیرالمؤمنین (ع) به سمت نهروان میرفت، مردی از قبیله نَخَع را به عنوان جانشین خود در کوفه قرار داد. روی او نامهای به حضرت نوشت که دو قبیله "غنی و باهله" فتنهانگیزی میکنند و دست به دعا برداشتهاند که دشمنت بر تو پیروز شود! علی(ع) در پاسخ نوشت: آنان را از کوفه بیرون کن و نگذار حتی یک نفر از آنان در کوفه بماند.
مشاهده خبر در جماران