نشست «جایگاه تراث روایی در مبانی مکتب قم»؛ آیتالله عندلیب همدانی: امام خمینی، دایره را برای فتوا دادن محدود به روایات کتب اربعه و امثال آن نمیکند
نشست علمی با عنوان جایگاه تراث روایی در مبانی مکتب قم، از حاج شیخ عبدالکریم حایری تا امام خمینی با سخنرانی آیت الله عندلیب همدانی در نمایشگاه حضور صد ساله خورشید – قم برگزار شد.
به گزارش جماران؛ آیت الله عندلیب همدانی در نشست علمی جایگاه تراث روایی در مبانی مکتب قم - از حاج شیخ عبدالکریم حائری تا امام خمینی که از طرف موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) برگزار شد، اظهار داشت: بزرگان شیعه از ابتدا تاکنون، مبانی متفاوتی در مواجهه با حدیث دارند، می توان این دیدگاه ها را به ۶ قسم تقسیم کرد گرچه خود گرایش های گوناگونی دارند؛ ۱. مبنای محققینی مانند مرحوم کلینی، صدوق که آنها نیز وارث رواة جلیل القدر پیشین ما هستند و مولف دو کتاب از کتاب های اصلی شیعه هستند. این مسلک بعد هم ادامه داشته است. شما می توانید کسانی مانند علامه فیض و علامه مجلسی را از این گروه به حساب اورید. ۲. مبنای اخباریین است که انها هم یکسان نیستند و بین آنها اختلاف نظرهای جدی مشاهده می شود. ۳. مجتهدانی که مبنای انها برپایه انسداد است مانند میرزای قمی و دیگران که اینها اگر به روایات مراجعه می کنند، فتوا می دهند از باب ضمّ مطلق به آنها مراجعه می شود. ۴. مجتهدانی که شبه انسدادی هستند یعنی مقدمات انسداد را تقریبا پذیرفته اند ولی به حجت ضمّ مطلق نرسیده اند بلکه راه پیشنهادی انها مراجعه به کتب معتبر حدیث از باب احتیاط است و احتیاط را در این محدوده موجب عسر و حرج نمی دانند. ۵. مجتهدانی که فقط به خبر واحد صادره شده از ثقه عمل می کنند. اینها خبر واحدی را می پذیرند که یا صحیح السند باشد یا موثق. در این گروه، کسانی ماند صاحب مدارک قرار دارند. ۶. مجتهدانی که نه تنها به خبر ثقه عمل می کنند به تنهایی بلکه هرخبری که از هر راهی برای مجتهد وثوق به صدور حاصل شود، به این نوع اخبار عمل می کند و دایره را منحصر به روایات صحیحه یا موثقه نمی کنند. برای آنها وثوق به صدور اهمیت دارد. بزرگانی که ما درباره آنها بحث می کنیم از محقق داماد تا امام خمینی (ره) داخل در دسته ششم جای می گیرند.
او ادامه داد: اگر مبنای ما در پذیرش خبر واحد، تمسک به سنت باشد، از نظر مرحوم حائری، قدر متیقن خبر ثقه است ولی اگر مبنا برای حجیت خبر، سیره عقلا باشد، ایشان می گوید هر خبری که وثوق به صدورش داشته باشیم.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: آیت الله محقق داماد در تقریرات اصولی در پاسخ به سخن انسدادیون که می گویند باب علم و علمی مسدود است، می گوید باب علمی مسدود نیست چون به اندازه ای که در معظم فقه نیاز داریم، از روایات معتبره داریم و اگر هم در مواردی به اصل یا اماره ای غیر از خبر واحد مراجعه کنیم، خدشه ای به وجود نمی آید. ایشان چه در مباحث اصولی و چه کلمات فقهی خودش جزو خانواده وثوق به صدور است و خود را محصور در روایات صحیحه نکرده است. بزرگان حوزه علمیه قم از نظر حدیثی بااینکه اختلاف نظرهای عمده ای باهم دارند اما همگی در خانواده وثوق به صدور جای می گیرند.
او در ادامه ابراز داشت: مجتهدانی که در قاموسشان عناصری مانند اعراض فقها از یک روایت، شهرت با هر سه قسم روائیه، فتوائیه، عملیه، اجماع و امثال اینها مهم است، همه در استفاده از این عناصر اختلافی ندارند و آیت الله خویی در این بین، از همه مقدم تر است. ایشان تصریح دارد که روایات فقهی ما فقط روایاتی نیست که فقط در مجامع روایی امده است بلکه بسیاری از روایات ما در کتب فقهیه ای مانند معالی شیخ، متن روایت است که به صورت فتوا آمده است و لذا می توان این روایات را در حکم روایت مرسله دانست و نباید اینها را در جمعبندی کنار گذاشت.
عندلیب همدانی عنوان کرد: امام خمینی در کتاب «الطهاره»، دایره را برای فتوادادن محدود به روایات کتب اربعه و امثال آن نمی کند، می گوید همین شهرت عظیمه کافی برای فتواست.
او با بیان اینکه در کتاب های فقهی کمتر به مباحث رجالی پرداخته می شود، گفت: امتیاز امام خمینی نسبت به سایر فقها این است که در جای خود در فقه وارد مباحث رجالی می شود. ایشان نقدهایی به کتاب رجال کشفی وارد می کند و سپس سراغ ابن ابی عمیر می آید و می گوید نجاشی درباره او می گوید علمای ما به روایات ابن ابی عمیر اطمینان دارند چون کتاب های ایشان از بین رفته بود و از حافظه کمک می گرفت. امام خمینی می فرماید که صرف زیان کتب نمی تواند موجب عمل به مراسیل ابن ابی عمیر باشد باید دلیل دیگری باشد برای مراجعه به او. و این هم دلالت می کند که مرسلات او مورد قبول است.
استاد حوزه علمیه قم به نمونه های دیگری در این زمینه اشاره کرد و افزود: در کتاب «بیع» در بحث ولایت فقیه، صریحا می فرماید: «مراسیل مرحوم صدوق که با «قال» شروع شده باشد نشان از اعتماد صدوق دارد و این برای ما کافی است». بنابراین مرسلات صدوق را قبول می کند درحالیکه می فرماید در مرسلات ابن ابی عمیر، «ان قلت» است.
او بیان کرد: امام خمینی در کتاب البیع راجع به حدیث مجاری الامور، می فرماید: درست است که این حدیث در تحف العقول است و در اعتماد به این کتاب، بحث هایی است اما همینکه صاحب وسائل نسخه ای دستش بوده و اعتماد به آن نسخه تحف العقول کرده و نقل کرده است، اینکه این کتاب وجود دارد، برای ما کافی است. این درحالی است که آیت الله بروجردی، به مناسبتی بحث تحف العقول را مطرح کرده و مولف آن را مجهول می داند یعنی برای ایشان ثابت نشده است که صاحب کتاب، حسن بن علی بن شعبه است با اینکه صاحب وسائل گفته است.
عندلیب همدانی گفت: یکی از امتیازات خوب امام خمینی در مورد اعتماد به روایات، «نقد متن» است که کمتر درباره دیگر بزرگان دیده می شود.
مشاهده خبر در جماران