در پستی اینستاگرامی مطرح شد؛
حراست از مکتب امام، عامل بغض کیهان نسبت به یادگار امام
جناب کیهان! بهترین نحو مواجهه با مسائل جدید و واقعیات پیشآمده، راه اجتهاد است که مذهب شیعه و به تبع آن، مکتب امام، پویایی و حیات خود را مدیون آن هستند. و آنچه یادگار امام بیان کردند برآمده از همین طریقت است چنانکه رهبری نظام نیز پس از ارتحال امام با اجتهاد در مکتب امام و تشخیص مصلحت مردم و نظام، دستور به برقراری حج و رابطه با آل سعود دادند و خود نیز با پادشاه سعودی دیدار کردند در حالی که در آن موضوع، دیدگاه امام چنین بود که اگر از صدام بگذریم، اگر مسأله قدس را فراموش کنیم، اگر از جنایت های امریکا بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت.
به گزارش جماران؛ در بخش هایی از یادداشت رشید داودی در اینستاگرام آمده است:
روز گذشته (۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱) روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان «محکمات خط امام(ره) را فدای مطامع غربگرایان نکنید» به سخنان یادگار امام در دیدار برخی سفرای سابق جمهوری اسلامی واکنشی توهینآمیز نشان داد که مورد توجه و خوشایند رسانههای معاند نظام نیز قرار گرفت.
پیش از آنکه اشارهای بر محتوای سطحی و غیرعالمانه این یادداشت شود، لازم است تنبّهی بر پیشینهٔ این روزنامه در سالهای اخیر داده شود.
پیشینهٔ تاریک کیهان در سالهای اخیر
۱. عملکرد روزنامهٔ کیهان سالهاست به طرز شگفتآوری، مرموز شده است؛ چه که گاهی قلم را چون خنجری زهرآگین بر پیکر سرداران خط مقدم عرصهٔ دیپلماسی جمهوری اسلامی به حرکت در میآورد و زمانی سابقون انقلاب را با «مباهته» آماج تهمت و تحقیر و تخریب قرار داده است و در مقطعی همنوا با مثلث شوم افراطیون آمریکایی، لابی صهیونیست و معاندان سعودی علیه مهمترین تصمیم و دستاورد دیپلماتیک جمهوری اسلامی پس از قطعنامه ۵۹۸، فعالیت میکرد و... .
۲.(به دلیل) خودحقبینیِ و خودبرتربینی...همواره در حال تفرقهافکنی، سرمایهسوزی و اعتمادستیزی در ایران عزیز است.
۳. در این سالها، پناه گرفتن در پشت نام رهبری و تلاش برای جازدن تفکرات خود بهجای سیاستهای قطعی نظام و آرمانهای اصیل انقلاب، آسیبهای این نشریه را به مراتب فزونی بخشیده است.
اما در مورد محتوای یادداشت
محتوای این یادداشت از سه جهت قابل تأمل است:
یک: آنچه در این یادداشت بسان روز روشن است، ضعف مفرط نگارندهٔ آن در فهم مکتب و اندیشه امام عظیم الشأن است؛ از خلط بیّن میان موضوع و مصداق، و محکم و متشابه در مکتب امام گرفته تا نگاه کاریکاتوری و برداشتهایی غیر اصولی از اندیشه امام.
دو: تلقی و دریافت بسیار ضعیف از سخنان یادگار امام (اگر نگوییم که تحریف عمدی بوده است) و سپس نقدهای نامربوط و اعجابآور بر سخنان ایشان.
سه: بغض و کینه مشهود نسبت به یاران صادق امام و راویان امین انقلاب که برخلاف کیهانیانی که فکر و عملشان برآمده از اندیشههای مرحوم مصباح یزدی است، شاگردان مکتب امام و پویندگان اندیشه و راه ایشان بوده و هستند. اندیشهای که در آن، انقلابیگری را نه تحجر، افراطکاری و کلهشقی که حرکت درست بر پایهٔ عقلانیت و مصلحت تعریف میکند.
تبیین زوایای مختلف این سه جهت، بحث را به درازا خواهد کشاند لذا در ادامه تنها به چند نکتهٔ اجمالی خطاب به این نشریه بسنده میشود
جناب کیهان
الف) اگر در پی فهم محکمات اندیشه امام و اصول مکتب ایشان هستید، بدانید «استکبارستیزی» رکن رکین این مکتب است و آمریکا بسان بلوک شرق و دیگر قدرتهای استکباری غرب، مصداق این عنوان و موضوع هستند. اما شما یا از سر جهل یا به عمد، مصداق را بجای موضوع جا میزنید آنهم منحصراً در آمریکا! شاید برای خوشآمد دوستان شرقیتان! که مدتهاست چشمها را بسته و مجیزگوی آنها شدهاید.
ب) اینکه واقعیت خارجی و غیر قابل کتمانِ گره خوردنِ مقدرات نظام و مردم به سیاست خارجی و مذاکره را نمیبینید یا نمیخواهید ببینید، چیزی از تلخی این واقعیت و حقیقت نمیکاهد اما اینکه توصیهٔ بجا، منطقی و عالمانهٔ یادگار امام نسبت به ضرورت گشودن این گره را به صرف فقدان چنین گزاره و توصیهای در مکتب امام و اندیشه رهبری، نامشروع میخوانید،
اولاً، رویکردی سلفی و متحجرانه است.
ثانیاً، یادگار امام، هرگز نه چنین گزاره ای (گره خوردن همه امور به سیاست خارجی) را تجویز امام و رهبری دانست و نه آنرا درست خواند بلکه صرفاً بر این نکته تاکید کرد که امروزه این واقعیت اتفاق افتاده است و باید علاج شود. (نه کتمان!)
ثالثاً، بهترین نحو مواجهه با مسائل جدید و واقعیات پیشآمده، راه اجتهاد است که مذهب شیعه و به تبع آن، مکتب امام، پویایی و حیات خود را مدیون آن هستند. و آنچه یادگار امام بیان کردند برآمده از همین طریقت است چنانکه رهبری نظام نیز پس از ارتحال امام با اجتهاد در مکتب امام و تشخیص مصلحت مردم و نظام، دستور به برقراری حج و رابطه با آل سعود دادند و خود نیز با پادشاه سعودی دیدار کردند در حالی که در آن موضوع، دیدگاه امام چنین بود که اگر از صدام بگذریم، اگر مسأله قدس را فراموش کنیم، اگر از جنایت های امریکا بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت.
بیتردید اگر رهبری چنین نکرده بودند در دید سطحی و غیرعالمانه کیهاننگاران، قطع ارتباط با عربستان و دشمنی با حاکمان آنان جزو اصول و محکمات مکتب امام قرار میگرفت!
غافل از آنکه اصل بنیان مکتب امام، ملاحظه مصلحت مردم و نظام است نه در پیلهٔ الفاظ و مصداق ماندن! و جمود جملاتی که خود به مقتضیات و مصالح زمان ایراد شدهاند.
کلام پایانی
هر مکتب و اندیشهای در گذر زمان به دو آسیب جدی مواجه است: یکی، خطر تحریف (عمدی یا غیر عمدی) و دیگری خطر ایستایی و پاسخگو نبودن.
و بیگمان، فهم جامع (نه کاریکاتوری) هر مکتب و اندیشه و تبیین اصول و محکمات آنها، و سپس اجتهاد در آنها، بهترین راه برای معتقدان و پیروان آنها برای مقابله با این دو آسیب است. چه که با مکانیسم اجتهاد، مکتبها هم در مواجهه با مسایل و رویدادها، پاسخگو خواهند بود و هم دچار بنبست نخواهند شد.
و سالهاست یادگار امام به عنوان مهمترین شارح مبانی و اندیشههای امام در حوزه علمیه قم شناخته میشود و هم در مسایل و پیشامدهای نو بر ضرورت چنین اجتهاداتی تاکید داشته و دارد و هم خود در زمرهٔ مجتهدان پیشگام در این راه شمرده میشود.
و همین مسئله، عامل اصلی و سبب قطعی تخریب و تحریف هدفمند ایشان توسط جاهلان کوتهبین، نفوذیانِ مأمور، مخالفان مزوّر و معاندان لجوج امام و انقلاب که در پی کنار زدن اندیشه مترقی، مشروعیتده و دارای مقبولیت حداکثری ایشان هستند، شده است.
مشاهده خبر در جماران