باز نشر؛
آیین مسلمانی؛ حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص) -۲۰ | بیستمین حق: حق رعایت آداب اجتماعی، ادب مرد به ز دولت اوست/ به قلم سید حسن خمینی
از زمره حقوقی که در کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای فرد مسلمان قرار داده شده، آن است که اگر عطسه کرد، دیگران در حق او دعا کنند. «تسمیت العاطس»، به معنای آن است که وقتی کسی عطسه کرد، به او بگویند خدا رحمت خود را بر تو فرو فرستد (یرحمک الله) و یا به نوعی در حق او دعای خیر کنند. در این باره باید توجه داشت که این امر از زمره آداب اجتماعی در روزگار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بوده است.
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در سلسله یادداشت های دیگری با عنوان" آیین مسلمانی حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص)" به بازخوانی معارف رمضانی اسلام می پردازد.
یادداشت های یادگار امام با این عبارات آغاز می شود: "ماه مبارک رمضان در پیش است و همه باید خویشتن را برای استفاده از آن آماده کنیم. ماهی که ابواب رحمت الهی در آن گشوده می شود و طالبان معرفت بیش از هر زمان دیگر امید دارند تا با اجابت دعوت خداوند، به مطلوب خویش رهنمون شوند. امسال نیز نگارنده بر آن است که از خرمن معارف اسلامی، هر روز چند سطری را تقدیم دوستان کند. باشد که از نفحات قدسیه ای که در این ماه می وزد، شمیمی نیز نصیب ما شود و از مطالعه آن چه می نویسیم، اثری در جان خسته بنشیند."
بدین ترتیب، از امروز تا آخرین روزماه مبارک رمضان ، هر روز، یادداشتی به قلم حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران منتشر می شود که بیستمین بخش آن در ذیل می آید:
بیستمین حق
یسمت عطسته
«حق رعایت آداب اجتماعی، ادب مرد به ز دولت اوست»
از زمره حقوقی که در کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای فرد مسلمان قرار داده شده، آن است که اگر عطسه کرد، دیگران در حق او دعا کنند. «تسمیت العاطس»، به معنای آن است که وقتی کسی عطسه کرد، به او بگویند خدا رحمت خود را بر تو فرو فرستد (یرحمک الله) و یا به نوعی در حق او دعای خیر کنند. در این باره باید توجه داشت که این امر از زمره آداب اجتماعی در روزگار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بوده است. تأکید روایات بسیار[1] بر این امر به نوعی تأکید بر بجای آوردن سنت های رایج و خوبی است که در جامعه رواج دارد. سنت هایی که بجای نیاوردن آن ها بی احترامی به طرف مقابل به حساب می آید. در روایات مختلف می خوانیم که بزرگان دین همواره به اداب اجتماعی پای بند بوده اند و مسلمانان را به رعایت ادب _حتی در مواردی که ان امر از زمره احکام الهی نبوده است_ تشویق میکرده اند. در روایت با ارزشی می خوانیم که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مسجد به تنهایی نشسته بودند، مردی وارد شد، رسول خدا برای حفظ حرمت او، خود را جا به جا کرد. آن مرد عرض کرد: ای رسول خدا، جا زیاد است. پیامبر فرمودند: حق مسلمان بر مسلمان آن است که وقتی ملاحظه کرد می خواهد کنار او بنشینند، خود را برای او جا به جا کند.[2]
از این روایت به خوبی تقیّد پیامبر صلی الله علیه و آله به آداب اجتماعی مشاهده می شود. پیامبری که خود می فرماید: «خداوند مرا تربیت کرد و خوب هم تربیت کرد.» [3] یا آن که می خوانیم پیامبر خدا می فرمایند: «هرگاه گروهی در مجلسی نشسته باشند و کسی وارد شود؛ اگر از میان آن جمع کسی، برای فرد وارد شده، جا باز کرد و او را به کنار خود دعوت کرد، «وارد شده» باید دعوت او را بپذیرد و پهلوی او برود، چراکه دعوت کننده به او احترام گذاشته است، ولی اگر کسی برای او جا باز نکرد، نگاه کند تا هر جا که بیشتر جا بود، همان جا بنشیند.» [4] و یا آن که حضرت رسول درباره آداب سلام تأکید کرده و می فرمایند: «هرگاه به هم رسیدید سلام کنید و با هم دست دهید و وقتی می خواهید از هم جدا شوید، طلب آمرزش کنید.» [5]
امیر مؤمنان علیه السلام درباره رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «هرگز دیده نشد که آن حضرت در حضور هم نشین خود، پای مبارک خویش را دراز کند.» [6] پس تقیّد آن حضرت به آن چه آداب و سنت های پسندیده جامعه بوده، می تواند نشانگر اهمیت پای بندی به ادب در حوزه رفتارهای ما باشد.در این جا توجه به این امر حایز اهمیت است که هیچ یک از این موارد از زمره واجبات و یا مستحبات شرعی نیست و رعایت انها تنها به سبب احترام به سنت های خوب جامعه است.
نکته: هرکس در جامعه ای زندگی می کند که علاوه بر سنت های اسلامی، دارای سنت های خاص خود است. این سنت ها گاه ریشه دینی ندارد و از فرهنگ های هر محیط سرچشمه می گیرد. مثلاً در برخی از جوامع، وقتی مردم با همدیگر مواجه می شوند، کلاه از سر بر می دارند، در حالی که این امر در فرهنگی دیگر، رایج نیست و یا به عنوان مثال، در برخی فرهنگ های آسیایی، برای احترام به دیگران، فرد باید دو زانو بنشیند و سر خویش را به پای خود نزدیک کند. اسلام جز آن سنت هایی که مذموم است و از آن ها نهی کرده، نسبت به سنت ها و آداب اجتماعی در محیط های مختلف ـ که نشانه ادب و احترام به فرد و جامعه است ـ نه تنها مخالفتی ندارد، بلکه به جای آوردن آن ها را توصیه می کند. ادب در هر محیط با پذیرش سنت های مشروع آن جامعه تعریف می شود و متون دینی ما، ادب فردی و اجتماعی را مورد نظر قرار داده است. پس میتوان گفت اصل احترام به دیگران اگر چه یک مستحب دینی است ولی نحوه به جای اوردن ان بستگی به فرهنگ هر جامعه دارد و یک مسلمان باید نسبت به مواردی که در یک فرهنگ از جمله اداب اخلاقی دانسته می شود پای بند باشد.
امیر مؤمنان علیه السلام می فرمایند: «ادب کمال آدمی است.» [7] و «مردمان به ادب نیازمندترند تا به زر و سیم.» [8] و «ادب برترین شرافت است.» [9] و جالب آن که وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله نماینده ای را به یمن می فرستند، به او می گویند تا به مردم یمن کتاب خدا و ادب شایسته بیاموزد. [10] یعنی ادب را هم پای با کتاب خدا می سازد. چنانکه امیرمؤمنان علیه السلام نیز می فرمایند: «دین و ادب زاییده عقل و خرد است.» [11] هم ایشان می فرمایند: «هرکس ادبش کم باشد، بدی هایش زیاد است.» [12] و می فرمایند: «به انسان امر شده تا به ادب نیکو پای بند باشد.» [13] و می فرمایند: «اگر کسی به ادب پای بند باشد، بدی هایش کم می شود.» [14]
پس وقتی ما در جامعه ای زندگی می کنیم، باید به آداب آن جامعه پای بند باشیم و تا وقتی آن آداب، مورد نهی خدای سبحان واقع نشده است، آن ها را به جای آوریم و اگر سنت های آن جامعه را نمی پسندیم، سعی کنیم به گونه ای که خلاف اخلاق و آداب آن جامعه نباشد، به اصلاح آن ها اقدام کنیم. دقت در امر اصلاح و تربیت و دوری از خشونت های بی جا، تا به آن جا از اهمیت برخوردار است که حتی در تأدیب فرزندان کوچک نیز، مورد اشاره قرار گرفته است. چنانکه وقتی کسی از امام کاظم علیه السلام سؤال می کند و درباره اخلاق بد فرزند خویش از آن حضرت مشورت می خواهد، حضرت می فرمایند: «او را نزن و برای مدتی کوتاه با او قهر کن.» [15] و جالب اینجاست که امیر مؤمنان علیه السلام در تفاوت بین انسان ها و حیوانات می فرمایند: «انسان های عاقل، با ادب پند گیرند و حیوانات هستند که جز با زدن به راه نخواهند آمد.» [16]
پس به فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله، مسلمان این حق را دارد که دیگران با او مطابق با آداب اجتماعی آن جامعه رفتار کنند. تا آن چه در مواجهه با او واقع می شود، رنگ بی احترامی به خود نگیرد و وی از رفتارهای دیگران ناراحت نشود. چراکه بنا به فرموده امیرمؤمنان علیه السلام: «همان طور که زراعت به باران نیازمند است، انسان صاحب خرد نیز به ادب نیازمند است.» [17]
فراموش نمی کنم که در رفتار امام بزرگوار ما (رحمت الله علیه) آن چه بعد از تقیّد به دستورات الزامی خدای متعال، قابل مشاهده بود، و بیش از هر چیز دیگر به چشم می آمد، ادب ایشان و تقیّد ایشان نسبت به آداب اجتماعی بود. این امر تا به آن جا در زندگی امام جلوه گر بود که می توانیم بگوییم پای بندی ایشان به سنت های حسنه غیر دینی کمتر از سنت های حسنه دینی نبود.به عنوان مثال به این نکته اشاره میکنم که ایشان یک بار نوه های کوچک خود را با لفظ "تو" مورد خطاب قرار ندادند .
و آخرین کلام آن که امام صادق علیه السلام می فرمایند: «بهترین میراث پدران برای فرزندان، ادب است، نه مال و ثروت. چراکه ثروت از بین می رود ولی ادب باقی می ماند.» [18]
[1] . ن ک: کافی، مرحوم کلینی، ج2، ص171 و 653.
[2] . مکارم الاخلاق، ج1، ص65.
[3] . نور الثقلین، ج5، ص392.
[4] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج75، ص465.
[5] . امالی، شیخ طوسی، ص215.
[6] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج16، ص236.
[7] . غرر الحکم، ح998.
[8] . غرر الحکم، ح3590.
[9] . غرر الحکم، ح2903.
[10] . تحف العقول، ص25.
[11] . غرر الحکم، ح1693.
[12] . غرر الحکم، ح8089.
[13] . مشکاة الانوار، 247.
[14] . غرر الحکم، ح8271.
[15] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج104، ص99.
[16] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج77، ص211.
[17] . غرر الحکم، ح3475.
[18] . کافی، مرحوم کلینی، ج2، ص150.
مشاهده خبر در جماران