باز نشر؛
آیین مسلمانی؛ حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص) -۱۴ | سیزدهمین و چهاردهمین حق: «پذیرش هدیه و پاداش احسان، تحقیر مسلمان دشمنی با خداست»/ به قلم سید حسن خمینی
از زمره حقوق مسلمانان آن است که هدیه ای که به دیگران می دهد، پذیرفته شود و دیگران احسان او را به نیکویی پاداش دهند.
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در سلسله یادداشت های دیگری با عنوان" آیین مسلمانی حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص)" به بازخوانی معارف رمضانی اسلام می پردازد.
یادداشت های یادگار امام با این عبارات آغاز می شود: "ماه مبارک رمضان در پیش است و همه باید خویشتن را برای استفاده از آن آماده کنیم. ماهی که ابواب رحمت الهی در آن گشوده می شود و طالبان معرفت بیش از هر زمان دیگر امید دارند تا با اجابت دعوت خداوند، به مطلوب خویش رهنمون شوند. امسال نیز نگارنده بر آن است که از خرمن معارف اسلامی، هر روز چند سطری را تقدیم دوستان کند. باشد که از نفحات قدسیه ای که در این ماه می وزد، شمیمی نیز نصیب ما شود و از مطالعه آن چه می نویسیم، اثری در جان خسته بنشیند."
بدین ترتیب، از امروز تا آخرین روزماه مبارک رمضان ، هر روز، یادداشتی به قلم حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران منتشر می شود که سیزدهمین و چهاردهمین بخش آن در ذیل می آید:
سیزدهمین و چهاردهمین حق
یقبل هدیته و یکافئ صلته
«پذیرش هدیه و پاداش احسان، تحقیر مسلمان دشمنی با خداست.»
از زمره حقوق مسلمانان آن است که هدیه ای که به دیگران می دهد، پذیرفته شود و دیگران احسان او را به نیکویی پاداش دهند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در این باره می فرمایند: «به یکدیگر هدیه دهید تا دل هایتان نسبت به هم با محبت شود چراکه هدیه کینه ها را از بین می برد.» [۱] این مطلب در کلمات دیگر نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله هم تکرار شده است. [۲] و در سخنان معصومین دیگر علیهم السلام نیز مورد اشاره قرار گرفته است. [۳]
نکته: از امیرمؤمنان علیه السلام روایت شده است که «هدیه از صدقه بهتر است.» [۴] در این باره باید گفت تفاوت صدقه و هدیه تنها به آن نیست که فاعل این امور، قصد قربت داشته باشد یا آن که بدون قصد قربت مالی را به دیگری بدهد. بلکه ظاهرا در کلام حضرت امیر تفاوت این دو امر در این است که هدیه به خاطر احترام و تکریم و محبت اعطا می شود در حالی که صدقه می تواند از این امور خالی باشد و صرفاً به خاطر کمک به هم نوع تحقق یابد در حالیکه صدقه دهنده قصد تکریم و احترام ندارد. و دقیقاً به همین جهت است که هدیه از صدقه بالاتر است چراکه همانطور که هدیه می تواند همراه با قصد قربت باشد، می تواند در ضمنِ خویش محبت و صفا و صمیمیت را ـ که محبوب خداوند است ـ پدید آورد. پس در هدیه دادن هم بهتر است که قصد کنیم تا این تکریم و احترام به خاطر خدا باشد و در نتیجه هم اثرات دنیایی هدیه دادن نصیب ما شود و هم از اجر اخروی آن بهره گیریم. و چنین است که در دریافت هدیه هم باید قصد کنیم که به خاطر خدا لطف برادر دینی خود را بپذیریم و سپس آن را به نحوی نیکو پاداش دهیم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «حتی اگر پاچه گاوی به من هدیه دهند، آن را می پذیرم.» [۵] و همسر ایشان از ایشان نقل می کند که: «پیامبر صلی الله علیه و آله هدیه را می پذیرفت و در برابر آن پاداش می داد.» [۶]
در احادیث می خوانیم که: «زن مستمندی هدیه ای برای عایشه آورد، اما عایشه از روی ترحم و دلسوزی آن را قبول نکرد. پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: چرا آن را قبول نکردی و متقابلاً هدیه ای به او ندادی که فکر نکند او را تحقیر کرده ای؟ ای عایشه، فروتن باش؛ زیرا خداوند فروتنان را دوست می دارد و از افراد متکبّر نفرت دارد.» [۷]
همچنین از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که می فرمایند: «از احترام مرد به برادرش این است که پیشکش او را بپذیرد و از همان چیزی که نزد خود دارد به او پیشکشی دهد و برای پیشکش دادن چیزی به او، خود را به تکلّف و زحمت نیاندازد.» [۸]
لازم است به این نکته توجه کنیم که نپذیرفتن هدیه، عاملی است که باعث کدورت می شود و به نوعی بی احترامی به طرف مقابل است و این امری است که مسلمانان از آن نهی شده اند. چراکه ما حق نداریم به یک انسان بی احترامی کرده و او را ـ حتی نزد خودش ـ تحقیر نماییم. نبی مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «هیچ مسلمانی را خوار و حقیر مشمار چراکه کوچک آنان هم در پیشگاه خدای سبحان، بزرگ اند.» [۹] و امام صادق علیه السلام می فرمایند: «هر کس مؤمنی را تحقیر کند، خدا همیشه او را تحقیر می کند و همواره خداوند او را دشمن می دارد تا آن گاه که از تحقیر آن مؤمن دست کشد.» [۱۰] و بالاتر روایتی از امام صادق علیه السلام که تحقیر مؤمنان را همانند اعلان جنگ خدای سبحان می داند.» [۱۱]
پس باید همیشه به هوش باشیم که هدیه ها را هرچند کوچک و از نظر ارزش مادی کم بها باشند، بپذیریم و خدای نکرده چنین نباشد که هدیه های گران قیمت ما را خوشحال کند و از هدیه تهی دستان چشم بپوشیم و با نپذیرفتن آن ها، هدیه دهندگان را تحقیر کنیم. چراکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «هر کس مرد یا زن مؤمنی را به سبب فقر و کم بضاعتی تحقیر کند و او را خوار و حقیر به حساب آورد، خدای سبحان در روز قیامت او را انگشت نمای همه کرده و بی آبرو می کند.» [۱۲]
در روایت دیگری از رسول الله صلی الله علیه و آله به نکته دیگری نیز اشاره شده است. ایشان می فرمایند: «شاید آن که شما را او را حقیر می شمارید، دوست و ولی خدا باشد.»[۱۳] و شما با این کار غضب الهی را برای خود تحصیل کنید.
پس هدیه دادن نوعی احترام و تکریم است و نپذیرفتن، نوعی بی احترامی و تحقیر. و بر مسلمانان واجب است که از تحقیر هم اجتناب کنند و علاوه بر پذیرفتن هدیه، در موعد مناسب آن را جبران کنند تا علاوه بر این که بذر محبت را در دل برادر خویش آبیاری می کنند، فرهنگ هدیه دادن و محبت کردن را نیز در جامعه پرورش دهند.
نگارنده به خوبی به یاد دارد که امام بزرگوار ما چه مقدار از هدیه و سوغاتی که برای ایشان می آوردیم خوشحال می شدند و به چه سرعت آن را پاداش داده و جبران می کردند.
البته باید توجه داشت که باید از هدیه هایی که رنگ و بوی رشوه به خود می گیرد و یا برای هدف هایی غیر انسانی است، اجتناب کرد. در این باره تنها به این روایت از نهج البلاغه اشاره می کنم که فرمود: «کسانی که قبل از شما بودند تنها به این سبب هلاک شدند که مردم را از حقشان باز داشتند و آن ها ناچار با رشوه آن را خریدند و لذا آن ها را به ارتکاب باطل و نادرستی وا داشتند و مردم هم از آن ها پیروی کردند.» [۱۴] و این که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «هدیه دادن به زمام دار [مسئول] خیانت است.» [۱۵] و این که هم ایشان می فرمایند: «لعنت خدا بر رشوه دهنده و رشوه گیرنده.» [۱۶] و این که ایشان فرمود: «از رشوه دوری کنید که کفر محض است و گیرنده رشوه بوی بهشت را استشمام نمی کند.» [۱۷]
و کلام آخر آن که هدیه و پاداشِ آن، نباید رنگ چشم و هم چشمی به خود بگیرد. چراکه این امر نه تنها پسندیده نیست، بلکه باعث خروج از اخلاق اسلامی است. در این باره در آینده بیشتر سخن خواهیم گفت.
[۱] . کافی، مرحوم مجلسی، ص۱۴۴.
[۲] . همان، ص۱۴۳.
[۳] . همان.
[۴] . همان، ص۱۴۴.
[۵] . کافی، مرحوم کلینی، ج۵، ص۱۴۳.
[۶] . سنن ابی داوود، ح۳۵۳۶.
[۷] . کنز العمال، هندی، ح۱۴۴۸۲ / ترجمه میزان الحکمه، ج۱۴، ص۶۶۵۱.
[۸] . کافی، مرحوم کلینی، ج۲، ص۱۴۳.
[۹] . تنبیه الخواطر، ج۱، ص۳۱.
[۱۰] . التمحیص، ج۵۰، ص۸۹ / میزان الحکمه، ج۳، ص۱۲۲۴.
[۱۱] . ثواب الاعمال، ص۲۸۴.
[۱۲] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۷۲، ص۴۴.
[۱۳] . همان، ج۷۵، ص۱۴۷.
[۱۴] . نهج البلاغه، کتاب ۷۹.
[۱۵] . کنز العمال، هندی، ح۱۵۰۶۲.
[۱۶] . همان، ح۱۵۰۷۸.
[۱۷] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۱۰۴، ص۲۷۴.
مشاهده خبر در جماران