کدخبر: ۱۵۳۵۴۰۳ تاریخ انتشار:

انتقاد یک روزنامه از نگاه اصولگرایان به موضوعات مربوط به زنان و اظهارات شاذ آنها

روزنامه شرق با انتقاد از اصولگرایان نوشت: معمولا شاهد طرح یک‌سری «باید»ها و «نباید»هایی هستیم که به‌دنبال تعیین حدود و تحمیل یک سبک زندگی خاص بر زنان است. زنان در نگاه آنها نه سوژه‌هایی «فرادا» با دغدغه، سلایق، شخصیت و علایق متفاوت و متنوع بلکه یک کلیت منسجم هم‌شکل شاید هم بی‌شکل است که باید شکلش داد، برایش سیاست‌گذاری واحد و دستورالعمل‌های ثابتی تعیین کرد تا در چارچوب سبک زندگی مورد انتظار عمل کند.

به گزارش جماران؛ روزنامه شرق نوشت: هر زمان اصولگرایان بر سرکار آمده‌اند، حجم اظهارنظرهای شاذ درباره زنان هم به شکلی معنادار بالاتر رفته است. گویا تصور می‌شود چون همه ابزارهای قدرت را در همه سطوح اجرائی و قانون‌گذاری در اختیار دارند، پس وقتش رسیده دغدغه‌های شخصی و فردی خود را درباره جنسیتی به نام زن، عملی کنند.

برای همین معمولا شاهد طرح یک‌سری «باید»ها و «نباید»هایی هستیم که به‌دنبال تعیین حدود و تحمیل یک سبک زندگی خاص بر زنان است. زنان در نگاه آنها نه سوژه‌هایی «فرادا» با دغدغه، سلایق، شخصیت و علایق متفاوت و متنوع بلکه یک کلیت منسجم هم‌شکل شاید هم بی‌شکل است که باید شکلش داد، برایش سیاست‌گذاری واحد و دستورالعمل‌های ثابتی تعیین کرد تا در چارچوب سبک زندگی مورد انتظار عمل کند.

نکته جالب این است که این اتفاق برای جنسیت مقابل هیچ‌گاه نمی‌افتد؛ یعنی گویا به‌صورت پیش‌فرض سوژگی و فاعلیت مرد از سوی ساختار به رسمیت شناخته شده و نیازی به نسخه‌پیچی برایش به‌عنوان یک کل منسجم نیست.

ما سوژه‌هایی را تحت عنوان مرد سرباز، مرد فرهنگی، مرد کارگر، مرد متأهل، مرد مجرد، دولتمرد، تکنوکرات مرد، آقازاده و... شناسایی و تفکیک می‌کنیم اما درباره زنان، گویا هیچ ملاکی برای دسته‌بندی وجود ندارد. در این نگاه، مرد سوژه امر سیاسی است اما زن ابژه آن.

نگاه مردانه، سوژه سیاست‌گذار است و زنان ابژه سیاست‌پذیر. برای زنان سیاست‌گذاری می‌شود همان‌طور که برای جنگل‌ها و معادن، برای حیوانات و برای واردات و صادرات، پدیده‌هایی که نه عاملیت دارند و نه فاعلیت. برنامه‌نویسی مردانه و تعیین‌تکلیف‌کننده که وارد می‌شود، شاهد یک نوع جنسیت‌زدگی شدید در ادبیات گفتاری و ساختار سیاست‌گذاری نیز هستیم. نمونه‌هایی از این نگاه البته در تاریخ معاصر مسبوق به سابقه است؛ سیاست‌گذاری برای یک نژاد خاص، طبقه خاص، فرهنگ یا کاست خاص. حالا هم این روزها چیزی به نام اشتغال و استقلال زنان دغدغه‌ بخشی از اصولگرایان شده است و نیاز می‌بینند که برای آن نسخه‌پیچی کنند بدون درنظرگرفتن اینکه ما با یک پدیده بی‌شکل ثابتِ واحدی به نام «زن» روبه‌رو نیستیم. زنان نیز مانند مردان قابل دسته‌بندی و شناسایی با هویت‌های متنوع و مختلف‌اند.

‌نگاهی بیندازید به نمونه‌هایی از این اظهارنظرها: حجت‌الاسلام عبدالکریم بهجت‌پور، مدیر حوزه‌های علمیه خواهران: «هرقدر استقلال مالی بیشتری به زن می‌دهید، خانواده را از حالت پایداری خارج می‌کنید... خانم‌هایی در میدان بروز و ظهور زیادی پیدا می‌کنند که یا دچار انحلال خانواده شده‌اند یا خانواده تشکیل نداده‌اند». فاطمه واعظ‌جوادی، رئیس سازمان محیط زیست در دولت نهم و رئیس شورای راهبردی زن و خانواده بسیج اساتید: «استکبار برای رسیدن به اهداف خود دو کلیدواژه «توانمندی زنان» و «حفظ محیط زیست» را دنبال می‌کند». آیت‌الله علم‌الهدی: «خیلی جالب نیست که اعضای شورای شهر خانم برای مسائل اجرائی شهر مانند مردان نظر دهند... اینکه یک خواهر آبستن است و مدتی به او مرخصی می‌دهند مشکلی را حل نمی‌کند... مدیریت زن در خانه اصالت دارد... کار بیرونی مردان در جهت وظیفه ذاتی آنان است، اما اشتغال بانوان مازاد بر رسالت آنان محسوب می‌شود». آیت‌الله طباطبایی‌نژاد، امام‌جمعه اصفهان: «امکان تحصیل در رشته معدن برای بانوان درحالی‌که موقعیت آن برای اشتغال یک بانو در آن محیط فراهم نیست یا تحصیل در رشته حقوق درحالی‌که ما در کشور قاضی زن نداریم باید مورد بازبینی قرار گیرد». مجتبی ذوالنوری، نماینده مردم قم: «تصویب قانون برای جرم‌انگاری ناهنجاری‌هایی مانند دوچرخه‌سواری زنان و بدحجابی، نیازمند درخواست دستگاه‌های مربوطه است و خوشبختانه این مجلس برای حل این مسائل  مستعد است».

مشاهده خبر در جماران