در گفت و گو با جماران به مناسبت هفته بسیج؛
غلامرضا ظریفیان: در «عدالت اجتماعی» موفق نبوده ایم/ ما در یک جامعه بسته زندگی نمی کنیم/ «بسیج» ضرورت دفاع از کشور را سامان داد/ نباید همه فعالیت ها را به «بسیج» منحصر کرد؛ نیازهای جامعه ما خیلی متنوع تر شده است
غلامرضا ظریفیان عضو هیأت علمی دانشگاه تهران به جماران گفت: بیانات بزرگان نظام نشان می دهد که ما در برخی از زمینه ها موفق نبوده ایم؛ به خصوص در بحث «عدالت اجتماعی» که یک بحث بسیار مهمی است. هنوز راه خیلی طولانی داریم و بعد از ۴۰ سال علی رغم زحمات زیادی که در این نظام کشیده شده و اتفاقات خوبی که در خیلی از عرصه ها رخ داده ولی همچنان ما با فاصله طبقاتی جدی، توزیع ناعادلانه ثروت و بعضا توزیع ناعادلانه فرصت ها روبرو هستیم که این موجب نگرانی است.
پایگاه خبری جماران: عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی مردمی ترین انقلاب قرن بیستم است، گفت: ما در طول تاریخ انواع و اقسام قرائت ها را از اسلام داشته ایم ولی قرائت امام، اسلامی بود که از آزادی های مردم دفاع می کرد و حق تعیین سرنوشت را برای مردم قائل بود و به همین دلیل امام فرمود «من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم».(صحیفه امام، جلد 6، صفحه 17) این اسلام بود که «توزیع عادلانه ثروت» را می پذیرفت و «عدالت اجتماعی» در اسلام امام نقش پررنگی دارد.
به مناسبت هفته بسیج خبرنگار جماران با غلامرضا ظریفیان استاد دانشگاه و از رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس گفت و گویی داشته که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
حضرت امام دوم آذر ماه سال ۶۷ فرموده اند که «اگر در کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان از آن دور خواهد گردید؛ و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند». با عنایت به این جمله حضرت امام برای ما بفرمایید که در شرایط فعلی این «تفکر بسیجی» چه نمود و ظهوری دارد؟
اگر انقلاب اسلامی را مردمی ترین انقلاب قرن بیستم بدانیم؛ که قطعا همین جور هست. یعنی قرن بیستم قرن انقلابات است و مردمی ترین انقلاب قرن بیستم، انقلاب مردم بود که هم در شکل گیری و پیروزی انقلاب و هم در تثبیت و بقای انقلاب مردم نقش بی بدیلی داشتند و به طور قطع اگر مردم نبودند این انقلاب محقق نمی شد و تداوم هم پیدا نمی کرد. بنابر این همان گونه که علت موجده انقلاب مردم بودند، علت مبقیه انقلاب مردم بوده اند.
«بسیج» ضرورت دفاع از کشور را سامان داد
قبل از انقلاب نقش مردم سازمان یافته نبود بلکه گروه ها و تشکل ها بودند ولی به هر حال مردم به شکل انبوه وارد عرصه انقلاب شدند و نهایتا انقلاب به پیروزی رسید ولی بعد از پیروزی انقلاب کشور به نوعی سازمان دهی در مقابله با حوادث نیاز داشت. چون یک حکومت مستقر بود و دیگر نمی توانست به شکل انبوه با مسائل روبرو شود. در واقع «بسیج» ضرورت دفاع از کشور را سامان داد و نهایتا این مردم بودند که هم ماشین نظامی عراق را زمین گیر کردند و هم سپاه و ارتش با اتکای به همین نیروی مردمی نگذاشتند یک سانتی متر هم از کشور کاسته شود و توانستیم میهن را حفظ کنیم.
قرائت امام از اسلام، اسلامی بود که از آزادی های مردم دفاع می کرد و حق تعیین سرنوشت را برای مردم قائل بود
اگر آن را به عنوان نماد بگیریم، باید شاخص های آن را در نظر گرفت و بعد آن شاخص ها را با وضعیت اکنون مقایسه کرد. یکی از آن شاخص ها علاقه و عشق وافر به دفاع از اسلام با قرائت امام بود. چون ما در طول تاریخ انواع و اقسام قرائت ها را از اسلام داشته ایم ولی قرائت امام، اسلامی بود که از آزادی های مردم دفاع می کرد و حق تعیین سرنوشت را برای مردم قائل بود و به همین دلیل امام فرمود «من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم».(صحیفه امام، جلد ۶، صفحه ۱۷) این اسلام بود که «توزیع عادلانه ثروت» را می پذیرفت و «عدالت اجتماعی» در اسلام امام نقش پررنگی دارد.
مردم به امام رجوع کردند و با همه وجود او را به عنوان رهبر انقلاب قبول داشتند ولی امام خودش را «خادم مردم» می دانست و مردم این را با پوست و گوشت و استخوان خودشان درک کرده بودند. در عین حال اگر بخواهیم شاخص دیگری هم اضافه کنیم، اسلامی است که به اخلاق، زندگی اخلاقی و گزاره های اخلاقی مثل انصاف، راستگویی، امانتداری و عدم تحمیل خود بر دیگران خیلی اهمیت می دهد و مردم به این قرائت از اسلام رأی دادند و از آن دفاع کردند.
همچنان ما با فاصله طبقاتی جدی، توزیع ناعادلانه ثروت و بعضا توزیع ناعادلانه فرصت ها روبرو هستیم که این موجب نگرانی است
به میزانی که این قرائت از دین در جامعه ما باقی بماند، به نظر من مردم از نظامی دفاع می کنند که در آن اسلام نقش مهمی ایفا می کند و اسلامی که در آن توزیع عادلانه قدرت و ثروت و کرامت و اخلاق نقش مهمی را ایفا می کند. به هر میزان از این فاصله بگیریم، شاهد کناره گیری، به انزوا رفتن، جدا شدن و فرقه فرقه شدن جامعه خواهیم بود. باید دید که چه قدر توانسته ایم در این بستر موفق باشیم. بیانات بزرگان نظام نشان می دهد که ما در برخی از زمینه ها موفق نبوده ایم؛ به خصوص در بحث «عدالت اجتماعی» که یک بحث بسیار مهمی است. هنوز راه خیلی طولانی داریم و بعد از ۴۰ سال علی رغم زحمات زیادی که در این نظام کشیده شده و اتفاقات خوبی که در خیلی از عرصه ها رخ داده ولی همچنان ما با فاصله طبقاتی جدی، توزیع ناعادلانه ثروت و بعضا توزیع ناعادلانه فرصت ها روبرو هستیم که این موجب نگرانی است.
گاهی اوقات پیمایش ها و نظرسنجی ها حکایت از این دارد که علی رغم اینکه مردم اعتقادات بنیادینشان را همچنان حفظ می کنند ولی متأسفانه نگاه های قیم مآبانه متضاد با آن بنیادها وجود دارد. به هر حال اسلام که بود، مردم هم که به صورت پراکنده بودند، ولی در چهره امام اسلامی را دیدند که با آنچه از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) سراغ داشتند قرین بود؛ و برای آن هم حاضر شدند همه نوع جانفشانی کنند. اگر آن شاخص ها را همچنان زنده و یا در حال رشد ببینند به نظر من حمایت های مردم به اشکال مختلف، که یک شکل آن بسیج است، را به شکل جدی و اساسی خواهیم داشت و هرچه از آنها فاصله بگیریم، فاصله هایی را ایجاد می کند که به شکل جدی باید به آن اندیشید.
نیازهای جامعه نسبت به گذشته خیلی افزایش پیدا کرده است
متأسفانه ما با پدیده «خروج مغزها» روبرو هستیم
اشاره داشتید که بسیج با حضور و همت مردم شکل گرفت. چه طور می توانیم «سرمایه اجتماعی» موجود را تقویت کنیم و به آن حالت آرمانی برگردیم؟
الآن نیازهای جامعه نسبت به گذشته خیلی افزایش پیدا کرده و طبیعتا با ابتدای پیروزی انقلاب که هم جمعیت کشور ما کمتر بوده و هم نیازهای جامعه به نسبت امروز کمتر بود و در عین حال با پدیده سنگینی مثل جنگ روبه رو بودیم. طبیعی بود که بسیج مردمی در آن عرصه بیشتر فعال بود. اما طبیعی است که این گستره کار فعالیت های مردمی را نباید صرفا به بسیج محدود کرد. چون درست است که بسیج در ابعاد گوناگونی فعال است ولی به هر حال باید فعالیت ها را اعم از آن دانست و به نظر می رسد ما نیازمند این هستیم که مجموعه فعالیت های مردم نهاد در ابعاد مختلف مورد نیاز کشور را به رسمیت بشناسیم و نباید همه فعالیت ها را به بسیج منحصر کرد.
جامعه ما یک جامعه متنوع و متکثر با ذائقه ها و علایق مختلف است و طبیعتا باید در کنار فعالیت هایی که بسیج می کند نقش مهمی را برای فعالیت های سازمان یافته مردم در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کمک به سالمندان قائل باشیم و نگران نباشیم که این فعالیت های مردمی رقیبی برای کسی خواهد بود و بلکه هر چه قدر جوان ما احساس کند ظرفیت برای فعالیت وجود دارد، تعلقش به جامعه بیشتر می شود.
متأسفانه ما با پدیده «خروج مغزها» روبرو هستیم. البته بخشی از مهاجرت طبیعی است و در همه عالم در گذشته و الآن بوده ولی گاهی اوقات با مهاجرت های کم برگشت یا بی برگشت روبرو می شویم. هر چه قدر عرصه فعالیت سلایق مختلف را در کشور فراهم کنیم، طبیعتا با توجه به گستره نیازها و دامنه فعالیت ها، آن موقع می توانیم بگوییم پاسخگوی نیازهای مردم نهاد کشور هستیم.
الآن بسیج در عرصه های مختلف دارد کار می کند، ولی به نظر می رسد که نیاز کشور، جوان بودن کشور و علایق مختلف این را به ما دیکته می کند که با یک نگاه گسترده تر دامنه کار را ببینیم و در واقع این احساس تعلقی که ایرانی ها همواره به این سرزمین مقدس داشته اند را باید با به رسمیت شناختن فعالیت های مختلف داشته باشیم.
جامعه ایرانی به اخلاق، انصاف، زیست عادلانه، عدم تبعیض و فهم درست بها می دهد. اگر این احساس در جامعه تقویت شود که ما داریم ساز و کارهای عادلانه را در کشور تقویت می کنیم، فضای مناسب تری برای ابراز عقیده در جامعه ما وجود دارد، در برخورد با انسان ها در دستگاه های دولتی و فضای عمومی حس احترام متقابل روز به روز تقویت می شود و... اینها نکاتی است که جامعه بیشتر نسبت به آینده امیدوار شود و احساس می کند این مجموعه دارد تلاش دارد که عادلانه ساز و کارها را فراهم کند، توزیع قدرت را عادلانه تر و شایسته سالار کند و فقط در یک گروه های خاص توزیع قدرت صورت نمی گیرد، روابط انسانی روز به روز قوی تر می شود، قانون برای همه فصل الخطاب است و در عین حال مدیریت کشور این ظرفیت را دارد که با استفاده از توان لایزال جوانان مسأله اشتغال و رفاه نسبی جامعه را بیشتر فراهم کند.
طبیعتا به میزانی که ما در کارآمدی ضعف پیدا کنیم دشمنان این ملت هم از آن استفاده و آن را بزرگ می کنند. بنابر این، هرچه بتوانیم همان نگاه را تقویت کنیم که ما خادم این ملت هستیم، نه قیّم این ملت، و ایران برای همه ایرانیان است، به نظرم کشور این ظرفیت را دارد که از بسیاری نیروها برای رفع مشکلات استفاده کند. به هر حال جامعه ما این ساحت معنوی را دارد که هرچه گرایش به عدالت، اخلاق، آزادی و معنویت را ببیند روز به روز امیدوارتر به آینده می شود و اگر خدای ناکرده خوب نتوانیم مدیریت کنیم، طبیعی است که ما در یک جامعه بسته زندگی نمی کنیم؛ جامعه خودش را با دیگران مقایسه می کند و ممکن است نسبت به آینده احساس نگرانی کند و آن موقع نمی توانیم از ظرفیت های معنوی برای کشور استفاده کنیم.
نیازهای جامعه ما خیلی متنوع تر شده و سلایقش هم متنوع شده و بنابر این صرفا با یک سازمان مردم نهاد نمی توانیم به همه اینها پاسخ بدهیم
به نظر شما گسترده کردن دایره فعالیت نهادهای مردمی از جمله بسیج، تأثیری هم در پیگیری اهداف اصلی آنها داشته است یا خیر؟!
نیازهای جامعه ما خیلی متنوع تر شده و سلایقش هم متنوع شده و بنابر این صرفا با یک سازمان مردم نهاد نمی توانیم به همه اینها پاسخ بدهیم. باید فرصت ایجاد کنیم که در کنار تلاش هایی که به شکل سازمان یافته دارد صورت می گیرد، جامعه هم در شکل های سندیکاها، انجمن ها و شبکه های مردم نهاد بتوانند بیایند و از ظرفیت های کشور و خودشان بیشتر استفاده کنند. نیاز جامعه ما خیلی گسترده تر از ساز و کارهایی است که الآن داریم و سلایق، علایق و ذائقه های ما متنوع تر از نهادهای موجود است. بنابر این باید به رسمیت بشناسیم و میدان ایجاد کنیم تا بتوانیم جامعه ای با این گستردگی و تنوع نژادی و سلایق بتواند از ظرفیت های خودش به خوبی استفاده کند.
مشاهده خبر در جماران