گزارش تحلیلی جماران؛
پتانسیلهای ژئواکونومیک بهشت گمشده ایران | جزییات رقابت چین و هند در بنادر گوادر و چابهار/ چرا تنها بندر اقیانوسی ایران مهم است؟
ایران با ۱۵ کشور مستقل و ۲۴ دولت، همجوار است. موقعیت مناسب جغرافیایی کشور ایران و به خصوص منطقه جنوب شرق آن در متصل کردن دریاها به آسیای مرکزی به راحتی میتواند ایران را به قطب اول منطقه تبدیل کند. همچنین ایران مانند پاکستان و افغانستان با چالش بنیادگرایی و تروریست روبرو نیست.لذا هرگونه طرح ترانزیتی و ارتباطی در کشور ایران از اطمینان خاطر و همچنین امنیت برخوردار خواهد بود.
پایگاه خبری جماران: حدود ۹۰ درصد از تجارت جهانی توسط بخش کشتیرانی بینالمللی انجام میشود. کشتیرانی کارآمدترین و مقرون به صرفهترین روش حمل و نقل کالا در سطح جهانی است که امکان حمل و نقل قابل اعتماد و کم هزینه کالا را در سراسر جهان را فراهم میکند.
کشورهایی که به آبراههای بینالمللی دسترسی دارند، به طور بالقوه از مزیت نسبی برای تجارت و ترانزیت کالا برخوردار هستند و شرکتهای بزرگ تجاری جهان همیشه به سراغ کشورهایی میروند که از دریا و به ویژه بنادر مناسب برخوردار باشند.
زمانی که از تجارت دریایی صحبت میشود سه مولفه مهم: «تجارت»، «حمل و نقل» و «بندر» مد نظر است. در میان این سه مولفه بندر مهمترین و با ارزشترین پایه صنعت حمل و نقل دریایی است، چرا که هر کشوری برای حمل و نقل دریایی و تجارت دریایی نیاز به داشتن بنادر و پایانههای تخلیه و بارگیری دریایی مناسب دارد؛ لذا بدون وجود بندر اصولا تجارت دریایی معنا و هویت خود را از دست میدهد.
در این میان مناسبات کشورها با همسایگان تابع موقعیتهای جغرافیایی، شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. اصولا کشورهایی که از موقعیت مناسب جغرافیایی و گذرگاهی برخوردار باشند میتوانند زمینههای وابستگی همسایگان و کشورهای مبداء و مقصد را به خود فراهم کنند.
موقعیت ممتازِ راهبردی و اقتصادی بندر چابهار
بندر چابهار در حاشیه جنوب شرقی ایران در خلیج چابهار قرار گرفته است. این بندر در منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار به دلیل قرار گرفتن در دهانهی اقیانوس هند و آبهای آزاد به عنوان کریدور شمال-جنوب مطرح بوده و می تواند بسیاری از کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی را به تجارت بین المللی به ویژه ترانزیت متصل کند.
ایران به علت دسترسی مستقیم به کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی که از دریا و دسترسی به آبهای بینالمللی محروم هستند و همچنین برخورداری از سواحل اقیانوسی مکران در اقیانوس هند به خصوص بندر چابهار، از موقعیت ممتاز ژئواکونومیکی نسبت به تمام کشورهای منطقه برخوردار است.
تنها بندر اقیانوسی ایران
وجود آبهای عمیق و بریدگیهای طبیعی، فضایی مناسب را برای اسکلههای با عمق زیاد و مختصات لنگرگاهی مطلوب جهت پهلوگیری کشتیهای عظیم اقیانوس پیما فراهم ساخته است، به طوری که این بندر از قابلیت تبدیل شدن به مگاپورت برخوردار است.
دسترسی مستقیم به آبهای آزاد و قرار داشتن در خارج از منطقه خلیج فارس و همین طور عدم آسیب پذیری در مواقع بروز بحرانهای احتمالی موجود در منطقه خلیج فارس، موقعیت استراتژیکی خاص از دیگر ویژگیهای بندر چابهار است.
در طول چند دهه گذشته سواحل جنوبی ایران و به ویژه «مکران» به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است و آن چنان از ظرفیتهای این منطقه بهره برداری نشده است. این سواحل با همه اهمیتی که در ابعاد اقتصادی، سیاسی و امنیتی دارند، اما هم نسبت به ظرفیتهای واقعی خود و هم در مقایسه با سایر مناطق کشور تا حد زیادی عقب ماندهاند و این عقب ماندگی در ابعاد مختلف قابل تشخیص است.
سرمایه گذاری هند در چابهار
در خرداد ماه سال ۱۳۹۵، رؤسای جمهور افغانستان، ایران و نخست وزیر هند تفاهم نامهی بندر چابهار را در تهران امضا کردند. سه کشور با امضای این تفاهم نامه بر اهمیت، فرصتها و همکاریهای تجاری ای که چابهار فراهم میکند، تاکید کردند.
طبق تفاهم نامه تجاری میان سه کشور قرار بود هند در فاز اول سرمایه گذاری خود در چابهار که یک قرار داد ۲ ساله بود ۸۵ میلیون دلار در جهت تکمیل اسکلههای بندر شهید بهشتی و در فاز دوم که یک قرارداد ۱۰ ساله است حدود ۵.۵ میلیارد دلار در جهت توسعه بندر چابهار و ایجاد خط آهن از چابهار به ولایت نیمروز در افغانستان سرمایه گذاری کند.
اما در این میان نیز سرعت عمل بسیار پایین هند در توسعه بندر چابهار و تبعیت از تحریمهای ایالات متحده در مقابل ایران، ابهاماتی را در میان کارشناسان مسائل اقتصادی و بینالمللی به وجود آورده است.
برخی از مفسران معتقد هستند که حضور هند در چابهار بیش از آن که در جهت سرمایه گذاری و توسعه اقتصادی و زیرساختی باشد، در جهت رصد اطلاعاتی رقبای خود یعنی چین و پاکستان است که در چارچوب استراتژی اقیانوسی بلند مدت هند صورت گرفته است.
چرا چین و هند به سراغ گوادر و چابهار آمدند؟
باید مسأله چابهار و توسعه دریایی ایران را در قالب رقابت منطقهای میان هند و چین بررسی کرد. آن چه که بسیاری از تحلیلگران و پژوهشگران مسائل منطقه به آن اعتقاد دارند این مسأله است که سرمایه گذاری هند در بندر چابهار بی ارتباط با سرمایه گذاری چین در بندر گوادر پاکستان نیست.
رقابت چین و هند با یکدیگر و همچنین مناقشات دیرینه پاکستان با هند بعد از استقلال هند، عامل نزدیکی و ارتباط استراتژیک پاکستان با چین است. سرمایه گذاری عظیم ۶۶ میلیارد دلاری چین در خلیج گوادر و توسعه بندر گوادر و همچنین فاصله گرفتن تدریجی پاکستان از ایالات متحده و نزدیکی بیشتر به چین را میتوان در قالب این اتحاد راهبردی تفسیر کرد.
بندر چابهار در فاصله بسیار نزدیکی از بندر گوادر پاکستان قرار دارد. هندیها نیز با این سرمایه گذاری دو هدف مهم دارند؛ هدف اول، حضور اقتصادی و توسعه روابط تجاری با ایران و کشورهای آسیای مرکزی، و دیگری نزدیک ماندن به پاکستان در جهت کنترل این کشور و حضور در دو سوی شرق و غرب پاکستان است.
«رابرت کاپلان» تحلیلگر معروف آمریکایی یک دهه قبل یعنی در سال ۲۰۱۲ در روزنامه وال استریت جورنال نوشت: «برای درک مناقشات و رقابتهای امروز جهان، اقتصاد و تکنولوژی را فراموش کنید و به جای آن، نگاهِ دقیقی به نقشه جغرافیایی جهان بیاندازید».
تا قبل از توسعه بندر گوادر توسط چین، بندر کراچی مهمترین و بزرگترین بندر پاکستان به حساب میآمد. این بندر به علت نزدیکی بیش از حد به هند در زمان درگیریهای میان دو کشور پاشنه آشیل پاکستان بود. بنابراین پاکستان در جهت کاهش آسیب پذیری از جانب هند سعی در توسعه زیرساختهای دریایی و بندری خود در نقطهای دیگر از خاک خود کرد.
از آن جایی که پاکستان از اقتصاد ضعیفی برخوردار است نیازمند جذب سرمایه گذاری خارجی است. در این میان چین بهترین گزینه است، چرا که بزرگترین رقیب هند به حساب میآید.
این مسأله نیز برای چین یک بازی برد-برد است. به گونه ای که با حضور و سرمایه گذاری در پاکستان در هر دو سوی هند حضور خواهد داشت.
هند نیز نگرانیهای فزایندهای درباره توانمندیهای چین در اقیانوس هند دارد. در استراتژی کلان هند ماندن در جایگاه قدرت اول در اقیانوس هند تعریف شده است. بنابراین، هند با سرمایه گذاری و فعالیت در چابهار سعی در ایجاد موازنه و برابری در مقابل چین و همچنین نزدیکی به پاکستان در جهت رقابت منطقهای با این کشور و کنترل پاکستان دارد.
خروج آمریکا از افغانستان و برهم خوردن محاسبات اقتصادی راهبردی چین و شرکای تجاری آن
به نظر میرسد خروج ایالات متحده از افغانستان به نفع چین و پاکستان در جهت توسعه طرح «C-PAK» که زیر مجموعه طرح «یک کمربند-یک راه» چین است باشد، اما آن چه که قابل پیش بینی است، بی نظمی و عدم ثبات از پیش برنامه ریزی شده در منطقه افغانستان و احتمالا آسیای مرکزی است.
طرح «سی پک» که قرار است منطقه سین کیانگ چین را به بندر گوادر متصل کند نیازمند عبور از افغانستان است. علاوه بر این با توسعه بندر گوادر، چین میتواند کالای خود را از طریق این بندر به افغانستان و همچنین کشورهای آسیای مرکزی برساند، اما چالشی که در این منطقه وجود دارد، ضعف دولت مرکزی در پاکستان در برقراری ثبات در این کشور به منظور تامین خطوط مواصلاتی است به گونهای که دولت و نیروی نظامی پاکستان بر بسیاری از مناطق ایالتی خود کنترل نداشته و حاکمیت مرکزی در این مناطق دچار حفره و عدم تسلط است.
علاوه بر این مسأله، افغانستان چالش جدیدی برای چین و پاکستان خواهد بود. در نگاه اول خروج آمریکا به معنای ورود چین به افغانستان است، اما ورود و سرمایه گذاری در این منطقه نیازمند برقراری ثبات و امنیت است و در چند وقت اخیر طالبان نشان داده که توانایی برقراری ثبات و امنیت در افغانستان را ندارد و نخواهد داشت.
برای چین دو راه وجود دارد: یکی حضور نظامی در جهت برقراری ثبات و امنیت در افغانستان برای ورود سرمایه گذاری اطمینان بخش است که قطعا مانند ایالات متحده در نهایت محکوم به خروج خواهد بود و دیگری کمک به طالبان در جهت برقرای نظم و امنیت در کشور است که این مسأله نیز از آنجایی که طالبان در تشکیل دولت-ملت موفق نخواهد بود به چالشی اساسی برای چین تبدیل خواهد شد.
ایران با ۱۵ کشور مستقل و ۲۴ دولت، همجوار است موقعیت مناسب جغرافیایی کشور ایران و به خصوص منطقه جنوب شرق ایران در متصل کردن دریاها به آسیای مرکزی به راحتی میتواند ایران را به قطب اول منطقه تبدیل کند. همچنین ایران مانند پاکستان و افغانستان با چالش بنیادگرایی و تروریست روبرو نیست. لذا هرگونه طرح ترانزیتی و ارتباطی در کشور ایران از امنیت و همچنین ثبات برخوردار خواهد بود.
به نظر میرسد که هند برای ایران یک شریک تجاری قابل اعتماد نباشد، چرا که میزان حجم سرمایه گذاری کم نسبت و همچنین عدم عملیاتی کردن تفاهم نامه تجاری و تمایل و رغبت کم این کشور برای توسعه و سرمایه گذاری در بندر چابهار نشانگر این موضوع مهم است که وقت آن رسیده است که ایران در جهت جذب سرمایه گذار دیگری برای توسعه بندر چابهار باشد.
سواحل مکران و بالاخص بندر چابهار بهشت گمشده ایران هستند که باید هر چه سریعتر از پتانسیل بینظیر آن را برای توسعه محور شرقی نهایت بهره را برد. اتصال بندر چابهار به کریدور شمال-جنوب و توسعه خطوط ارتباطی دریایی، جادهای، ریلی، هوایی و الکترونیکی مهمترین راهبرد برای توسعه محور شرق کشور است و در صورت تحقق این امر بازتابهای فضایی مثبت در بعد داخلی به دنبال خواهد داشت که منجر به کاهش فقر و محرومیت نواحی شرق و جنوب شرقی کشور میشود.
مشاهده خبر در جماران