دیدار مهمانان سی و پنجمین کنفرانس وحدت اسلامی با سیدحسن خمینی؛
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی: منشأ اصلی بیداری اسلامی انقلاب امام بود/ امام به مستضعفان یاد داد که مقابل مستکبران بایستند
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با بیان اینکه منشأ اصلی و بنیادی بیداری اسلامی انقلاب امام بود، افزود: انقلاب امام بسیار شبیه حضرت موسی(ع) بود؛ از این جهت که او با دست خالی فرعون را شکست داد. امام با دست خالی انقلاب کرد و من معتقدم حتی نخبگانی که با امام همراه شدند از امام خط می گرفتند. امام به همه بشریت یاد داد که ما چگونه باید مقابل ستمگر بایستیم.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با تأکید بر اینکه منشأ اصلی بیداری اسلامی انقلاب امام بود، گفت: عرفان عملی اتصال دل به خدا است؛ تخلیه دل از غیر خدا و جایگزینی خدا در این دل است که حرفش آسان است ولی مصداقش پیدا نمی شود. من فقط امام را دیده ام که دلش جای خداوند متعال بود و هیچ چیز دیگری در دلش حضور نداشت. به همین دلیل مستکبران جهان از او ترسیدند. با این ویژگی که زبانش زبان خدا شده بود از این زبان کلماتی بیرون می آمد که همه را مبهوت می کرد؛ مستکبران را ترسان و مؤمنان را گریان می کرد.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین حمید شهریاری در دیدار مهمان سی و پنجمین کنفرانس وحدت اسلامی با سید حسن خمینی، گفت: یکی از ویژگی های حضرت امام تأثیر عمیقی است که در جهان اسلام گذاشته است. حضرت امام نه فقط انقلاب اسلامی را در ایران انجام داد بلکه انقلاب اسلامی را در بین همه مستضعفان جهاد رقم زد و به مستضعفان یاد داد که مقابل مستکبران بایستند، سینه سپر کنند و بر چهره شان سیلی بکوبند. این درس بزرگی بود که امام به مستضعفان جهان داد.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با بیان اینکه منشأ اصلی و بنیادی بیداری اسلامی انقلاب امام بود، افزود: انقلاب امام بسیار شبیه حضرت موسی(ع) بود؛ از این جهت که او با دست خالی فرعون را شکست داد. امام با دست خالی انقلاب کرد و من معتقدم حتی نخبگانی که با امام همراه شدند از امام خط می گرفتند. امام به همه بشریت یاد داد که ما چگونه باید مقابل ستمگر بایستیم.
وی اظهار داشت: در حوزه علمیه قم دو جور گرایش داریم که یکی گرایش فقاهتی است که معمولا در حوزه نجف و قم غلبه دارد. بر اساس اصول و چهارچوب های فهم فقاهتی، مبتنی بر روش های عقلی و عقلانی و مبتنی بر متن قرآن و احادیث پیامبر اکرم و ائمه(ع) فتوا صادر می شود.
شهریاری ادامه داد: من با آقا سید جواد شبیری، آقازاده آقای شبیری زنجانی، ۹ سال همدرس بودم و تمام سطح را با ایشان خواندیم و نقد کردیم. یک روز به ایشان گفتم من کتاب بیع حضرت امام را خوانده ام و با کتاب بیع آقای خویی مقایسه کرده ام؛ خیلی فاصله دارد. چه طور شما می گویید آقای خویی اعلم است؟ نمی توانیم بپذیریم. ایشان گفت البته امام در معاملات همین جور است. یعنی حتی کسانی که آقای خویی را اعلم می دانند قبول دارند شأن ایشان در امور اجتماعی و اموری که مربوط به سیاست و مسائل اجتماعی، فرهنگی و معاملاتی جهان اسلام اعلم است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی مبتنی بر نظریه ولایت فقیه است
وی با تأکید بر اینکه امام در بالاترین مرتبه فقاهت بود، تصریح کرد: واقعا قانون اساسی جمهوری اسلامی که مبتنی بر نظریه ولایت فقیه است و این نظریه در کتاب بیع ایشان به خوبی تبیین و اصول و چهار چوب های آن معین شده، نشان دهنده عمق فکر حضرت امام در این موضوع بوده و نظیر ندارد. بعد از نگاه حضرت امام و بعد از انقلاب اسلامی تازه علما شروع کرده اند به اینکه کتابی در خصوص ولایت بگویند. ولایت همان بحثی بود که مرحوم شیخ انصاری در انتهای مکاسب محرمه در حد مختصر رد می شود. نظریه امام در کتاب بیع و انقلاب ایشان مبتنی بر این نظریه باعث شد نظریه ولایت فقیه برجسته شود و به میان بیاید.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با اشاره به ویژگی عرفانی امام خمینی(س) گفت: وقتی می گوییم «عرفان» منظور ما عرفان نظری نیست که البته ایشان عرفان نظری را هم خوب می دانست و خوب هم درس می داد. ولی اما عرفان عملی داشت و این عرفان ناشی می شد از اینکه به معنای دقیق کلمه اتصال به مبدأ هستی داشت و این امر در وجودشان چنان متبلور بود که جز از خدا از هیچ چیزی و هیچ کسی نمی ترسید. ما در جمع خودمان چنین آدمی با چنین مختصاتی ندیده ایم و نداریم؛ و هرکسی هم هست شاگرد ایشان است.
وی افزود: اتصال امام به مبدأ اصلی هیبتی در ایشان ایجاد کرده بود که هر کس به چهره ایشان نگاه می کرد به عمق جانش متأثر می شد. من دو بار از نزدیک این چهره را ملاقات کردم. یک بار وقتی بود که رفتم عمامه سرم بگذارم. مادرم معلم قرآن بود و با بیت حضرت امام ارتباطی داشتند و ما گفتیم امام عمامه بر سر من بگذارد و ایشان هم پذیرفت و ما به جماران آمدیم. ایشان عمامه سر من گذاشت و گفت ان شاء الله موفق و منصور باشید.
هرکس امام را در جماران می دید امکان نداشت اشک از چشمش جاری نشود
شهریاری اظهار داشت: عرفان عملی اتصال دل به خدا است؛ تخلیه دل از غیر خدا و جایگزینی خدا در این دل است که حرفش آسان است ولی مصداقش پیدا نمی شود. من فقط امام را دیده ام که دلش جای خداوند متعال بود و هیچ چیز دیگری در دلش حضور نداشت. به همین دلیل مستکبران جهان از او ترسیدند. با این ویژگی که زبانش زبان خدا شده بود از این زبان کلماتی بیرون می آمد که همه را مبهوت می کرد؛ مستکبران را ترسان و مؤمنان را گریان می کرد. هرکس امام را در جماران می دید امکان نداشت اشک از چشمش جاری نشود.
وی یادآور شد: من 15 سالم بود و مدرسه خوارزمی در میدان بهارستان کلاس دوم نظری بودم و دو سال بعد دیپلم می گرفتم. قد من خیلی کوچک و جسم من خیلی لاغر بود. شنیدم امام به مدرسه علوی آمده است. تا آنجا حدود 20 دقیقه پیاده راه بود. تصمیم گرفتم با یکی از دوستان به مدرسه علوی بروم. ما دیدیم جمعیتی از یک مسیر می روند و گفتیم همین است. این مسیر را رفتیم به مدرسه رسیدیم. امام جلوی یک پنجره ایستاده بود و دستش را تکان می داد. چشمم که به حضرت امام افتاد اشک از چشمانم جاری شد و بعد از مدتی متوجه شدم دارم گریه می کنم. اما نفهمیدم چرا گریه ام گرفت.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی ادامه داد: از همان زمان آتش عشقی در دل من افتاده که خاموش شدنی نیست و توصیف شدنی هم نیست. از همان موقع ارادتی به ایشان پیدا کردم که تا امروز یک آرزو بیشتر ندارم و آن آرزو این است که وقتی بمیرم امام من را به عنوان سرباز خودش بپذیرد. یکی از افراد به من گفت با وجود مشکلات چرا مسئولیت می پذیری؟ گفتم امام برای این صندلی انقلاب کرده و من اگر آن را خیلی کنم جوابی ندارم به او بدهم؛ هستم و هر اتفاقی هم که بیفتد هستم. کار انقلاب را زمین نگذاشتیم تا امام ما را به عنوان امت خودش بپذیرد. باید باشیم و از خودمان و آبرویمان هزینه کنیم.
مشاهده خبر در جماران