یادداشت/
تاریخ انقلاب را به سخره نگیرید!؟
ای کاش کسانی که مسئولیتی در سطوح مختلف دارند ، نگذارند عدهای انقلاب اسلامی را مخصوصاً در بعد ثبت اتفاقات تاریخی از چشم مردم بیندازند و به این سادگی تاریخ معاصر ایران را به سخره نگیرد. باور بفرمایید ضرری که انقلاب و نظام از این شیوه می نماید، بسیار بسیار فراتر از استفاده هایی است که این گروه فکر میکنند با حذف نام هاشمی رفسنجانی به دست میآورند.
پایگاه خبری جماران: انقلاب اسلامی یک پدیده اجتماعی در قرن معاصر بود که اگرچه در جغرافیای ایران اتفاق افتاد؛ اما فرهنگ آن منطقه خاورمیانه را تحت تاثیر خویش قرار داد. تاثیر انقلاب اسلامی در منطقه خاورمیانه و به تبع آن در نظام بین الملل به گونه ای بود که شرق ، غرب و ارتجاع منطقه در همان سالهای اول با استفاده از حس زیاده طلبی حزب بعث، صدام حسین را تحریک و تجهیز کردند تا قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را جلوی دوربین های خبرنگاران پاره و به قول معروف «کان لم یکن» و پس از آن به ایران لشکرکشی نماید.
به گواهی اسناد متقن تاریخ جنگ تحمیلی و به خصوص با استناد به رسمی ترین رسانه آن روزهای کشور؛ یعنی خبرگزاری پارس؛ آیت الله هاشمی رفسنجانی از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا تاریخ قطعی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در سال ۱۳۶۷ در بطن حوادث دفاع مقدس، به عنوان یکی از ارکان تصمیمسازی ، تصمیمگیری و اجرای مصوبات عالی ترین شورای وقت کشور؛ یعنی شورای عالی دفاع بود.
نگاهی از سر تأمل به تاریخ ۸ سال دفاع مقدس در روزنامه ها، هفته نامه ها، ماهنامه ها، فصلنامه ها و ویژه نامه هایی که معمولاً در روزهای سالگرد این اتفاق ملی در سراسر کشور منتشر می شد، سرشار از خاطرات رزمندگان و فرماندهان قوای سه گانه دریایی، هوایی و زمینی ارتش و سپاه و همچنین بسیج، است که هرکدام با ادبیاتی خاص و از نگاهی متفاوت به نقش هاشمی رفسنجانی در روزها ماه ها و سال های دفاع مقدس می پردازد و این مهم در کنار احکام متعدد و صریح امام راحل، بخشی از تاریخ دفاع مقدس را تشکیل می دهند که هاشمی رفسنجانی را به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع، سخنگوی این شورا ، فرمانده ادامه عملیات والفجر و نهایتاً جانشین فرماندهی کل قوا، معرفی می کنند که در صفحه صفحه کتاب قطور تاریخ نگاشته شده است البته آن ۸ سال افتخار آمیز بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی ایران است.
اینکه چرا و با چه هدفی؟ بماند؛ اما مردم و به خصوص پژوهشگران و کسانی که با اندک سواد سیاسی اتفاقات ایران اسلامی را دنبال میکنند، شاهد هستند که از بیش از یک دهه پیش و مشخصاً از سال ۱۳۸۴ گروهی که معلوم نیست آبشخور شان کجاست، اقدام به تخریب چهره هاشمی رفسنجانی کردند تا جایی که ابایی نداشتند شعارهای سخیف علیه ایشان را از رسانه ملی پخش کنند. تا اینجای برنامه آنان ، با این که با هیچ عقل سلیم انقلابی سازگار نیست، قابل تجزیه و تحلیل است که به هر دلیلی، عدهای بر آن شدند تا هاشمی رفسنجانی را از چشم مردم بیندازند، اما در چند سال اخیر و به خصوص از دی ماه ۱۳۹۵ که ایشان به امام و شهدا پیوستند، گروهی پیدا شدند که نه تنها منکر نقش ایشان در فرماندهی دفاع مقدس می شوند، بلکه تلاش می نمایند تا این اسم را از تاریخ جنگ حذف کنند و نقطه غمناک ماجرا از اینجا شروع می شود که جوانان، به خصوص کسانی که آخرین سالهای دفاع مقدس را به یاد دارند، با خود کلنجار می روند که اگر به این سادگی میتوان یک نقطه روشن از تاریخ انقلاب را حذف و سانسور کنند ، چگونه می توان به کلیت تاریخ انقلاب اسلامی اعتماد کرد و از کجا معلوم وقتی خورشید را در روز روشن منکر می شوند، چگونه می توان به تابش ستارههایی اعتماد کرد که در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت و ضبط است ؟! گویا این عده به خاطر بغض و کینه ای که نسبت به هاشمی رفسنجانی دارند ، بر آن شده اند که انقلاب اسلامی و تاریخ آن را مغشوش جلوه دهند.
ای کاش کسانی که مسئولیتی در سطوح مختلف دارند ، نگذارند عدهای انقلاب اسلامی را مخصوصاً در بعد ثبت اتفاقات تاریخی از چشم مردم بیندازند و به این سادگی تاریخ معاصر ایران را به سخره نگیرد. باور بفرمایید ضرری که انقلاب و نظام از این شیوه می نماید، بسیار بسیار فراتر از استفاده هایی است که این گروه فکر میکنند با حذف نام هاشمی رفسنجانی به دست میآورند و گویا خود ایشان این روزها را می دید که در یکی از آخرین مصاحبه هایش در جواب خبرنگاری که پرسیده بود نظرتان درباره تخریب چهره شما چیست؟ گفته بود:
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خم می سلامت شکند اگر سبویی
مشاهده خبر در جماران