زمانی که فرش ماشینی در ایران جرم بود! / تاریخ پرفراز و نشیب فرش ماشینی در ایران
اشتغال تعداد زیادی از نیروی کار در این هنر-صنعت، درآمد صادراتی قابل توجه و شهرت جهانی فرشدستباف ایران، از جمله مواردی بود که سبب شد تا از سرمایهگذاری در صنعت فرش ماشینی ایران جلوگیری شود. این اختلاف نظر تا آنجا شدت یافت که در مکاتبات وزرای اقتصاد و کار با نخست وزیر وقت نیز به آن پرداخته شد و حتی جهت حل اختلاف نظرها پای دربار نیز به این ماجرا باز شد.
تاریخ صنعت فرش ماشینی ایران در مقایسه با پیشینه صنعت نساجی کشور نشان میدهد که این صنعت ۵۰ ساله جوان بوده و عمر طولانی در ایران ندارد. اولین زمزمههای تولید فرش ماشینی در ایران در دهه ۴۰ شمسی با طرح راهاندازی «شرکت بافندگی فرش شاه پسند» توسط یکی از خاندان متمول کاشانی مطرح شد. این طرح به یکی از مناقشه برانگیزترین بحثهای تاریخ صنعت ایران بدل شد. در آن برهه زمانی نظرات عموم کارشناسان مبتنی بر این تفکر بود که باید به شدت با ماشینیشدن تولید فرش در ایران که نتیجهای جز نابودی هنر-صنعت فرشدستباف کشور نخواهد داشت، مخالفت کرد.
اشتغال تعداد زیادی از نیروی کار در این هنر-صنعت، درآمد صادراتی قابل توجه و شهرت جهانی فرشدستباف ایران، از جمله مواردی بود که سبب شد تا از سرمایهگذاری در صنعت فرش ماشینی ایران جلوگیری شود. این اختلاف نظر تا آنجا شدت یافت که در مکاتبات وزرای اقتصاد و کار با نخست وزیر وقت نیز به آن پرداخته شد و حتی جهت حل اختلاف نظرها پای دربار نیز به این ماجرا باز شد. نتیجه فشارهای سنگین داخلی و مناقشات اداری تصویب قانونی در مقطعی از زمان شد که براساس آن در صورت کشف کارخانه فرش ماشینی، کلیه ماشینآلات و تجهیزات مربوطه توقیف، معدوم و متخلف به جریمه نقدی یا حبس محکوم خواهد شد.
همچنین بهموجب این قانون، مجازاتهایی برای سفارشدهندگان، خریداران و توزیعکنندگان در نظر گرفته شده بود. بنابراین به نظر میرسد مهمترین علت عدم تولید فرش ماشینی در ایران، ممنوعیت تولید صنعتی این کالا به دلیل حمایت از فرشدستباف بوده است، اما پس از گذشت چند سال شرایط بهگونه دیگری رقم خورد.
در سال ۱۳۵۱ شرکت مخمل و ابریشم کاشان با وارد کردن ۶ دستگاه ماشینبافندگی به تولید نوعی فرش ماشینی اقدام کرد. این فرشها از نخ اکریلیک ریسیده شده در سیستم ریسندگی پنبهای مستقر در خود شرکت بافته میشدند.
همچنین در همان سال گروه صنعتی بهشهر قراردادی برای تولید ۱۰ میلیون مترمربع فرش ماشینی با کشور بلژیک منعقد کرد و موفق به اخذ مجوز تولید این محصول در ایران شد. در اواخر سال ۱۳۵۲، شرکت صنایع کاشان با استفاده از ۱۸ دستگاه ماشین بافندگی ماکویی واندویل، تولید انبوه فرش ماشینی با نام تجاری «فرش راوند» را آغاز نمود. فرشهای تولیدی این کارخانه از نوع ۳۵۰شانه با تراکم طولی ۹۰۰ بود که از نخهای خاب پشمی ریسیدهشده در سیستم نیمه فاستونی بافته میشدند.
این فرش از نظر تعداد گره، مشابه فرشدستباف 28 رج کاشان بود که به طور عمده در آن زمان در کاشان بافته میشد و فرشی با تراکم متوسط به حساب میآمد. در بافت اولین نمونههای فرش ماشینی تولیدی در ایران، نخهای پود پنبهای به کار میرفت. وجود نخهای خاب پشمی و چله و پود پنبهای سبب میشد تا فرش ماشینی تولید شده شباهت بسیاری به فرشهای دستباف داشته باشد.
در سال 1354سه واحد تولیدی فرش ماشینی دیگر راهاندازی شدند. اولی که به نام «فرش پارس» در شهر صنعتی قزوین شروع به فعالیت نمود و دومی به نام «شه بافت» (پس از انقلاب به «فرش گیلان» تغییر نام یافت)، که تقریباً همزمان با اولی در شهر رشت آغاز به کار نمود و سومی «فرش شاه پسند» که بالاخره توانست کارخانه خود را در شهر کاشان راهاندازی نماید. هر سه واحد تولیدی، ماشینهای بافندگی دو ماکویی تکسیما را از آلمان شرقی وارد کشور کرده و فرشهای ماشینی تکسیما را میبافتند. طی این مدت شرکت مخمل و ابریشم کاشان نیز، تعداد 12 ماشین بافندگی بدون ماکو (راپیری) به کشور وارد کرد.
تا قبل از انقلاب اسلامی ایران در مجموع 15 واحد تولید فرش ماشینی به نامهای «شرکت صنایع قالی کاشان (فرش راوند)، فرش پارس، فرش گیلان، فرش شاه پسند، فرش مولنروژ، فرش مازندران، فرش البرز، فرش اصفهان بافت، فرش شیراز، فرش باستان یزد، مخمل و ابریشم کاشان، فرش اکباتان ، فرش مشهد، ریسندگی و بافندگی ری و فلورمات اصفهان» در ایران تاسیس شدند. پس از انقلاب، 8 واحد از این مجموعه جزء صنایع ملی شد و 7 واحد خصوصی باقیماند.
به دلیل مناسب بودن قیمت فرش ماشینی، در 10 سال اول آغاز فعالیت این صنعت در ایران و اشتیاق داخلی برای خرید این کالا در آن زمان، تمامی تولیدات در داخل به فروش میرفت و هیچ صادراتی در این زمینه وجود نداشت. عطش بازار مصرف داخل آن چنان زیاد بود که در مقاطعی از تاریخ مانند اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 شمسی حوالههای پیشفروش فرش ماشینی بین عامه مردم بهویژه کسانیکه در صدد تهیه جهیزیه بودند و توان خرید فرشدستباف نداشتند، دست به دست (و یا خرید و فروش) میشد.
پس از انقلاب، وزارت صنایع با تصور اینکه از فرشدستباف حمایت میکند، اجازه تاسیس واحدهای جدید تولید فرش ماشینی را صادر نکرد و تنها دو واحد یعنی فرش «نخشین کردستان» و «فرش دلیجان» موفق به اخذ مجوز تاسیس و تولید شدند.
پس از پایان جنگ یعنی اواخر دهه 60 شمسی وزارت صنایعِ وقت، با چرخشی آشکار، سیاست صدور نسبتاً آسان مجوز واحدهای تولید فرش ماشینی را در پیگرفت. این آغازی بر رشد قارچگونه شرکتهای کوچک تولید فرش ماشینی در شهرهایی مانند کاشان، اصفهان، مشهد، یزد، دلیجان و ... شد. سهولت در اعطای مجوز تاسیس، شرایط اقتصادی پس از جنگ، نرخ بالای رشد جمعیت کشور و بهتبع آن وجود نیروی انسانی جوان و فعال، تکنولوژی پایین ماشینآلات خط تولید و امکان بومیسازی آنها و نهایتاً بازار فروش بسیار عالی، جملگی باعث رشد شتابان این کارخانجات نوپای فرش ماشینی در دهه 70 شمسی شد. در نیمه دوم همین دهه بود که صادرات غیررسمی و سپس رسمی به کشورهای همسایه از جمله افغانستان، پاکستان و عراق آغاز شد. عمده فرشهای صادراتی به این سه کشور، فرشهای ماشینی ارزان قیمت مناسب بازارهای داخلی آنها مانند فرشهای 350 شانه پلی پروپیلن و یا 440 شانه مخلوط اکریلیک و پلی پروپیلن بود.
با افزایش تعداد کارخاجات فرش ماشینی در کاشان، این منطقه به قطب تولید فرش ماشینی ایران تبدیل شد. اکثر این کارخانجات، به مرور در سه شهرک صنعتی شامل شهرکهای صنعتی راوند و امیرکبیر و سلیمان صباحی مستقر شدند. بعدها تعدادی شهرک صنعتی دیگر مانند هلال، فتح المبین و انصار به این مجموعه اضافه شدند. علاوه بر شرکتهای مستقر در این شهرکها، تعدادی از کارخانجات فرش ماشینی در اطراف کاشان و خارج از محدوده شهرکهای صنعتی استقرار یافتند. تعداد کارخانجات در این منطقه به حدود 900 واحد تولیدی و در مقطعی از زمان تعداد ماشینهای بافندگی فرش در حال کار، به 1500 ماشین رسید. البته با ورود ماشینآلات جدید و ارتقای سطح تکنولوژی، بسیاری از کارخانجات کوچک قدرت رقابت خود را از دست داده و از گردونه تولید خارج شدند.
طی همین سالها تعداد کارخانجات فرش ماشینی در شهرهای دیگر نیز رو به افزایش بود لیکن شیب بسیار کندتری نسبت به منطقه کاشان داشت. تفاوت عمده راهاندازی کارخانجات فرش ماشینی در کاشان با استان های دیگر در حجم سرمایهگذاری، تعداد ماشینهای بافندگی هر کارخانه، تکنولوژی ماشینآلات و در نتیجه ظرفیت تولید آنها بود.
در منطقه کاشان، اکثر کارخانجات در مقیاس بسیار کوچک و با یک یا دو ماشین بافندگی ماکویی راهاندازی میشدند، در حالیکه در شهرهایی مانند مشهد، یزد و اصفهان ظرفیت تولید هرکارخانه معادل تولید چند کارخانه در کاشان بود. نمونهای از شرکتهای بزرگ مستقر در سراسر کشور به جز منطقه کاشان عبارتند از: «گروه فرش مشهد» در استان خراسان رضوی تاسیس شده در سال 1357 (برندهای فرش مشهد، فرش نگین، فرش زمرد، ریسندگی های وابسته و...) ، «گروه ستاره کویر یزد» مستقر در استان یزد، تاسیس شده در سال 1360 (برندهای فرش ستاره کویر یزد، فرش خاطره کویر و ..)،«فرش ساوین» در استان تهران سال تاسیس 1378 (مجموعه های وابسته شامل شرکت نساجی رازی،شرکت تولیدی و صنعتی فرتاب و شرکت ساوین تاب)،«شرکت قالی سلیمان» مستقر در استان اصفهان، «فرش ستاره طلایی ملت» تاسیس شده در استان اصفهان سال 1370، «شرکت فرش شیخ صفی» مستقر در استان اصفهان سال تاسیس 1373،«شرکت نساجی تهران» تاسیس شده در شهرستان نطنز استان اصفهان در سال 1361 (واحد ریسندگی اکریلیک نخ فرش) و 1370 (واحد بافندگی فرش).
به طور کلی،استان اصفهان با حدود 75% ظرفیت تولید فرش ماشینی کشور، رتبه نخست و پس از آن استان های یزد، خراسان رضوی، مرکزی، تهران، آذربایجانغربی، مازندران و ... قرار داشتند. با گذشت زمان، ارتقایتکنولوژی ماشینآلات و تخصصیتر شدن تولید، به مرور از تعداد کارخانجات در سایر استانها کاسته شد. در نقطه مقابل؛ با توسعه زیرساختهای مورد نیاز این صنعت، افزایش حجم سرمایهگذاریها و ورود مدرنترین ماشینهای بافندگی و ریسندگی روز دنیا به منطقه کاشان، رونق صنعت فرش ماشینی این منطقه، روز بهروز افزایش یافت تا آنجا که امروزه به یکی از قطبهای مهم تولید فرش ماشینی جهان تبدیل شدهاست.
از نظر تکنولوژیکی، ماشینهای بافندگی نصبشده در انبوه کارخانجات فرش ماشینی دهه 70 شمسی، از نوع ماکویی ساخت داخل و یا ماشینهای قدیمی خارجی موجود در ایران بودند. با توجه به نیاز شدید بازار آن زمان به ماشینهای بافندگی فرش، ماشینسازی از اواخر دهه 60 ه.ش. در داخل کشور آغاز شد. در اواخر دهه 60 شمسی، تعدادی از مهندسین و تکنسینهای شرکت صنایع کاشان (فرش راوند)، شروع به ساخت قطعات و سپس مونتاژ ماشینهای بافندگی به شیوه کپیسازی ماشینهای واندویل موجود در آن کارخانجات نمودند. بهاینترتیب، اوج ماشینسازی در صنعت فرش ماشینی در دهه 70 شمسی رخ داد. صدها ماشینبافندگی ماکویی ساخت داخل، که عموماً کپیبرداریشده از نمونههای خارجی بودند، توسط چند شرکت ماشینسازی داخلی ساخته، نصب و راهاندازی شدند.
سطح پایین تکنولوژی این ماشینآلات و مکانیکی بودن اکثر قسمتهای ماشین و مکانیزمهای آنها سبب شده بود تا امکان کپیبرداری از روی قطعات و همچنین مونتاژ ماشین آسان باشد. به همین علت، شرکتهای متعدد ماشین سازی داخلی (به ویژه در کاشان) به وجود آمدند و رقابت تنگاتنگی بین آنها شکل گرفت. اما مشکلات مالی سرمایه، فقدان فرهنگ کار تیمی،فروکش کردن عطش بازار فروش ماشینهای بافندگی فرش و رکود حاکم بر بازار فرش ماشینی در اواخر دهه 70 شمسی، باعث شد تا تقریبا تمام شرکتهای ماشین ساز به جز دو شرکت «صنیع اصفهان» و «راد کاشان» از گردونه رقابت خارج شوند. در سالهای بعد، با ورود ماشینهای بافندگی دست دوم خارجی که ظهور نسل جدیدی از ماشینهای بافندگی ارتقا یافته فرش را نوید میداد و همچنین عدم ارتقای سطح تکنولوژی ماشینهای ساخت داخل، تمامی شرکتهای ماشین ساز داخلی تعطیل شدند. به عبارتی ، در نیمه دوم دهه 80 شمسی، عملاً ساخت ماشینهای بافندگی فرش در داخل کشور برای همیشه متوقف شد.
در اوایل دهه 80 شمسی با ورود ماشینهای بافندگی راپیری دست دوم از کشورهای خارجی (به ویژه ترکیه) به ایران، موج اول نوسازی ماشینهای بافندگی فرش و ارتقای سطح تکنولوژی آنها، آغاز شد. این ماشین ها، دو تفاوت عمده با ماشینهای ماکویی در حال کار داشتند، راپیری شدن سیستم پودگذاری ماشین (حذف ماکو) و الکترونیکی شدن ژاکارد. علاوه بر این، ماشینهای بافندگی وارداتی مزیت های دیگری مانند سرعت و راندمان تولید بالاتر، کاهش فوق العاده سروصدا و استهلاک ماشین، کفیت بالاتر بافت و ... نیز داشتند، که باعث شد تا بسیاری از کارخانجات بزرگ تولید فرش ماشینی، خود را به سرعت ارتقا دهند.
اندکی پس از آن،یعنی در اواسط دهه 80 شمسی، برخی از شرکتهای بزرگ تر با خرید و راه اندازی ماشینآلات مدرن بافندگی فرش، فاصله تکنولوژی تولید خود با سایر رقبا را به طور چشمگیری افزایش دادند. با آغاز ارائه تسهیلات بانکی زود بازده و سایر تسهیلات از منابع بانک های دولتی و خصوصی در سالهای میانی دهه 80 شمسی و به بعد، ارتقای تکنولوژی ماشینآلات با سرعت بسیار بالایی رخ داد، که می توان آن را موج دوم بازسازی صنعت فرش ماشینی نام گذاری کرد.
حجم بسیار بالای سرمایهگذاری در بخش های مختلف صنعت فرش ماشینی و صنایع وابسته (رنگرزی،آهار،ریسندگی، بافندگی،چله پیچی،خدمات الکترونیک،طراحی نقشه و ...) به ویژه در منطقه کاشان، به عنوان قطب صنعت فرش ماشینی ایران، تحول چشمگیری در کیفیت و تنوع محصولات تولیدی و صادرات فرش ماشینی ایران به وجود آورد.
این تحولات چنان شتابان صورت گرفت، که معادله اختلاف سطح تکنولوژی کارخانجات فرش ماشینی کاشان با سایر استانها، برعکس شد. بهگونهای که در حال حاضر، با ورود ماشینهای بافندگی 1500 شانه، بالاترین سطح تکنولوژی ماشینآلات فرش ماشینی جهان، در این منطقه مشغول به کار است.
با تلاش صاحبان سختکوش صنعت فرش ماشینی به ویژه در سالهای تحریم اقتصادی، صادرات فرش ماشینی ایران در سال 93 به حدود 350 میلیون دلار و در سال 97 به 550 میلیون دلار رسید، که نویدبخش امکان تحقق هدف نهایی صنعت فرش ماشینی ایران یعنی صادرات یک میلیارد دلاری در افق 1404 کشور میباشد.
مشاهده خبر در جماران