حسین الله کرم: تطهیر طالبان در دولت دوازدهم توسط ظریف صورت گرفت/ مشکل مردم ایران، مسئله افغانستان نیست
حسین الله کرم رئیس شورای هماهنگی انصار حزبالله می گوید: وضعیت ایران بحرانی نمیشود زیرا مشکل مردم ایران مسئله افغانستان نیست. از سوی دیگر مواضع رهبری، رئیسی و فرمانده نیروی قدس و سفیر ایران در سازمان ملل مبنی بر حمایت از مردم افغانستان و تشکیل دولت با محوریت کلیه اقوام افغانستان و محکومیت جنایت پنجشیر است.
به گزارش جماران؛ به نقل از آخرین خبر، حسین الله کرم در گفتوگویی به انتقاد از دولت روحانی به دلیل عملکردش و همچنین دفاع از دولت رئیسی پرداخت.
مشروح این مصاحبه با رئیس شورای هماهنگی انصار حزبالله را در ادامه میخوانید.
تنها راه برونرفت کشور از مشکلات تولید مسکن است
*آقای اللهکرم! در شرایطی که کشور هم به لحاظ اقتصادی و هم سیاسی و سلامت دچار بحرانهای زیاد است،آقای رئیسی برای بار چندم وعده یک میلیون ساخت مسکن و یک میلیون شغل طی یکسال را دادهاند. با توجه به این شرایط و کسریبودجهای که با آن مواجهه هستیم، به نظر شما این علمکرد آقای رئیسی نشان از ناتوانی ایشان در درک مسائل کشور و عدم مدیریت اجرایی نیست؟ آیا در چنین شرایطی این وعدهها قابل تحقق است؟
دو رویکرد نگاه به خارج رو رویکرد نگاه به داخل در حل مسائل و مشکلات بهویژه تحریمها مطرح شد. آقای روحانی با رویکرد نگاه به خارج به امضای برجام با آمریکا پرداخت. تا به قول خودش مشکلات را با کدخدا حل کند. اما طی 8 سال نه تنها نتوانست بلکه با خروج آمریکا از برجام شاهد افزایش شدید تحریمها و فشار حداکثری در مسائل اقتصادی شدیم. لذا آقای رئیسی در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری با طرح رویکرد نگاه به داخل و تولید 1 میلیون و شغل در کشور طی یکسال موفق به جلب اعتماد 18 میلیون نفر از مردم کشور شد. آقای رئیسی معتقد است که منابع داخلی پاسخگوی این طرح میباشد. اکنون در حال آزادسازی زمینهای دولتی است تا به کارگیری انبوه سازان و وام بانکی، این وعده را عملی کند. از آنجا که تولید و ساخت مسکن کلید اشتغال در ابعاد مختلف است و حداقل 400 حرفه و شغل را بازتولید میکند، میتوان تحقق دو وعده ساخت مسکن و ایجاد اشتغال را در حد یک میلیون انتظار داشت. به عبارتی دیگر تنها راه برونرفت کشور از مشکلات تولید مسکن است. عملیاتی شدن آن به قبل از طرح مسکن مهر برمیگردد که فقط برداشتن یک مانع یعنی برداشتن زمان صدور پروانه به 8 تا 45 روز منجر به تولید 700 هزار مسکن در سال شد. این در حالی است که امروز سالانه 300 هزار مسکن ساخته میشود که با 500 هزار مسکن مهر جدید به 800 هزار مسکن میتوان دست یافت. این در حالی است که اگر صدور 9 ماهه زمان پروانه را مجددا کاهش دهیم، از هدف تولید یک میلیون مسکن نیز میتوان فراتر رفت.
با هدایت نقدینگی به سمت تولید مسکن، بخشی از تورم حل میشود
*آقای رئیسی بیشتر از اینکه برنامه ارائه دهند، صرفا در حال تکرار چند وعده هستند. مشکل امروز مردم گرانی و تورم است، آیا دولت میتواند به این نیاز پاسخ دهد؟
برای دادن پاسخ معتبر به وعدهها باید به دو عنصر برنامه و مجری توجه کرد. در سوال اول به برنامه و چگونگی رسیدن به ساخت سالی یک میلیون مسکن اشاره شد. از این روز به بخش دیگر آن یعنی وجود مجری و کارگزار با داشتن خروجی و سابقه قابل قبول پرداخت. به نظر میرسد در آقایان نیکزاد، رئیس بنیاد مسکن، رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی به عنوان مجری و کارگزار دل بست و تبدیل وعده به اجرا و نتیجه را باتوجه به سوابق آقایان دنبال کرد. اما گرانی و تورم موردنظر سوال، عمدتا حاصل افزایش بیرویه نقدینگی طی 8 سال دولت آقای روحانی است. حل بخشی از آن میتواند از طریق هدایت نقدینگی به طرف تولید مسکن صورت گیرد. در این وضع اگر ارزش اقتصادی مسکن با دادن بالفرض یک طبقه مازاد بر طرح تفصیلی و همچنین زمان صدور پروانه همراه شود، موجب جلب نقدینگی به توده مسکن خواهد شد. موضوع مهار گرانی و تورم با هدایت منابع به سمت تولید همراه با کاهش مالیات در امور تولیدی و افزایش مالیات در امور غیرتولیدی تا حد زیادی امکانپذیر است. البته سیاستهای دیگر مثل انضباط شدید مالی و قطع حقوق نجومی امثالهم لازم میباشد.
در هرگونه استراتژی رژیم ارتجاعی عربستان، ضرر اصلی را خواهند کرد
*آینده برجام را دولت سیزدهم آقای رئیسی را به چه شکل پیشبینی میکنید؟
طرح بازگشت بایدن به برجام نشان از شکست استراتژی فشار حداکثری ترامپ بود اما آقای بایدن در مذاکرات اخیر وین به مانعگذاری پرداخت و برداشتن تحریمها را با مذاکرات بیشتر گره زد. این در حالی است که ایران بازگشت آمریکا به برجام را علاوه بر حذف تحریمها به راستیآزمایی آنها و دریافت تضمین در عدم خروج آمریکا از برجام ارجاع داده بود. در این میان فرار آمریکا از افغانستان متاثر از شکست در مقابله با مقاومت میتواند فضای برجام را به سمت منافع ملی ایران و تحقق خواستههای ایران سوق دهد. آینده برجام از یکسو در گرو استراتژی کلان آمریکا در انتقال و خروج از خاورمیانه به خاور دور است و از سوی دیگر بستگی به استراتژی مقاومت ایران همراه با صبر و انتظار دارد. بی تردید در هرگونه استراتژی رژیم اشغالگر قدس و رژیمهای ارتجاعی عربستان، امارات، بحرین و امثالهم ضرر اصلی را خواهند کرد.
*نظر شما در خصوص تیم اقتصادی آقای رئیسی که الان تقریبا ۵ نفره شدهاند چیست؟
تیم اقتصادی دولت های پیشین نیز از 5 عنصر اقتصادی تشکیل میشدند که در تیم اقتصادی دولت سیزدهم شاهد عنصر ششم به عنوان دستیار اقتصادی به مسئولیت آقای رهبر هستیم. گرچه در هر مجموعهای اختلافنظر میتوان وجود داشته باشد. از آنجا که کلیه این افراد و کابینه دولت سیزدهم دارای رویکرد واحد نگاه به داخل سیاست مقاومت اقتصادی استراتژی افزایش تولید براساس توانمندی های داخلی کمتر دچار اختلاف خواهند شد.
واگذاری استانداری ها به نظامیان بیشتر برای ارتباطات مردمی میباشد
*آقای اللهکرم! از طرفی دیگر شاهد حضور نظامیها در دولت آقای رئیسی هستیم، آیا این نشاندهنده تشکیل دولت نظامی برای جلوگیری از اتفاقات و تظاهراتها در اینده است؟
در برخی از کشورهای دنیا به ویژه کشورهای همسایه مثل ترکیه و پاکستان برای جلوگیری از بحرانها بارها شاهد حضور نظامیان به عرصه قدرت در سیاست به شکل کودتا یا به صورت قانونی بودهایم. اگر شما هم مثل آنها فکر کنید دولت سیزدهم باید فرماندارها و استانداریها را با توجه به فجایع دی 96 و آبان 98 به نظامیان واگذار نماید. این در حالی است که در جمهوری اسلامی هرگونه مقابله با بحرانها با حضور مردم پایان گرفته است. این وضعیت در بحرانهای کلان 30 تیر 1360 و 23 تیر 1378 و 9 دی 1388 بارها شکل گرفته است و با زور مردم در صحنه خاتمه یافته است. از این رو واگذاری استانداریها به نظامیان بیشتر برای ارتباطات مردمی میباشد. لذا اتکا به نیروی نظامی نمیتواند هدف اصلی در نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد.
حامیان سیاسی روحانی از او اعلام برائت کردند
*طرحی در مجلس در حال پیگیری است به نام محاکمه آقای روحانی به دلیل عملکرد ۸ سالهشان، نظر شما در این خصوص چیست؟
وقتی برخی از حامیان سیاسی مثل اصلاحطلبان و برخی از اشخاص سیاسی مثل آقای زیباکلام و برخی از سلبریتیها ماننده مهناز افشار به نوعی اعلام برائت از آقای روحانی کردند، از طرفی نظرسنجیها خبر از کاهش شدید محبوبیت روحانی به زیر 5 درصد در میان مردم را میدهد، در چنین وضعیتی نمایندگان مجلس حداقل برای عقب نیفتادن، باید اقدام به طرح محاکمه روحانی دست میزدند. خصوصا وقتی آقای روحانی حاضر به حضور در مجلس دوازدهم و حتی برای تقدیم بودجه سال 1400 نشد. در این وضعیت برخی معتقد به عمدی بودن عملکرد آقای روحانی در مسائل ذیل میباشند که عبارت است از: 1. عدم اجرای سیاستهای کلی نظام بهویژه در اقتصاد مقاومتی. 2. عبور از خطوط قرمز نظام در مذاکرات هستهای. 3. اتخاذ سیاستهای اشتباه در افزایش بیرویه نقدینگی، تورم افسار گسیخته و تشدید بیکاری. 4. پرداخت حقوق نجومی و بی اعتبار کردن بورس. 5. تاراج بیتالمال از جمله تاراج دادن 36 میلیارد دلار و 60 تن طلا. 6. گسترش فقر، فساد و تامین شکاف طبقاتی. 7. شکلگییر جریان نفوذ و پذیرش آنها در مراکز تصمیمگیری که منجر به وقایع دی 96 و آبان 98 شد. 8. رهاسازی فضای مجازی و ترویج ولانگاری فرهنگی. 9. فوت بیش از یکصد هزار هموطن در اثر بی تدبیری در اثر کرونا و عدم واردات واکسن کافی. 10. پرخاشگری و ناسزاگویی و تهمت زدن به منتقدین.
*سوالی که در حال حاضر مطرح میشود این است که اگر قرار بر محاکمه روحانی باشد، چرا مجلس و اصولگرایان در برابر اقدامات و عملکردهای روسای جمهور پیشین علل خصوص آقای محمود احمدینژاد سکوت کردند و هنوز به این سکوت ادامه دادهاند؟
انتظار اصلی در محاکمه مدنظر شما از آقای احمدینژاد از سه جریان اعتدال، اصلاحات و کارگزار میباشد که اینها از احمدینژاد شکایت کنند. این سه جریان در مجلس یازدهم دارای اکثریت پارلمانی برای این کار بودند. اینها منتقد اصلی 8 سال دولت احمدینژاد هستند در حالیکه جریان اصولگرا حداکثر به 2 سال آخر احمدینژاد و همچنین رفتار پس از ریاست جمهوری احمدینژاد اعتراض و انتقاد داشتند.
پیاده شدن از قطار انقلاب به عملکرد خود اشخاص برمیگردد
*بهدنبال استعفای آقای آملی لاریجانی از عضویت شورای نگهبان و عدم احراز هویت علی لاریجانی در سیزدهمین دوره از انتخابات ریاستجمهوری، این گمانهزنیها به میان آمد که برخی بهدنبال حذف سیاسی خاندان لاریجانی ار عرصه سیاست جمهوری اسلامی هستند و به این هدف دست یافتند. نظر شما در این خصوص چیست؟ آیا تاریخ انقضای برادران لاریجانی در تاریخ جمهوری اسلامی به پایان رسیده است؟
پیاده شدن از قطار انقلاب در درجه اول به عملکرد خود اشخاص خصوصا عملکرد افراد مسئول بازمیگردد. در مرحله بعدی به افراد درجه اول خانوادههای اشخاص مسئول که باید جایگاه و باید و نبایدها را رعایت کنند. از این رو به نظر میرسد استعفای آقای آملی لاریجانی یک عملکرد شخصی و عدم احراز صلاحیت آقای علی لاریحانی احتمالا به عدم مراعات افراد درجه اول خانواده یا باز هم عملکرد شخصی ایشان بازمیگردد. هیچکدام از این مسائل ربطی به تاریخ انقضای هریک از آنها در جمهوری اسلامی ربطی ندارد. به عبارتی دیگر تاریخ انقضا را هر کس خودش به وجود میآورد و امضا میکند.
تطهیر طالبان در دولت دوازدهم با موافقت روحانی صورت گرفت
*سرانجام تطهیر طالبان توسط برخی از مقامات و حتی رسانههای ملی را به چهش کل ارزیابی میکنید؟ آقای شریعتمداری در جدیدترین اظهارات خود گفتهاند که اصلاحطلبان اگر خیلی نگران پنجشیر هستند، خودشان به آنجا بروند و بجنگند، نظر شما در این خصوص چیست؟
تطهیر و ارتباط علنی با طالبان در دولت دوزادهم توسط آقای ظریف و با موافقت آقای روحانی صورت گرفت. این روش و برخورد با ریاستجمهوری آقای رئیسی در دولت سیزدهم کاملا تغییر کرد. بهطوری که علاوه بر محکومیت جنایت در پنجشیر پذیریش دولت از افغانستان را به حضور کلیه اقلیتها در آن دولت منوط کردند. این در حالی است که اصلاحطلبان در اعتراض به آمریکا در فرار از افغانستان و تحویل آن به طالبان و رها کردن رئیسجمهور غنی و با تغییر موضع از عملکرد دولت روحانی هم اکنون طرفدار مقاومت در پنجشیر شدهاند. لذا آقای شریعتمداری نیز با استقبال از این تغییر موضع اصلاحطلبان خوساتار عملی شدن آن و رفتن اصلاحطلبان به پنجشیر تا از هر گونه شعارزدگی جلوگیری شود.
استراتژی ایران در مقابل آمریکا در منطقه باعث حمایت از طالبان شد
*با توجه به حمایتهای سپاه قدس از کشورهای سوریه، لبنان، فلسطین و عراق در حال حاضر نقدی که به جمهوری اسلامی وارد است این است که چرا سیاستش در مقابل گروه تروریستی طالبان تغییر کرده است؟
ایران در مقابل اشغال افغانستان و عراق از 20 سال قبل که توسط آمریکا صورت گرفت، با قرار گرفتن در لیست شرارت باز هم توسط آمریکا چارهای جز مقابله منطقهای با آمریکا نداشت تا از این طریق از اشغال ایران توسط آمریکا جلوگیری کند. استراتژی ایران بر اساس حمایت از مقاومت شکل گرفت که طی آن از طالبان حمایت به عمل آمد. ایران در استراتژی مقاومت تا اندازه زیادی به ویژه در جلوگیری از اشغال موفق بود اما آمریکا همچنان در عراق و سوریه حضور دارد از این روز ادامه استراتژی کلان ایران معطوف به دشمن اصلی یعنی اخراج آمریکا از مناطق اصلی است.
مشکل مردم ایران، مسئله افغانستان نیست
*چند روزی است که افغانهای ساکن ایران و برخی شهروندان ایرانی در حمایت از مقاومت ملی احمد مسعود دست به اعتراضات زدهاند. به نظر شما امکان دارد با بالا گرفتن تنشها در افغانستان، وضعیت ایران نیز بحرانی شود؟
وضعیت ایران بحرانی نمیشود زیرا مشکل مردم ایران مسئله افغانستان نیست. از سوی دیگر مواضع رهبری، رئیسی و فرمانده نیروی قدس و سفیر ایران در سازمان ملل مبنی بر حمایت از مردم افغانستان و تشکیل دولت با محوریت کلیه اقوام افغانستان و محکومیت جنایت پنجشیر است. لذا پیشنهاد میکنم با شکلگیری یکی از دو سناریوی زیر باید سیاست صبر و انتظار را دنبال کرد. سناریوی اول با شکلگیری امارت اسلامی توسط گروه تندروی طالبان است تا به خواست آمریکا در مهار چین شرکت کند و یا تن به جنگ داخلی بدهد. سناریوی دوم با شکلگیری شورا با نقش متعادل طالبان و شرکت کلیه اقوام در آن میباشد که طی آن دولت اصلی توسط آن مجلس شکل گیرد. ایران در سناریوی اول همراه با مقاومت اقوام و در سناریوی دوم همراهی با دولت برآمده از نزد شورا با مشارکت کلیه اقوام عمل نماید.
مشاهده خبر در جماران