کدخبر: ۱۵۲۳۴۳۶ تاریخ انتشار:

جماران منتشر می کند؛

رمزگشایی از کتاب «راز سر به مهر»؛ ناگفته هایی از مذاکرات هسته ای و برجامی - ۷/ از جزییات مذاکرات محرمانه در مسقط و نیویورک تا تغییر ادبیات ظریف

ظریف وزیر امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در ادامۀ سخنان بلند خود در نخستین نشست با وزرای «پنج به‌اضافۀ یک» برای اینکه از موضع محکم‌تری مسیر گفتگو را دنبال کند، ادبیات سخن را کمی تغییر داده و گفت: با قاطعیت تمام به شما اعلام می‌کنم جمهوری اسلامی ایران به دلایل سیاسی، تاریخی، راهبردی و دینی قصد تولید و استفاده از سلاح هسته‌ای را ندارد. از نظر تاریخی، ایران خود قربانی سلاح‌های شیمیایی بوده است. لذا ما برای پیشگیری از کاربرد سلاح‌های شیمیایی پیش‌قدم بوده‌ایم.

پایگاه خبری جماران: اخیرا کتاب با «راز سر به مهر» به قلم محمدجواد ظریف، علی اکبر صالحی، سید عباس عراقچی و مجید تخت روانچی با موضوع برجام در ۶ جلد به نگارش درآمد و توسط انتشارات اطلاعات منتشر شده است.

این مجموعه گزارشی است توصیفی و مستند درباره روند یکی از مهمترین پرونده های تاریخی ایران که می کوشد قرائت ایرانی از برهه ای مهم در سرنوشت معاصر را به تصویر بکشد.

جماران هر شب بخش هایی جذاب از این کتاب را منتشر می کند:

 

 

تعیین اهداف و بررسی موضوع‌ها؛ پیش‌نیاز اقدام

  • تعیین روشن و بی‌پیرایۀ اهداف برای هیئتی که قرار بود مسئولیت مستقیم مذاکرات را دوشادوش یکدیگر عهده‌دار گردند و رسیدن به یک اقناع جمعی در ضرورت رعایت دقیق عبارات و گزاره‌ها، این امکان را فراهم می‌ساخت تا آهنگ اقدام جمعی واجد توازن و تناسب باشد. به واقع هریک از این موارد ابعاد و پیچیدگی‌های فراوان داشت، با این‌ همه باید در یک دسته‌بندی روشن ارزش هر هدف هم تعیین شود. «اذعان به حق غنی‌سازی و شناسایی آن حق برای ایران»، سخت‌ترین بخش کار و بزرگ‌ترین مانع پیش‌رو بود. تحقق هدف «حفظ فناوری‌های هسته‌ای» شامل حفظ و تداوم غنی‌سازی، تحقیق و توسعۀ غنی‌سازی، رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک، تأسیسات فردو و غیره می‌شد که طرف‌های مقابل نسبت به همۀ آنها حساس بوده و این سلسله توانمندی‌ها را در مسیر حرکت ایران به سمت سلاح هسته‌ای تبلیغ می‌کردند. هر یک از این موضوعات، به‌صورت جداگانه دربرگیرندۀ مجموعه‌ای از بحث‌های فنی و خاص می‌شد و رسیدن به فرمولی که بتواند «فناوری و تأسیسات و تجهیزات» را هم‌زمان حفظ کند و همچنین اعتمادسازی نسبت به آنها را تحقق بخشد، کاری کارستان می‌نمود.
  •  

مسقط (۳)؛ دیداری متفاوت

  • جلسۀ مسقط با حضور عمانی‌ها شروع شد. مقام بلندپایۀ عمانی صحبتی مختصر کرد و خوشامد گفت. براساس هماهنگی قبلی، قرار بود میزبان عمانی ابتدا از دکتر روانچی بخواهد باب صحبت را بگشاید؛ اما برنز به‌صورت غیرمترقبه گفت از دوستان عمانی تشکر و خواهش می‌کنیم ما را تنها بگذارند. این برخورد بسیار عجیب بود، زیرا در مذاکرات قبلی عمانی‌ها در طول گفتگو حضور داشتند. دکتر روانچی بلافاصله  ابراز داشت از نظر ما همراهی برادران عمانی مشکلی نیست. ولی عمانی‌ها که احتمالاً از پیش در جریان قرار گرفته بودند، داوطلبانه جلسه را‌ ترک کردند.
  • اگرچه با آن ورود آغازین آقای برنز این احساس ایجاد شد که چرخ مذاکرات خیلی سخت به حرکت درآمده است؛ اما در همان جلسۀ یکم، مذاکره‌کنندگان ایرانی دریافتند که مذاکره به آهستگی در حال پیشرفت است. برداشت هیئت ایرانی چنین بود که آمریکایی‌ها در ذهن خود غنی‌سازی را پذیرفته‌اند و این تغییر نگرش طرف مقابل در تهران به‌عنوان یک دستاورد حاصل از همبستگی ملّی و مقاومت ملّت شریف ایران مورد تأکید قرار گرفت. این تصور وقتی شکل گرفت که ویلیام برنز، رئیس هیئت نمایندگی ایالات متحده گفت: در بحث غنی‌سازی، «نیاز‌های ایران» است که گستره و حجم برنامۀ غنی‌سازی را مشخص خواهد نمود. حجم برنامه، گسترۀ آن، تعداد سانتریفیوژها و میزان تولید مواد باید منطبق با نیازهای ایران باشد.

انتخاب دشوار: مذاکره بر سر تحریم‌ها یا دستاوردها؟

  • نکته‌ای که مورد توجه مذاکره‌کنندگان ایرانی قرار داشت و بارها دکتر ظریف قبل از حرکت هیئت به مسقط به آن توجه داده بود، آن بود که ابتدا باید برنامۀ هسته‌ای تثبیت و تمام جزئیات آن مشخص گردد و سپس به موضوع تحریم‌ها پرداخته شود. زیرا برای مقام معظم رهبری و ملّتی که متحمل این میزان از تحریم‌ها شده بود، آنچه مهم بود اینکه در بنیان‌های حوزۀ هسته‌ای امتیازی داده نشود. دکتر ظریف نیک می‌دانست که اگر در آن مرحله وارد جزئیات تحریم بشود؛ جزئیات مسائل هسته‌ای، همانا جزئیات تحریم می‌شد و یقیناً آن هنگام مابه‌ازای مورد انتظار که اذعان به واقعیت غنی‌سازی بود، حاصل نمی‌آمد. به روایتی آمریکایی‌ها از روز اول می‌گفتند: ما این امتیاز تحریمی را به شما نمی‌دهیم مگر اینکه این کار و آن کار را بکنید یا نکنید. تجربۀ مذاکراتی بر دکتر ظریف روشن کرده بود که این‌ترفند با هدف به بن‌بست رساندن موضوع است. آنچه برای ایران اصل بود حقوق هسته‌ای بود. لذا موضع هیئت مذاکراتی این‌گونه تعیین شد که اگر به جزئیات تحریم ورود کنیم، زمان ما را تضعیف می‌کند؛ پس از این تاکتیک استفاده شد که بدون ورود به جزئیات گفته شود که باید همۀ تحریم‌ها برداشته شود.

ایستگاه نیویورک؛ گفتگو در حاشیۀ مجمع

  • آن سفر واجد فشاری سنگین بر ذهن و جسم مذاکره‌کنندگانی بود که از این زمان دیگر در قامت یک هیئت واحد مأمور شده بودند هر دو مجرای گفتگوی هسته‌ای، یعنی آشکار با «پنج به‌اضافۀ یک» و محرمانه با آمریکا را پیش ببرند. تفکیک موضوعات مرتبط، رعایت سطح‌بندی در طرح مسائل با توجه به دو سلول مذاکراتی کاملاً متمایز از یکدیگر؛ رعایت اقتضائات لازم هنگام ‌ترددها به‌نحوی‌که با توجه به تعداد بسیار خبرنگاران و زیرساخت‌های اطلاعاتی ـ امنیتی دیگر کشورها، وجه تبادلات پنهان و مستقیم مذاکراتی با طرف آمریکایی درز پیدا نکند و در شرایطی که هنوز مسیر گفتگو منتهی به توافقات لازم نشده، خسارتی را متوجه اصل موضوع ننماید و برخی نکات دیگر، سلسله دغدغه‌های هیئت مذاکراتی جمهوری اسلامی ایران بود. برای بیان دشواری کار، همین بس که اعضای مذاکره‌کننده باید حتی بخش محرمانۀ مأموریت خود را از سایر همکاران و اعضای نمایندگی جمهوری اسلامی ایران نزد مقر ملل متحد نیز مکتوم نگاه می‌داشتند. تلقی چنین بود که نیویورک فرصت و موقعیتی مهم است، لذا تنظیم اولین جلسۀ وزرای «پنج به‌اضافۀ یک» در نیویورک را فارغ از تشریفات متکلفی که در دورۀ مذاکرات دولت قبل برای تعیین زمان و مکان مذاکره گاه ماه‌ها اصل مذاکره را به تأخیر می‌انداخت، نباید نادیده گرفت. اینجا یک ملاحظۀ دیگر هم وجود داشت: تصور آنکه روند عمان به هر دلیل ناکام ماند یا به رسانه‌ها درز پیدا کند، درحالی‌که خط تماس با «پنج به‌اضافۀ یک» هنوز فعال نشده باشد، اقتضا می‌کرد روند آشکار مذاکراتی با «پنج به‌اضافۀ یک» هر چه سریع‌تر شروع شود.

 

پیش‌نویس سند کاری مشترک: «اولین»ها و «پذیرفتنی»ها

  • این پیش‌نویس در ادامۀ ادبیات نگارشی خود از همان گام نخست وارد تعلیق تحریم‌های نفتی و بانکی می‌شد که به معنی شکاف جدی در ساختار تحریم‌ها بود. افزون بر این نکته، تصریح می‌کرد که توافق نهایی یا در حقیقت مجموعه اقداماتِ اعتمادساز زمان‌دار است و در یک دورۀ مشخص ۵ یا ۲۰ ساله ــ که به شدت مورد اختلاف طرفین بودــ به پایان خواهد رسید، آنگاه با برنامۀ هسته‌ای ایران مانند هر عضو دیگر غیر دارندۀ سلاح هسته‌ای پیمان ان.پی.تی. برخورد خواهد شد.
  • باید توجه شود که آنچه مورد اذعان آقای برنز در اتاق مذاکرۀ محرمانه قرار گرفت، واجد ارزش قابل استناد حقوقی نبود و از این زمان تا نیل به تفاهم برجام و صدور قطعنامۀ ۲۲۳۱، مسیری سنگلاخ، ملتهب و دشوار در مقابل هیئت مذاکره‌کننده قرار داشت تا این لفظِ بیان شده در اتاق پنهان، در برابر افکار جهانی به یک موضع آشکار، قابل استناد حقوقی و رویۀ بین‌المللی مستند تبدیل و مکتوب شود.
  •  
  • اولین نشست وزرای خارجۀ ایران و «پنج به‌اضافۀ یک»

  • وزیر امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در ادامۀ سخنان بلند خود در نخستین نشست با وزرای «پنج به‌اضافۀ یک» برای اینکه از موضع محکم‌تری مسیر گفتگو را دنبال کند، ادبیات سخن را کمی تغییر داده و گفت: با قاطعیت تمام به شما اعلام می‌کنم جمهوری اسلامی ایران به دلایل سیاسی، تاریخی، راهبردی و دینی قصد تولید و استفاده از سلاح هسته‌ای را ندارد. از نظر تاریخی، ایران خود قربانی سلاح‌های شیمیایی بوده است. لذا ما برای پیشگیری از کاربرد سلاح‌های شیمیایی پیش‌قدم بوده‌ایم.
  •  
  • ما با برتری ذاتی در منطقۀ پیرامونی خود، دلیلی برای برخورداری از سلاح هسته‌ای به‌منظور اعمال قدرت نداریم. از نظر مذهبی هم فتوای مقام معظم رهبری بخش جدایی‌ناپذیر سیاست خارجی و امنیتی ایران است. لذا با توجه به این مطالب، هدف شما در واقع هدف ماست و هدف ما که برخورداری از برنامۀ صلح‌آمیز هسته‌ای از جمله غنی‌سازی در خاک ایران است، باید هدف شما شود؛ زیرا برنامه هسته‌ای ایران برنامه‌ای بومی است و محصول تلاش و خلاقیت متخصصان کشور است. به این‌ ترتیب، ایران برای ادامۀ برنامۀ هسته‌ای خود نیاز به ورود به بازار سیاه نخواهد داشت و نظارت آژانس بر برنامۀ خود را به‌عنوان یک سیاست اصولی پذیرفته است. این همان چیزی است که باید هدف شما باشد. ملاحظه کردید که برای اخلال در برنامۀ هسته‌ای ایران، اقدام به‌ترور دانشمندان ما کردند اما این برنامه به‌هیچ‌وجه با وقفه روبه‌رو نشد، زیرا برنامه‌ای کاملاً بومی و متکی به نیروهای متخصص داخلی است. من اگر به جای شما و در پایتخت‌های شما بودم، از تهدیدها علیه برنامۀ هسته‌ای ایران و فشارهای فزاینده علیه آن نگران می‌شدم، زیرا با این فشارها نمی‌توان این برنامه را متوقف کرد، اما برعکس این فشارها یا برنامۀ هسته‌ای ایران را زیرزمینی کرده یا ایران را به بازار سیاه هدایت می‌کند. لذا بهترین هدف آن است که آژانس بر برنامه نظارت داشته باشد که طبعاً هدف ما هم هست. پس این دو هدف، اهداف مشترک ماست و لذا در مقابل هم نیستند، بلکه می‌توانند در کنار همدیگر باشند. ایجاد اعتماد میان طرف‌ها اجتناب‌ناپذیر است و باید از طریق مذاکرات حاصل شود، مذاکراتی که بیش از حد طولانی نبوده و به نوبۀ خود اعتمادساز باشد نه اینکه اعتمادزدایی بکند.

ادامه دارد...

مشاهده خبر در جماران