یادداشت/
عبرت های عاشورا - ۲؛ چگونگی مواجهه با مخالفان!
پایگاه خبری جماران: همانطور که در یادداشت پیش گفته شد، یکی از سؤالاتی که پیرامون نهضت امام حسین (ع) مطرح میشود، این است که چه شد پس از ۵۰ سال از فوت پیامبر اسلام (ص)، نوه ایشان به دست حکومتی مدعی اسلام به شهادت رسیدند؟ این حکومت چه ویژگیهایی داشت که به این سرانجام منجر شد؟ دقت در سیاستهایی که معاویه در دوران حکومت خود در پیش گرفت و آن را به عنوان رویه حکومتی تثبیت کرد، میتواند برای پاسخ به این سؤال، راهگشا باشد.
یکی از این شیوه های حکومتی معاویه، «سرکوب هر نوع مخالفت» بود به طوری که هر کس و گروهی را (و از جمله شیعیان) که احساس میکرد با او مخالفتی دارند، سرکوب میکرد. به عنوان نمونه، معاویه به زیاد بن ابیه که والی بصره بود، امارت کوفه را هم سپرد. او در اقدام نخست، دست ۸۰ تن از کسانی را که با او بیعت نکردند، قطع کرد. نمونه دیگر شهادت حجر بن عدی و یارانش به جرم مخالفت با بدگویی و ناسزا به حضرت علی (ع) از سوی جانشین زیاد (حاکم کوفه) بود که با دستور مستقیم معاویه به شهادت رسیدند. معاویه تصریح دارد که خلافت را نه با محبت و دوستی و رضایت مردم، بلکه با شمشیر به دست آورده است. لذا سرکوب مخالفان و ایجاد امنیت بوسیله والیان مستبد و قدرتمند از جمله ویژگیهای حکومت او بر شمرده اند (ویکی شیعه) تا جایی که بسیاری از طرفدارانش «امنیت» دوران او را ستوده اند؛ البته امنیتی که از طریق سرکوب مخالفان به دست آمد.
همین دیدگاه وقتی در زمان یزید ادامه یافت، هر گونه برخورد با مخالفان را منطقی جلوه می داد و در نظر عامه اینگونه برخورد، طبیعی می نمود. یزید در یکی از اولین اقداماتش به حاکم مدینه نامه نوشت که از حسین بن علی (ع) بیعت بگیر و اگر نپذیرفت، او را گردن بزن. حتی زمانی که امام حسین (ع) در اولین مواجهه با سپاه حر، به او اعلام کردند که به سرزمینی دیگر غیر کوفه خواهند رفت، پذیرفته نشد. از امام تنها بیعت میخواستند و عدم پذیرش این بیعت که اساساً خلاف اسلام و حتی متن صلح نامه با امام حسن (ع) بود، باید به هر نحو و شکلی سرکوب می شد.
این در حالی است که در سیره حکومت حضرت علی (ع)، هنگامی که چند تن از صحابه، بیعت حضرت را نمی پذیرند، حضرت با آنها کار ندارد. امام آنها را احضار کرده و علت عدم بیعتشان را جویا شد. هر کس دلیلی آورد و امام بدون هیچگونه تندی و یا سخن اهانت آمیزی، آنها را مرخص کرد، علیرغم آنکه دلیل بعضی ها را بهانه ای بیش نمی دانست و تنها تعهدی که به آنها گوشزد فرمود، این بود که در هیچ امری علیه خلافت اقدام نکنند و حتی جلوی برخورد تند بعضی از یاران را نیز گرفته و اجازه هیچگونه بیعت اجباری را به کسی ندادند. حضرت در طول حکومت خودشان نیز در مقابل مخالفت گروه خوارج تا زمانی که دست به شمشیر نبردند، کاری به آنها نداشتند و حتی با اینکه حضرت علی (ع) را کافر خواندند، اما حقوق آنها را از بیت المال قطع نکردند.
بنابراین چنانچه حکومت اسلامی ولو بر حق به خود اجازه دهد به هر شیوهای مخالفان خود را سرکوب کند و به تعبیر دیگر به شیوه ماکیاولیستی «هدفّ وسیله را توجیه کند» عمل نماید، از مسیر عدالت خارج شده و دیگر حکومت بر حق نخواهد بود و مسیر آن ممکن است به فاجعه ای همچون کربلا بینجامد. اکنون به عنوان یکی از عبرتهای عاشورا سؤال این است که حکومت جمهوری اسلامی با مخالفان چگونه رفتار میکند؟ همه ما و به ویژه مسئولان جمهوری اسلامی نیازمند آن هستند تا در مسیری که تاکنون پیموده اند، تأمل نمایند و چنانچه اشتباهی در این مسیر صورت پذیرفته، در صدد جبران آن برآیند.
مشاهده خبر در جماران