کدخبر: ۱۵۲۱۳۴۷ تاریخ انتشار:

یادداشت/

منابع نهضت عاشورا - ۷؛ مکتب تاریخ نگاری اسلامی ایران ضعف ها و قوت ها

پایگاه خبری جماران: با گسترش قلمرو اسلام به ایران(۱۱تا۳۱ هجری) ، تاریخنگاری اسلامی  هم میان مورخین ودانشمندان ایرانی  به عنوان فصل مشترک حیات دینی رواج یافت. تا آنجا که با تسامح می توان ازشکل گیری مکتب تاریخنگاری اسلامی ایران سخن به میان آورد. این مکتب  تا قرن ها پس از قلمرو یافتن اسلام در فلات ایران  حضوری پررنگ داشت و چهره های برجسته ای تاریخنگاری ازارکان آن محسوب می شوند. مکتب تاریخنگاری  اسلامی ایران متاثر از مکتب تاریخنگاری اسلامی عراق بوده وزبان عربی را به عنوان زبان علمی برگزیده بود. دانشمندان ایرانی عضو این مکتب اغلب ذوفنون بوده وتاریخنگاری یکی از فعالیت های آنان در کنار سایر اشتغالات علمی  محسوب می شده است.همچنین از آنجائی که اندیشمندان مسلمان ایرانی اعم از شیعه یا سنی، انگیزه کمتری جهت دخل و تصرف در گزارش های  تاریخی جهان اسلام داشتند، از سنت تاریخنگاری مرسوم ومعمول  پیروی کرده و کلیه روایت های تاریخی را جمع آوری و ثبت کرده اند. موضوعی که موجب راه یافتن  روایت های سست به آثار مورخین  ایرانی شده و به اصالت آثار آنان لطمه وارد نموده است. 

ابو حنیفه احمد بن دینوری (۲۲۲-۲۸۲ه) یکی از چهره های شاخص مکتب تاریخنگاری  اسلامی ایران است که علاوه برتاریخ نگاری در سایر علوم همچون؛ علم  نحو، لغت، هندسه، هیات ، کشاورزی، گیاه شناسی  و.... تبحر داشته ودر روایتگری به صداقت و امانت داری مشهور است. دینوری در ارتباط با واقعه کربلا گزارش های مختصری را در کتاب« اخبار الطوال »روایت کرده است که با روایت های طبری مطابقت دارد.

چهره دیگر این مکتب ابوجعفر محمد بن جریر طبری مشهور به جریر طبری (۲۱۸-۳۱۰ ه) همه‌چیزدان، مورخ، مفسر قرآن و دانشمند ایرانی، مؤلف کتاب تاریخ طبری مشهور به پدرعلم  تاریخ و تفسیر است.عیب کار طبری در کتاب خود «الرسل والملوک) معروف به تاریخ طبری آن است که مطالب را بدون جرح و تعدیل آورده ، این درحالی است که طبری در نقل احوال و روایات نهایت دقت را به کار بسته است. طبری از آنجا که بیشتر عمر خود را در عراق گذرانده از منابع عراقی بهره های بسیاری برده وگزارش های ابو مخنف، عوانه بن حکم، مدائنی وواقدی را با امانت داری باز تاب داده است. وی مفصلترین گزارش ها از ماجرای کربلا را ثبت وبه تاریخ سپرده است . طبری گرچه از جو متشنج به سود اموی ها متاثر بوده ولی به دلیل استقلال فکر ورای، تا حدود زیادی از افراط و تفریط و جانبداری ناپسند که آفت تاریخنگاری مستقل است برکنار مانده است.

حمزه اصفهانی( ۲۸۰-۳۶۰ه) دیگر عالم برجسته مکتب تاریخنگاری اسلامی ایران است که با وجود آنکه گزارش های مختصری از قیام عاشورا را در کتاب خود « ملوک الارض و الانبیاء»  به دست داده ولی به دلیل برخورداری از نکات تازه ، در خور تامل است. 

دیگردانشمند ایرانی مطرح در مکتب تاریخنگاری اسلامی ایران علی بن الحسین القرشی ، معروف به ابوالفرج اصفهانی( ۲۸۴-۳۵۶ه) است. وی در اثر تاریخی خود « مقاتل الطالبین» گزارش های معتبری از واقعه عاشورا روایت کرده است. ابوالفرج اصفهانی شیعه زیدی و دردوران آل بویه می زیسته واز حمایت ایشان برخوردار بوده است. 

مکتب تاریخنگاری اسلامی ایران برغم ویژگی های بسیار، دارای  ضعف هائی نیز می باشد که نباید به آن ها بی اعتنائی نمود. همانند طرح عصبیت های قومی در امان نامه گرفتن شمر برای چهار تن از فرزندان حضرت علی (ع) که دینوری در کتاب خود نقل کرده است و یا تخفیف در مقابله حر با سپاه امام حسین (ع) در منزل قادسیه، حال آنکه وی فرماندهی دارای اختیارات بوده و با استفاده از اختیارات خود برای ایجاد اختلال در حرکت کاروان حسینی(ع) به سوی کوفه نقش مستقیم داشته است.

مشاهده خبر در جماران