کدخبر: ۱۵۲۰۰۲۰ تاریخ انتشار:

جی پلاس/به مناسبت سالروز شهادت؛

چند سطری از زندگی شهید سید حسن آیت

شهید سید حسن آیت در سال ۱۳۱۷ در نجف آباد و در خانواده ای سادات اهل علم به دنیا آمد. وی در رشته های مختلف مانند علوم اجتماعی، حقوق، جامعه شناسی و... تحصیل کرد. او در چهاردهم مرداد سال ۶۰ به شهادت رسید.

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان سیاست این مرز و بوم در این صفحه بر آنیم که این شخصیت ها را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی شهید سید حسن آیت اختصاص دارد.

 

زندگینامه شهید سید حسن آیت

روز سوم تیر ماه 1317 هجری شمسی در شهرستان نجف‌آباد اصفهان در خانواده‌ای روحانی و کشاورز دیده به جهان گشود. از ناحیه مادر و نیز از جانب پدر، سید بود. از ناحیه مادر، نوه مرحوم آیت‌الله سیدعلی نجف‌آبادی (که یکی از چهره‌های بسیار درخشان عصر خود بود و در کتاب رجال اصفهان درباره او می‌ نویسد که در علوم معقول سرآمد اعوان و همرزمان خود بوده و در فقه نیز مشهور بوده است) و پدر ایشان هم روحانی بوده است. این خانواده از ابتدا در نهایت سختی و فقر، روزگار می گذرانده و تنها منبع درآمد برایشان، دسترنج حاصل از کشاورزی بوده است؛ لذا وی از کودکی در نهایت تنگدستی و محرومیت مادی رشد کرده و با عمق وجود، فقر و تنگدستی را لمس کرده است [1].

 

همسر شهید آیت در توصیف وضعیت فرهنگی خانواده وی می گوید:

«متولد 1317 در تیر ماه بود. او می‌گفت خیلی مرهون خدمات دایی‌اش است. می‌گفت یک دایی داشت فوت کرده بود، می‌ گفت او برای من کتاب خرید، وسایل تحصیل من را خرید و من را برد مدرسه ثبت‌نام کرد. دبیرستان را هم در نجف‌آباد اصفهان خوانده بود. آن چیزی که خودش و فامیلها تعریف می‌ کردند بچه خیلی مذهبی بود، خیلی متدین و مذهبی، خانواده‌ اش هم که مذهبی بودند، مادرش مجتهد بود. پدر خودش تحصیلات فقهی خیلی خوب کرده بود. پدرش سید محمدرضا آیت خیلی مرد با اطلاع و باسوادی بود. آن هم درس‌های حوزه‌ای خوانده بود و هیچ وقت نماز شب‌اش قطع نمی‌ شد. پدرش خیلی متدین بود. همچنین از مادرش خیلی تعریف می‌کرد. مادری داشت که خیلی زن وارسته‌ای بود. پدر و مادرش هر دو سادات بودند[2]».

 

تحصیلات عالیه خود را در رشته‌های علوم اجتماعی، حقوق، ادبیات، جامعه‌شناسی و روزنامه‌نگاری در تهران به اتمام رساند و همزمان با تحصیل در دانشگاه دروس حوزوی را نیز آموخت و به زبان‌های عربی، انگلیسی و فرانسوی نیز تسلط پیدا کرد. تحصیلات متنوع آیت باعث شد که برای مدت زیادی در زمره ی دانشجویان، با محافل روشن‌فکری دانشگاه ارتباط مستقیم داشته باشد. از جمله اینکه وی در دوره کارشناسی ارشد رشته ی جامعه‌شناسی با ابوالحسن بنی‌صدر همکلاس بوده است[3].

 

آیت و بقایی

عده ای با اغراق در ارتباطات آیت با مظفر بقایی(مؤسس حزب زحمتکشان و از جمله کسانی که سودای نخست وزیری در رژیم پهلوی را در سر می پروراند) در تحلیل فعالیت های سیاسی آیت، خواسته اند وی را شیفته و ذوب در بقایی نشان دهند. حال آن که دکتر آیت از 15 سالگی که وارد سیاست شده بود و مسائل کلان ایران را بررسی و دنبال می‌ کرد، با فراست سیاسی خود، راه مبارزه را در مسیری که آیت الله کاشانی در پیش گرفته بود، یافت. طرفدار سرسخت آیت‌ الله کاشانی شد و تقریبا به هر مناسبتی از آن مرحوم حمایت و علیه مخالفانش موضع‌گیری می‌ کرد؛ چون به خوبی درک می‌ کرد که تنها خطر، خطر رژیم شاه نیست؛ بلکه ملی گرایان وابسته، مانند رژیم شاه مخلوع خطرناک هستند لذا از همان هنگام دست به افشاگری زد و از هر فرصتی برای نشان دادن حقیقت خطوط انحرافی استفاده کرد.

 

پس از درگذشت آیت‌الله کاشانی، در فضای سیاسی آن روزگار در ایران، عملاً دو گروه حاضر در صحنه بودند: یکی گروه جبهه ملی و پیروان مصدق بود که نهضت آزادی برای پاسخگویی به شرایط جدید از درون آنها برخاسته بود و دیگر تشکیلات حزب زحمتکشان که مؤسسش مظفر بقایی بود و به نام آیت‌الله کاشانی فعالیت می نمود. روابط مشکوک بقایی که از چهره های اصلی جبهه ملی بود با قدرت‌های خارجی از یکسو و نقش او در برخی ترورهای مشکوک مانند قتل افشار طوس نظامی وفادار به محمد مصدق به تیرگی مناسباتش با مصدق دامن زد. مورخان معتقدند که بقایی در فاصله گرفتن آیت الله کاشانی از مصدق هم نقش اساسی داشت و سرانجام در این کار موفق شد[4] و با ایجاد حزب زحمتکشان، روبروی جبهه ملی و طرفداران مصدق صف آرایی نمود. در این دوره فترت، شهید آیت با ورود به تهران، به مبارزه خود در کنار گروه اخیر ادامه داد؛ به هواداری حزب زحمتکشان ایران به رهبری دکتر بقایی که حامی پروپاقرص آیت‌الله کاشانی بود دست زد و به صورت فعال در راه این حزب و رهبر آن گام برمی‌داشت و در مراسم آنها حضور همه‌جانبه داشت[5].

با این وجود، آیت که حضور در حزب زحمتکشان را بهانه ای برای مبارزه و حمایت از مسیر آیت الله کاشانی می دانست، به سه دلیل عمده ارتباط سیاسی خود را با آن قطع کرد:

 

1-    در سال 1342، در کنگره حزب زحمتکشان که در چهارمحال و بختیاری تشکیل شده شرکت کرد و برای اصلاح اساسنامه آن پیشنهاداتی داد. این پیشنهادات پذیرفته نشد و همین امر باعث شد که نتواند خود را با آن تطبیق دهد، لذا از آن فاصله گرفت[6].

 

2-    انتقاد آیت از تظاهر علنی حزب و سردمداران آن، از جمله مظفر بقایی به دوری از دین و تهی بودن مبارزات این حزب از رنگ و بوی دینی: آیت در نامه معروف 94 صفحه ای که به بقایی می نویسد، از جمله این نکته را خاطرنشان می سازد و با وجود این نامه دیگر جایی برای ادعای وابستگی آیت به بقایی و حزب او باقی نمی ماند[7].

 

3-    از آن جا که حضور در حزب زحمتکشان را بهانه ای برای مبارزه در مسیر آیت الله کاشانی می دانست و دل در گرو مبانی دینی و انقلابی داشت، به مجرد ظهور طلیعه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، به همراه اکثر پیروان آیت الله کاشانی با جدایی سیاسی از مظفر بقایی به این نهضت پیوست و به گواه تاریخ نویسان، حتی از این مقطع به بعد، مواضعی علیه مظفر بقایی گرفت که تا زمان شهادت، بر جای خود باقی بود[8].

 

آیت انقلابی

مبارزات سیاسی پیش از انقلاب آیت را پس از جدایی از حزب زحمتکشان، می توان در سه فراز خلاصه کرد:

1-    افشاگری های سیاسی: شهید آیت از همان روزهای شروع انقلاب و در شرایطی که دستگاه های تبلیغاتی غرب درصدد برپا کردن جبهه ملی جدید بودند، به مقابله با این عوامل شناخته شده پرداخته و با اطلاعات و شناخت وسیعی که از پرونده ی رهبران جبهه ملی داشت، افشاگریهای ارزنده‌ای درباره آنها کرد و توانست نقش حقیقی آنان را به ملت انقلابی معرفی کند. نقش شهید آیت در افشای خط وابسته به آمریکا و انگلیس نقش مهمی است و در جریان انقلاب اسلامی ایران شهید آیت در رسوا کردن این خط انحرافی خطرناک، کوشش و جهاد بسیار کرده است.[9]

 

2-    تدریس و بیدارسازی دانشجویان: شهید آیت در طول سال های بعد از پانزده خرداد سال 1342 به تدریس اشتغال داشت و چون موضوع درسهای او عموماً جامعه‌شناسی و مسائل اجتماعی بود، می‌توانست ذهن دانشجویان خود را بیدار و آنان را در مسیر مبارزه به حرکت درآورد. او که دارای مطالعات بسیار عمیق و گسترده‌ای در رشته جامعه‌شناسی سیاسی بود، در مدرسه عالی قضائی قم و مدرسه عالی لاهیجان و دانشکده علم و صنعت و مدرسه عالی اراک به تدریس جامعه‌شناسی پرداخت و در غالب کلاسهای او دانشجویان با استفاده از نوار ضبط صوت درسهایش را منتشر می‌ساختند در همین رابطه شهید آیت چند بار در قم از طرف ساواک احضار شد و بازجوئیهای مفصلی از او به عمل آمد. وی ‌به علاوه، در حوزه علمیه قم در کلاس های متعددی که از طرف طلاب حوزه تشکیل می‌ شد، به تدریس جامعه‌شناسی و تاریخ نهضت اسلامی ایران پرداخت و عده کثیری از طلاب حوزه علمیه قم همیشه در جلسات علنی و مخفی تدریس او حاضر می‌شدند[10].

 

3-    مبارزه مسلحانه: شهید آیت، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از آن جا که راه مبارزه با رژیم پهلوی را مسلحانه می دید، به تشکیل هسته های منظم ضد رژیم در دل ارتش شاهنشاهی با عضویت نیروهای مذهبی ارتش و برگزاری جلسات متعدد با آنان همت گمارد. گرچه این کادرسازی زیرزمینی با پیروزی انقلاب اسلامی ناتمام ماند، ولی ثمره اش شناخت نیروهای نظامی مذهبی ای چون شهیدان نامجو و کلاهدوز بود که بعدها در جمهوری اسلامی از آزمون خود سربلند بیرون آمدند[11].

 

آیت و جمهوری اسلامی

آیت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌ علاوه بر کار تدریس، نمایندگی مردم نجف آباد را در مجلس خبرگان به عهده گرفت و با عضویت در هیات رییسه نقش اساسی در تصویب اصل ولایت فقیه ایفا کرد. اگر به مذاکرات مجلس خبرگان مراجعه شود به خوبی به نقش مثبت و خلاق این شهید برخاسته از توده مردم محروم پی خواهیم برد. شهید آیت که از دوران مبارزه با نظام استکبار با شهید محمد منتظری ارتباط نزدیک و دائمی داشت، در تأسیس سپاه پاسداران هم کوشش زیادی کرد و در مجلس خبرگان کوشش کرد که سپاه به عنوان یک نهاد رسمی در قانون آورده شود و در تصویب اصل مربوطه به فرماندهی سپاه که در اختیار رهبر انقلاب باشد، نقش مؤثری داشت. سپس از طرف مردم تهران به نمایندگی مجلس شورای اسلامی‌ انتخاب شد. در عین حال، آیت از همان ابتدا عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی‌ ایران و دبیر سیاسی این حزب شد.

 

دشمنان آیت

اینکه چه فرد یا گروهی، نتوانستند حضور افشاگری نستوه چون دکتر آیت را تاب بیاورند و او را به شهادت رساندند، بر ما پوشیده است و گرد سالیان دراز، هنوز بر پرونده مفتوح شهادت ایشان در ذهن تاریخ جمهوری اسلامی نشسته است. افشاگری و صراحت لهجه در آن روزگار به کام بسیاری خوش نمی آمد ولی با این وجود، انگشت اتهام به سوی چند جریان اصلی در این رابطه هست:

1-    گروهک تروریستی مجاهدین خلق(منافقین): در سال های ابتدایی انقلاب، جنایات منافقین به اوج خود رسیده بود و گاه و بیگاه، جریان نفاق در آن زمان مذبوحانه به ترور و حذف فیزیکی چهره های شاخص انقلاب می پرداخت. در مورد شهید آیت، اتهام اصلی به سمت منافقین نشانه رفت و این گروه هم با سکوت خود، باکی از این که این ترور به دوش آن ها نهاده شود، نداشتند.

فرزند شهید آیت در تأیید ترور از سوی منافقین می گوید:

«پدرم چند روز قبل از حادثه از طرف هواداران مجاهدین خلق به وسیله تلفن مورد تهدید قرار گرفت. ما با نگرانی به ایشان تذکر دادیم و او همیشه در جواب می‌گفت: مرگ حق است و شهادت آرزوی ماست»[12].

در عین حال، شهید آیت از جمله افرادی بود که از حادثه تروریستی 7 تیر 60، جان سالم به در برده بود و احتمالاً منافقین این موضوع را تاب نیاوردند و در اربعین شهدای هفتم تیر، او را به وصل سایر شهدا رساندند.

 

2-    جریان بنی صدر: شاید روایت صحیح تر از ترور منافقین، به بنی صدر و روابط میان سازمان مجاهدین خلق و رئیس جمهور بی کفایت ابتدای انقلاب، بازگردد. همانطور که ذکر شد، آیت و بنی صدر در مقطعی از تحصیلات دانشگاهی، همدوره بودند و لذا شهید آیت از دیرباز، با شخصیت فکری بنی صدر آشنا بود؛ ولی اوج پیش بینی سیاسی او در مورد بنی صدر به اوایل انقلاب و گوشزد انحرافات فکری او پیش از ریاست جمهوری بازمی گردد. ایشان قبل از نامزدی ریاست جمهوری بنی صدر در نطقی که در مجلس در مورد قانون اساسی ایراد کرد، گفت: « آنهایی که قانون اساسی را قبول ندارند و آنهایی که رییس جمهوری را مترسک، در روزنامه قلمداد می کنند، همینجا خود را کاندید ریاست جمهوری خواهند کرد»[13]. پس از حذف جلال فارسی از انتخابات و انتخاب بنی صدر به ریاست جمهوری، آیت به روند افشاگرانه خود در باب بنی صدر ادامه داد و در یک جلسه خصوصی (که نوارش مخفیانه ضبط شد و در روزنامه ها منتشر و به اسم «نوار آیت» معروف شد) مشی خود را در قبال بنی صدر اینچنین شرح داد: «[بنی صدر و التقاطیون] خط امام نیستند و اینها جدا هستند و شما نمی توانید با اینها یکسان عمل کنید. ... عموم مردم هم برمی گردند. الآن هم عموم مردم هنوز دقیقاً در جریان نیستند که کی به کی است. فکر می کنند بنی صدر و بهشتی همه در یک جریان هستند؛ گرچه حالا کم کم دارند می فهمند. ... تبلیغ بکنید که مجاهدین و بنی صدر با هم هستند ولی اعتراض نکنید. و به مردم بگویید که اینها با هم هستند و تا حدی که می شود اعتراض مردم را [به این روابط با گروه های منحرف] برانگیزید... من حدسم این است که بنی صدر خیلی دوام نمی آورد، گرچه من تلاش می کنم که برای چهار سال آینده دوام بیاورد، لا اقل ما یک مدتی وقت داشته باشیم برای اینکه خودمان را بهتر بشناسیم... ما باید کارمان را بکنیم، اتفاقاً در مجلس کاری که می کنیم که بتوانیم همین کار را بکنیم، این است که نگذاریم بنی صدر از چهارچوب قانون خارج بشود ... خط امام و خط بنی صدر دوتاست و بنی صدر نمی خواهد که بگذارد که مردم بفهمند این خط دوتاست. ... به نحوی این باید تبلیغ بشود غیر مستقیم که تمام مردم پایین تشخیص بدهند. تمام مردم باید بفهمند که اگر بنی صدر بود، اصلاً این انقلاب از بین می رود»[14].

 

با توجه به فرار بنی صدر تنها یک هفته قبل از ترور او و همچنین نقش آیت در روند بر کناری بنی صدر از دولت با توجه به این افشاگری ها، احتمال دست داشتن ابوالحسن بنی صدر در ترور حسن آیت پر رنگ می شود.

 

آیت و جریان شناسی سیاسی

سیر روند حیات سیاسی سیدحسن آیت، به خوبی گواه این حقیقت است که او یک جریان شناس متبحر سیاسی بود. هوش بالا و بینش عمیق سیاسی آیت که از همان ابتدای مبارزات انقلابی و سیاسی اش آشکار شد، او را تا رده ی یکی از مهم ترین جریان شناسان سیاسی تاریخ معاصر ایران ارتقاء داد. گرایش به آیت الله کاشانی در ابتدای مبارزات سیاسی، پیوستن مصلحت آمیز به حزب زحمتکشان (با وجود احترامی که برای فهم سیاسی مظفر بقایی قائل بود) در زمانه ای که راه مبارزه از آن حزب می گذشت، هوشمندی در ترک حزب زحمتکشان و وصل به نهضت تاریخ ساز امام خمینی، درک لزوم مبارزه مسلحانه با رژیمی که فعالیت های حزبی و سیاسی جوابگوی رویارویی با آن نیست، گوشزد نمودن خطر جدی جبهه ملی و نهضت آزادی و مبارزه با مشی فکری امثال بنی صدر و موسوی و فراست در پیش بینی آینده ی سیاسی این افراد، از جمله مواردی است که پیش کسوتی جریان شناسی سیاسی انقلابی را شایسته ی او می سازد و فرای هر انتسابی و وابستگی، بیانگر تشخص و تجسم آرمان عدالتخواهی و مبارزه با زورگویی و ظلم در یک فرد است. تاب نیاوردن این آرمان خواهی او به موازات پرونده ی مبهم شهادتش، در اذهان همچنان مفتوح است.

 

منابع و پاورقی ها:

1-    زندگی نامه سیدحسن آیت: وبسایت رسمی شهید دکتر حسن آیت

2-    ویژه نامه نوروزی روزنامه ایران – 1390، مصاحبه با همسر شهید آیت

3-    وبسایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی

4-    محمد قوچانی، آیت و بقایی، ماهنامه مهرنامه، مرداد 91

5-    زندگی نامه سیدحسن آیت

6-    مروری بر زندگانی سیاسی سیدحسن آیت، وبسایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی

7-      متن کامل این نامه را در این منبع بخوانید: آبادیان، حسین «زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی»، موسسه مطالعات و پ‍ژوهشهای سیاسی،‌ چاپ دوم، با ویرایش مجدد و اضافات، بهار 1386، صفحه 611

8-    مروری بر زندگانی سیاسی سیدحسن آیت

9-     زندگی نامه سیدحسن آیت

10-    همان

11-    ویژه نامه نوروزی روزنامه ایران

12-    وبسایت بنیاد هابیلیان

13-    وبسایت مؤسسه راهبردی دیده بان

14-    متن کامل نوار آیت، وبسایت پارسینه

 

مشاهده خبر در جماران