جزییات اعتراضات اخیر مردم خوزستان، قطعی اینترنت در استان و آخرین وضعیت آبرسانی
فراموش نکنید که مردم خوزستان اعتراضاتشان هم مثل همه آیین هایشان، مثل عزاداری هایشان جمعی است. برای همین هم پرشور و پرجاذبه و پرجلوه است. احتمالا اگر این اعتراضات در نقاط دیگری بود تا این اندازه مردم از همبستگی و همراهی برخوردار نبودند.
به گزارش جماران؛ داوود حشمتی در امتداد نوشت: در سفر دو روزه به خوزستان از نزدیک با مشکل مردم خوزستان مواجه شدم. نه فقط از زاویه حکومت (از چپ و راست آن) بلکه از ناحیه مردم هم موضوع را دیدم. این یادداشتش شرح مشاهداتم است از این سفر: برخلاف ادعاهای آزادی اینترنت، به محض ورود به خوزستان وضعیت اینترنت ما به حالت آبان ۹۸ در تهران در آمد. یعنی سایت ها و اپهای ایرانی باز بود و دسترسی به نت جهانی مسدود بود. در دزفول و اهواز که رفتم هر دو در همین وضعیت قرار داشت.
این وضعیت البته برای اینترنت خانگی و adsl وجود نداشت و نتهای تلفنهای ثابت به طور کامل وصل بود. اما به خاطر اینکه جمعه شب اعتراضات فروکش کرده بود، شنبه ظهر در هنگام خروج در فرودگاه اینترنت وصل شد. اما دوباره در ساعات شب اینترنت همراه درخوزستان قطع میشود.
اپهایی مثل اسنپ و بانکها کار میکرد اما خبری از وات آپ و تلگرام و توییتر نبود. دسترسی خودم هم به همین دلیل مسدود بود. البته باز کسانی که اینترنت خبرنگاری وزارت ارتباطات را داشتند محدودیت نداشتند.
اول: مشکل مردم کدام آب است؟ مشکل مردم هم آب شرب است هم آب کشاورزی و هم آب برای دامها. این را فراموش نکنید که درجنوب دام منبع مهم زندگی است. پس تشنگی دام، کم از تشنگی مردم ندارد.
براساس گزارش آبفای خوزستان، بیش از ۷۰۲ روستا درگیر مشکل آب بودند که بیشتر آنها مشکل آب خوردن داشتند. با اقداماتی چون آب رسانی در ساعات بیشتر و آبرسانی با تانکر این تعداد به ۴۷۱ روستا رسیده.
در برخی مناطق برای دامها حوزچههایی مصنوعی ساخته شده که بتوانند گرما را تحمل کنند. تعداد دام هایی که تلف شدند قابل ملاحظه نبود. شخصا انتظار داشتم در گزارشات مسولان استان رقم دام ها طوری بیان شود که برای آنها بودجه های خوبی دریافت کنند. اما واقعیت این بود که آماری که استانداری ارائه کرد تلف شدن ۱۱۵ دام بزرگ و ۵۰۰ دام کوچک بود. این در مقابل نزدیک به ۳۰ هزار گاومیش موجود رقم زیادی نیست اما باید مراقب بود تا وضع در آینده بحرانی نشود.
درحال حاضر ۵۲ روستا آبرسانی ساعتی می شود. مجموعا بین ۴۵ هزار تا ۵۰ هزار نفر هستند که وضعیت آب در روستاهایشان بحرانی است. در حوزه قیزرانیه که قبلا ۴ ساعت آب در روز داشتند. حالا به ۱۲ ساعت آب در روز رسیدند.
این تصور که در خوزستان کارون خشک شده درست نیست. کارون در اهواز آب دارد، اما آن آب را میتوان به دامها رساند یا دامها را به این آب رساند؟ خیر. مردم در شهر با مشکل آب رو به رو بودند؟ بله اما نه در مناطق متوسط و خوب. بلکه مناطق محروم مثل کوت عبدالله، یا شلنگ آباد. و البته در حاشیه شهرها وضعیت آب خوب نیست.
تصاویری از اعتراض یکی از سران قبایل عرب در دیدار با جهانگیری منتشر شد که در مجموع اتفاقا جلسه بسیار مثبتی بود. و قطعا در جمع شدن اعتراضات نقش مهمی داشت. علاوه بر آن فرد که فیلمش منتشر شد، یک نفر دیگر هم همان حرفها را زد. نفر سوم که اعتراض داشت را دعوت کردند از پشت تریبون حرفش را بزند که اتفاقا بسیار آرام تر حرف زد. تاجایی که به یکی از همراهان گفتم: برعکس نمایندگان مجلس که وقتی تریبون می بینند، بیشتر فریاد می زنند، مردم عادی وقتی از پایین اعتراض می کنند برای رساندن صدایشان فریادشان بلندتر و تندتر است واگر به تریبون دسترسی داشته باشند، اتفاقا بسیار هم آرامتر از آنچه تصور می شود اعتراض می کنند.
پاسخ های جهانگیری وقتی تمام شد صدای اعتراضی نبود. از همین رو عرض می کنم که برخلاف تصور اتفاقا جلسه بسیار خوبی با سران قبایل برگزار شد. این هم اضافه کنم که سران بختیاری اعتراضشان تند نبود.
مشکل اخیر از کجا آغاز شد؟ مشکل از میزان آب و بارش است. بارش بهاره که سال قبل ۱۰۲ میلیمتر بود امسال به یک و نیم میلیمتر رسیده. من وقتی این عدد را روی نمودار بارش های ۵۰ سال اخیر دیدم وحشت کردم. به همین خاطر تصمیم گرفتند تا آب پشت سدها را طوری مدیریت کنند.
آیا دولت عمدا خروجی آب سدهایی مثل کارون را کم کرد؟ بله. چرا؟ چون در خوزستان تنها یک کشت در سال صورت نمی گیرد. کشت پاییزه هم وجود دارد. و مهمتر از آن براساس پیش بینی ها تا اواخر آبان خبری از بارش نیست. در بهترین حالت ممکن است در هفته دوم آبان بارش را شاهد باشیم. و اگر پیش بینی دقیق باشد اتفاقا باید منتظر بارش در آذرماه باشیم که وضعیت واقعا وخیم است.
لذا موضوع را باید جدی گرفت. نه تنها مساله پایان نیافته بلکه از نظر من تازه آغاز ماجراست. جهانگیری در جلسه گفت که برایش فرقی نمی کند ۱۰ روز از پایان مسئولیتش مانده باشد یا ۱۰ دقیقه. او طوری تصمیم می گیرد که آینده کشور را در نظر باشد. اتفاقا به نظرم اگر دولت می خواست برای دولت بعد بحران ایجاد کند، باید آب را رها می کرد، و دولت رئیسی می ماند و سدهای خالی.
اما تاسف اصلی اینجاست که حامیان رئیسی اتفاقا طلبکار این وضع هستند. درحال حاضر منابع مالی خوبی برای رفع مشکل آب خوزستان تصویب شده که امیدوارم دولت بعد به این تعهدات عمل کند. در یک فقره فقط ۱۱۵۰ میلیارد تومان بودجه برای استان اختصاص داده شد.
با وجود کمبود آب اما برخلاف سه سال گذشته که کشت برنج ممنوع بود امسال با نظر مجلس کشت برنج آزاد شد. بررسی ها نشان می داد که حتی در همین دو روز که آب بیشتری رها سازی شده بود کشت جدید صورت گرفته و تا ۵ مرداد هم امکان کشت وجود دارد. قرار است کشت های زیر ۵ هکتار که متعلق به مردم عادی است رها شود اما کسانی که کشت های زیادی دارند با گفت وگو موضوع مدیریت شود.
اما مهمترین اعتراض مردم به تبعیض است. کدام تبعیض؟ تصوری عمومی در مردم خوزستان وجود دارد که آب از سرچشه ها به اصفهان منتقل می شود. جشن ورود آب به زاینده رود ممکن است برای بعضی ها جشن شادی باشد اما برای خوزستان داغ است. این را حتما باید مدنظر داشته باشیم.
برای مردم اهمیتی ندارد که بارش ها چقدر کاهش داشته است. آنها نمی دانند و طبیعی هم هستد که توجه نداشته باشند که ۴۴ درصد مجموعا ورودی آب سدها کم شده است. اما وقتی می بینند جشن آب در زاینده رو گرفته میشود داغ دلشان تازه می شود. تصور عمومی این است که آب از سرچشمه به اصفهان می رود. آنهم نه برای شرب بلکه برای مصارف صنعتی و کشاورزی. در این باره دو نکته مهم باید گفته شود:
اول اینکه جهانگیری در هر دو جلسه (هم جلسه مدیریت بحران و هم جلسه با سران قبایل عرب و بختیاری) به آنها توضیح داد که از ابتدای دولت دوازدهم انتقال آب برای مصارف غیرآشامیدنی به اصفهان ممنوع شده است. اما به نظرم این توضیح مردم را قانع نکرده است. معاون اول توضیح داد که دولت به صورت بلند مدت هم موضوع را دنبال کرده و برای همین به سراغ انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس به فلان مرکزی ایران رفت و امروز آب تا کرمان و یزد رسیده و باید بالاتر برده شود.
اما توده های مردم به این موضوع منتقد هستند. هم از یکی از سران قبایل شنیدم و هم یکی از شهروندان که می گفتند: بحث ما انتقال آب شرب به اصفهان نیست. این را هیچ کس نباید دامن بزند که در این باره هیچ اختلافی نداریم. من لذت بردم وقتی شهروند اهوازی ساکن کوت عبدالله همانند آن رئیس عشیره عرب گفت: من ایرانی ام و اگر هموطنم در اصفهان آب نداشته باشد خودم با تانکر برای آنها آب می برم. این وظیفه ماست. اما بحث ما بحث آب برای صنایع است.»
از نظر من دولت (هر دولتی در جمهوری اسلامی) باید مردم خوزستان را قانع کند که آب آنها صرف مصارف صنعتی و کشاورزی در سایر استان ها نمی شود و این می تواند آنها را آرام تر کند.
فراموش نکنید که مردم خوزستان اعتراضاتشان هم مثل همه آیین هایشان، مثل عزاداری هایشان جمعی است. برای همین هم پرشور و پرجاذبه و پرجلوه است. احتمالا اگر این اعتراضات در نقاط دیگری بود تا این اندازه مردم از همبستگی و همراهی برخوردار نبودند. اما همین جمعی بودن اعتراضشان است که ترس را برای حکومت ایجاد می کند و نگاه امنیتی را بر آن حاکم می کند.
اما نکته ای که به آن توجه نشده این است که اعتراضات آنها خشونت آمیز نیست. مراکز دولتی و غیره را آتش نمی زنند. اگر همین چند شب اعتراضی که در خوزستان بود، در تهران اتفاق افتاده بود با حجم زیادی از بانک های آتش گرفته روبه رو بودیم. شخصا در اهواز بانک و مرکزی که نشانه از خسارت باشد ندیدم. این مردم شایسته تقدیرند و همیشه نشان دادند که دغدغه های خودشان را دنبال می کنند و پاسخ آنها نباید سرکوب باشد.
مشاهده خبر در جماران