کدخبر: ۱۵۱۶۹۱۸ تاریخ انتشار:

در گفت و گو با جماران؛

محمدرضا باهنر: محتشمی پور یکی از چهره های ماندگار انقلاب و نظام بود/ تاریخچه زندگی ایشان مشحون از نقاط برجسته است

محمدرضا باهنر در خصوص ویژگی های سید علی اکبر محتشمی پور به جماران گفت: تاریخچه زندگی ایشان مشحون از نقاط برجسته است و حتما باید کسانی پژوهش و کار کنند و ان شاء الله اینها را به قلم بکشند. وقتی به تاریخ نگاه می کنیم، با الهام از زندگی ها و انقلاب هایی که در جای جای دنیا به وقوع پیوسته ادیبان، شاعران، فیلمنامه نویسان و سایر هنرمندان آثار هنری بزرگی خلق کرده اند. زندگی آقای محتشمی پر از فراز و نشیب است و نقاط برجسته زیادی دارد و هرکدام از این نقاط هم قابل تحلیل هست و می شود تحلیل کرد که چه اتفاقاتی افتاده و چه آثاری داشته است.

پایگاه خبری جماران: در آستانه چهلمین روز درگذشت مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی اکبر محتشمی پور با دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین که چندین دوره سابقه حضور در مجلس شورای اسلامی را هم دارد، در خصوص ویژگی ها و خدمات مرحوم محتشمی پور گفت و گو داشتیم و محمدرضا باهنر در این گفت و گو تأکید کرد که  «آقای محتشمی پور یکی از چهره های ماندگار انقلاب و نظام بود» و «تاریخچه زندگی ایشان مشحون از نقاط برجسته است» لذا همانند بزرگان دیگر تاریخ که آثار هنری فراوانی از زندگی آنها خلق شده، در مورد ایشان نیز می تواند پژوهش هایی انجام و آثاری خلق شود.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با محمدرضا باهنر را در ادامه می خوانید:

در آستانه چهلمین روز درگذشت حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی اکبر محتشمی پور قرار داریم. به نظر شما مهمترین ویژگی ایشان چه چیزی بود؟

مرحوم سید فقید جناب آقای محتشمی پور یکی از چهره های ماندگار انقلاب و نظام بود و خواهند بود و سوابق مبارزاتی درخشانی دارند که اگر آدم بخواهد برجسته ترین نقطه را بگوید شاید گم شود در نقاط برجسته ای که آن مرحوم داشته اند. ایشان از سنین جوانی با نهضت حضرت امام در قم و نجف همراه شده اند و نشان داده شد که ایشان همه لحظات عمرش، که بزرگترین سرمایه اش بود، را وقف نظام جمهوری اسلامی و انقلاب کرد و در مسیر اجداد طاهرین و معصومینش حرکت کرد.

اگر بخواهیم فرازهای مختلف زندگی مرحوم محتشمی را بگوییم اولا سال 42 و 43 واقعا اوج مظلومیت نیروهای انقلاب است. یک زمانی مقام معظم رهبری در تعریف «اخلاص» می فرمودند که اخلاص را می شد در روحیه مبارزین انقلابی قبل از انقلاب کاملا دید و حس کرد. یعنی کسی که آن زمان وارد جریانات انقلابی می شد نه تنها هیچ طمعی به دنیا و مقام و اموال دنیایی نداشت بلکه سرنوشت مشخص انقلابیون شهادت، تبعید، زندان های مخوف و پر از شکنجه و یا جدایی از خانواده بود و هیچ چیزی غیر از اینها سرنوشت محتوم انقلابیون نبود.

وقتی آدم خودش را به قبل از انقلاب بر می گرداند، به جدّ می تواند بگوید احدی نبود که وارد میدان انقلاب بشود به این امید که مثلا من فرماندار، استاندار، وکیل و رئیس بشوم و یا منافعی نصیبم شود. یعنی یکی از سمبل های اخلاص در انقلاب ما، انقلابیون قبل از پیروزی انقلاب هستند و هر مقدار که ما از تاریخ پیروزی انقلاب فاصله می گیریم این اخلاص و مظلومیت بیشتر جلوه می کند.

لازم است این حرف ها برای نسل های دیروز و امروز گفته شود. سال های 56 و 57 انقلاب اوج گرفت، سراسری شد و اقشار و صنوف مختلف مردم آمدند. ولی سال های 55 و قبل از آن مبارزین انقلابی خیلی محدود بودند و کسانی که وارد این میدان شدند خودشان را برای همه چیز آماده کرده بودند؛ از شهادت و اعدام تا شکنجه، زندان، تبعید و قص علی هذا.

مرحوم محتشمی یکی از این نیروها بود و زمانی که حضرت امام را از قم به ترکیه تبعید کردند واقعیت قضیه این بود که دو سه نفر مأمور ساواک امام را دستگیر کردند و ظاهرا هم آب از آب تکان نخورد. آن موقع تلاش جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود که حضرت امام را به عنوان مرجع معرفی کردند و طبق قوانین موضوعه آن زمان حکومت طاغوت جرأت نکرد به سمت شهید کردن حضرت امام برود.

امامی که سه چهار میلیون نفر به استقبالش رفتند و در زمان تشییع پیکر مطهرش شاید ده ها میلیون نفر بر سر و سینه زدند، در سال 42 انقدر مظلوم بود که دو سه نفر مأمور ساواک او را از قم به تهران آوردند و از تهران هم تبعید کردند. آن زمان همراهی با حضرت امام شجاعت، اخلاص، ایمان و بصیرت می خواست.

یک زمانی مقام معظم رهبری در مورد «بصیرت» تعبیری داشتند و می گفتند بصیر کسی است که هم دشمن و هم موقعیت و زمان را بشناسد و مثالی که می زدند در رابطه با 72 تن شهدای کربلا بود. به این مضمون فرمودند که بعد از شهادت امام حسین(ع) خیلی ها در راه خون خواهی امام حسین(ع) به شهادت رسیدند اما هیچ کدام از این شهدا جای شهدای کربلا را نمی گیرند. چون شهدای کربلا هم به موقع دشمن را شناختند و هم به موقع وارد عمل شدند. لذا عزیزانی هم که از سال 42 با امام بودند مقام والایی دارند.

 

بعد از پیروزی انقلاب هم ایشان مسئولیت هایی از جمله سفارت ایران در سوریه داشتند. ارزیابی شما از این خدمات چیست؟

در زمان مرحوم حافظ اسد ایشان سفیر ایران در سوریه بود و همان زمان به وسیله موساد یا منافقین یک بسته پستی فرستادند و این بسته منفجر شد و آقای محتشمی تا مرز شهادت جلو رفت و دست و یکی از چشمانشان را از دست دادند و جانباز انقلاب شدند. خدا ایشان را برای انقلاب نگه داشت و الّا به صورت طبیعی با توطئه ای که انجام شد ایشان باید شهید می شد.

مرحوم محتشمی یکی از مؤسسین حزب الله لبنان بود. در فوت ایشان نیز سیدحسن نصرالله پیام تسلیت فرستادند و اظهر تأسف کردند. می شناختند و نقش مرحوم محتشمی در شکل گیری حزب الله را می دانستند. قبل از ایشان مرحوم شهید سیدعباس موسوی دبیرکل حزب الله بود. واقعیت این است که حزب الله لبنان ورق را برگرداند. زمانن رژیم صهیونیستی می گفت شش روزه ارتش های کشورهای اسلامی را فلج کرده ام و تمام مراکز پایتخت های کشورهای اسلامی در تیررس موشک های من هست.

بعد از جنگ های 33 روز، 22 روز و هفت روز، امروز به جایی رسیده که رژیم صهیونیستی اگر حمله ای را هم آغاز می کند، در آتش بس پیش قدم شود. اولین بار بود که در مقابل حزب الله و نوار غزه همین چند مدت قبل نیروهای صهیونیستی تسلیم شدند و آتش بس یک طرفه اعلام کردند. این جزو باقیات الصالحاتی است که از مؤسسین حزب الله لبنان باقی می ماند. آقای محتشمی هم یکی از آدم های بسیار مؤثر در شکل گیری حزب الله لبنان بود.

در نظام جمهوری اسلامی هم تا مسئولیت وزارت کشور جلو رفتند و به وظایف خودشان عمل کردند. زمانی که ما در مجلس بودیم با درایت ایشان «دفتر حمایت از فلسطین» تأسیس و در مجلس قانون آن تصویب شد و سالیان دراز دبیری این دفتر بر عهده مرحوم آقای محتشمی بود. یک زمانی هم اختلافاتی وجود داشت و آقای محتشمی و آقای ناطق نوری نامه ای خدمت امام نوشته بودند که مضمون نامه حضرت امام این است که فرمودند همه شما فرزندان انقلاب هستید و اختلاف نظرهایی هم پیش می آید که باید با همدیگر حل کنید.

نهایتا بعد از اینکه یک مقدار فتنه ها در کشور زیاد شد و متأسفانه بعضی ها هنجارشکنی داشتند و شروع به مقابله با کلیت نظام کردند، جناب محتشمی برای اینکه از این مسائل به دور باشند به نجف اشرف هجرت کردند و در جوار بارگاه ملکوتی علی بن ابیطالب(ع) ماندند و به تحصیل ادامه دادند و آنجا بیت حضرت امام را مدیریت می کردند. شاید در یک جمله بتوان گفت که مصداق بارز «عاش سعیدا و مات سعیدا» بود.

 

می توان گفت جانباز شدن ایشان به دست رژیم صهیونیستی نوعی از هزینه دادن ایشان برای آرمان هایش بود و ۱۰ سال پایان عمر هم به نوع دیگری هزینه آرمان ها و استقامت بر دفاع از رأی مردم را دادند. نظر شما در این خصوص چیست؟

تاریخچه زندگی ایشان مشحون از نقاط برجسته است و حتما باید کسانی پژوهش و کار کنند و ان شاء الله اینها را به قلم بکشند. وقتی به تاریخ نگاه می کنیم، با الهام از زندگی ها و انقلاب هایی که در جای جای دنیا به وقوع پیوسته ادیبان، شاعران، فیلمنامه نویسان و سایر هنرمندان آثار هنری بزرگی خلق کرده اند. زندگی آقای محتشمی پر از فراز و نشیب است و نقاط برجسته زیادی دارد و هرکدام از این نقاط هم قابل تحلیل هست و می شود تحلیل کرد که چه اتفاقاتی افتاده و چه آثاری داشته است.

در این صحبت کوتاه قصد من بیان تاریخ زندگی جناب آقای محتشمی(رضوان الله تعالی علیه) نبوده و اصلا توان و صلاحیت این بحث ها را ندارم. من به بعضی از فرازها اشاره کردم و از عزیزانی که خودشان را دنباله رو این عزیزان می دانند می خواهیم کارهای پژوهشی و تاریخی کنند. بعضی از قهرمان های تاریخ وجود دارند که در مورد زندگی آنها رمان، فیلمنامه، داستان و تئاترهای خوب نوشته اند. اینها وظیفه هنرمندان و کسانی است که قلم به دست و اهل پژوهش هستند و ان شاء الله کار را دنبال می کنند.

مشاهده خبر در جماران