یادداشت/
مسیح مهاجری: جواد اژهای منازعات سیاسی را برای کشور و مردم همچون سم میدانست
مسیح مهاجری نوشت: حجتالاسلام دکتر جواد اژهای سیاست میدانست ولی از ورود به عرصه غوغاهای سیاسی پرهیز میکرد. منازعات سیاسی را برای کشور و مردم همچون سم میدانست و از غوطهور شدن مسئولین در آن غوغاها و این منازعات رنج میبرد. سالی چندبار به کشورهای مختلف اروپائی برای حضور در جمعهای دانشجوئی سفر میکرد و تمام تلاش خود را برای دور نگهداشتن دانشجویان از فروغلطیدن در باتلاق منازعات سیاسی و جناحی بکار میبست.
به گزارش جماران؛ حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی ، در یادداشتی نوشت: «حجتالاسلام دکتر جواد اژهای، در حوزه و دانشگاه تحصیل کرده بود. درسهای حوزوی او با طعم نهضت اسلامی همراه بود و درسهای دانشگاهی را با روح و روان میآموخت؛ روانشناسی.
بعد از تحصیل، او نه به محراب و منبر روی آورد و نه مطب روانشناسی باز کرد، بلکه انسانسازی را در پیش گرفت. او در این اندیشه بود که برای ایران و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نیرو بسازد و ساخت. در دانشکده روانشناسی، در سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد)، در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا و آمریکا و در کافل.
دکتر جواد اژهای با اینکه انقلابی قبل از انقلاب بود، برخلاف انقلابیهای بعد از انقلاب هرگز از نظام جمهوری اسلامی و مردم طلبکاری نکرد بلکه همیشه خود را بدهکار میدانست و تا آخر عمر مشغول پرداخت کردن به انقلاب و نظام و مردم بود. او قدر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و مردم را میدانست و به همین دلیل برای ماندگاری و سرفرازی آنها از جان مایه میگذاشت. از کار خسته نمیشد و خستگی را جواب کرده بود.
کتاب، یکی از نزدیکترین دوستان دکتر اژهای بود. او با کتاب از مسجدعلی اصفهان در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اُنس گرفت، هنگامی که در همراهی با نهضت امام خمینی این مسجد را به مرکز مبارزات ضد رژیم ستمشاهی تبدیل کرده بود، برای آنکه جوانها و نوجوانان اصفهانی را به خواندن کتابهای دینی و انقلابی تشویق کند، کتابخانهای را برای آنان تجهیز کرد تا اوقات فراغتشان را با کتاب پر کنند، او و برادر شهیدش علیاکبر.
بعد از شهادت مظلومانه آیتالله بهشتی، یکی از کارهای اصلی دکتر اژهای (داماد آیت الله بهشتی) تلاش برای تدوین آثار آن متفکر بزرگ بود. او با دقت تمام، سخنرانیها و یادداشتهای آیتالله بهشتی را ویراستاری میکرد، پاورقیهای لازم را مینوشت و منابع قرآنی و روائی و تاریخی مطالب را به آنها اضافه میکرد و به دست چاپ میسپرد. از احیاء آثار شهید مظلوم آیتالله بهشتی چنان صحبت میکرد که گوئی با آنها عشقبازی میکند. این، به خاطر ارادتی بود که به آیتالله بهشتی میورزید و همینطور اُنسی که جان او با کتاب و اندیشه و تفکر داشت.
سیاست میدانست ولی از ورود به عرصه غوغاهای سیاسی پرهیز میکرد. منازعات سیاسی را برای کشور و مردم همچون سم میدانست و از غوطهور شدن مسئولین در آن غوغاها و این منازعات رنج میبرد. سالی چندبار به کشورهای مختلف اروپائی برای حضور در جمعهای دانشجوئی سفر میکرد و تمام تلاش خود را برای دور نگهداشتن دانشجویان از فروغلطیدن در باتلاق منازعات سیاسی و جناحی بکار میبست. او به رشد علمی و فکری و ارتقاء جنبه انسانی دانشجویان در پرتو اسلام ناب آنگونه که امام خمینی معرفی میکرد، میاندیشید و به دانشجویان به عنوان ثروتهای واقعی کشور نگاه میکرد.
وجه مشترک تمام تلاشهای دکتر اژهای در عرصههای مختلف فعالیتها، لطافت بخشیدن به روح کسانی بود که با آنها سروکار داشت. او فلسفه دمیده شدن روح خدا در انسان را ایجاد لطافت در روح انسان میدانست. ما به زبان میگفتیم «یا لطیف ارحم عبدک الضعیف» و او به زبان و عمل.»
منبع: خبرآنلاین
مشاهده خبر در جماران