جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛
سید ابوالقاسم دهکردی که بود؟/او و جمعی از علما چگونه از کالای ایرانی حمایت کردند؟/نقش وی در تشکیل هیات علمیه اصفهان چه بود؟/او بجز امام خمینی به چه افراد دیگری اجازه روایت داد؟
آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی از علمای قرن چهاردهم قمری در سال ۱۲۷۲ در شهرکرد به دنیا آمد. او از ۳۷ سالگی تدریس را آغاز کرد. وی از محضر اساتیدی همچون میرزا حبیب الله رشتی، میرزا محمد حسن شیرازی و... بهره برد.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی اختصاص دارد.
زندگینامه سید ابوالقاسم دهکردی
سید ابوالقاسم دِهکُردی اصفهانی (۱۲۷۲-۱۳۵۳ق) از فقهای شیعه در قرن چهاردهم قمری. دهکردی تحصیلاتش را در اصفهان آغاز کرد و در عراق تکمیل کرد. او از ۳۷ سالگی در مدرسه صدر اصفهان به تدریس و فتوا مشغول شد. میرزا حبیب الله رشتی از استادان وی بود او خود نیز شاگردانی تربیت کرد و آثاری چون منبر الوسیله و لمعات در شرح دعای سمات از او بر جای مانده است.
اطلاعات فردی
سید ابوالقاسم دهکردی
تاریخ تولد ۱۲۷۲ق
زادگاه شهرکرد
تاریخ وفات ۱۳۵۳ق
محل دفن در زینبّیه اصفهان
شهر وفات اصفهان
در همین رابطه بخوانید:
از زندگی آیت الله سید احمد شبیری زنجانی چه می دانید؟/وی کدام رسوم غلط را برانداخت؟
اطلاعات علمی
استادان شیخ حسین اردکانی، میرزا محمد حسن شیرازی
میرزا حسین نوری، میرزا حبیب الله رشتی
شاگردان سید حسن چهارسوقی، میرزا علی آقا شیرازی
سید عبدالحسین طیب، محمدتقی موسوی
محل تحصیل اصفهان، سامرا، نجف
اجازه روایت به امام خمینی، آیت الله مرعشی نجفی
تألیفات بشارات السالکین، لمعات در شرح دعای سمات
فعالیت های اجتماعی-سیاسی
اجتماعی پرداختن به وعظ و ارشاد
دهکردی فعالیت های سیاسی و اجتماعی نیز داشت؛ او به همراه شماری از علمای اصفهان اعلامیه پنج ماده ای را در حمایت از اجناس ایرانی صادر کردند و خود را متعهد به آن می دانستند.
ولادت و تحصیلات
سید ابوالقاسم معروف به دهکردی اصفهانی فرزند سید محمدباقر در ۱۲۷۲ق در شهرکرد به دنیا آمد.[۱] او در ۶ شوال ۱۳۵۳ق در اصفهان درگذشت[۲] و در زینبیه این شهر به خاک سپرده شد.[۳]
ابوالقاسم دهکردی مقدمات و سطوح عالی فقه و اصول و سایر علوم اسلامی را در اصفهان نزد میرزا ابوالمعالی کرباسی، محمدباقر مسجدشاهی، آقا میرزا محمدحسن نجفی[۴] و محمدباقر فشارکی[۵] فرا گرفت. وی همچنین در اصفهان از دایی خود، آخوند ملامحمدحسن اصفهانی علم آموخت.[۶]
او سپس به عراق رفت و در سامرا نزد شیخ حسین اردکانی و میرزا محمدحسن شیرازی[۷] و در نجف نزد زین العابدین مازندرانی، میرزا حسین نوری، فتحعلی سلطانآبادی و میرزا حبیب الله رشتی[۸] شاگردی کرد.
وی در ۳۷ سالگی به اصفهان بازگشت و در مدرسه صدر به تدریس و فتوا پرداخت.[۹]
دهکردی به وعظ و ارشاد مردم نیز میپرداخت. آقا بزرگ تهرانی از او به عنوان خطیب نام برده است.[۱۰]
شاگردان
سید محمد رضوی کاشانی
مرتضی مظاهری
محمدرضا خراسانی
سید عباس دهکردی معروف به صفی
سید کمال الدین نوربخش دهکردی
میرزا علی آقا شیرازی
معلم حبیب آبادی
سید عبدالحسین طیب صاحب تفسیر اطیب البیان
محمدتقی موسوی صاحب مکیال المکارم
محمدرضا جرقوئی اصفهانی
سیدحسن چهار سوقی
مرتضی دهکردی معروف به آقا میرزا دهکردی
سید محمدباقر رجایی
حسینعلی صدیقین
میر محمدمهدی امام جمعه
ملا علی ماربینی
سید ابوالقاسم فریدونی
سید علی اکبر هاشمی
سید احمد نوربخش دهکردی(برادرش)
سید محمدباقر امامی(برادرزادهاش)
سید محمدجواد نجفی (برادرزاده و داماد ایشان)[۱۱]
اجازه روایت
افراد ذیل از او اجازه روایت داشتند:
امام خمینی[۱۲]
سید شهاب الدین مرعشی نجفی[۱۳]
حاج آقا رحیم ارباب
بروجردی
محمدتقی موسوی احمدآبادی
معلم حبیبآبادی صاحب مکارم الآثار.[۱۴]
آثار
برخی آثار دهکردی عبارتند از:
منبرالوسیلة معروف به وسیله که جلدی از آن در توحید به چاپ رسیده است.[۱۵]
لمعات در شرح دعای سمات[۱۶]
جنة المأوی در اخلاق
بشارات السالکین در فقه
شرح شرایع در فقه
حاشیه بر تفسیر صافی
حاشیه بر الوافی
حاشیه بر جامع عباسی
حاشیه بر نخبه کلباسی
رسالۀ عملیه
شرح فارسی بر من لا یحضره الفقیه
ذخیره در ادعیه
رساله ای در مبحث الفاظ
رسالهای در طهارات
الفوائد[۱۷]
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
اعلامیه پنج مادهای
سید ابوالقاسم دهکردی به همراه ۱۳ تن از علمای اصفهان از جمله محمد تقی آقا نجفی اصفهانی، آقا نورالله نجفی اصفهانی، محمدحسین فشارکی، شیخ مرتضی ریزی، میرزا محمد تقی مدرس، سیدمحمدباقر بروجردی، میرزا محمد مهدی جویبارهای، میرزا ابوالقاسم زنجانی، آقا محمد جواد قزوینی و رکنالملک شیرازی متعهد شدند که:
اولاً: قبالهجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمی شویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
ثانیاً: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه های دیگر ایرانی باشد، متعهد شده ایم بر آن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلاة بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
ثالثاً: ملبوس(لباس) مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده می شود، قرار دادیم مهما امکن(تا جایی که امکان دارد)، هر چه بدلی در ایران یافت می شود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیر ایرانی را نپوشیم و احتیاط نمی کنیم و حرام نمی دانیم لباس های غیر ایرانی را، اما ماها ملتزم شده ایم حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعاً: مهمانی ها بعد ذلک و لو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یک پلو و یک خورش و یک افشره(نوشیدنی). اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ماها را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی می نماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامساً: وافوری و اهل وافور را احترام نمی کنیم و به منزل او نمی رویم زیرا که آیات باهره: «إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» «وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» «وَلا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مسری است و خانواده ها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری، بهنظر توهین و خفت می نگریم.[۱۸]
هیئت علمیه اصفهان
سید ابوالقاسم دهکردی به همراه سایر مراجع و روحانیون بزرگ اصفهان، هیأت علمیه اصفهان را تشکیل دادند. وطیفه این هیأت رسیدگی به امور مدارس علمیه و شرایط زندگی طلاب و نظارت بر اجرای صحیح احکام و مقرارت اسلام در سطح اصفهان بوده است.
پانویس
۱. آقابزرگ، نقبا البشر، ج ۱، ص۶۱.
۲. شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۵، ص۳۸۹.
۳. گلشن ابرار، ص ۲۷۱.
۴. گلشنابرار، ج ۳، ص۲۵۹.
۵. گلشنابرار، ج ۳، ص۲۵۶.
۶. گلشنابرار، ج ۳، ص۲۵۵.
۷. گلشن ابرار، ج ۳، ص۲۵۹.
۸. آقابزرگ، نقباءالبشر، ج ۱، ص ۶۱؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۵، ص ۳۸۹.
۹. گلشن ابرار، ج ۳، ص ۲۶۱
۱۰. آقابزرگ، نقباء البشر، ج ۱، ص ۶۱؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۵، ص ۳۸۹.
۱۱. گلشنابرار، ج ۳، ص ۲۶۲
۱۲. امام خمینی، اربعین حدیث، ص ۳.
۱۳. امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۱۷.
۱۴. گلشن ابرار، ج ۳، ص ۲۶۳.
۱۵. آقابزرگ، الذریعة، ج ۲۲، ص ۳۵۶.
۱۶. آقابزرگ، الذریعة، ج ۲۲، ص ۳۵۶؛ آقابزرگ، نقباء البشر، ج ۱، ص ۶۱.
۱۷. گلشن ابرار، ج ۳، ص ۲۶۹-۲۷۰
۱۸. روزنامه حبل المتین کلکته، سال ۱۴، ش ۲، ۱۹ جمادی الثانی ۱۳۲۴
منابع
امین، سید محسن، أعیان الشیعة، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ق.
آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه؛ القسم الاول من الجز الاول (نقباء البشر فی القرن الرابع عشر)، تعلیق: عبدالعزیز طباطبایی، دارالمرتضی، مشهد، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۴ ق.
آقابزرگ، الذریعه الی التصانیف الشیعة، دار الاضوا، بیروت، الطبعة الثانیة. بیتا.
جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، نشر معروف، قم، چاپ دوم، ۱۳۸۵ ش.
شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان ج ۵، چاپخانه پیروز، قم، ۱۳۵۳ش.
مشاهده خبر در جماران