جی پلاس/به مناسبت سالروز رحلت؛
از زندگی محدث بحرانی چه می دانید؟
یوسف بن احمد بحرانی از علمای شیعه در قرن دوازدهم هجری قمری است که از او آثار بسیاری بر جای مانده است اما او به صاحب حدائق مشهور است. ملا مهدی نراقی، علامه بحرالعلوم و... از شاگردان معروف او هستند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی یوسف بن احمد بحرانی مشهور به محدث بحرانی اختصاص دارد.
زندگینامه یوسف بن احمد بحرانی مشهور به محدث بحرانی
یوسف بن احمد بحرانی (۱۱۰۷ - ۱۱۸۶ق)، مشهور به صاحب حدائق و محدث بحرانی، از علمای شیعه امامیه در قرن دوازدهم هجری قمری است. وی فقیه، محدث و اخباری میانه رو است. حدود ۵۰ اثر در حدیث، کلام، فقه و... به وی منسوب است که الحدائق الناضرة و لؤلؤة البحرین از آن جملهاند. وی در قطیف نزد حسین ماحوزی و در شیراز نزد شیخ عبدالله بلادی بحرانی شاگردی کرد. میرزای قمی و ابوعلی حائری از جمله شاگردان اویند.
اطلاعات فردی
نام کامل: یوسف بن احمد بحرانی
لقب محدث بحرانی،صاحب حدائق، محقق بحرانی
تاریخ تولد ۱۱۰۷ق
زادگاه ماحوز
محل زندگی بحرین، شیراز، کربلا
تاریخ وفات ۴ ربیعالاول ۱۱۸۶ق
محل دفن حرم امام حسین (ع)
شهر وفات کربلا
اطلاعات علمی
استادان حسین ماحوزی، عبدالله بلادی بحرانی
شاگردان ملا مهدی نراقی، علامه بحرالعلوم، میرزای قمی، سید علی طباطبایی
محل تحصیل قطیف، شیراز
اجازه روایت به سید عبدالله بحرانی، محمدمهدی فُتونی، شیخ سلیمان بن معتوق العاملی، شیخ حسین بن محمد و شیخ خلف بن عبدعلی
تألیفات الحدائق الناضرة، لؤلؤة البحرین
سایر اخباری میانهرو
زندگینامه
شیخ یوسف بحرانی در ۱۱۰۷ق در قریه ماحوز (در یک فرسخی جنوب غربی منامه، پایتخت بحرین) به دنیا آمد. وطن اصلی او قریه دراز (در دو فرسخ و نیمی در جنوب منامه) بوده است.[۱]
یوسف بحرانی دوران کودکی را زیر نظر جدّش ابراهیم که به تجارت مروارید اشتغال داشت، گذرانده و آموزگاری در خانه به او قرآن و خط را تعلیم داده است.[۲] سپس پدرش که مخالف شدید اخباریون بود، تربیت علمی او را بر عهده گرفت.[۳]
شیخ یوسف در ۷۹ سالگی در ۴ ربیعالاول ۱۱۸۶ق[۴] در کربلا از دنیا رفت. بنا به وصیتش وحید بهبهانی بر او نماز گزارد و در حرم امام حسین(ع)[۵] و در پایین پای شهدای کربلا دفن شد.[۶]
تحصیلات
دوران زندگی شیخ یوسف بحرانی با حوادث زیادی همراه بود که موجب شد او از شهری به شهر دیگر روانه شود. در آغاز کودکی، شاهد جنگهای قبیلهای بین دو قبیله الهوله و اَلْعَتوب بود. سپس بر اثر هجوم پی در پی سلطانِ عمان به بحرین، به قطیف مهاجرت کرد و با مرگ پدر، سرپرستی خانواده را بر عهده گرفت. دو سال در قطیف ماند و نزد شیخ حسین ماحوزی، فقیهِ مجتهد و مخالف علنی مسلک اخباریگری (متوفی ۱۱۸۱ ق) شاگردی کرد.
پس از مصالحه دولت ایران و سلطان عمان و آزادی بحرین، به وطن بازگشت و چند سال نزد عالمان آنجا درس خواند. پس از بازگشت از سفر حج و توقف در قطیف برای فراگیری حدیث از ماحوزی، به علت فشارهای مالی و آشفتگی اوضاع داخلی بحرین، در سال ۱۱۴۰ق به ایران مهاجرت کرد. بحرانی، پس از مدت کوتاهی اقامت در کرمان، به شیراز رفت و به دلیل احترامی که محمدتقی خان، حاکم شیراز، برای او قائل شد، چند سال با آرامش به تدریس، تألیف و ادای وظایف دینی پرداخت و نزد شیخ عبدالله بلادی بحرانی(متوفی ۱۱۴۸ ق) شاگردی کرد.
پس از گذشت چند سال بر اثر آشفتگی اوضاع داخلی شیراز و شیوع وبا، در سال ۱۱۵۷ق به فسا رفت و حاکم آن شهر از او تجلیل کرد. مدتی در این شهر با آرامش خاطر به تألیف و تحقیق پرداخت و برای امرار معاش، کشاورزی می کرد. در سال ۱۱۶۵ ق[۷] حاکم فسا به قتل رسید و شهر غارت شد. کتاب ها و اموال شیخ یوسف بحرانی هم از بین رفت. ناچار به اصطهبانات رفت و به احتمال قوی قبل از سال ۱۱۶۹ق راهی کربلا شده[۸] و تا پایان عمر در آنجا ماند.
شاگردان
نام شاگردان شیخ یوسف بحرانی در شیراز معلوم نیست، ولی برخی از شاگردانش در کربلا عبارتند از:
ملا مهدی نراقی (متوفی ۱۲۰۹ ق) مؤلف کتاب جامع السعادات
علامه بحرالعلوم (متوفی ۱۲۱۲ ق)
ابوعلی حائری (متوفی ۱۲۱۵ ق) مؤلّف کتاب منتهی المقال
میرزا مهدی خراسانی (متوفی ۱۲۱۶ ق) فیلسوف نامی مشهد
میرزا مهدی شهرستانی (متوفی ۱۲۱۶ ق)
میرزای قمی مؤلف کتاب قوانین الاصول (متوفی ۱۲۳۱ ق)
سید علی طباطبایی (متوفی ۱۲۳۱) مشهور به صاحب ریاض
بحرانی، همچنین به برخی اجازه نقل حدیث نیز داده است، از جمله:
سید عبدالله بحرانی
محمدمهدی فُتونی
شیخ سلیمان بن معتوق العاملی
شیخ حسین بن محمد
شیخ خلف بن عبدعلی
آثار علمی
آثار یوسف بحرانی، چه به صورت تألیف مستقل و چه به صورت جواب مکتوب سؤالات و چه به صورت حاشیه و تعلیقه، حدود ۵۰ اثر است که عمدتاً در حدیث، کلام و فقه نوشته شده و بنا به نوشته خود او در لؤلؤة البحرین[۹] برخی از نوشته های او، از جمله اجوبة المسائل الشیرازیة، در حادثه غارت خانه او در فسا، از بین رفته است.
برخی آثار او عبارتند از:
الحدائق الناضرة؛ مجموعهای در فقه استدلالی
الدّرر النجفیه من الملتقطات الیوسفیة؛ پیرامون مبانی و قواعد استنباط فقهی براساس احادیث
لؤلؤة البحرین؛ از منابع معتبر تراجم و رجال
الصوارم القاصمة لظهورالجامعین بین وُلد فاطمه
جلیس الحاضر و انیس المسافر یا کشکول؛ حاوی مطالب گوناگون که برای فرزندش نگاشته
الخطب؛ مجموعه سخنرانیهای او در شیراز
الاربعون حدیثا فی فضائل امیرالمؤمنین(ع)
حاشیه بر من لایحضره الفقیه
حاشیه بر مدارک الاحکام
رسالهای در آب قلیل
رسالهای در رضاع
النفحات الملکوتیة؛ رسالهای در ردّ صوفیه
سلاسل الحدید فی تقیید ابن ابی الحدید؛ رسالهای در نقد ابن ابی الحدید، شارح نهج البلاغة.
اخباریِ میانهرو
بحرانی یکی از برجستهترین عالمان و مدافعان نحله فقهی و حدیثی اخباری و نیز آخرین شخصیت در خورِ ذکرِ این نحله علمی است که با وحید بهبهانی، مجتهد ضداخباری معاصر خود، در کربلا مناظرات طولانی داشته و گفته شده است که این مناظرات در تغییر دیدگاه او و احتمالا از رونق افتادن مسلک اخباری و رواج مکتب اصولی مؤثر افتاده است.[۱۰]
شیخ یوسف بحرانی ابتدا از مدافعان جدی اخباریون بوده و با برخی مجتهدان معاصر خود مناظراتی داشته و در «المسائل الشیرازیه» به تفصیل در این باب سخن گفته است. اما در زمان تألیف «الحدائق» هر گونه دستهبندی عالمان شیعه را ناصواب خوانده و از ملا محمد امین استرابادی(متوفی ۱۰۳۳ق) که آغازگر این دستهبندیها و سرزنش مجتهدان و بدگویی از آنان بوده، انتقاد میکند.[۱۱]
به عقیده بحرانی، گرایش به مسلک اجتهاد یا تکیه کردن بر روش اخباری، همواره در میان فقها وجود داشته، ولی هیچگاه طرفین از یکدیگر بدگویی نمیکردهاند. خصوصا اینکه شماری از مجتهدان مانند شیخ مفید و شیخ طوسی، در برخی از مسائل همرأی اخباریون بودهاند و برخی محدّثان مانند شیخ صدوق، نظریاتی سازگار با مرام مجتهدان داشتهاند.
بحرانی روابط دوستانهای با وحید بهبهانی در دوران اقامت در کربلا داشته که همین نشانه اعتدال اوست. این احتمال نیز مطرح است که بحرانی بعد از گفتگو با وحید بهبهانی، از مرام اخباری فاصله گرفته و با تأیید مجتهد معاصر خود در تقویت اجتهاد و تضعیف اخباریون میکوشیده است.
تجلیل بهبهانی از او بعد از مرگش و اقامه نماز میت بر او و همچنین حضور جدی مردم و علما در مراسم تشییع او به رغم کاهش جمعیت شهر به سبب طاعون[۱۲] میتواند مؤید همین احتمال باشد که او از اخباریگری دست برداشته است. گرچه هیچ تصریحی از خود او یا شاگردان و معاصرانش درباره کنارهگیری کامل وی از اخباریگری نقل نشده است.
پانویس
۱. فسائی، فارسنامه ناصری، ج۲، ص۱۲۶۵، ۱۵۸۷.
۲. بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۴۴۲.
۳. بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۱۰۰ - ۱۰۱.
۴. قمی، عباس، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص۳۰۸.
۵. دوانی، آقامحمدباقر بن محمد اکمل اصفهانی معروف به وحید بهبهانی، ص۱۲۴.
۶. شبر، ادب الطف، ۱۴۰۹ ق، ج۶، ص۱۶
۷. فسائی، فارسنامه ناصری، ج ۱، ص۵۹۰.
۸. دانشنامهٔ جهان اسلام
۹. بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۴۴۵ و ۴۴۸.
۱۰. جنّاتی، غلبه اجتهاد بر اخباریگری، ص۴ - ۵، ۱۱ - ۱۴.
۱۱. بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۱۱۷ - ۱۱۸.
۱۲. نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۳۸۷.
منابع
بحرانی، یوسف، لؤلؤة البحرین، تحقیق: محمد صادق بحرالعلوم، چاپ مؤسسه آل البیت، قم
جنّاتی، محمدابراهیم، غلبه اجتهاد بر اخباری گری، کیهان اندیشه، ش ۱۴، ۱۳۶۶ش
دوانی، علی، آقامحمدباقر بن محمد اکمل اصفهانی معروف به وحید بهبهانی، تهران، ۱۳۶۲ش.
شبّر، جواد، ادب الطف، دارالمرتضی، ۱۴۰۹ق.
فسائی، حسن بن حسن، فارسنامه ناصری، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران، ۱۳۶۷ش.
نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، چاپ محمدرضا نوری نجفی، تهران، ۱۳۲۱ش.
مشاهده خبر در جماران